دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
بنی صدر از ریاست جمهوری تا فرار
روز ۵ بهمن ۱۳۵۸ به فاصله یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد. این انتخابات در آن زمان، در شرایطی برگزار شد که دولت موقت مهندس مهدی بازرگان استعفا داده و مدیریت نظام به شورای انقلاب محول شده بود.
گمانهزنیها درباره کاندیداهای احتمالی این انتخابات که سیستم جمهوری را رسمیت میبخشید، از ماهها قبل آغاز شده بود اما در تاریخ ۴ دی ماه ۱۳۵۸ بود که برای اولین بار روزنامه کیهان در گمانهزنیهای خود در مورد کاندیداهای احتمالی از بنیصدر، قطبزاده، بازرگان و غلامحسین صدیقی به عنوان داوطلبان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نام برد.
از آن پس گروههای سیاسی وارد میدان رقابت شدند و با انتشار بیانیههایی، نامزد منتخب خود را به مردم معرفی و ضمن برشمردن اوصاف و شایستگیهای او، خواستار حمایت مردم از نامزد مورد نظرشان برای پیروزی در انتخابات شدند. ابوالحسن بنیصدر، وزیر اقتصاد و دارایی نیز در همین ایام به صورت تلویحی اعلام کرد که ظرف چند روز آینده، رسماً دست به فعالیت انتخاباتی خواهد زد. روزنامههای مختلف آن زمان به ویژه کیهان و اطلاعات در یک ماه منتهی به برگزاری انتخابات پر از آگهیها، مصاحبهها و گزارش میتینگهای تبلیغاتی نامزدهای متعدد اولین انتخابات ریاست جمهوری بودند.
در روز نهم دیماه خبر رسید که سیداحمد مدنی و ابوالحسن بنیصدر هر دو ستادهای انتخاباتیشان را راهاندازی کردهاند. ستاد انتخاباتی بنیصدر که به صورت دفتری برای هماهنگی شروع به کار کرد فردای آن روز با انتشار بیانیهای اعلام کرد: بدون پرداختن توهین به دیگر نامزدها، تنها برنامهها و اصول و عقاید و نظرات و شخصیت بنیصدر را به همگان معرفی میکنیم.
در همین روزها بود که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم پس از چند نشست ابوالحسن بنیصدر را کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کرد. البته بعدها مشخص شد که این توافق اولیه بوده و بخشی از جامعه مدرسین با این نظر موافق بودهاند و بالاخره پس از رایزنیهای فراوان، از نظر اول خود عدول کرده و به نامزدی جلالالدین فارسی ابراز تمایل کردند. بازار شعارهای انتخاباتی داغ شد و بنیصدر مهمترین برنامههای خود را وحدت ملی، بازسازی اقتصاد، امنیت و معنویت برشمرد.
جامعه روحانیت مبارز نیز در تاریخ ۱۲ دی ۵۸ بنیصدر را کاندیدای مورد حمایت خود معرفی کرد و در بیانیهای دلایل خود را برای حمایت از این نامزد اینگونه برشمرد:
۱- رئیسجمهور باید در برابر تمام مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی خاضع و در اجرای آن ملتزم باشد.
۲- انقلاب اسلامی ایران مکتبی است و طرز تفکر رئیسجمهور باید مکتبی باشد.
۳- مراعات ضوابط اسلامی را در انتخاب همکاران خود ملتزم باشد.
۴- از هرگونه گرایش که با روح اسلام سازگار نیست، مبری باشد.
۵- در برابر اعمال تخریبی تبهکاران و دشمنان انقلاب اسلامی که به امنیت و تمامیت ارضی ایران لطمه وارد میکنند دارای موضع باشد.
۶- از اعمال روشهای مستبدانه در برابر نمایندگان ملت به دور و از رهنمودهای امام امت الهام بگیرد.
این مساله نشان میداد که جامعه روحانیت مبارز با حزب جمهوری اسلامی اختلافاتی دارد و به این دلیل بود که از نامزدی بنیصدر حمایت میکند. در این میان، آیتالله مهدوی کنی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز نسبت به این انتخاب نظر خوشی نداشت و به حسن حبیبی دیگر نامزد انتخاباتی تمایل داشت و او را برای ریاست جمهوری فرد صالحی میدانست. اما با این وصف، نظر او در اقلیت قرار داشت و البته مخالفتهای خود را با بنیصدر بروز نمیداد.
صادق خلخالی اولین حاکم شرع پس از انقلاب، از اولین کسانی بود که آمادگی خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده بود، اما مدتی بعد به نفع بنیصدر کنار رفت. وی در تاریخ ششم دی ماه ۵۸ در گفتوگو با «کیهان» گفت: برای نشان دادن اتحاد و هماهنگی و جلوگیری از هرگونه توطئه، اینجانب به نفع جناب آقای بنیصدر کنارهگیری میکنم و به همه افرادی که به اینجانب لطف و مرحمت دارند، عرض میکنم که با قاطعیت رای خود را به جناب بنیصدر بدهند. شورای مرکزی ستاد فدائیان اسلام نیز به پیروی از خلخالی از بنیصدر حمایت کرد. خلخالی اما با فاصله اندکی در یک اظهارنظر رسمی گفت: در وضع فعلی که هرج و مرج مصنوعی به وسیله ایادی خودفروخته و وابسته به ایالات متحده آمریکا و صهیونیسم بینالمللی در کشور هر روز گسترش مییابد، با توجه به قاطعیت فوقالعاده مجددا کاندیداتوری خود را اعلام میکنم.
در همین روز خلخالی بار دیگر تغییر موضع داد و در مصاحبه با «کیهان» گفت: من هیچ کس را در مقابل خودم برای احراز این پست قبول ندارم، ولی به حکم اجبار بنیصدر را مورد تایید قرار میدهم و به احتمال ۹۰ درصد بنیصدر رئیسجمهور خواهد شد، لیکن مدت زیادی در این پست دوام نخواهد یافت؛ چرا که یک صدم قاطعیت مرا ندارد.
در مقابل بنیصدر، جلالالدین فارسی نامزد مورد اقبال حزب جمهوری اسلامی بود اما بخت با او یار نبود چرا که ۱۰ روز مانده به برگزاری انتخابات خبری درباره او منتشر شد که سرنوشت سیاسیاش را تغییر داد. خبر از این قرار بود که جلالالدین فارسی اصالتاً افغانی است و بنابراین طبق قانون حق نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری ایران را ندارد. در پی انتشار این خبر موجی از نگرانی در میان حامیان حزب جمهوری اسلامی پدید آمد و آنها به فکر چاره افتادند. این چنین بود که در روز ۲۵ دی ماه ۵۸ خبر احتمال کنارهگیری فارسی به خاطر شبهه قانون اساسی و ایرانیالاصل نبودن او مطرح شد. این مساله حزب جمهوری اسلامی را با وضعیت دشواری مواجه ساخت. از طرفی میدیدند که رقیب اصلی انتخاباتی آنان یعنی ابوالحسن بنیصدر از حمایت گسترده برخوردار است و از سوی دیگر فکر نمیکردند بتوانند جایگزین مناسبی را برای فارسی انتخاب کنند. با کنار رفتن جلالالدین فارسی، شانس دکتر حسن حبیبی افزایش یافت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و صدوقی و مدنی از او حمایت کردند.
بدینترتیب ابوالحسن بنیصدر وزیر وقت دارایی، داریوش فروهر، صادق قطبزاده، حسن ابراهیم حبیبی وزیر وقت علوم و آموزش، کاظم سامی که ریاست سازمان شیر و خورشید را برعهده داشت، صادق طباطبایی خواهرزاده امام موسی صدر و برادر همسر احمد خمینی، مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق، محمد مکری اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در شوروی سابق، صادق قطبزاده رییس وقت رادیو و تلویزیون، احمد محسن استاندار وقت خوزستان و دریادار احمد مدنی اولین وزیر دفاع پس از انقلاب به عنوان کاندیداهای شاخص اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری مطرح شدند، که از این میان مسعود رجوی سردسته منافقین به دلیل مخالفت علنی با قانون اساسی و اعلام عدم تقید به آن، از شرکت در رقابت بازماند و از انتخابات کنارهگیری کرد.
● انتخاب بنی صدر با ۱۱ میلیون رای
در روز ۵ بهمن ۱۳۵۸ میلیونها ایرانی پای صندوقهای رای رفتند تا اولین رییسجمهوری تاریخ ایران را انتخاب کنند. در این انتخابات که ۶۷/۴ درصد واجدین شرایط در آن شرکت کردند، در مجموع ۱۴ میلیون و ۱۵۲ هزار و ۸۸۷ رای از مردم اخذ شد که از این تعداد، ابوالحسن بنیصدر با کسب ۱۰ میلیون و ۷۵۳ هزار و ۷۵۲ رأی و با شکست سیداحمد مدنی که پس از وی در جایگاه دوم ایستاد، به عنوان نخستین رئیس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد. بعد از بنیصدر و مدنی، حسن حبیبی رتبه سوم را کسب کرد و پس از او به ترتیب محمدصادق طباطبایی، کاظم سامی، صادق قطبزاده و داریوش فروهر رتبههای چهارم تا هفتم در کسب آرا را از آن خود کردند.
بنیصدر فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاههای فرانسه بود. او که ۲۰ سال از عمر خود را در فرانسه گذرانده بود، در بهمن ۱۳۵۷ با پرواز انقلاب به تهران آمد و پس از آن از طریق مصاحبهها و مناظرههای سیاسی متعددی که گزارش آنها هر روز در روزنامه انقلاب اسلامی متعلق به خودش منتشر میشد، به چهرهای شاخص تبدیل شد.
بنیصدر روز ۱۵ بهمن ۱۳۵۸ سوگند ریاست جمهوری خورد و کار خود را در این سمت رسماً آغاز کرد. در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری، امام خمینی (ره) تاکید کرد: «من از آقای بنیصدر میخواهم که مابین قبل و بعد از ریاست جمهوری در احوال روحی ایشان تفاوتی ایجاد نشود. تنفیذ و نصب اینجانب و رأی ملت مسلمان ایران محدود است به عدم تخلف ایشان از احکام مقدسه اسلام و تبعیت از قانون اساسی.»
ریاست جمهوری بنیصدر تنها ۱۷ ماه به طول انجامید. او در طول دوران ریاست جمهوری همکاری چندانی با نهادهای انقلابی نداشت و از طرف افراد مختلف مورد انتقاد بود و کندی و کارشکنیهایی که در جبهههای جنگ تحمیلی رخ میداد، آرام آرام محبوبیت او را در میان مردم کاهش دادو در نهایت، در پی مصوبه مجلس مبنی بر عدم کفایت سیاسی بنیصدر، وی را از مقام ریاست جمهوری نیز عزل کرد.مهمترین دلیل بر عدم کفایت سیاسی بنیصدر از سوی نمایندگان مجلس «موضعگیری وی علیه نظام جمهوری اسلامی و اتحاد با نیروهای ضد انقلاب وابسته به شرق و غرب جهت نابودی نظام اسلامی و همچنین مخالفت مستمر وی با مجلس شورای اسلامی از بدو تأسیس و حتی پیش از افتتاح آن، دخالت صریح در قوه قضاییه و عدم درک صحیح از بدیهیترین اصول قانون اساسی و نیز عدم اعتقاد به اصل تفکیک قوا» اعلام شد. اینچنین بود که بعد از برگزاری دو جلسه مجلس در روزهای ۳۰ و ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ این طرح دو فوریتی با ۱۷۷ رأی موافق، یک رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع به تصویب رسید.
● عزل بنیصدر و حاشیههای آن
طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر ۱۱ روز پس از آن به تصویب نمایندگان رسید که امام خمینی وی را از سمت فرماندهی کل قوا برکنار کرده بود. یک روز پس از آنکه نمایندگان مجلس به عدم کفایت بنیصدر رای دادند، امام خمینی طی حکمی بر اساس قانون اساسی ابوالحسن بنیصدر را از سمت ریاست جمهوری عزل کرد.
ماجرای اختلافات میان مجلس و بنیصدر از ابتدای روی کار آمدن دولت وی و در جریان انتخاب نخستوزیر کلید خورد. هر چند با انتخاب شهید رجایی به سمت نخستوزیری به نظر میرسید موضوع اختلافات به فراموشی سپرده خواهد شد، تقابل میان نیروهای مشهور به خط امام (ره) که عمدتاً از اعضای حزب جمهوری اسلامی بودند و بنیصدر پس از انتخاب نخستوزیر و کابینه نیز همچنان ادامه یافت و در زمستان ۱۳۵۹ دور تازهای از منازعات شروع شد. در آخرین روزهای پاییز ۱۳۵۹، سخنرانی احمد سلامتیان و حسن لاهوتی اشکوری از یاران نزدیک بنیصدر در مشهد باعث مناقشات و درگیریهایی بین هواداران دو گروه شد و در اسفند ماه همان سال نیز با سخنرانی ۱۴ اسفند رئیسجمهوری در دانشگاه تهران، این منازعات شدت گرفت.
با شدت گرفتن اختلافات در نوروز ۱۳۶۰، هیاتی از سوی حضرت امام خمینی، مسوول رسیدگی به اختلافات پیش آمده شد و به روزنامهها اخطار شد که از انتشار مواردی که باعث آشوب میشود، خودداری کنند، اما شروع کار این هیات، هیچ تاثیری در جلوگیری از توسعه تحریکات و اغتشاشات نداشت. در این میان روابط میان بنیصدر با سازمان مجاهدین خلق گستردهتر شد. اینچنین بود که مجاهدین خلق در ۱۸ خرداد ۱۳۶۰، حمایت کامل و یکپارچه خود را از بنیصدر اعلام و به نهادهای انقلابی و مسوولان حمله کرد.
پس از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا در ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ توسط امام خمینی، سازمان مجاهدین خلق طی اطلاعیهای ضمن حمایت از بنیصدر، خواستار حراست از جان رئیسجمهور شد. در این اطلاعیه آمده بود: «مجاهدین خلق ایران با اخطار قاطع انقلابی علیه هرگونه سوءنیت به جان رئیسجمهور، از تمامی خلق قهرمان ایران، آمادگی و حضور دائم در صحنهها و مقاومت پیگیر را طلب نموده و در این شرایط حمایت از شخص رئیس جمهور و حفاظت از جان او را یک وظیفه مبرم انقلابی در سراسر کشور تلقی میکند.» همزمان با تصویب دو فوریت طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر از سوی مجلس شورای اسلامی، سازمان مجاهدین خلق یک بار دیگر با حمایت از وی، طی اعلامیهای تهدیدآمیز، نمایندگان را از شرکت در جلسه بررسی عدم صلاحیت رئیسجمهور بر حذر داشت. در این اطلاعیه آمده بود:... «سازمان مجاهدین خلق ایران به تمامی نمایندگان که در مجلس حضور مییابند، نسبت به کلیه عواقب گسترده عزل رئیسجمهور در فضای هیستریک ارتجاعی حاکم، زنهار میدهد. از این رو با یادآوری مجالس و ادوار قانونگذاری که در تاریخ معاصر ایران به استقرار دیکتاتوری منجر شده است، ما به فرد فرد نمایندگان حاضر و به ویژه آنها که نسبت به سرنوشت مردم ایران احساس مسوولیت میکنند، تذکر میدهیم که خود را شایسته لعن و نفرین ابدی ملت ایران نساخته و مرعوب صحنههای ساختگی چماق داران در برابر مجلس نشوند.»
با وجود این، در حالی که به نوشته روزنامه کیهان، روز جمعه ۲۹ خردادماه میلیونها نمازگزار جمعه خواستار عزل و محاکمه بنیصدر شدند، روز شنبه ۳۰ خردادماه بررسی طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی آغاز شد. همزمان سازمان مجاهدین خلق از هوادارانش دعوت کرده بود تا در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، در حمایت از بنیصدر به خیابانها بیایند.همزمان با این بیانیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور اطلاعیهای نسبت به تحرکات ضدانقلاب هشدار داد و بهزاد نبوی، سخنگوی دولت از برخورد قاطعانه قوای انتظامی با درگیریهای خیابانی خبر داد. با این حال گروهی از هواداران سازمان مجاهدین خلق در روز ۳۰ خرداد به خیابانها آمدند. روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی با عنوان «هجوم مسلحانه مجاهدین خلق به مردم، با خشم انقلابی تودههای مسلمان مواجه شد»، نوشت: «طی درگیریهای وسیعی که روز گذشته در چندین نقطه تهران رخ داد، گروهی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که به چاقو و اسلحه گرم مسلح بودند در خیابانها به راه افتادند و طی درگیریهایی که به وجود آوردند، بر اساس آمار موجود در پزشکی قانونی ۱۴ مرد و دو زن را کشته و عده زیادی را مجروح کردند. تظاهرکنندگان در چندین خیابان از جمله خیابان سهروردی به اتومبیلهای سواری و اتوبوسها حمله کردند و تعداد زیادی از شیشههای اتومبیلها را خرد کردند و در خیابانهای دیگر به ساختمانهای مردم و اموال بیتالمال آسیب رساندند. روز گذشته خیابانهای طالقانی، ولیعصر، انقلاب و میدان فردوسی غرق در آتش و دود غلیظ لاستیک و تخته و جعبه مقوایی بود که توسط اعضا و هواداران جنبش ملی مجاهدین به آتش کشیده شده بود.»این روزنامه درباره کشتهشدگان واقعه ۳۰ خرداد نوشت: «از جمله کشتهشدگان حوادث دیروز که هویتشان مشخص شده است سیدخلیل حسینی مسوول کتابخانه مسجد حضرت علی (ع) واقع در خیابان سهروردی و علی مازندرانی مسوول امور شهرستانهای بنیاد شهید بودند.»
این روزنامه در ادامه گزارش خود از تظاهرات حزباللهیها در ساعت ۱۸:۳۵ خبر داده و مینویسد: «در این ساعت گروهی از مردم در میدان فردوسی شروع به دادن شعار علیه بنیصدر کردند. این گروه در حالی که فریاد میزدند مرگ بر بنیصدر - خمینی عزیزم بگو تا خون بریزم، در خیابان قرهنی دست به راهپیمایی زدند. در ساعت ۱۸:۴۵ یک ماشین سواری متعلق به سازمان صنایع ملی ایران توسط هواداران گروهکها به آتش کشیده شد. در خیابان طالقانی مقداری خون ریخته شده که در کنار آن نوشته شده است: این خون یک برادر حزباللهی است که در پشت جبهه به طرز غریبانهای شهید شده است».
بعد از این وقایع علی قدوسی، دادستان کل انقلاب با صدور بیانیهای از برخورد قاطع با عوامل درگیریهای تهران خبر داد. در این بیانیه آمده بود: «به دنبال اعلام جنگ مسلحانه گروه منافقان - و درگیریهای تهران- دادسراها و دادگاهها موظفند با کمال قدرت در مقابل توطئههای شوم آنها در تمام کشور برخورد قاطع و بیامان بنمایند.» کمیته مرکزی هم در اطلاعیهای با اعلام اینکه پردههای فریب و نیرنگ منافقین دریده شده است، اعلام کرد: «بدیهی است پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی از این پس با گروههای محارب برخوردهای قاطع و اسلامی خواهد داشت.» فردای آن روز در جوی خاص بررسی کفایت سیاسی رییسجمهوری در مجلس شورای اسلامی ادامه یافت و بعد از نطق موافقان و مخالفان، طرح مذکور با ۱۷۷ رای موافق، ۱۲ رای ممتنع و یک رای مخالف از تصویب نمایندگان گذشت.
اینچنین بود که اکبرهاشمی رفسنجانی، رییس وقت مجلس با ارسال نامهای به امام با اعلام رای مجلس به عدم کفایت سیاسی بنیصدر خواستار اعلام نظر بنیانگذار انقلاب شد و یک روز پس از آن، امام خمینی (ره) در پینوشت نامه ریاست وقت مجلس شورای اسلامی مرقوم فرمودند: «پس از رأی اکثریت قاطع نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه آقای ابوالحسن بنیصدر برای ریاست جمهوری اسلامی ایران کفایت سیاسی ندارند، ایشان را از ریاست جمهوری اسلامی ایران عزل نمودم».
بدینترتیب دوران ریاست جمهوری اولین رییس جمهوری اسلامی ایران به پایان آمد و شورای موقت ریاست جمهوری اسلامی ایران با حضور آیتالله موسوی اردبیلی، محمدعلی رجایی و آیتالله هاشمیرفسنجانی برای اداره امور اجرایی کشور تشکیل شد.
● فرار بنیصدر از کشور
عزل بنیصدر در واقع آغاز زندگی مخفی وی به مدت ۵ هفته بود. در این دوره هیچکس از محل اختفای وی مطلع نبود. رجوی بعدها گفت که مجاهدین خلق، بنیصدر را پس از برکناری از ریاست جمهوری در خانهای واقع در مرکز تهران پنهان کرده بودند. هر روز سندی تازه برای اثبات عدم کفایت وی در مطبوعات منتشر میشد اما بنیصدر که تا پیش از آن کمتر اتهامی را بی پاسخ میگذاشت در آن شرایط ترجیح داده بود سکوت کند. وقایع ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ فضایی به وجود آورده بود که خشم مردم از بنیصدر و مجاهدین روز به روز افزوده میشد و برخی شعار اعدام بنیصدر را سر میدادند.
در چنین فضایی بود که حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، بنیصدر از کشور خارج شد. وی و مسعود رجوی در روز چهارشنبه هفتم مرداد ۱۳۶۰ با یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، برای همیشه از ایران رفتند. معزی در دیماه ۱۳۵۷ پس از آنکه شاه را به مصر و سپس به مراکش برد، در بازگشت از مراکش با تظاهر به جانبداری از انقلاب اسلامی، وارد کشور شد اما در مرداد ۶۰ در عملیات خارج کردن بنیصدر و رجوی از کشور نقش محوری را ایفا کرد.بنیصدر پس از فرود هواپیما در فرانسه به خانهاش در کشن واقع در ۳ کیلومتری جنوب پاریس وارد شد. رئیس جمهوری معزول ایران در ساعت ۱۰:۱۵ به وقت محلی با یک اتومبیل دولتی و به همراه تعدادی پلیس که اتومبیل او را محافظت میکردند وارد آپارتمان سه خوابهاش در طبقه اول یک ساختمان متوسط در خیابان دوپون رویال شد که ۴۰ پلیس فرانسه از آن حفاظت میکردند. عمه، خواهر و دو دختر بنیصدر در پاریس زندگی میکردند و از ۲۰ ژوئیه دو روز پس از آنکه دادستان تهران گفت بنیصدر ناپدید شده است، پلیس با جلیقه ضدگلوله به حراست از این خانه پرداخته بود.فردای آن روز کانال دو تلویزیون فرانسه بنیصدر را نشان داد در حالی که سبیلش را تراشیده و در کنار مسعود رجوی، سلامتیان و سرهنگ معزی ایستاده بود. وی در پاسخ به سوالات خبرنگاران گفت: یک روز قبل، ساعت ۶ بعدازظهر به وقت تهران به من خبر دادند، از این رو من در ساعت ۲۰:۳۰ سوار هواپیما شدم و در ساعت ۲۲:۳۰ به سوی فرانسه پرواز کردیم.
● روایت خلبان معزی از فرار بنیصدر و رجوی
سرهنگ بهزاد معزی خلبان هواپیمای نظامی که بنیصدر را به پاریس برد قبل از اینکه در فرانسه فرود آید با رادیو به مقامهای فرانسوی اطلاع داده بود که حامل رئیس جمهور سابق ایران است که خواستار پناهندگی سیاسی از فرانسه است. وی پس از فرود آمدن در خاک فرانسه در گفتوگو با خبرنگاران به تشریح طرح فرار پرداخت. معزی که خود را یکی از طرفداران منافقین (مجاهدین خلق) معرفی میکرد با بیان اینکه برنامه فرار از چندی قبل با دقت از سوی طرفداران بنیصدر در نیروهای مسلح و اعضای گارد سابق رئیس جمهوری سازمان داده شده بود، گفت: «صبح روز سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۶۰ یک نقشه پرواز آموزشی سوختگیری شبانه را طراحی کردم و ۴ تن دیگر از خدمه هواپیما را نیز در جریان گذاشتم. عصر روز موعود مطابق معمول به پایگاه هوایی رفتیم تا خود را برای یک پرواز عادی آماده کنیم. مخازن سوخت را پر و همه چیز را مرتب کردیم. ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه موفق شدیم بنیصدر را به طور پنهانی وارد هواپیما کرده و آنجا پنهان کنیم و سرانجام ساعت ۲۲:۳۰ از باند فرودگاه برخاستیم و نخستین مرحله ماموریت خود را همانطور که طرحریزی کرده بودیم با موفقیت به انجام رساندیم.» معزی گفت: «با پرواز در ارتفاع کم موفق شدیم از حریم ایران بگذریم بدون آنکه هواپیما به وسیله رادارها ردیابی شود. بعد از گذشتن از فراز ترکیه، شرق مدیترانه، قبرس و بالاخره یونان پرواز کردیم و در یونان رادارهای این کشور برای نخستین بار هواپیما را مشاهده کردند.»
● آیا بنیصدر با لباس زنانه گریخت؟
آن زمان روایتهای بسیاری از چگونگی فرار بنیصدر منتشر شد، از جمله اینکه وی هنگام فرار از کشور، سوار بر اتومبیل وانت و ملبس به لباس زنانه بوده است. اما ابوالحسن بنیصدر این موضوع را رد میکند. بنیصدر در مورد خروجاش از ایران با لباس زنانه، به «صدای آمریکا» گفته است: «من با لباس نظامی از ایران خارج شدم.» وی دلایل خود را برای رد این ادعا اینچنین برشمرد: «یک، ممکن نبود بشود با لباس زنانه وارد پایگاه هوایی تهران شد. دو، ما چهار نفر در خودرو بودیم و اگر همه لباس زنانه داشتند، خیلی جلب توجه میکرد، حتی اگر یکی از آنها هم لباس زنانه میداشت جلب توجه میکرد و کسی که دم درب ایستاده بود حساس میشد بفهمد او کیست. سه، ورود به آن پایگاه با کارت مخصوص ممکن بود، یعنی با لباس نظامی هم میخواستید وارد بشوید، اگر کارت نداشتید، شما را راه نمیدادند. یکی از افراد فداکار آن پایگاه کارتش را در اختیار من قرار داده بود. چهار، ساعت ده شب آن هواپیما پرواز کرد، ما ساعت هشت وارد پایگاه شدیم و مدتی هم در محوطه فرودگاه چهار نفری و یکی دو نفر از افراد پایگاه که اطلاع داشتند، یک حلقهای ایجاد شد و آنجا بودیم. تصور کنید اگر با لباس زنانه بودیم، جلب توجه میکرد.» با این حال عکسی که از بنی صدر بعد از فرار از ایران منتشر شده به گونه ای است که این احتمال را تقویت میکند. در این عکس بنیصدر سبیلهای خود را تراشیده و به نظر میرسد که ابروهایش را هم برداشته است!
منابع:
سایت تاریخ ایرانی
سایت علیاکبر هاشمیرفسنجانی
سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
فرار بنیصدر، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
گفتوگوی بنیصدر با صدای آمریکا، خبرآنلاین، ۴ تیر ۱۳۹۰
روزنامه کیهان، خردادماه ۱۳۶۰
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب شورای نگهبان مجلس مجلس شورای اسلامی حجاب صادق زیباکلام دولت انتخابات انتخابات مجلس مجلس دوازدهم انتخابات مجلس دوازدهم
تهران هواشناسی قوه قضاییه شهرداری تهران بارش باران حج تمتع قتل سیل سازمان هواشناسی پلیس سلامت زلزله
خودرو سایپا قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو بازار خودرو مسکن بانک مرکزی بورس گاز حقوق بازنشستگان ایران خودرو
نمایشگاه کتاب کتاب عربستان نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون دفاع مقدس سینمای ایران تئاتر نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رضا عطاران سریال سینما
وزارت علوم دانشگاه تهران
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین جنگ غزه حماس روسیه آمریکا افغانستان نوار غزه اوکراین سازمان ملل
استقلال فوتبال فولاد خوزستان پرسپولیس مهدی طارمی لیگ برتر رئال مادرید بازی فولاد لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری شفق قطبی تبلیغات ایلان ماسک نوآوری ناسا
خواب آلزایمر کودک رژیم غذایی ویتامین شیر تجهیزات پزشکی فشار خون درمان ناباروری