پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

ازدواج و طلاق هویدا


ازدواج و طلاق هویدا

ازدواج امیرعباس هویدا مانند دیگر فصل های زندگی او, از پیچیدگی های خاصی برخوردار است پیچیدگی هایی كه هم شامل انتخاب همسر و موقعیت زمانی آن است و هم نحوه زندگی و همسرداری

ازدواج امیرعباس هویدا مانند دیگر فصل‌های زندگی او، از پیچیدگی‌های خاصی برخوردار است. پیچیدگی‌هایی كه هم شامل انتخاب همسر و موقعیت زمانی‌ آن است و هم نحوه زندگی و همسرداری.

از اولین روزهایی كه امیرعباس هویدا در مدرسه فرانسوی‌های بیروت به بلوغ جنسی رسید و نخستین ارتباطات خود را با «رنه دومان » ـ كه دختری زیبا روی بود ـ آغاز كرد، تا روزی كه لیلا امامی خویی را به همسری برگزید، زن‌های زیادی در زندگی او رفت و آمد داشتند.

«رنه دومان» ـ كه نویسنده كتاب معمای هویدا در سال ۱۳۷۷ ش، در بروكسل با او، گفتگو كرده است ـ اولین عشق دوران جوانی هویداست كه تا پایان عمر هم در مكاتباتی كه با او داشته، این ارتباط و علاقه را حفظ كرده است.

با توجه به حضور رنه دومان در بروكسل، می‌توان گفت: علی‌رغم دلایل مختلفی كه برای تحصیل هویدا در بروكسل نقل شده شاید اصلی‌ترین علت آن، حضور این معشوقه جوان در بروكسل بوده است.

پس از او و بعد از بازگشت به ایران و استخدام در وزارت امورخارجه و سپس رفتن به خدمت سربازی در دایره مستشاری، ردپای زنی به نام پروین در زندگی اوست. حضور این زن در زندگی هویدا، گویا با اعزام او به اولین مأموریت اداری به فرانسه، پایان می‌پذیرد و پس از آن، ارتباطات گسترده او با زن‌های آلمانی در موقع حضور در اشتوتگارت كه جزو زندگی بی‌بند و بار او و حسنعلی منصور در آن مقطع می‌باشد.

با بازگشت او به ایران و حضور در هیأت مدیره شركت نفت نیز، زنانی در زندگی او حضور داشته‌اند.

اما اولین و آخرین همسر رسمی او، لیلا امامی خویی است كه به طور رسمی، ۵ سال و به طور غیررسمی نزدیك به دو دهه ـ از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۵۷ ـ با او بود.

قبل از اینكه به تحلیل علت این انتخاب، اشاره شود، خوب است در خصوص، معرفی لیلا امامی، مطالبی برای ثبت در تاریخ، آورده شود.

لیلا امامی، نوه دختری میرزا حسن‌‌خان وثوق‌الدوله، عاقد قرارداد ننگین ۱۹۱۹ ـ بود. وثوق‌الدوله، كه پدرش میرزا ابراهیم مستوفی (معتمد‌السلطنه) و مادرش، دختر میرزا علی‌خان امین‌الدوله بود، به علت حضور خانواده‌اش در دیوان سالاری قاجاریه، وقتی پدرش وزیر دربار اعظم شد، به جای او، مستوفی‌ آذربایجان گردید و پس از آن به نمایندگی مجلس شورای ملی رسید و بعدها هم نخست‌وزیر شد. او در همان هیأتی عضویت داشت كه حكم اعدام شیخ فضل‌الله نوری را صادر كرد.

در كابینه دوم او ـ كه به كابینه قرارداد مشهور شد ـ با امضای قرارداد ۱۹۱۹، در قبال این خدمت ۱۳۰ هزار لیره انگلیسی گرفت كه از آن مقدار ۰۰۰/۴۰ لیره را به اكبرخان صارم‌الدوله و ۰۰۰/۳۰ لیره را هم به نصرت‌الدوله داد و بخشی از آنرا نیز به قلم به مزدان انگلیسی داد تا در نشریات، به دفاع از این قرارداد ننگین، مطلب بنویسند. در این موقع حبیب‌الله خان عین‌الملك ـ پدر هویدا ـ كه با نشریات سید ضیاءالدین طباطبائی ـ نخست‌وزیر كودتای ۱۲۹۹ـ همكاری داشت، ۱۲ مقاله مسلسل در دفاع از قرارداد وثوق‌الدوله، در روزنامه رعد به رشته نگارش در آورد.

نقل است كه در ایام بستن قرارداد، در ملاقاتی كه بین وثوق‌الدوله و ادیب‌ پیشاوری روی می‌دهد، وثوق‌الدوله از او می‌پرسد:

«چطور شد كه هندوستان به آن جمعیت زیاد را یك مشت انگلیسی آمدند و تمام آنجا را گرفتند و برای خود تصاحب كردند.»

و ادیب پاسخ می‌دهد:

«در آنجا هم امثال شما زیاد بودند و انگلیس‌ها به توسط آنها تمام هندوستان را به تدریج اشغال نمودند. »۱

لیره‌های قرارداد ۱۹۱۹ كه زمینه كودتای ۱۲۹۹ را فراهم كرد تا رضاخان بر كرسی شاهی ایران بنشیند، از سوی شركت نفت انگلیس و ایران تأمین شد.

جالب این است كه بدانیم كه ـ داماد وثوق‌الدوله ـ نظام‌الدین امامی خوئی، پدر همسر هویدا ـ كمیسیر نفت در انگلیس بود و یك دهه ـ از حدود سال‌های ۱۳۲۳ تا ۱۳۳۳ ـ در انگلستان حضور داشت.

البته پس از آنكه، رضاخان بر تخت سلطنت جای گرفت، رشو‌ه‌های دریافتی وثوق‌الدوله را پس گرفت و وثوق‌الدوله هم در شهریور ۱۳۲۰ كه رضاخان رفت و برادر كوچكترش ـ احمد قوام ـ نخست‌وزیر شد، تلافی كرد. او از این فرصت در هم و بر هم استفاده گرفت و زمین‌های شرق تهران را كه به میلیون‌ها متر می‌رسید، به نام خود ثبت كرد كه سال‌های سال دودمان او، از این ثروت استفاده كنند.

وثوق‌الدوله، دارای هفت دختر و یك پسر بود و وقتی در سال ۱۳۲۹ مرد، اموال بسیار او، به فرزندانش رسید. یكی از این‌ها، ملكه وثوق، همسر نظام‌الدین امامی خویی، ـ مادر زن امیرعباس هویدا و حسنعلی منصور ـ بود و یكی هم، همسر علی امینی ـ نخست‌وزیر جنجالی دهه ۴۰ ـ كه با فشار امریكائی‌ها، به صدارت رسید.

و اما نظام‌‌الدین امامی‌ـ پدر لیلی امامی‌ـ فرزند حاج میرزا یحیی امام‌جمعه خوئی بود كه چند دوره نماینده مجلس بود و با شهید آیت‌الله سید حسن مدرس، در برخی از موضعگیری‌ها از جمله، مخالفت با قرارداد ۱۹۱۹ وثوق‌الدوله، همراهی داشت. او ۵ سال زودتر از وثوق‌الدوله از دنیا رفت، یعنی در سال ۱۳۲۴ شمسی.

لیلا امامی اولین فرزند ملكه وثوق و نظام‌الدین امامی در سال ۱۳۱۱ش، در شهر آبادان به دنیا آمد. از سن دوازده‌ سالگی به انگلستان رفت و در آنجا تحصیل كرد.

قیافه ظاهری او از هیچ موهبتی برخوردار نبود و از طرف دیگر به لحاظ ژنتیك نیز، خصلت‌های مستبدانه و بی‌رحمی پدر بزرگش ـ وثوق‌الدوله ـ را به ارث برده بود و این هر دو، از او زنی با خصوصیاتی غیر قابل تحمل، ساخته بود.

امیرعباس هویدا ـ در رفتار و منش ـ فردی زیبا طلب بود و هر زنی كه با او ارتباط داشت از زیبابی‌ قابل توجهی برخوردار بود به همین دلیل انتخاب لیلا امامی با این خصلت‌ها نمی‌توانست تأمین كننده این روحیه او باشد. ولی چاره‌‌ای نبود. حسنعلی منصور قرار بود، نخست‌وزیر شود و قدرت را در دست بگیرد و او خواهر كوچكتر لیلا را ـ فریده امامی ـ كه برخلاف لیلا، از چهر‌ه‌ای زیبا برخوردار بود، به همسری گرفته بود و برای تسلط بر او، لازم بود تا هویدا نیز، در نگاه اول، یك دل نه صد دل، عاشق لیلا شود! و با ابراز این عشق خود را به حسنعلی منصور نزدیكتر نماید. اصلاً در خانواده‌های حكومتگر در ایران، برقراری اینگونه ارتباطات برای رسیدن به قدرت، اصلی تغییر ناپذیر است و امیرعباس هویدا نیز، با این قاعده، آشنایی كافی داشت.

دكتر عباس میلانی كه با ترس و لرز موفق به دیدار با لیلا امامی ـ در خانه یكی از خاله‌‌های او در پاریس، كه به نظر می‌رسد، همسر دكتر علی امینی بوده‌ـ شده است، در معرفی او، به نكاتی به شرح زیر اشاره كرده است:

ـ زنی سركش و مستقل !

ـ زنی بداخلاق

ـ زود از كوره در می‌رفت و به آسانی هم آرام نمی‌گرفت.

ـ اشراف‌زاده‌ای سرد و بی‌روح و متكبر بود.

ـ اغلب به هویدا فحش می‌داد.

ـ به كرات او را «نچس وزیر» خوانده بود.

ـ از مراسم رسمی بیزار بود و به ندرت در آنها شركت می‌كرد.

ـ اغلب مشروب زیاد می‌خورد و مست می‌كرد و اسباب خجالت شوهرش می‌شد. ۲

پس از مرگ حسن‌خان وثوق‌الدوله در سال ۱۳۲۹ ش، ماترك او ـ كه از راه‌های مختلف در دوران حضورش در دیوانسالاری دوران قاجاریه و پهلوی به چنگ آورده بود ـ بین فرزندانش تقسیم شد و به هر یك از آنان، سهم چشمگیری رسید. لیلا امامی، كه از این ثروت باد‌ آورده بهره می‌برد، در سال ۱۳۳۴ به بهانه ادامه تحصیل به امریكا رفت و از دانشگاه كالیفرنیا در شهرهای بركلی و لوس‌آنجلس، در رشته هنر لیسانس گرفت. وی در سال ۱۳۳۸ به ایران بازگشت و در خدمت اصل ۴ ترومن قرار گرفت.

در همین موقع بود كه مراسم ازدواج حسنعلی منصور و فریده امامی برگزار شد و در همین شب هم امیرعباس هویدا، به یك باره عاشق لیلا امامی شد.

لیلا امامی در زمان حضور در امریكا، به جوانی كه در همسایگی محل سكونتش بود، دل بست كه بنابر نقل «جین بیكر» كه دوست هم‌‌خانه لیلا بود و عباس میلانی موفق به گفتگو با او شد:

«تنها عشق واقعی لیلا، همان جوان بود.»

امیرعباس هویدا كه در این زمان در شركت ملی نفت، با حمایت عبدالله انتظام و كنسرسیوم، یكه تاز بود، برای اثبات عشق خود به لیلا، با زیركی، تزئین غرفه ایران در نمایشگاه بین‌المللی ازمیر را به او واگذار كرد كه لیلا ضمن استقبال از این پیشنهاد، ممنون هم شد.

پس از این مرحله، یك روز لیلا امامی به دفتر مجلل امیرعباس هویدا در شركت ملی نفت، دعوت شد. ماجرای این دعوت، از بیان عباس میلانی، به استناد صحبت‌هایش با لیلا امامی در هشتم مارس ۱۹۹۹ در پاریس، به شرح زیر است:

«لیلا گمان داشت هویدا برای او «كار دیگری پیدا كرده.» تا آن زمان روابطشان جدی و رسمی بود. لیلا می‌گفت: «اصرار داشتم او را آقای هویدا بخوانم.» اما آن روز در دفتر هویدا، به سرعت دریافت كه دیدارش ربطی به تزئین داخلی ندارد. در عوض، هویدا از عشق خود به لیلا سخن گفت و از میلش به ازدواج. لیلا، پیشنهاد هویدا را رد كرد. می‌گفت: «آماده ازدواج نیستم، به علاوه تصور بچه‌دار شدن هم برایم دشوار است.» هویدا بلافاصله جواب داد كه مسأله بچه برای او محلی از اعراب ندارد. بی‌‌آنكه حالتی جدی بگیرد، توضیح داد كه در گذشته، در نتیجه آزمایشات پزشكی، دریافته كه هرگز پدر نمی‌تواند شد ـ لیلا سرانجام چاره‌ای جز اقرار به واقعیت نداشت. «من آماده ازدواج نیستم. به علاوه عاشق مردی در آمریكا هستم.» اما حتی به رغم این توضیحات، هویدا دست از طلب نكشید. نه تنها لیلا را در بسیاری از مهمانی‌ها می‌دید، بلكه كماكان سودایش را در سر داشت. ولی در عین حال، سیاست دیگر مشغله عمده ذهنش شده بود. ایران آبستن تحولاتی عظیم بود و هویدا هم عزم جزم كرده بود كه در این تحولات نقشی مهم بازی كند.» ۳

طبیعی بود كه امیرعباس هویدا، می‌‌خواست از حسنعلی منصور جدایی ناپذیر باشد و حتی در زندگی خصوصی او با فریده امامی هم حضور داشته باشد و این امكان نداشت، مگر از طریق ارتباط با لیلا امامی و او این استعداد را داشت تا خود را عاشق دلباخته نشان دهد.

این عشق و عاشقی ادامه داشت تا اینكه برنامه‌ریزی‌ها و طرح‌های امریكایی‌ به ثمر نشست و بالاخره حسنعلی منصور نخست‌وزیر و امیرعباس هویدا هم وزیر دارایی كابینه او شد.

در پایان پنجمین ماه نخست‌وزیری منصور ـ مرداد ماه ۱۳۴۳ـ او و همسرش، به همراه لیلا امامی و هویدا، برای استراحت راهی شمال كشور شدند و در كاخ تابستانی فاطمه پهلوی ـ چهارمین دختر رضاخان از آخرین همسرش عصمت‌الملوك ـ به تفریح پرداختند و در پایان هفته با ماشین اپل لیلا امامی كه خودش رانندگی آن را به عهده داشت و امیرعباس نیز در صندلی جلو، كنار او نشسته بود و حسنعلی منصور و همسرش در صندلی عقب بودند، راهی تهران شدند. ساعت ۱۰ صبح بود كه جمال امامی‌‌ـ عموی فریده و لیلا امامی ‌ـ در منزلش جلسه داشت و اتفاقاً صحبت از هویدا هم شد كه جمال امامی گفت:

«مشارالیه مرد خوبی است ولیكن برای وزارت دارائی تجربه كافی ندارد.»

در این موقع، خبر تصادف حسنعلی منصور و همراهانش به او داده شد و او ضمن آنكه جلسه را ختم كرد، برای عیادت راهی بیمارستان پارس شد. ۴ اولین گزارش كه پیرامون این حادثه تهیه شد، حكایت از حالت غیرعادی راننده اپل داشت:

«در بعضی از محافل مطلع شایع است كه در موقع تصادف اتومبیل آقای نخست‌وزیر، خواهر خانم آقای منصور (دختر نظام‌الدین امامی) كه رفیقه آقای هویدا، وزیر دارائی نیز می‌باشد، با حالت غیرعادی (مست) پشت فرمان اتومبیل قرار داشته و منجر به تصادف ماشین و مصدوم شدن سرنشینان اتومبیل گردیده است.» ۵

ابراهیم ذوالفقاری

پی‌نوشتها:

۱. شرح حال رجال ایران، مهدی بامداد، ج ۱، ص ۷۷.

۲. معمای هویدا، ص ۱۵۷.

۳. همان، صص ۳ـ ۱۶۳.

۴. آرشیو، سند ۷۳۱/۳۲۲، ۱۹/۵/۴۳.

۵. امیرعباس هویدا به روایت اسناد، ج ۱، ص ۸۶، در جریان همین تصادف بود كه، نامه‌ای خطاب به دكتر فرهنگ‌مهر ـ معاون وزارت دارائی ـ ارسال شد كه در آن از تصادف اتومبیل در شمال، اظهار تأسف گردید و این تأسف به ثابت پاسال و دیگر اعضای فرقه بهائیت نیز، ابلاغ شد.

«سند ۱۶۱۹/۳۲۶، ۱۲/۶/۴۳».

دكتر محمود حسابی نیز در جلسه‌ای كه در منزلش داشت، ضمن صحبت از وابستگی هویدا به فرقه بهائیت گفت: «لیلا امامی نامزد هویدا است و تصادف جاده شمال را به رانندگی او نسبت داد.

«سند ۱۶۶۹/۳۲۲، ۱۹/۱۱/۴۳».

۶. معمای هویدا، ص ۲۳۳، البته در فرمی كه امیرعباس هویدا برای مركز مدارك وزارت اطلاعات، تكمیل كرده است، تاریخ ازدواج خود را، خرداد ۱۳۴۴، نوشته است. «امیرعباس هویدا به روایت اسناد، ص ۳۹۹».

۷. همان، ص ۲۳۵.

۸. آرشیو سند ۱۷۵۳۱/۲۰ هـ ۵، ۵/۸/۴۵، البته نظام‌الدین امامی، در معرض انتقادات هم قرار داشت. از جمله اینكه، روزی یكی از بازرسان كل كشور، به او گفت: «باز خدا رحمت كند داماد سابقت مرحوم منصور را كه خیلی به كار مملكت وارد بود و اشخاص را خوب می‌شناخت و بد و خوب را تشخیص می‌داد، ولی این آقای هویدا هیچ سر از كار مملكت در نمی‌آورد. مگر كار مملكت هم بچه بازی است. تمام افراد لایق را از كار بركنار و به جای آنها یك مشت بچه را گمارده است.»

«سند ۲۵۹۷۱/۲۰ هـ ۵، ۲۹/۱۰/۴۵».

۹. معمای هویدا، ص ۲۶۳.

۱۰. آرشیو، سند ۲۲۷۲۰/هـ ۷، ۲۴/۹/۴۵.

۱۱. معمای هویدا، ص ۳۳۳.

۱۲. آرشیو، سند ۲۷۲۰۴/۲۰ هـ ۵، ۱۰/۱۱/۴۵.

۱۳. همان ۲۷۰۶۹، ۴/۹/۴۶ و ۲۳۹۲۰/۲۰ هـ ۷، ۲۱/۸/۴۶.

۱۴. معمای هویدا، ص ۳۲۸.

۱۵. همان، ص ۲۹۹.

۱۶. همان، ص ۳۰۰.

۱۷. آرشیو، سند ۱۰۰۷۸/۱ هـ، ۲۴/۵/۴۷.

۱۸. همان، بدون شماره، ۲۵/۵/۴۷.

۱۹. همان، ۴۰۶، ۳۱/۶/۴۸.

۲۰. امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواك، ج ۲، ص ۳۶.

۲۱. یادداشت‌های اسدالله علم، سه شنبه ۷/۷/۴۹ تا شنبه ۲۵/۷/۴۹.

۲۲. همان، دوشنبه ۱/۱۰/۴۸، البته روزنامه‌‌ها نوشتند: «نخست‌وزیر در حال بازگشت از اروپا، در مسكو، مدت ۹۰ دقیقه با كاسیگین نخست‌وزیر شوروی مذاكره كرد.» «روزشمار تاریخ ایران، ج ۲، ص ۲۳۶».

۲۳. امبرعباس هویدا به روایت اسناد ساواك، ج ۲، ص ۱۳۵.

۲۴. آرشیو، سند ۱۰۱۹۵/۲۰ هـ ۱۲، ۵/۵/۱۳۵۰.

۲۵. همان، ۲۶۳۳۳/۲۰ هـ ۲۲، ۱۰/۵/۱۳۵۰.

۲۶. همان، ۱۲۴۲۷/۲۰ هـ ۱۲، ۱۵/۷/۱۳۵۰.

۲۷. همان، ۲۳۵۵۰/۲۰ هـ ۲۱، ۳۰/۸/۱۳۵۰.

۲۸. همان، ۲۸۲۹۸/۲۰ هـ ۲۲، ۲/۱۱/۱۳۵۰.

ایرج برهمن: متولد ۱۳۱۵ كرمانشاه و دكترای پزشكی داشت. و مدتی هم رئیس دفتر نخست‌وزیر بود. سوءاستفاده‌های مالی فراوانی داشت و ساواك در مورد او نوشت: «نامبرده و همسرش پای بند عفت نیستند و در این باره شایعات زیادی در افواه وجود دارد كه مورد تأیید می‌باشد. ضمناً مشارالیه در مجالس قمار شركت داشته و گزارشات زیادی مبنی بر شب زنده‌داری، روابط نامشروع، می‌خوارگی و قماربازی وی به ساواك سمنان ارسال شده است.» « امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواك ، ج ۲، ص ۲۴۶».

۲۹. یادداشت‌های علم، دوشنبه ۱۶/۴/۵۴.

۳۰. آرشیو، سند ۶۸۷۷۰/۲۰ هـ ۲۲، ۳۱/۶/۵۴.

۳۱. معمای هویدا، ص ۳۷۷.

۳۲. آرشیو، سند، ۶۲۳۶۹/۲۰ هـ ۲۲، ۲۰/۱۰/۳۵ [۵۵].

۳۳. همان، ۴۱۲۳/۳۴۲، ۱۲/۱۱/۳۵ [۵۵].

۳۴. همان، ۲۰۵۵۸/۹۳۲، ۱۸/۱۱/۳۵ [۵۵].

۳۵. همان، گزارش مورخه ۳۰/۱۱/۳۵ [۵۵].

منبع: كتاب «قصه هویدا»،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.