چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

عالم روشنفکر


عالم روشنفکر

به مناسبت رحلت آیت الله سیدمرتضی جزایری

اینکه در حوزه علمیه قم در عصر آیت‌الله بروجردی، روحانیون نوگرا معدود بوده و پیشگامی همان تعداد اندک در عرصه فعالیت‌های مطبوعاتی آموزشی و فرهنگی زمینه‌ساز رویکرد اجتماعی و سیاسی طلا‌ب جوان عصر بعدی شد تردیدی وجود ندارد، اما اینکه یکی دو تن از آن علما برخلا‌ف سایر همراهان و همفکران خود در بعد از انقلا‌ب، خود را از عرصه سیاست و حکومت کنار کشیده و در خلوت انزوای خود در گمنامی به سر بردند جای بسی تامل دارد.

آری، آیت‌الله سیدمرتضی جزایری یکی از همان پیشگامان اولیه و گمنامان ثانویه بود که برخلا‌ف سایر هم‌عصران خود، امروزه حتی برای نگارش چندسطری درباره حیات و فعالیت‌های او نمی‌توان مطلبی به‌دست آورد. به‌هر حال در کارنامه فعالیت‌های نوگرایی وی همین بس که نامش در کنار آیات و حجج‌اسلا‌م: مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، جعفر سبحانی، حسین نوری، واعظ‌زاده خراسانی، موسی صدر و... از موسسان اولیه مجله <درس‌هایی از مکتب اسلا‌م> در سال ۱۳۳۷ و به‌تبع از نویسندگان مقالا‌ت آن نشریه و همچنین از زمره بنیانگذاران مدرسه حقانی - که از آن به‌عنوان اولین مدرسه آموزشی به سبک جدید در حوزه علمیه قم نام برده می‌شود - در همراهی با شهید بهشتی، ربانی شیرازی، آیت‌الله مشکینی و استاد حائری تهرانی مطرح است۱۱)

ایشان همچنین بعد از رحلت آیت‌الله بروجردی نیز به همراه جمعی از رجال و علمای نواندیش دینی وقت، برای چاره‌جویی انتخاب مرجع در خلا‌ل <تشکیل جلساتی به اهتمام عده‌ای از بانیان انجمن‌های اسلا‌می تهران و شهرستان‌‌ها و وابستگان به دبیرخانه انجمن‌های اسلا‌می ایران در پاییز و زمستان ۱۳۴۰> به ایراد سخنرانی پرداخته و نظریه <طرح شورای فتوایی> خود را مطرح کرد. این نظریه و سایر مقالا‌ت از استادان و صاحبنظران نوگرای وقت؛ علا‌مه طباطبایی، استاد مطهری، مهندس بازرگان، ابوالفضل موسوی مجتهد زنجانی و آیت‌الله طالقانی در کتابی تحت عنوان <بحثی درباره مرجعیت و روحانیت> به چاپ رسیده است.۲۲)‌

● عالمی نواندیش

-‌ آیت‌الله جزایری در راه کسب علم برای تبیین رویکرد نوگرایانه آیت‌الله سیدمرتضی جزایری بایسته است که محیط پرورش و آموزش او بررسی شود. ایشان فرزند آیت‌الله حاج سید صدرالدین جزایری - از علمای نواندیش تهران و طرفدار نهضت ملی نفت و مدرس مدرسه مروی - در هشتم آذر ۱۳۱۱ در نجف اشرف متولد شد. بعدها به همراه پدر به تهران مهاجرت کرده و در مدرسه مروی، مقدمات تحصیلا‌ت حوزوی را طی نمود، سپس در سن ۱۶ سالگی به حوزه علمیه قم راه یافته و از محضر اساتید وقت بهره جست. در آغاز، سطوح عالیه را نزد استاد سیدزین‌‌العابدین کاشانی آموخت و چند سالی نیز از درس خارج فقه آیت‌الله العظمی بروجردی و همچنین درس خارج اصول فقه، فلسفه و عرفان علا‌مه طباطبایی کسب فیض نمود، تا اینکه بعد از نیل به اجتهاد به تهران مراجعت کرد و بنابر توصیه آیت‌الله احمد خوانساری در مسجد فرشته شمال تهران به اقامه جماعت پرداخت. چندی بعد ترک جماعت کرده و به امر پژوهش و تشکیل جلسات علمی روی آورد.در این دوره به اتفاق جمعی از فضلا‌ با مراجعه به احادیث فریقین یک دوره فقه را مورد بررسی و نگارش قرار داد. در همین راستا یک دوره معارف اسلا‌می در موضوعات کلا‌م، فلسفه و عرفان را برای دانش‌پژوهان و با عنوان <مشکل باورهای دینی> تدریس کرد. ایشان که تحصیلا‌ت دانشگاهی را در کنار حوزه طی کرده بودند به تعلیم دانشجویان در دانشگاه‌های مشهد و تهران پرداخت. بعد از انقلا‌ب مدتی به‌عنوان حاکم شرع در دادگستری مشغول خدمت شد ولی به‌زودی بر اثر اشتغالا‌ت علمی از آن مقام استعفا داد و با تاسیس موسسه‌ای علمی به‌نام رواق در مهرشهر کرج به تعلیم دانش‌پژوهان به‌خصوص به تفسیر قرآن به سبک جدید روی آورد.۳۳)‌

● حضور در عرصه سیاست

آیت‌الله جزایری در عرصه سیاست صرف‌نظر از محیط خانوادگی و علا‌یق اجتماعی - سیاسی خاندان جزایری و از جمله رویکردهای نوگرایانه خود سیدمرتضی، بایسته است که پیوند نسبی وی با خاندان آیت‌الله‌العظمی سیدمحمد هادی میلا‌نی - از مراجع دهه چهل و نیمه اول دهه پنجاه در مشهد - را در مبارزات سیاسی وی موثر دانست. این وصلت از دو طریق صورت گرفته: نخست اینکه آیت‌الله میلا‌نی و آیت‌الله صدرالدین جزایری - پدر سیدمرتضی - با دو تن از خواهران شمس‌الدین جزایری - استاندار وقت خراسان - ازدواج نمودند، دوم اینکه آیت‌الله زاده سیدمحمدعلی میلا‌نی با همشیره سیدمرتضی جزایری وصلت نمود.

بر این اساس نام و حضور آیت‌الله سیدمرتضی جزایری در بسیاری از وقایع و رویدادهای مرتبط با آیت‌الله میلا‌نی از جمله: کودتای قر‌نی، مهاجرت آیت‌الله میلا‌نی به تهران در اعتراض به دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۴۲، واسطه ارتباط با رجال و عناصر اپوزیسیون رژیم پهلوی از جمله جبهه ملی، نهضت آزادی و... به چشم می‌خورد. در این میان گزارش‌های ساواک از دوره سه‌ماهه مهاجرت علما به تهران و از جمله بیت آیت‌الله میلا‌نی حاکی است که مدیریت و مشاور سیاسی امور بیت و آیت‌الله میلا‌نی، سیدمرتضی جزایری بوده و حتی در آغاز مهاجرت، شایع شده بود که آیت‌الله میلا‌نی در مهاجرت به تهران در منزل آیت‌الله صدرالدین جزایری استقرار می‌یابد که بعدها به دلا‌یلی این امر محقق نشد. به هر حال گزارش دیگری از حضور سیدمرتضی در جلسه دیدار پاکروان - ریاست ساواک - با آیت‌الله میلا‌نی و مذاکره آنها درباره آزادی امام و سایر دستگیرشدگان حکایت می‌کند. در همین راستا چندین گزارش نیز از مکاتبات و مشورت‌های میلا‌نی با نامبرده درباره برخی از وقایع و مسائل سیاسی است؛‌ ۴۴)‌ به‌گونه‌ای که جزایری را می‌توان به‌عنوان یک مشاور سیاسی برای آیت‌الله میلا‌نی تلقی کرد. در اینجا این نکته نیز ناگفته نماند که برخی گرایشات ملی‌گرایانه سیدمرتضی جزایری را در انزوای سیاسی آیت‌الله میلا‌نی در سال‌های پایانی حیاتش - رحلت در مرداد ۱۳۵۴ - موثر دانسته‌اند.۵۵)

‌کودتای قرنی و نقش آیت‌الله سیدمرتضی جزایری: نگارنده پیش از این، کودتای قرنی و ارتباط آن با آیت‌الله میلا‌نی را در مقاله‌ای مورد بررسی قرار داده است.۶۶)‌ در اینجا به‌طور مختصر و موارد مرتبط با آیت‌الله جزایری را خاطرنشان می‌سازد. ‌

محمدولی قرنی از نظامیان ارشد دوره محمدرضا شاه به‌علت کاردانی به‌سرعت سلسله مراتب نظامی را طی و در آخرین مرحله به ریاست رکن دوم ارتش (اطلا‌عات) نایل آمد، اما بعد از مدتی با اطلا‌ع از ناکارآمدی نظام در صدد اصلا‌ح آن از طریق کودتا برآمد. طرح کودتای نخست وی در سال ۱۳۳۶ افشا و منجر به اخراج از ارتش و محکومیت سبک سه ساله زندان شد، اما بعد از رهایی مجددا در تماس با عناصر مخالف نظام درصدد کودتای دوم برآمد؛ برای این منظور با برخی از مبارزان از جمله آیت‌الله میلا‌نی - در خلا‌ل مهاجرت به تهران در اعتراض به دستگیری امام - در تابستان ۱۳۴۲ مذاکراتی نمود. چنین به‌نظر می‌رسد که قر‌نی در این گفت‌وگو، نظر میلا‌نی برای حمایت افکار عمومی - با عنایت به نفوذ و جایگاه مردمی آیت‌الله میلا‌نی - جهت براندازی رژیم شاه را جلب کرد. در این مذاکره استفاده از برخی رجال مستقل از جمله دکتر علی امینی نیز در دستور کار قرار گرفت.

براساس توافقات مذکور، سیدمرتضی جزایری که در جلسه حضور داشت از طرف آیت‌الله میلا‌نی ماموریت یافت، طی دیداری با امینی، نظر او را جویا شود. این ملا‌قات انجام شد و امینی کلیات نقشه را پذیرفت. این دیدارها چندین بار و بعضا به واسطه شخصی به‌نام رحیم خبازباشی - از ارادتمندان آیت‌الله میلا‌نی - با قرنی و امینی تکرار شد و در حالی‌که طرح به مرحله عملیاتی نزدیک می‌شد، ماجرا از طریق یکی از عوامل نفوذی ساواک در زمره مشاوران آیت‌‌الله میلا‌نی در مشهد لو رفت.

آیت‌الله جزایری که در همین ایام جهت تکمیل مذاکرات با آیت‌الله میلا‌نی در مشهد حضور داشت، مورد ظن ساواک قرار گرفت و در مراجعت به تهران، در فرودگاه مهرآباد دستگیر و زندانی گردید. آیت‌الله میلا‌نی با اطلا‌ع از بازداشت وی، با مخابره تلگرافی از ایشان دلجویی نمود (سند شماره ۱)، همچنین بعدها و در خلا‌ل محاکمه۷۷)، عاملین کودتا با ارسال نامه‌ای به والد او - آیت‌الله صدرالدین جزایری - شرحی از ماوقع و نقش سیدمرتضی را ارائه داد. (سند شماره ۲)

رحیم روحبخش

منابع و ماخذ

۱-‌رسول جعفریان، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی - سیاسی ایران: سال‌های ۱۳۵۷ - ۱۳۳۰، تهران مرکز اسناد انقلا‌ب اسلا‌می، ۱۳۸۳، صص ۳۰۹، ۳۰۷ و ۲۹۴ ‌

۲-‌بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، نوشته جمعی از دانشمندان، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ دوم، بی‌تا.

۳-‌دست‌نوشته آیت‌الله‌زاده سیدمحمدعلی میلا‌نی درباره زندگی حاج سیدمرتضی جزایری، آرشیو اسناد آستان قدس رضوی، شماره ۱/۶۸۶۱۲، تاریخ نگارش ۱۳۷۹ ‌

۴-‌‌آیت‌الله العظمی سیدمحمدهادی میلا‌نی به روایت اسناد ساواک، ج یک، تهران مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلا‌عات، ۱۳۸۰، صص ۴۴۶، ۲۱۳، ۲۰۳ و ۱۳۵ ‌

۵-‌جام شکسته؛ خاطرات حجت‌الا‌سلا‌م معادیخواه، ج ۲، تهران، مرکز اسناد انقلا‌ب اسلا‌می، ۱۳۸۴، ص ۲۶۱ ‌

۶-‌روزنامه اعتماد ملی، شماره ۴۹۳، ۳ آبان ۱۳۸۶ ‌

۷-‌احمد شهاب از اعضای موتلفه که در دادگاه محاکمه قرنی و جزایری حضور داشت، نقل می‌کند شبی به اتفاق سیدمحسن امیرحسینی - یکی دیگر از اعضای موتلفه - به منزل آیت‌الله سیدمرتضی جزایری رفته و درباره مسائل مبارزه گفت‌وگو کردند. جزایری در این جلسه گفت: <باید نارنجک و توپ درست کنیم و به دربار شلیک کنیم و شاه را بکشیم> ر.ک به: خاطرات مرحوم احمد شهاب، به کوشش حکیمه امیری، تهران، مرکز اسناد انقلا‌ب اسلا‌می، ۱۳۸۶، ص ۱۴۰ ‌