یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مجله ویستا

نگاهی به سریال تلویزیونی «در پناه تو»


نگاهی به سریال تلویزیونی «در پناه تو»

یکی از کارهای ارزشمند و مفید فایده تلویزیون ما در طی این سال های اخیر، اقدام به بازپخش سریال ها و فیلم های خاطره انگیز و بعضاً ارزشمند قدیمی و نوستالژیک است.
آثاری که هر یک به …

یکی از کارهای ارزشمند و مفید فایده تلویزیون ما در طی این سال های اخیر، اقدام به بازپخش سریال ها و فیلم های خاطره انگیز و بعضاً ارزشمند قدیمی و نوستالژیک است.

آثاری که هر یک به نحوی تداعی کننده بخشی از خاطرات قدیمی مخاطبان از تلویزیون و آثار نمایشی جذاب و صمیمی و دوست داشتنی ای است که با دیدن دوباره و چندباره آن، دل و دیده انسان تازه و با نشاط می شود.

مدتی است که شبکه دوم سیما به بازپخش سریال «در پناه تو» به کارگردانی حمید لبخنده اقدام کرده است. سریالی که در آن سال ها که تولید و برای اولین بار پخش شد جزء پرمخاطب ترین های تلویزیون بود و از این مهم تر، ارزش بصری و استانداردهای تصویری آن ستایش شد؛ به درستی و راستی.

«در پناه تو»، داستان جذاب و روانی دارد و علاوه بر این، از یک فیلمنامه خوب و یکدست و ورز دیده بهره برده و ضمناً بازی های درخشانی هم دارد. و این آخری، البته مهم ترین دستاورد سریال است در زمان خودش و تاکنون.

به نحوی که آن بازیهای خوب و خیره کننده به ویژه از حسن جوهرچی و لعیا زنگنه، دیگر هرگز تکرار نشد و بی تردید بهترین کارهای کارنامه این دو نقش آفرین اصلی سریال «در پناه تو» است.

ریتم خوب سریال در کنار روایت گرم و گیرا و جذابش وقتی اضافه می شود به ایده های بکر و تازه و بدیع داستانی، از «در پناه تو» یک سریال خانوادگی و ملودرام خوب و ارزشمند می سازد که می توان پیگیرش بود و همزمان هم از ساختار و روایت دوست داشتنی و درگیر کننده اش لذت برد و هم به دام ابتذال و سطحی زدگی نیفتاد.

و این دقیقاً پاشنه آشیل ملودرام های تلویزیونی است که عموماً به دام بد ریتمی و احساس گرایی مفرط ، زننده و تخریب گر می افتند.

نمونه اش همین دو سریال اصلی تلویزیون در این شب ها یعنی «شیدایی» و «تا ثریا» که در میان این حجم مهیب و دهشتناک و افراط آمیز به غلیان درآوردن احساسات مخاطب، به طرز وحشتناک و احتمالا عامدانه ای به دام سیاه نمایی و زجردادن تماشاگر با دستاویز قراردادن کوهی از مصیبت و بلاافتاده اند و اگر با همین وضع پیش برود، درآمدنی هم نیستند!

واقعا انسان افسردگی می گیرد از این حجم مهیب درد و فلاکت و بدبختی که در این آثار منتشر است و به خورد مردم داده می شود، آن هم هر شب!

اتفاقاً یکی از مهم ترین تفاوت ها و از امتیازهای ارجمند و مهم سریال «در پناه تو» دوری از افسرده سازی است. با این که در آن سریال هم با یک ملودرام روبه روییم که تلخی و درد هم دارد، اما نه این چنین که همه را افسرده کند و در تلخی و مصیبت و زجرکش کردن مخاطب، سنگ تمام بگذارد!

به هر حال، تجربه «در پناه تو» هنوز دیدنی است و یکی از خاطره انگیزترین آثار نمایشی تلویزیون که با یک داستان خوب و فیلمنامه ارزشمند و ایده هایی بکر و بدیع، برای ما ماندگار و دوست داشتنی شد.

محمد قمی