جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چند جرعه معرفت با فیلمنامه نویس سی امین روز


چند جرعه معرفت با فیلمنامه نویس سی امین روز

صحنه هایی از برزخ, بهشت, جهنم, شیطان و فرشته که چندسالی است به تصاویر ثابت سریال های مناسبتی ماه مبارک رمضان تبدیل شده و هربار از دید نویسندگان و کارگردانان متفاوتی به تصویر کشیده شده, فضای روایی مجموعه های چند سال اخیر را تحت الشعاع جهان بینی ماورایی خالقان آثار قرار داده است

صحنه هایی از برزخ، بهشت، جهنم، شیطان و فرشته که چندسالی است به تصاویر ثابت سریال های مناسبتی ماه مبارک رمضان تبدیل شده و هربار از دید نویسندگان و کارگردانان متفاوتی به تصویر کشیده شده، فضای روایی مجموعه های چند سال اخیر را تحت الشعاع جهان بینی ماورایی خالقان آثار قرار داده است.

چند باری شیطان در قالبی تجسم یافته و به شکل یک انسان هویدا می شد که در این باب می توان نمونه هایی چون اغما و او یک فرشته بود را مثال زد که نبرد خیر و شر را در یک مصاف رویارو میان شیطان و انسان به نمایش گذاشتند و البته منطق دراماتیک قصه باعث همراهی مخاطب با این آثار می شد اما تجربه ضعیف ملکوت به نوعی پایانی بر سری دوزی های بی هدف و بدون پشتوانه غنی تحقیقاتی بود که با تمهید جذابیت نمایشی بخشی از اعتقادات اجتماعی را تحت الشعاع قرار می داد زیرا در این مجموعه فرشته ای لجباز اصرار بر اصلاح حاج فتاح دارد و این با اساس ماهیت فرشته در آموزه های قرآنی در تناقض است. به واقع ما در تجربه های سالیان اخیر با نوعی نگاه هالیوودی به اعتقادات دینی خود روبه رو بودیم که در این قالب مجموعه کم جان آخرین گناه و آن تصاویر نه چندان تاثیرگذارش از برزخ ، دوزخ و بهشت قابل استناد است و این بسترهای رنگ و وارنگ و متفاوت بینندگان را سردرگم می کرد و به آنها کدهای غلطی از جهان ماورا ارائه می داد.

امسال هم سریال ها نه تنها از این کلیشه مستثنی نیستند بلکه تنور کارهای ماورایی داغ تر از همیشه است و رسانه ملی کمر همت بسته تا مردم را با جن و روح و پری عجین کند.همین تب و تاب ما را هم فراگرفت و سراغ نویسنده یکی از کارهای معقول ماورایی تلویزیون یعنی "سی امین روز" رفتیم و با سعید رحمانی به گفتگو نشستیم.

به عنوان اولین سوال پرداخت جنبه ماورایی سریال های ماه مبارک رمضان را چه طور ارزیابی می کنید؟

متاسفانه در اغلب کارهای ماورایی پخش شده از شبکه های سیما علی رغم حضور کارشناسان مذهبی در حین کار، موجودات ماورایی خلاف ویژگی های ذکر شده در مستندات اسلامی به مردم معرفی می شوند، مثل فرشته هایی که بیشترغربی اند تا اسلامی.

فرشته اسلامی منفعل است و همانطور که در "سی امین روز" می بینید تنها نقش ندای درونی و زمزمه گر وجدان باطنی انسان را ایفا می کند نه بازدارندگی از گناه. برخلاف آنچه که در سریال هایی مثل ملکوت وامثال آن نشان داده شده، فرشته یک مشاور است که راه درست را به شخصیت داستان نشان می دهد نه موجودی با توانایی های خارق العاده و غیرقابل باور.

در این قبیل کارها برای جذب بیشتر مخاطب توانایی های بیش از اندازه ای برای موجودات ماورایی قائل می شوند که نه تنها مغایر با کتب اسلامی در این زمینه است و در یک سریال با عنوان مذهبی، مفهوم غیردینی به خورد مخاطب می دهد، بلکه قدرت همذات پنداری با کاراکتر اصلی را از وی گرفته و فاصله ای جبران ناپذیر بین تماشاچی و قصه ایجاد می کند.

شما برای فرار از این کلیشه در "سی امین روز"چه برنامه ای داشتید؟

گفتن مفاهیمی که از سوی تماشاچی غیرقابل تجربه قلمداد شود، کلیشه ای است که من برای فرار از این مرداب در "سی امین روز" ماجرایی اجتماعی را روایت می کنم و در خلال آن فطرت انسان در قالب فرشته ای با او سخن می گوید. در این کار جنبه ماورایی داستان با مستندات اسلامی مربوط به حوزه اختیار فرشته ها منطبق است و تماشاچی به راحتی می تواند خود را به جای شخصیت داستان تلقی کرده و با آن ارتباط برقرار کند.در حقیقت علی رغم اینکه پرداخت قصه با فرشته ای که تنها زمزمه گر به خیر است، سخت بود اما اعتقادات مذهبی مردم را نباید فدای جذابیت نمایشی اثر کرد; آن هم در یک کار مذهبی. در این سریال درامی اجتماعی جاری است که هر فردی در زندگی روزمره اش امکان درگیری با آن را دارد و همین باعث فهم بهتر مضمون دینی کار می شود.

به نظر می رسد در قسمت های اول کار موضوع اصلی لو رفته، برنامه شما برای اینکه مخاطب سریال را دنبال کند،چیست؟

برای هر قسمت اتفاق قابل توجهی در نظر گرفتم تا جذابیت کار تا انتها حفظ شود و ارزش دنبال کردن را داشته باشد.

درخصوص سریال های کمدی که به مناسبت ماه رمضان روی آنتن می رود، چه عقیده ای دارید؟ آیا این سریال ها بار مذهبی دارد؟

کمدی های مناسبتی اگر برای شاد کردن دل مردم ساخته شود، کار ارزشمندی است; زیرا خنداندن مومن عین عبادت است. در حدیثی نیز از ائمه نقل شده است که "بیشترین اهل بهشت ساده دلان اند."

اما در صورتی که هدف، رساندن پیام مذهبی باشد ساختن سریال های طنز شوخی است و نعل وارونه زدن است.

به نظر شما نوشتن کار مذهبی تاثیری در ماهیت فیلمنامه نویسی دارد؟

به نظر من چیزی به عنوان فیلمنامه مذهبی نداریم، همان طورکه سینمای ماورایی یا معناگرا واژه های مصطلح غلطی هستند. عنوان سینمای مذهبی این مطلب را تداعی می کند که دیگر ژانرهای سینمایی غیردینی اند، در صورتی که ژانر بندی روی ساختار قصه معنا پیدا می کند نه مضمون مذهبی آن.

فیلم یا سریال در هر ژانری می تواند پیامی دینی را القا کند و تجربه حسی ناب را برای مخاطب میسر سازد و از نظر من هر کاری حتی کار دراماتیک یا اکشن می تواند دینی قلمداد شود، کافی است انسان را به خدا نزدیک تر کند.

فیلم دینی با مخاطب معنی می شود یعنی حس القا شده در تماشاچی است که کار را دینی می کند و متاسفانه اشتباه در تفکیک این مباحث است که برنامه ریزی آثار مذهبی از سوی مسئولان را دچار مشکل کرده است.

نویسنده : مرجان آشفته