دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پیامدهای تهاجم اسرائیل به غزه ورق برگشت


پیامدهای تهاجم اسرائیل به غزه ورق برگشت

بعضی از تحلیلگران اسرائیلی با توجه به شدت و حجم حمله اسرائیل به غزه می گویند هدف واقعی تل آویو از این حملات ایران بوده است نه حماس

بعضی از تحلیلگران اسرائیلی با توجه به شدت و حجم حمله اسرائیل به غزه می‌گویند هدف واقعی تل‌آویو از این حملات ایران بوده است نه حماس. مایکل اورن، مورخ اسرائیلی که هم‌اکنون در دفتر مطبوعاتی ارتش این رژیم هم مشغول به کار است ادعا می‌کند: <این حمله فرصتی در اختیار اسرائیل گذاشته تا ضربه‌ای استراتژیک به توسعه‌طلبی ایران بزند.> از دید این گروه تحلیلگران حماس مامور ایران است و ضربه به حماس به معنای تضعیف تهران. اما آیا واقعا این درست است؟ اول از همه اینکه حماس مهره پیاده شطرنج ایران نیست. گروه جهاد اسلامی است که واقعا به تهران نزدیک است. حماس از ایران کمک می‌گیرد اما این به معنای دستور گرفتن از تهران نیست. حماس چه در مورد آتش‌بس اخیر و چه در حوزه‌های دیگر خود تصمیم می‌گیرد.

به سوال اول برگردیم. آیا اقدامات نظامی اخیر اسرائیل باعث تضعیف ایران شده است؟ ولی نصر، عضو ایرانی-آمریکایی شورای روابط خارجی آمریکا و نویسنده کتاب <احیاء شیعه> می‌گوید: <ایران که اموال یا سرمایه‌ای قابل لمس در خود غزه و دیگر مناطق فلسطینی ندارد. اشتباه است که قدرت ایران در منطقه را اینطور تفسیر کنیم. تاثیر اصلی تهران بر جهان عرب از قدرت نرم ایران ناشی شده؛ از شهرتش به اینکه مدافع فلسطینیان است.>

‌ خب... بهتر است به نتیجه تهاجم اسرائیل به نوار غزه نگاه کنیم: دولت‌های میانه‌رو عرب [متحدان آمریکا] در موضع دفاعی قرار گرفته‌اند؛ رژیم حسنی مبارک در مصر از دشمنان حماس به حساب می‌آید و این گروه را منشعب از اخوان‌المسلمین مصر می‌داند. قاهره در روزهای اول حمله اسلام‌گرایان را مقصر دانست اما مبارک حالا شتابان خود را به اردوگاه محکوم‌کنندگان اسرائیل رسانده است. اردن و عربستان سعودی هم به همین شکل تغییر رویه داده‌اند و همه اینها یادآور واکنش آنها در جریان جنگ سال ۲۰۰۶ اسرائیل با حزب‌الله است.

در این میان اگر اعراب متحد آمریکا - به خصوص در روزهای اول - نسبت به حمله واکنش خاصی نشان ندادند و سکوت پیشه کردند، ایران با صدای بلند علیه آن موضع گرفت. محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران هم در طول دو هفته گذشته بارها اقدامات اسرائیل را محکوم کرد. آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، در بیست‌وهشتم دسامبر از دولت‌های عرب به خاطر سکوت‌شان انتقاد کردند: <امروز دل مردم مصر و اردن و سایر کشورهای اسلامی از این کشتار، پس از آن محاصره طولانی غذایی و دارویی لبالب از خون است. اکنون سوال من از علما و روحانیون جهان عرب و روِسای الازهر مصر این است که آیا هنگام آن نرسیده است که برای اسلام و مسلمین احساس خطر کنید؟> سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان هم چند روز پیش خطاب به مردم و نظامیان مصری گفت: <من نمی‌خواهم که کودتا کنید. اما بروید با رهبران‌تان صحبت کنید و به آنها بگویید که آنچه را که در غزه می‌گذرد نمی‌توانید بپذیرید.>

مردانی مانند حسنی مبارک یا ملک عبدالله اردن که هیچ‌گاه نگران پیروزی در انتخابات نیستند و می‌توانند به سکوت خود ادامه دهند. اما اگر می‌خواهید احساس واقعی افکار عمومی منطقه را درک کنید، به سخنان تنها رهبر جهان عرب که به شیوه‌ای دموکراتیک انتخاب شده گوش کنید. نوری المالکی، نخست‌وزیر عراق و متحد واشنگتن از دولت‌های عرب و مسلمان منطقه خواست که <روابط دیپلماتیک و همه روابط - مخفی و عمومی - خود را با این رژیم جنایتکار قطع کنند که به تجاوز دردناک علیه مردم غیرمسلح و صلح‌طلب فلسطین ادامه می‌دهد.> آیت‌الله علی سیستاتی، مورد احترام‌ترین روحانی عراقی هم هفته گذشته با صدور فتوایی حمله اسرائیل را <شریرانه> توصیف کرد و از همه مسلمانان و اعراب خواست که <قدم‌هایی عملی برای توقف این تهاجم وحشیانه> بردارند.

اقدام نظامی اسرائیل یک بار دیگر باعث شد ورق علیه تل آویو برگردد. در طول دو سال گذشته کشورهایی نظیر مصر، عربستان سعودی و اردن به این نتیجه رسیده بودند که مهم‌ترین چالش منطقه‌ای آنها قدرت گرفتن ایران است و این به نفع اسرائیل بود. حتی می‌توان گفت که اسرائیل برای اولین بار در طول تاریخ موجودیتش، به خاطر ایران، به سمت اتحاد تاکتیکی با اعراب نزدیک به آمریکا حرکت می‌کرد. این اتحاد نرم از سوی کاندولیزا رایس وزیر خارجه دولت بوش حمایت می‌شد. اما مساله اصلی افکار عمومی جهان عرب بود و ایران این را خوب می‌دانست. استراتژی تهران این بود که به مردم در جهان اسلام بفهماند مدافع اصلی فلسطین است و نمی‌تواند دشمن مردم عرب باشد. دشمن اصلی آنها، از دید تهران، دولت‌های آنها بودند. حمله اسرائیل به غزه باعث شد در این حوزه ورق به نفع تهران برگردد. حمله به غزه حتی باعث شد روند مباحثات سیاسی در درون ایران هم تغییر کند.

اسرائیلی‌ها فکر می‌کردند از حمله ناکام سال ۲۰۰۶ به لبنان درس گرفته‌اند و این درس بهبود تاکتیک‌های نظامی‌شان بوده است؛ آنها تاکتیک‌ها را تغییر دادند اما با حمله به غزه از لحاظ تبلیغاتی و ایدئولوژیک در برابر ایران تضعیف شدند. و این شاید درس سیاسی تازه‌ترین جنگ اسرائیل باشد.

فرید زکریا‌

ترجمه: کاوه شجاعی

سردبیر نیوزویک بین‌المللی