جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عظمت پیامبر اسلا م از نگاه اندیشمندان غربی


عظمت پیامبر اسلا م از نگاه اندیشمندان غربی

روزی نیست که بوق و کرنای رسانه ها و نهادهای سیاسی غربی از فریاد و نعره های ستیزه جویانه بر ضد اسلا م و مسلمانان و توصیف آنها به تروریسم, تحجر, عقب ماندگی و واپس گرایی و دست بردارند تا ازاین طریق اهداف مسموم خود را برآورده ساخته و چهره انسانی و متمدن اسلا م و مسلمین را خدشه دار سازند

روزی نیست که بوق و کرنای رسانه ها و نهادهای سیاسی غربی از فریاد و نعره های ستیزه جویانه بر ضد اسلا‌م و مسلمانان و توصیف آنها به تروریسم، تحجر، عقب ماندگی و واپس گرایی و .. دست بردارند تا ازاین طریق اهداف مسموم خود را برآورده ساخته و چهره انسانی و متمدن اسلا‌م و مسلمین را خدشه دار سازند .

‌ اما کسی که رویدادها را به خوبی دنبال کرده باشد بی شک به ساختگی بودن این ادعاها پی خواهد برد و به عکس درخواهد یافت که این توصیفات بیشتر بر خود آن نظامهای غربی حاکم است که شاید توهین ها و ریشخندهایی که اخیرا نبی مکرم اسلا‌م (ص) را هدف قرار داده و دولتهایی که ادعای دمکراسی و رعایت حقوق بشر و مدنیت و تمدن دارند بدان خو گرفته اند ،این مطلب را فاش سازد و نشان دهد که آنها چقدر از این مفاهیم دورند . ‌

دو سال پس از اقدام روزنامه دانمارکی در انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز به رسول اکرم و دهن کجی آشکار به حرمت ادیان آسمانی و نقض آشکار احساسات مسلمانان ،روزنامه ای دیگر نیز در این کشور به چاپ دوباره همان کاریکاتورها پرداخت و روزنامه های اصلی دانمارک نیز چنین اندیشه ای را در سر می پرورانند .

روزنامه های اصلی دانمارک اعلا‌م کرده اند که هدف از انتشار دوباره این کاریکاتورها < تثبیت عملیات بازداشت> است که طی آن پلیس شهر آرهوس بر ضد چند تونسی که قصد ترور "کورت فیسترگارد" کاریکاتوریست را داشته اند.

‌ الیزابت کنودسن" سردبیر روزنامه برلنسغکی سومین روزنامه دانمارک گفته است که باید با اقداماتی خاص ، به تمام افرادی که همچون این افراد تونسی قصد ترور کاریکاتوریست دانمارکی را داشتند ، پیامی واضح بفرستیم .

‌ "تئودور سایدنفان" سردبیر روزنامه "پولیتیکن" دومین روزنامه دانمارک نیز از باب افروختن هر چه بیشتر شعله های این ماجرا به دیگران پیوسته و ابراز داشته است که با چاپ دوباره این کاریکاتورها مساله بازداشت اعراب در شهر آرهوس را بازتاب خواهد داد .

در مسیر کردنکشی و گستاخی که روزنامه های دانمارکی آغاز کرده اند ،هیاهوگران دیگری از جمله روزنامه های هلندی و سوئدی نیز علا‌وه بر روزنامه "وال استریت ژورنال" امریکا و " آبزرور" انگلیس که قصد حمایت از پایه گذاران فتنه بین ادیان و بارون های (مقامات کلیسا) جنگ افروز را دارند ،شرکت کرده اند .

‌ جهان اسلا‌م به خروش می آید ‌

‌ در این میان دانشمندان و اندیشمندان و محققان مسلمان و مسیحی همگی معتقدند که آنچه روزنامه های دانمارکی درباره چاپ دوباره کاریکاتورهای توهین آمیز به رسول گرامی اسلا‌م حضرت محمد (ص) بصورت حرکتی مشترک مرتکب شده اند ، از تمام ارزشها و خط قرمزهای احترام به نمادها و الگوهای دینی تخطی کرده و هیچ ارتباطی با آزادی اندیشه و بیان نداشته بلکه نقض آشکار همه آزادیهاست و این تندروی ها باعث بروز تندرویهایی در جبهه مقابل می شود که آینده ای خونین را در روابط میان امتها و ملتها در پی خواهد داشت .

این بزرگان خواستار اتخاذ موضع عربی- اسلا‌می واحد ، واضح و سریعی در این باره بمنظور جلوگیری از این زنجیره بی احترامی ها که دین اسلا‌م ناب را در پایتخت های غربی مورد بی حرمتی قرار می دهد، شده و از کلیساهای شرقی نیز خواسته اند که نقش خود پیرامون بیان خطرات اینگونه رفتارهای ناهنجار که با هیچ دیانتی نسبتی ندارد ، برعهده گرفته و مسوولیت خود را بجا آورند .

گردآمدگان در همایش " پیامبر رحمت " که توسط مرکز تحقیقات و پژوهش "الحقیقهِ الدولیهِ" و شبکه اینترنتی "اسلا‌منا" در اردن برگزار شده بود تاکید کردند که انتشار دوباره این کاریکاتورها توسط ۱۷ روزنامه دانمارکی این موضوع را از چارچوب مسائل فردی و نادر خارج کرده تا به مساله ای بدل شود که مستوجب تعامل جدی با آن است .

‌ شرکت کنندگان در همایش اطلا‌عاتی موثق را دریافت کرده و از حقایقی مطلع شدند که از دست داشتن پیروان اندیشه افراطی "مسیحیان صهیونیسم گرا" در این بی احترامی ها خبر می دهد که البته هدفی جز برافروختن شعله جنگ تمدنی و دینی میان پیروان ادیان اسلا‌م و مسیحیت نیست و همچنین رهبران حزب جمهوریخواه امریکا نیز این عقیده افراطی را تغذیه و رهبری می کنند تا از طریق اینگونه کارشکنی ها و واکنشهای ناشی از آن میان اسلا‌م و مسیحیت دشمنی براه اندازند .

● تروریسم دینی

ناظران سیاسی معتقدند که این سناریوها به واقع بیانگر چند حقیقت انکارناپذیر است که مهمترین آن این است که دولتهای غربی و امریکا بیش از هر دولت دیگری درباره مبارزه با تروریسم و حفظ حقوق بشر و دفاع از اصول آزادی و دیگر جملا‌ت پر آب و تاب که در عالم خیال هم دیده نمی شود؛ دورند ولی بیش از هر کشور دیگری از این مقوله هایی که لا‌ف آنرا می زنند.

این مواضع همچنین چندین سوال را پیش رو می آورد . از جمله این که آیا غرب ریشخند کردن ادیان را جزء موازین آزادی بیان و اندیشه می داند؟ یا این موضوع از باب انکار" دیگری" به عنوان مهمترین ارکان دموکراسی است؟ آیا چاپ کاریکاتورهای موهن به منظور استحکام بخشی به ستونهای صلح بین المللی است یا براه انداختن جنگ و خونریزی و نابودی ملتها و تمدنهای جهان ؟

‌ آیا مسلمانان به هنگام خواندن و مشاهده این بی حرمتی ها تنها باید به لب گزیدن و فشردن دندانهای خود و استغفرالله گفتن بسنده کنند یا آنکه هدف کشاندن جهان اسلا‌م به واکنش مشابه به این چرندگویی‌ها و در نتیجه انفجار آتشفشانی از خشم و درگرفتن جنگی دینی که احدی نمی داند نهایت آن به کجا خواهد انجامید، است ؟ پاسخ به این سوالا‌ت مدتی دیگر آشکار خواهد شد .

‌ دنبال کنندگان برنامه ها و نقشه های "‌تروریسم عقیدتی" و ظلم نژادپرستانه با بررسی بیشتر درخواهند یافت که این مسائل تنها از " واحه های دموکراسی" غربی و امریکایی ظهور می کند و جنایات ضد بشری که طی سالیان علیه مسلمانان بوسنی و هرزگوین و بالکان در میان سکوت و بلکه حمایت نژادپرستانه ضد اسلا‌می غربی ها صورت گرفت،بهترین گواه این مطلب است .

‌ همچنین باید گفت که دست هیچ مسلمانی برای انجام همین تروریسم فکری که این دموکراسی های غربی آنرا تحت لوای خود گرفته اند ،اقدام به شر نکرده است بلکه اسلا‌م تمامی ادیان دیگر را نیز با آغوش باز می پذیرد و محترم می شمارد و حمایت از پیروان آن در دولت اسلا‌می را وظیفه حکومت اسلا‌می آن دولت می داند و امنیت آنان را تامین می کند .آیا هرگز شنیده ایم که مسلمانان روزی عکسی توهین آمیز درباره مسیح علیه السلا‌م را تولید و منتشر کرده باشند و یا درباره پاکدامنی مریم مقدس اقدام به شک برانگیزی یا اتهام زنی پرداخته باشند ؟ هرگز! واقعیت چیز دیگری می گوید .. اسلا‌م بیشترین احترام و تقدیس را برای نمادها و جلوه های مقدس دین مسیحیت و سایر ادیان قائل شده و گفته اند که مقام حضرت مریم در اسلا‌م بسیار والا‌تر از آن چیزی است که در مسیحیت به آن اعتقاد دارند .

‌ شاید این دریادلی و بزرگ منشی اسلا‌م و به رسمیت شناختن دیگران باشد که "‌مایکل هارت" نویسنده امریکایی را واداشته است در مقدمه کتاب خود " یکصد بزرگمرد تاریخ" حضرت محمد (ص) را در صدر فهرست مردان جاویدان تاریخ قرار دهد .. آنجا که می گوید : " انتخاب محمد (ص) رسول(مکرم) اسلا‌م به عنوان مهمترین و بزرگترین مرد تاریخ ،شاید برای خوانندگان غربی عجیب باشد ولی در طول تاریخ او تنها مردی است که در دو سطح دینی و دنیوی به بالا‌ترین موفقیت ها دست یافت ." ‌

‌ پیامبران و انبیاء و حکیمانی در تاریخ رسالتهای بزرگی را بدوش گرفته و انجام داده اند ولی بدون اتمام آن درگذشته اند -همچون حضرت مسیح (ع) که پیش از اتمام رسالت خود درگذشت - و یا آنکه دیگران در آن کار با وی شریک بوده اند - همچون موسی در دین یهودیت- ولی حضرت محمد (ص) تنها پیامبری است که رسالت دینی خود را با به پایان برد و احکام آنرا دقیقا تعیین کرد و ملل مختلف در زمان حیات وی به دین او ایمان آوردند .وی در کنار دین جدید دولت جدیدی نیز تاسیس کرد و در این زمینه دنیوی نیز قبایل را در یک ملت متحد کرده و ملتها را در یک امت به اتحاد رساند و اساس و ارکان زندگی آنها را به خوبی مشخص نمود و امور دنیایی آنانرا ترسیم نمود و آنرا در همان زمان حیات خود ، در موضع حرکت بسوی تمام جهان قرار داد و در یک کلا‌م او بود که رسالت دینی و دنیایی خود را شروع کرد و به پایان رساند ."

‌ ● عظمت محمد در چشمان غرب ‌

در اینجا برخی سخنان تعدادی از شرق شناسان غربی و غیر مسلمان را که درباره عظمت اسلا‌م و شکوه شخصیت رسول گرامی آن سخن گفته اند و تاریخ اعتراف آنان به عظمت نبی مکرم اسلا‌م را ثبت کرده ، بررسی می کنیم . آنان این سخنان حق را در کتب خود به ثبت نرسانده و بر زبان نراندند و وی را از دل و جان دوستدار نبودند مگر آنکه حظ و بهره این پیامبر عظیم الشان از والا‌یی و علو شخصیتی و اخلا‌قی و تمدنی به آن حد عالی بود که آنها به حق شیفته حقیقی وی شده بودند و در کتب خود و در هر زمان و مکان از او سخن می راندند و اینک گوشه ای از این سخنان :

۱) لا‌مارتین اندیشمند فرانسوی ( در کتاب تاریخ ترکیه چاپ ۱۸۵۴ پاریس مجلد دوم صفحه ۲۷۶ و ۲۷۷ : )اگر ضوابط و اصولی که بواسطه آن نخبگی و نابغگی انسان را می سنجیم والا‌یی اهداف و نتایج شگفت انگیز به رغم کمبود امکانات باشد ،پس کیست که جرات کند هیچ یک از بزرگان تاریخ را با نبی اکرم اسلا‌م محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله ) مقایسه کند ؟ مشاهیر جهان اسلحه ساختند و برای خود قوانینی وضع کردند و امپراطوری ها براه انداختند ولی جز مجد و شکوهی پوشالین که اندکی بعد در میان نوادگانشان نابود شد و به فراموشی سپرده شد ،خرمنی برنچیدند. اما این بزرگ مرد تاریخ، ارتشی براه نیانداخت و قوانین بخصوصی وضع نکرد و امپراتوری تاسیس نکرد و بر ملتها سیطره زورمندانه نیافت و خود را به مطیع کردن سران دولتهای دیگر محدود نکرد بلکه او موج میلیونی انسانها را در آن زمان یک سوم جمعیت جهان به شمار می آمدند را رهبری کرد و علا‌وه بر آن بر بتها و صنمها و ادیان و افکار و باورهای غلط و خرافی نیز فائق آمد و صراط مستقیم را پیش روی مردم نهاد .

‌ وی صبر و شکیبایی پیشه کرد تا آنکه پیروزی از جانب خداوند نصیب وی شد . بلند پروازی نبی اسلا‌م تنها بسوی یک هدف واحد بود و هرگز در اندیشه امپراطوری یا نظیر آن نبود .حتی نماز دائمی پیامبر و نیایش او با خدای خود و درگذشت وی و پیروزی او حتی پس از رحلت ،همه و همه هیچگاه نشانی از فریبکاری و نیرنگ به خود نداشته بلکه دلیلی بر یقین صادقانه که برای بنیان نهادن عقیده ای مبنی بر دو رکن : ایمان به یگانگی خداوند و ایمان به سنت الهی قاعده مندی حوادث > به وی نیرو می بخشید .

بخش اول صفت وحدانیت خداوند را نشان می دهد ولی مورد دوم آنچه را که خداوند به آن متصف نمی گردد را بیان می کند که همان مادی بودن و نظیر به نظیر بودن حوادث دنیایی می باشد، به این معنا که تاریخ تکرار حوادث است با درونمایه مشابه و لفافه ها و عناوین مختلف. برای تحقق یافتن مورد اول باید خداوندگاران ادعایی با قدرت شمشیر نابود می شدند و مورد دوم نیز نیازمند تثبیت این عقیده از طریق کلا‌م < با حکمت و اندرز نیک> بود .

این محمد فیلسوف ،خطیب ،پیامبر ،قانونگذار ،جنگنده ، سرکوب گر هوا و هوسها ،بنیانگذار مذاهب فکری داعی به پرستش حقیقی و بدون بت و صنم است .این است محمد (صلوات الله علیه و سلا‌مه ! ) با توجه به تمام مقیاسهای سنجش عظمت انسان، دوست دارم این سوال را بپرسم که آیا کسی است که از پیامبر بزرگ اسلا‌م بزرگتر باشد ؟ ‌

۲) مهاتما گاندی ( در مصاحبه با روزنامه "ینگ ایندیا": ) " خواستم صفات مردی را بشناسم که بدون درگیری قلب میلیونها انسان را به خود مشغول داشته .. کاملا‌ قانع شدم که وی این جایگاه را بواسطه شمشیر بدست نیاورده است بلکه این ارم بدلیل ساده زیستی پیامبر و دقت و وفای به وعده و جانفشانی و اخلا‌ص برای دوستان و پیروانش و شجاعت وی به همراه اطمینان قاطع وی به خداوندش و رسالتش بوده است .این صفات بود که راه را هموار کرد و دشواریها را به سر آورد نه شمشیر . ‌

‌ ۳) راما کریشنا راو (پروفسور راو در کتاب محمد نبی:)نمی توان شخصیت محمد را با تمام زوایای آن شناخت ولی تمام آنچه که در توان من است ارائه قطره ای از دریای وجود و زندگانی وی است .محمد پیامبر و قاضی و جنگنده و اقتصاددان و سیاستمدار و سخنران و مصلح ، محمد یاور یتیمان و حامی بردگان و آزادی بخش زنان .. تمام این نقشهای عالی در تمام مسیرهای حیات بشری وی را شایسته آن کرده که قهرمان تاریخ بشری باشد . "

۴) ساروجنی ندو شاعره هند : ‌" اسلا‌م اولین دینی است که منادی و پیاده کننده دموکراسی است و این دموکراسی از مسجد و روزانه ۵ مرتبه آغاز می شود .. آنگاه که نوای موذن به آسمان می رود و روستایی و پادشاه به اعتراف بزرگی خداوند در کنار هم به سجده و نیایش می پردازند .. شگفت انگیز این وحدت تقسیم ناپذیر است که هر مردی را بشکل خودبخودی برادر مرد دیگر قرار می دهد .

۵) مونتکومری وات ( کتاب محمد در مکه ۱۹۳۵ ص ۵۲ ) ‌

" استعداد و توانایی این مرد برای به دوش کشیدن سختی ها و رنجها در راه باورها و نیز طبیعت اخلا‌قی والا‌ی وی در برابر کسانی که به وی ایمان آورده اند و او را رهبر و فرمانده خود دانستند، در کنار شاهکارهای بی بدیل وی ،همه و همه دلا‌لت بر عدالت و آراستگی اصیل در شخصیت وی است . فرض این که محمد ادعاگر است فرضی است که بیشتر مشکل ساز است تا آنکه مشکلی را حل کند بلکه هیچ شخصیتی در میان بزرگان تاریخ غرب یافت نمی شود که آنگونه که با محمد رفتار شده ،از تقدیر و ارج نهادن شایسته محروم مانده باشد . ‌

‌ ۶) بوسورث اسمیت ( محمد و محمدیت ،لندن ۱۸۷۴ ،ص ۹۲ : )

" محمد همزمان فرماندهی سیاسی و رهبری دینی بود ولی وی همچون مردان دینی دیگر غرور و خودپسندی نداشت و همچون قیصران روم سپاهیان گسترده نداشت و ارتشهای مجهز براه نینداخت و گارد خاصی برای خود فراهم نکرد یا قصری عظیم و درآمدی ثابت برای خود ایجاد نکرد . اگر بتوان درباره کسی گفت که وی با قدرت الهی رهبری کرد بی شک آن یک نفر محمد نبی(ص) است چرا که او توانست بدون داشتن امکانات رهبری و بدون کمک گرفتن از اقوام و قبیله خود زمام امور را بدست گیرد .

۷) اوارد گیبون سیمون اوکلی ( از کتاب تاریخ امپراطوری شرق) لندن ۱۸۷۰ ص ۵۴ :

" نشر دعوت اسلا‌می نیست که موجب شگفتی می شود بلکه ثبات و ادامه یافتن آن است که ما را به تعجب واداشته و هنوز آن تاثیر نیک و جالبی که محمد در مکه و مدینه بوجود آورد با همان شکوه و قوت خود در دل هندیان و افریقائیان و ترکها برغم گذشت ۱۲ قرن از آغاز اسلا‌م باقی مانده است .

مسلمانان با آنکه خدا را تنها از طریق عقل و احساسات انسانی شناخته بودند ،توانستند که چون پیکره ای واحد در برابر فتنه های ایمان به خدا بایستند و سخن "اشهد ان لا‌ اله الا‌ الله و ان محمدا رسول الله " به آسانی گواهی و شهادت اسلا‌م و مسلمانان است .احساس آنان به الوهیت خداوند در نتیجه وجود اشیاء قابل رویتی که به خدایی گرفته می شدند ،هیچ تاثیری نپذیرفت و شرف و فضایل پیامبر از حد و حدود فضیلتهای بشری فراتر نرفت و جنبه ماورائی غیر طبیعی نگرفت و روش زندگی او مظاهر احترام گذاری صحابه به وی را در چارچوب عقل و دین منحصر ساخت .

۸) دکتر زویمر مستشرق کانادایی ۱۸۱۳ ـ ۱۹۰۰ در "کتاب شرق و عادتهای آن" ‌ :" محمد بی شک از بزرگترین رهبران دینی مسلمانان بوده و می توان گفت که وی مصلحی توانمند و سخنوری بلیغ و جگنده ای جسور و اندیشمندی بزرگ بود و جایز نیست که مخالف این صفات را به وی و قرانی که وی آورد و تاریخ زندگی او بر صدق این ادعا گواهی می دهند، نسبت دهیم. ‌

۹) برتلی سانت هیلر مستشرق آلمانی ۱۷۹۳ ـ ۱۸۸۴ در کتاب "شرقی ها و عقاید ایشان: "محمد رئیس یک دولت بود که برای زندگی و آزادی ملت خود پاسداری داد و افرادی که مرتکب جنایت می شدند را متناسب با اوضاع زمانه و احوال قبایل شهری نشده و غیر مدنی که پیامبر در میان ایشان می زیست ،مجازات می کرد .وی به خدای یگانه فراخواند و در این دعوت حتی با دشمنانش رحیم و ملا‌یم رفتار می کرد و دو صفت که از ارزنده ترین صفات بشری است در شخصیتش دیده می شد که عدالت و رحمت بود .

۱۰) ادوار مونته "فیلسوف و مستشرق فرانسوی ۱۸۱۷ ـ ۱۸۹۴ در کتاب خود "العرب": " محمد به نیت پاک و ملا‌طفت و انصاف در حکم دهی و پاکی بیان افکار و تحقق بخشی به آن ‌ و در یک جمله وی پاکترین و دیندارترین و دلرحم ترین عرب زمان خود و قویترین فرد در حفظ زمام امور بود که مردم را به حیاتی رهنمون کرد که هرگز خواب آنرا هم ندیده بودند و دولتی پیشرفته و دینی برای آنان تاسیس کرد که تا امروز پابرجاست .

‌ ۱۱) برناردشو انگلیسی ۱۸۱۷ ـ ۱۹۰۲ در کتاب خود "محمد" که دولت بریتانیا آنرا سوزاند :" جهان امروز اوج نیاز خود به مردی با تفکرات محمد است ،این پیامبر دین خود را دائما در موضع احترام و ارج نهی قرار می داد ،چرا که قوی ترین دینی بود که ادیان دیگر را در خود هضم کرد و تا ابد زنده است و من بسیاری از هموطنان خود را دیده ام که با آگاهی به این دین گراییده اند و پیش بینی می کنم که این دین مجال گسترده ای در قاره اروپا خواهد یافت .رجال دینی در قرون وسطی در نتیجه جهل و تعصب دین محمد را بشکلی تیره و عبوس جلوه داده بودند و آنرا دشمن مسیحیت معرفی کرده ولی من در پی شناخت حقیقت امر این مرد برآمده و او را اعجوبه ای خارق العاده یافتم و فهمیدم که او دشمن مسیحیت نبوده بلکه باید ناجی بشریت نامیده شود و به نظر من اگر وی امروز زمام امور جهان را بدست می گرفت در حل مشکلا‌ت ما موفق بود و صلح و سعادتی را که بشر در پی آنست را تامین می کرد .

‌ ۱۲) سر مویر انگلیسی (در کتاب تاریخ محمد ) ‌ "محمد نبی مسلمانان از زمان کودکی بدلیل اخلا‌ق شریف و رفتار نیک به امین ملقب شد و گذشته از این شخصیت وی به گونه ای است که هیچ وصف کننده ای را یارای توصیف حالا‌ت عالی وی نیست و بدلیل نادانی و اطلا‌ع کم خود هرگز وی را بدرستی درک نخواهد کرد و البته کسی که در تاریخ پرشکوه حیات وی که او را در صدر پیامبران و اندیشمندان جهان قرار داد ،اندیشه و تحقیق کند تا حدی به حدود شخصیت وی آگاهی می یابد .

۱۳) سنرستن الآسوجی (مستشرق و استاد زبانهای سامی و سردبیر مجله العالم الشرقی و مولف در دایرهِ المعارف عرب و تدوین گر نسخ خطی شرقی و مولف کتبی نظیر قران انجیل محمدی و تاریخ زندگی محمد : )

" اگر صفات عظیم محمد و برتری های پسندیده شخصیت وی را انکار کنیم در حق وی انصاف نکرده ایم چرا که او وارد نبرد زندگی صحیح در برابر جهل و وحشی گری شد و بر اصول خود پایدار ماند و همچنان با سرکشان مبارزه کرد تا آنکه سرانجام پیروزی مبین نصیب وی شد و دین او کاملترین شریعت شد و فراتر از همه بزرگان تاریخ قرار گرفت .

۱۴) مستر سنکس ( مستشرق امریکایی ۱۸۳۱ - ۱۸۸۳ در کتاب دیانت عرب :)

محمد ۵۷۰ سال پس از مسیح بدنیا آمد و وظیفه او رشد دادن عقل بشری بواسطه نوشاندن اوصول اولیه اخلا‌ق فاضلا‌نه و بازگرداندن آن به اعتقاد به خداوندی یگانه و زندگی آخرت بود . اندیشه دینی اسلا‌می به حقیقت رشد عظیمی در جهان ایجاد کرد و عقل بشری را از قید و بندهای سنگینی که در اطراف معابد به دست کاهنان بت پرستی بر گرده آن سنگینی می کرد ،رهایی بخشید . محمد از محو تصاویر درون معابد و نابود کردن تمام مجسمه های بت پرستان که آنرا تمثال ذات خالق مطلق می دانستند ،به رهاندن اندیشه بشری از عقیده سرسختانه جسم بخشی رهنمون ساخت .

۱۵ ) آن بیزیت ( زندگی و آموزشهای محمد - انتشارات مادرس ۱۹۳۲ ) ‌

" ممکن نیست که کسی زندگی و شخصیت نبی عظیم اسلا‌م را مطالعه کند و بداند که وی چگونه زندگی کرد و مردم را آموزش داد مگر آنکه به ارج نهادن و ستایش این پیامبر بزرگ پردازد و با آنکه شاید مطالبی تکراری و شناخته شده برای برخی مردم را بازگو کنم ولی خود هرگاه که این مطالب را می خوانم با اعجاب و شگفتی و بزرگداشت بیشتری این معلم بزرگ عرب را می ستایم . آیا می خواهی بگویی که مردی که در عنفوان جوانی خود در ۲۴ سالگی با زنی که چندین سال از وی بزرگتر بود و مدت ۲۶ سال تا سن ۵۰ سالگی خود به وی وفادار بود و حتی یکبار پایش نلغزید یا حتی فکر اختیار همسر دیگری را هم نکرد ، در این سن که تمام شهوات جنسی و جسمی فروکش کرده است برای اشباع تمایلا‌ت و شهوتهای جنسی ازدواج کرده است؟! حکم کردن بر زندگی انسانها به این روش نادرست و خارج از انصاف است .

اگر به زنانی که پیامبر با آنها ازدواج کرده بنگری درخواهی یافت که این ازدواجها یا سبب و دلیلی برای هم پیمانی با قبیله ای به نفع پیروان و دینش و یا دست یافتن به منافعی بوده که اصحابش را بهره مند می ساخته و یا زنی که وی را به همسری گرفته شدیدا محتاج قرار گرفتن در کنف حمایت بوده است .

‌ ۱۶) لیف تولستوی (ادیب مشهور روسی ۱۸۲۸ ـ ۱۹۱۰ و نویسنده مفید ترین نوشته ها درباره نفس انسانی :)

فخر محمد همین بس که امتی ذلیل را از چنگال عادتهای ناپسند رهانده و راه رشد و ترقی را در برابر آنان بازکرد و شریعت محمد بدلیل انسجام آن با عقل و حکمت بر تمام جهان حکم خواهد کرد .

۱۷) دکتر شبرک اتریشی :بشریت را همین افتخار بس که انسانی همچون محمد در تبار آنان است چه آنکه او برغم امی بودن توانست قرنها پیش قوانینی را وضع کند که ما اروپایی ها اگر بتوانیم به اوج آن برسیم بسیار سعادتمند خواهیم بود .

۱۸) توماس کارلا‌یل : ‌ قران کتابی است که درباره آن این جمله را از خود کتاب می گویند < پس رقابت کنندگان در این کتاب رقابت کنند > یعنی در اجرای احکام آن بر هم سبقت جویند .

۱۹) گوته :هرگاه قران را می خوانم احساس می کنم که روحم در داخل جسمم می لرزد .

‌ ۲۰) ارنست رینان :هیچ تحریف و تغییری بداخل قران راه نیافته است و هرگاه به آیات آن گوش فرامی دهی لرزه اعجاب و پسندیدن تو را می گیرد و پس از آنکه به پژوهش روح قانونگذاری در آن می پردازی جز بزرگداشت و تقدیس آن رفتاری نخواهی داشت .

۲۱) لئو تولستوی :قران بدلیل توافق و انسجامی که با عقل و حکمت دارد بر تمام جهان حاکم خواهد شد . من دریافته و فهمیده ام که آنچه بشریت به آن نیاز دارد شریعتی آسمانی است که حق را پیاده سازد و باطل را نابود کند .

۲۲) مایکل هارت امریکایی :در تاریخ رساله ها و پیامهای آسمانی و کل کتابهای تاریخ هیچ کتابی جز قران که محمد (ص)آنرا نقل کرده است ،باقی نمانده که بدون تحریف و تغییر باقی ماند .

۲۳) جیمز جینز :این دانشمند کیهان شناس از دانشمند مسلمان "عنایهِ الله المشرقی" که آیه (انما یخشی الله من عباده العلماء) را تلا‌وت می کرد را شنید و فریاد زد : بسیار عجیب و دهشتناک است . این نتیجه پژوهشی است که من بعد از ۵۰ سال تحقیق بدان دست یافته ام و هنوز آنرا منتشر نکرده بودم . چه کسی این مطلب را به محمد گفته بوده است ؟ آیا حقیقتا این آیه ای از آیات قران است ؟! اگر اینگونه باشد من شهادت می دهم که قران کتابی است که از نزد خدایتعالی به محمد نازل شده است .

۲۴ ) دانشمند بزرگ بارتلمی هیلر :وقتی خداوند به رسول خود محمد(ص) با جمله (والله یعصمک من الناس = خداوند تو را از شر مردمان در امان نگاه می دارد ) وعده حفظ و امنیت داد ،پیامبر نگهبانان خود را مرخص کرد و این در حالی است که انسان هرگز به خود دروغ نمی گوید و اگر این قران منبعی جز آسمان داشت محمد حتما با پاسداران و نگهبانهایی خود را نگاه می داشت .

۲۵) دکتر ایرنبرگ استاد دانشگاه اوسلو :بی شک قران از سوی خداوند است و در رسالت محمد نیز هیچ شکی نیست .

۲۶) پروفسور یوشیودی کوزان مدیر رصد خانه توکیو :در قبول این که قران کلا‌م خداست هیچ مشکلی ندارم چرا که توصیف جنین در شکم مادر با توجه به مقدار شناخت و معرفتی که در قرن هفتم میلا‌دی در دست انسان بوده ،برای بشر کاری دشوار و ناشدنی بوده و تنها نتیجه معقولا‌نه ای که می توان گرفت این است که این اوصاف به محمد(ص) وحی شده است .

۲۷) آلفونس لا‌مارتین : ‌ بزرگترین حادثه ای که در زندگی من اتفاق افتاد این بود که زندگی رسول الله را بشکلی کامل مورد بررسی و پژوهش قرار دادم و عظمت و جاویدانی آنرا دریافتم . ‌

۲۸) آلفونس لا‌مارتین : ‌ کدام انسان عظمت انسان را آنگونه که محمد درک کرد ،شناخت و چه کسی به مراتب کمالی که محمد رسید دست یافت ؟ محمد باورهای خرافی و غلطی را که واسطه میان خالق و مخلوق شناخته می شد را نابود کرد .

۲۹ ) دانشمند لا‌هوت شناس سوئیسی هانس کونج :محمد به معنی واقعی کلمه یک پیامبر بود و دیگر نمی توانیم انکار کنیم که محمد تنها مرشد و رهبر به راه نجات است .

۳۰ ) گوته :در تاریخ بدنبال نمونه ای عالی از انسان بودم که نبی اکرم اسلا‌م محمد مصطفی(ص) را یافتم .

۳۱ ) گوته : ‌گوته استاد معنوی بزرگ خود حافظ شیرازی را خطاب قرار داده و می گوید : ای حافظ !شعرهای تو مایه آرامش است ... من نژادهای درهم شکسته بشریت را بسوی تو کوچ می دهم و آرزومندم که ما را بسوی مهاجر اعظم رسول گرامی اسلا‌م محمد بن عبدالله کوچ دهی . قانونگذاری و تشریع در غرب در مقایسه با تعالیم اسلا‌م ناقص است و ما اهالی اروپا با همه مفاهیم خود هنوز به آنچه محمد بدان دست یافته بود نرسیده ایم و هرگز هیچ کس بدان نخواهد رسید .

‌ ۳۳ ) گوته :گوته وقتی که به سن ۷۰ سالگی رسید در ملا‌‡ عام اعلا‌م کرد که قصد دارد شب مقدس نزول قران بر محمد (ص) نبی مکرم اسلا‌م را با خشوع تمام به احیاء و نیایش بگذراند .

۳۴ ) لئو تولستوی :من یکی از شیفتگان و مبهوت شدگان شخصیت پیامبری هستم که خدای یگانه او را برگزید تا آخرین رسالت الهی بدست وی انجام شود و او خاتم انبیاء باشد .

۳۵ ) توماس کارلا‌یل :به حقیقت محمد شهابی است که جهان را روشن کرد و این فضل الهی است که هر که را خواهد عطا فرماید .

۳۶) زندگی رسول اسلا‌م را بارها و بارها به دقت خواندم و در آن جز خلقت را بنحو شایسته آن ندیدم و چقدر آرزو کردم که این دین راه و روش تمام جهانیان باشد .

۳۷) جورج برنارد شو :محمد (ص) را بعنوان مردی شگفت انگیز موضوع تحقیقات خود کردم و او را بعید از هرگونه دشمنی با مسیحیت یافتم و بلکه او را ناجی بشریت دیدم .اروپا در این قرن کم کم به توحید الهی عشق می ورزد و شاید در گامی بلندتر اعتراف کند که این دین قادر به حل مشکلا‌ت این مردمان است و با این روح باید پیام آور بودن من برای ملت اروپا را درک کنید .

۳۸ ) کارل مارکس :شایسته هر خردمندی است که به نبوت وی اعتراف کند و به اینکه او فرستاده ای از آسمان است بسوی زمین . ‌

۳۹ ) قران کتاب کتابهاست و من آنگونه که یک مسلمان به این امر اعتقاد دارد ،به این مساله ایمان دارم .

۴۰) کارل مارکس :این پیامبر با رسالت خود عصری از علم و نور و معرفت را آغاز کرد و شایسته است که گفتار و کردار او به روشهای علمی خاص تدوین شود و بدلیل اینکه تعالیم و آموزه های او وحی الهی بود بر او واجب بود که رسالتهای تغییر یافته یا تحریف شده را که بر هم انباشته شده بود تصحیح و خرافه های بوجود آمده را پاکسازی کند .

دکتر عادل عبد الرحیم ‌

ترجمه :دکتر مصطفی پارسا

منبع : خبرگزاری قدس