سه شنبه, ۵ تیر, ۱۴۰۳ / 25 June, 2024
مجله ویستا

اسماعیلیه و تاسیس دولت فاطمیان


اسماعیلیه و تاسیس دولت فاطمیان

دولت فاطمیان در سال ۲۹۷ ق‌‍. موجودیت خود را در سرزمین مغرب به طور رسمی اعلام کرد. با روی کار آمدن این دولت، جنبش اسماعیلی که تا این زمان، در نقاط مختلف جهان اسلام و به صورت دعوت …

دولت فاطمیان در سال ۲۹۷ ق‌‍. موجودیت خود را در سرزمین مغرب به طور رسمی اعلام کرد. با روی کار آمدن این دولت، جنبش اسماعیلی که تا این زمان، در نقاط مختلف جهان اسلام و به صورت دعوت پنهانی در جریان بود، علاوه بر قدرت سیاسی، حاکمیت سرزمینی نیز پیدا کرد. اهمیت این رویداد، به عنوان پدیده‌ای مذهبی‌ـ‌سیاسی، از این لحاظ است که از این مقطع زمانی، مذهب اسماعیلی، مذهب رسمی دولتی به شمار می‌رفت که، یک منطقه جغرافیایی مشخص یعنی مغرب، قلمروی سیاسی آن بود. از این رو، دور از انتظار نبود که، در سایهٔ قدرت و اقتدار سیاسی، زمینه و بستر مناسبی برای تمرکز فعالیتهای مذهبی‌ـ‌تبلیغی جنبش اسماعیلی، در این قسمت از سرزمینهای اسلامی پدید آید و لذا، تبدیل آن به سرزمینی اسماعیلی مذهب که می‌توانست تغییر مهمی را در جغرافیای مذهبی جهان اسلام رقم بزند. اما بر خلاف انتظار، تحولات مذهبی مغرب در عهد فاطمیان (۲۶۷-۳۶۲ق‌.) چندان به نفع مذهب اسماعیلی رقم نخورد و در کمال تعجب، این مذهب جایگاه قابل توجهی در بین ساکنان این منطقه به دست نیاورد. برای روی کار آمدن دولت فاطمیان در شما آفریقا دلایل متعددی ذکر شده است. عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، مذهبی وهمچنین فرهنگی و اقتصادی، عواملی هستند که ازآنها به عنوان عوامل زمینه‌ساز تشکیل دولت اسماعیلی مذهب فاطمی در مغرب یاد می‌کنند.

با این وجود این، به نظر می رسد عامل تعیین کننده در روی کارآمدن دولت فاطمی بیش از هر چیز دیگر، خلاء سیاسی موجود در منطقه، مقارن ظهور فاطمیان بود. در این زمان میان چند دولت، که هرکدام از آنها منتسب به یکی از فرق مذهبی بودند که در مغرب حضور داشتند. آرایش سیاسی مغرب در این زمان بدین شکل بود که این سرزمین در بین چهار قدرت سیاسی حاضر تقسیم شده بود. ادریسیان(۱۷۲-۳۷۵ق‌.) بر مغرب اقصی و قسمتهایی از مغرب اوسط به مرکزیت فاس، رستمیان تاهرت بر شرق مغرب اوسط(۱۶۱-۲۹۶ق‌.) مدراریان در تافللت و سجلماسه(۱۴۰-۳۶۶ق‌.) و اغلبیان بر افریقیه(۱۸۴-۲۹۶ق.) حکومت می‌کردند. ویژگی مشترک این دولتها، در این مقطع زمانی، ضعف شدید همهٔ آنها بود، به گونه‌ای که هیچ کدام از آنها نتوانستند از شکل گیری دولت فاطمی در منطقه ممانعت به عمل بیاورند.ورود داعی مشهوراسماعیلی، ابوعبدالله شیعی برای تبلیغ مذهب اسماعیلی به مغرب، نقطهٔ عطفی در امر دعوت اسماعیلی در دورهٔ پنهانی آن بود. او از سوی ابن حوشب در یمن مأمور امر دعوت در مغرب شد و از سال۲۸۰ق‌. فعالیت خود را به عنوان داعی در ایکْجان، واقع در منطقهٔ کوهستانی سَطْیف، ودر میان بربرهای کتامهٔ ساکن در این منطقه آغاز کرد. بنابر اطلاعاتی موجود در منابع، ذکر فضایل علی بن ابی‌طالب و حقانیت اهل‌بیت و در نهایت دعوت به اطاعت از امام حاضر و بشارت به ظهور او به عنوان مهدی و منجی، محورهای اصلی فعالیتهای تبلیغی ابوعبدالله شیعی در شمال آفریقا بود. همچنین بشارت داده می‌شد که با ظهور مهدی و قرار گرفتن او بر مسند حاکمیت، عدالت برقرار خواهد شده و ظلم و ستم از میان خواهد رفت.

ابوعبدالله شیعی که درابتدا بیشتر به عنوان یک داعی فعالیت می کرد، زمانی که توانست بربرهای کتامه را با آرمانهای عقیدتی خود همراه کند از نفوذ خود بر آنها و حمایتشان مطمئن شد، درصدد برآمد حوزهٔ نفوذش را به ماوراء بلاد کتامه و دیگر مناطق مغرب گسترش دهد. او برای اینکه بتواند به چنین هدفی جامهٔ عمل بپوشاند، ماهیت فعالیتهای خود را از مذهبی صرف به مذهبی‌ـ‌‌‌نظامی(یا مذهبی‌ـ‌سیاسی) تغییرداد و به موازات این تغییر هدفمندانه‌ای، پیروان بربرش را در قالب یک نیروی نظامی سازماندهی کرد. بدین ترتیب مرحلهٔ اقدامات نظامی شیعی آغاز شد(۲۹۱.ق‌.). اقدامات نظامی شیعی، بدون اینکه با مقاومت جدی از طرف دولتهای منطهٔ مغرب روبرو شود، با موفقیت‌های قابل توجهی همراه شد. پیامد سیاسی مستقیم کامیابی های نظامی او، تصرف تدریجی بیشتر قسمتهای مغرب، سقوط دولتهای رستمیان اباضی مذهب تاهرت(۲۹۶ق‌.) ، اغلبیان سنی مذهب(رجب ۲۹۶ق‌.)، تسلط سجلماسه مرکز مدراریان صفری مذهب (۲۹۷ق‌.) و در نهایت دستاورد سیاسی‌ـ‌مذهبی آن، روی کار آمدن دولتی اسماعیلی مذهب فاطمی در مغرب بود (۲۷۹ق‌.). گرچه معمولاً تشکیل دولتی اسماعیلی مذهب، به عنوان موفقیتی برای دعوت اسماعیلی به حساب آورده می‌شود، باید توجه کرد که این موفقیت پیش از هر چیز دیگر وجهه‌ای سیاسی داشت.

به طور کلی می‌توان گفت عواملی که موجب شد تا زمینه برای تشکیل دولت اسماعیلی مذهب فاطمی در مغرب فراهم شود، ناشی از نفوذ زیاد مذهب اسماعیلی و وجود تعداد فراوان پیروان این مذهب در این منطقه نبود.

به نظر می رسد حتی در این مقطع نیز عدم موفقیت مذهبی اسماعیلیه در سایهٔ موفقیتهای سیاسی و نظامی سریع و اولیه آنها در این منطقه، قرار گرفته است. و به عبارت دیگر این کامیابی‌ها، بیشتر جنبهٔ سیاسی و نظامی داشته و به موازات و به معنی نفوذ مذهب اسماعیلی در میان مردم مغرب نبود. اگرچه می‌توانست زمینه‌ساز چنین موفقیتی باشد.

زینب فضلی