سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

شرافت انسانی را لکه دار نکنیم


شرافت انسانی را لکه دار نکنیم

یکی از مهم ترین موضوعات که در متون کهن اخلاقی و عرفانی بسیار بدان توجه شده است, بحث از تواضع و اهمیت آن در رشد معنوی و اخلاقی است توجه به تواضع و بحث درباره آن در متون کهن, بی شک به خاطر اهمیت فراوان این موضوع مهم اخلاقی و احساس نیاز فراوان به آن است

یکی از مهم‌ترین موضوعات که در متون کهن اخلاقی و عرفانی بسیار بدان توجه شده است، بحث از تواضع و اهمیت آن در رشد معنوی و اخلاقی است. توجه به تواضع و بحث درباره آن در متون کهن، بی‌شک به خاطر اهمیت فراوان این موضوع مهم اخلاقی و احساس نیاز فراوان به آن است. علاوه بر این، تاکید بر این بحث تا حدودی معلول این علت است که در کنار مفهوم تواضع، مفاهیم و اعمالی وجود دارد که بسیار به تواضع ورزی نزدیک و شبیه‌اند، اما انجام آن اعمال به نوعی خروج از مسیر تواضع است. به همین علت در بیشتر کتب اخلاقی، غیراز بحث تواضع و دوری از تکبر، به مفاهیم نزدیک به آن همچون عُجب، انکسار نفس، عزت نفس و بلند همتی پرداخته شده و مطالبی در تفاوت‌ها و ذکر شباهت‌های هر یک آمده است. یکی از این بحث‌ها، که در دایره تواضع و تکبر و مفاهیم نزدیک به آن جای می‌گیرد، بحث از لزوم جمع تواضع و عزت نفس است که برخی از سالکان و رهروان راه عرفان و اخلاق اسلامی در جمع آنها دچار مشکل شده‌اند و راه افراط و تفریط پیموده‌اند. منظور از اصل اخلاقی تواضع که بر آن تاکید فراوان شده است، تنها نوعی شکسته نفسی عاطفی که غرور نفسانی را پنهان می‌کند نیست، بلکه مراد اصلی درک این حقیقت است که، خدا همه‌چیز است و ما هیچ نیستیم. این غایت تواضع است.

نکته‌ای که در این میان اهمیت فراوانی می‌یابد این است که راه دستیابی به این غایت، آن نیست که عزت نفس خود را از دست بدهیم، بلکه باید از «خود» کاذب و غرور خودپرستی رها شویم تا «خود» حقیقی، یعنی خداوند، در درون ما تجلی نماید، تا این‌گونه بتوانیم همه چیز را آنچنان که هست، ببینیم. ساده‌ترین راه رسیدن به تواضع و آراسته شدن به این زینت اخلاقی آن است که چنان به خود بنگریم که گویی شخص دیگری هستیم. یعنی خود را از نگاه دیگران ببینیم، همچنان که «احسان» به این معناست که به دیگری چنان بنگریم که گویی خود ماست. با نگریستن از دریچه چشم دیگران و نظر کردن به خود، می‌توانیم واقعیت خویش را، آنچنان که هستیم و به دور از تکبر و خودبینی، درک کنیم. راه دیگری نیز برای دستیابی به تواضع وجود دارد که عملی تر است و آن این است که همواره خوبی‌های خود را نادیده گرفته و بدی‌های خود را پیش چشم آوریم و در مواجهه با دیگران، بدی‌های آنان را نادیده گرفته و به خوبی‌های آنها توجه کنیم. مقصود از این توصیه‌ها، لکه‌دار کردن کرامت و شرافت انسانی و عزت نفس فرد نیست، بلکه هدف، باز گرداندن انسان به راه اعتدال در ارزیابی از خویش و قابلیت‌های خود است. شاید پیش فرض این توصیه، آن باشد که انسان‌ها معمولاً توانایی‌ها و جایگاه خود را بیشتر از آنچه واقعیت دارد، می‌پندارند.

با رعایت این توصیه‌ها، فرد می‌تواند به تصویر واقعی خود، چنان که هست، نزدیک‌تر شود. در مجموع باید گفت توصیه‌هایی که بین دو قطب تواضع و عزت نفس در نوسان است، برای واقعی کردن تصویر انسان از خود است. به همین خاطر، برحسب موقعیت، گاه به سوی تواضع میل می‌کند و گاه به سوی عزت نفس و نوعی تکبر ممدوح. البته در برخی موارد توصیه به تواضع به نوعی به معنای نادیده گرفتن واقعیت برتری خود بر دیگران است. در چنین مواردی، اگر واقعیت نادیده گرفته می‌شود به چند دلیل است. اولاً: به خاطر نتیجه عملی این کار است که دو منفعت برای سالک به همراه می‌آورد. یکی امکان پیشرفت بیشتر و ایجاد انگیزه برای تلاش و سختکوشی در راه رسیدن به درجات برتر و دیگری از بین رفتن خصومت او با دیگران. چرا که خصومت در بیشتر موارد به این سبب اتفاق می‌افتد که فرد خود را برتر از دیگران می‌پندارد. ثانیا: از دیدگاه کلی، آنچه انسان انجام می‌دهد، در اصل فعل خداوند است و انسان به تنهایی هیچ گونه توانایی ندارد که بر آن غِرّه شود و به آن ببالد. پس هر چه انسان خود را فرودست به حساب آورَد، امری خلاف واقع انجام نداده است. ثالثا: باید دانست که همچنان که انسان کمالات بسیاری را در خود می‌بیند، دیگران نیز صاحب کمالاتی هستند که ممکن است او از آنها بی‌بهره باشد؛ بنابراین باید در برابر آنها فروتنی پیشه کند.رابعا: غرور و ترک تواضع سبب می‌شود که انسان محدودیت و کاستی‌های خود را نبیند یا آنها را چندان مهم به حساب نیاورد و توقع او از خود پایین بیاید.

در نتیجه، برای رشد و تعالی خود هیچ‌‌گونه کوششی به عمل نیاورد. اما نادیده گرفتن کمالات و توانایی‌ها می‌تواند او را به کاستی‌ها و نواقص خود آگاه کند تا سعی خویش را در راستای رفع آنها مبذول دارد. چنان‌که ملاحظه شد، تواضع حیطه‌های مختلف ارتباطی انسان را در بر می‌گیرد. گاهی تواضع در برابر دیگران مطرح است که معنی آن، خود را از دیگران کمتر انگاشتن است. گاهی نیز تواضع در ارتباط با خود مطرح می‌شود که معنای آن شکسته نفسی و راضی نشدن به جایگاه کنونی «خود» است. گاهی هم تواضع در ارتباط با خداوند است. در این‌گونه تواضع، فرد باید غیراز حضور خاشعانه در برابر خداوند، افعال و اعمال خود را هیچ انگارد و علاوه بر آن تمام توانایی‌ها و کمالات خود را موهبت الهی و فعل حق بداند.



همچنین مشاهده کنید