چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

وسعت آسمان خرد میل به بینهایت دارد


وسعت آسمان خرد میل به بینهایت دارد

شاید باور نکنید اما آزادی چند صدایی و فضایی ممللو از نحله های مختلف فکری و عقیده ای زیبای چشمگیری خلق می کند
باید اندیشید روزی که من با تو , ای مخالف اندیشه ام با هم نه بر هم فکر می کنیم و سخنمان را به بوته نقد جامعه مان می کشانیم , چقدر هوا خوب خواهد بود و چه اندازه آسمان خرد میل به بینهایت دارد

انقلاب زیر و زبر کردن یک حکومت نیست ، انقلاب بر هم زدن یک فرهنگ ، اقتصاد ، اجتماع و منش زیستن است.

ایرانیان چون در بوته تکرار غوطه ور بودند و خود را بیکباره در بستر یک دشتی از ایده های نو و راه های تازه برای زندگی دیگرگونه ای دیدند ،

این شد که راه بر روزمرگی ها بستند و خود را به دریای خروشان اتفاقات و تجربیات و جاده های نو هرچند پر فراز و نشیب زدند.

این جاده ها شاید گاهی به اشتباه طی شد ، اما به اجبار گاهی ، باید طی می شد.

پی گیری مغوله های چون آزادی ، استقلال و مبانی دموکراسی در فرم و منش زندگی و حکومت داری یک اجبار درون ساخته شده بود برای مردم و تمام روشنفکران فعال آن دوره.

شاید دلیل عمده بیراه های انقلاب و انقلابیون و دور شدن از آن آرمانهای والا ، از دست دادن معلمان این جنبش پور شور بود . کسانی چون شریعتی ، بهشتی ،مطهری ، طالقانی و دیگر آموزگاران انقلابیون جوان.

اینان سرمشق نوشتند اما هرگز مجال صحیح کردن املای انقلابیون را نیافتند.

صورت خوش انقلاب آنجا گشادگی نشان داد که مظلوم مجاز به سخن گفتن شد و آزادی در تمام سطوح بسط یافت. مظلوم به معنای شهروندی که حق بیان دارد و این حق از او سلب شده است نه به معنای بیچاره و فقیر ، که آن مظلوم عقیده ای و فکری و اندیشه ایست و این مظلوم مادی.

حق آزادی بیان و آزادی فعالیت سیاسی یک مطالبه تاریخی ملت ایران بود که بعد از سالها به کف ملت می آمد و آزادی های قومی ،دینی ، فکری و عملی رخ نمایان می ساخت.

هر چند بعد ها صفحات تاریخ ایران دستخوش تقدیر های دیگری شد وبا کم رنگی ها و تنگ نظری ها ی همراه شد و رقم خورد. اما خوب حضوری اینچنین جسورانه و روشنفکرانی چنین میان بر میدان و عملگرا خود ستایش بر انگیز است.

با تمام بود و نبود ها انقلاب ایران بسیار جای افتخار دارد و نسل من و نسل های بعد باید ببالد به داشتن پدرانی چنان جسور که هرگز در گفتن عقیده اشان و در برون کشیدن سلاح سخن از غلاف مصلحت بازی ها سستی نکردن و خود را به کار زار تغییر سپردند.

هر چند تغییر ، شعار همیشگی ملت ایران است.

اما نسل انقلاب شجاعت زیرو زبر کردن را داشت و این خصوصیت نماد و مشخصه نسل در صحنه در تمام جنبش هاست. این شجاعت را باید پرو بال داد به مانند امام این امت و رهبر این جنبش و همواره تحسین کرد و از حضور و بیان و نقد نهراسید.که ترس از نقد آفت هر جامعه ای خواهد شد.

صحنه هر جامعه ای جای نقش آفرینی مردم است و ۲۲ بهمن یک سکانس طلایی از حضور این مردم.

توده همواره باید بازیگری خویش را حفظ کند . اگر توده خود نقش نپذیرد ، نقش برای او تعریف می کنند که مسلما نقش در خوری نخواهد بود. و آنگاه آن طور می شود که که این لباس گاهی گشاد و گاهی تنگ بر تن جامعه نمایان می شود . بیاید نقش خود را و مسئولیت خود را نسبت به جامعه ادا کنید و نقش آفرین باشید .

شاید باور نکنید اما آزادی چند صدایی و فضایی ممللو از نحله های مختلف فکری و عقیده ای زیبای چشمگیری خلق می کند.

باید اندیشید روزی که من با تو ، ای مخالف اندیشه ام با هم نه بر هم فکر می کنیم و سخنمان را به بوته نقد جامعه مان می کشانیم ، چقدر هوا خوب خواهد بود ؟ و چه اندازه آسمان خرد میل به بینهایت دارد.

همین................

حسین گنجی