پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

اعوجاج نمایه‌های شهری


اعوجاج نمایه‌های شهری

شهر زمینه بصری مشترکی است که همه شهروندان هر روز به ناگزیر با آن مواجهند. اگر این زمینه بصری زشت و ناموزن باشد تاثیر مخرب روحی و روانی برشهروندان دارد. این یکی اصل معماری و شهرسازی …

شهر زمینه بصری مشترکی است که همه شهروندان هر روز به ناگزیر با آن مواجهند. اگر این زمینه بصری زشت و ناموزن باشد تاثیر مخرب روحی و روانی برشهروندان دارد. این یکی اصل معماری و شهرسازی است که انگشت اتهام را از نظر فنی برموضوع نماسازی نشانه می‌رود.

از سوی دیگر و در نگاهی کلان کیفیت مطلوب بصری و روانی نمای شهری هر سرزمین به پارامترهای تاریخی، جغرافیایی، محیطی، فرهنگی و اجتماعی سکونت در آن وابسته است.

بی‌دلیل نیست که معماری شهرهای پرباران اروپایی براحداث شیروانی متکی است و از این‌رو به دلیل حفظ نماهای دیواری تصویربندی و پیکره تراشی برآنها رواج یافته و بخشی از‌آثار هنری و تاریخی شهرها را به نمایش می‌گذارد.

در مقابل ساختمان‌های شهرهای گرم و خشک کشورهای عربی سقف مسطح و دیوارهای روشن و یکدست دارند. آنچه گذشته دیگر قابل تغییر نیست، اما در شهرهای امروزی الزامات قانونی و فنی برای نماسازی فرصتی برای تغییر تدریجی و جلوگیری از گسترش ناهماهنگی‌ها در اختیار می‌گذارد.

فرصتی که در کلانشهر تهران باوجود ضرورت‌های چندبعدی نادیده گرفته می‌شود و شاهد این مدعا هم این که هرکسی مجاز است نمای ساختمانی را که می‌سازد و منزلی را که درآن سکونت دارد به هر شکل و سبکی در نظر بگیرد یا تغییر دهد.

این طوری شهری داریم با معماری ناهمگون، خطوط کج و معوج در چشم‌انداز افقی، عدم تناسب در ارتفاع سازه‌ها و نماهایی با رنگ‌های جور واجور و البته اغلب دلگیر.

چشم‌انداز شهری در بسیاری از بخش‌های پایتخت بیش از آن که توجه به زیبایی و تاثیر نظارت را به نمایش بگذارد حاصل سلیقه و گاهی کج سلیقگی معماران تجربی، بساز و بفروش‌ها و کمتر از همه مهندسان ساختمان‌ساز است که متاسفانه براساس درک و تلقی آنان از جذابیت بصری برای اقشار مختلف و ناهمگون مشتریان و خریداران شکل گرفته، می‌توان آن را در یک کلام به تابلویی مغشوش تشبیه کرد که مجموعه‌ای از بی‌اعتنایی‌ها به نما و چشم‌انداز را گردهم آورده است و گویای بی‌پولی‌ها، بدسلیقگی‌ها، نگاه‌های کاسبکارانه و فرسودگی است.

همان چیزی که در فرهنگ ما می‌گویند بزن و در رو! تنها جای امیدواری در این باره اعلام توجه مدیران شهری به نمای شهر طی طرح تفصیلی تهران است. در نگاه اول انبوه‌سازی و نوسازی بافت فرسوده نیز فرصتی مضاعف است، اما تجربه چنین نمی‌گوید.

اغلب پروژه‌های انبوه‌سازی در پایتخت کیفیت بیرونی را فدای کمیت درونی کرده‌اند و منظره‌ای از انبوه واحدهای مسکونی پیش‌چشم می‌گشایند. بلندمرتبه‌سازی هم دیگر به قول معروف شورش را در آورده و در برخی کوچه‌ها و محله‌ها به قدری به نمای عمودی شهر تجاوز کرده که دیگر آفتابی کافی نه در زاویه شرقی بردرختان می‌تابد نه غربی!

شاید بهترین راهکار در شرایط موجود تعیین نهادی شهری با برنامه‌ای جامع و عملی باشد که برای بهبود چشم‌انداز شهری و تاحد امکان اصلاح نماها دستورالعمل صادر و نظارتی قدرتمند اعمال کند. البته اگر مسوولان و دست‌اندرکاران برای اصل پیش گفته معماری و شهرسازی اصولا ارزشی قائل باشند.

امین رحیمی