پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
نگاهی به نمایش آی کچلا نوشته و کار صادق عاشورپور
در نمایش "آی کچلا" نوشته و کار "صادق عاشورپور"، یک مرد کچل به نام نقدعلی عاشق و دلباخته دختر حاکم به نام گلاندام میشود. او که در این راه سماجت و جسارت میکند، به حکم حاکم از آبادی به اتفاق مادرش اخراج میشود. همین باعث میشود تا حاکم از کچلا بدش بیاید و حکم کند که من بعد هیچ کچلی بدون کلاه از خانهاش بیرون نیاید.
این حکم با اعتراض کچلا روبرو میشود و جریانی ضد حاکم شکل میگیرد که موجبات آزار و اذیتاش را فراهم میسازد. در پایان حاکم برای غلبه بر کچلا سر چند تن از آنها را بر چوبه دار میکند اما نقدعلی به گلاندام ـ دلداده خود ـ میرسد.
● قصه سرراست
نمایش "آی کچلا" با آن که در جذب تماشاگر به لحاظ وجهه سرگرم کنندگی موفق است و قصه سر راست، ساده و خطی دارد اما به لحاظ ساختار درام با مشکلاتی مواجه است که اگر ما آن را سروته بکنیم، یعنی از پایان به آغاز آن بیاییم، آن وقت درمییابیم در نبودن چه اتفاقاتی تازه درام به نوعی اوج و گرهگشایی دلپذیر میرسید و ما هم از دیدن یک کچل نه صرفن خوش شانس دچار انبساط خاطر میشدیم.
آی کچلا یک اثر ترکیبی و تلفیقی است و به لحاظ تعریف کلاسیک نمایشهای ایرانی رویکرد یگانهای ندارد. در آن میتوان عناصر نمایشهای ایرانی را دید. اول اینکه از نقالی استفاده شده است؛ با این تفاوت که راوی و قصهگو زن است؛ در حالیکه در سنت نمایشی ما فقط مردان هستند که اهل نقل و مجلسگردانیاند. دومین مورد استفاده از شیوه پردهخوانی است؛ با این تفاوت که این پرده به شکل ویدئوپروجکشن به کار گرفته شده است. تصاویر روی آن هم گاهی یک خر در حالتهای مختلف است، و گاهی به خواب نقدعلی برمیگردد که در آن دختر مورد علاقهاش سوار بر اسب بر زمین کوبیده شده و از سرش خون میریزد. یعنی آنچه از سنت میآید رنگ و لعاب نوین و امروزی به خود میگیرد. البته قصه روزگار ما نیست و تطابق معنایی آن هم شاید به شکل کمرنگی به زمانه حاضر ربط پیدا کند. هر اثر هنری وقتی تطابق معنایی بارزی با مسائل روز خودش پیدا بکند، حالا به هر شکل و شیوهای هم اجرا شده باشد، به لحاظ ارتباطی بیشتر در اذهان مخاطبان تهنشین میشود. اگر عمدهترین هدف نقدعلی رسیدن به گلاندام دختر خان و حاکم است، در دنیای امروز دیگر رسیدن و نرسیدن ملاک و دغدغه ارتباطی نیست چراکه جوانهای امروز کمتر دغدغه و گرایش به ازدواج را دارند. یعنی کمتر خود را در این مسیرهای پروپیچ خم عاشقانه قرار میدهند و اگر هم در این راه مسالهای دارند دیگر صورت مسالهشان با گذشته خیلی فرق دارد. همینهاست که ضرورت اجرای آی کچلا را در سال ۹۰ به مخاطره میاندازد. رودررویی نقدعلی با خان نیز یادآور رودررویی سیاه با ارباب است و همان نظام فئودالیته که در آن باید روابط ارباب و رعیتی و بالا و پایین رعایت شود. بنابراین این نظام اقتصادی و طبقاتی هنوز در اینجا نقش خود را حفظ کرده است. مطمئنن ما امروز در دوره گذار از سنت به مدرنیته به سر میبریم و دیگر نظام فئودالیته کاملن کمرنگ شده و به جای آن یک طبقه متوسط شهری رو به رشد یا خردهبورژوا در حال شکل گرفتن است.
● این عاشق سیاه نیست
در عین حال این عاشق که کچل است و مقابل حاکم ایستادگی میکند، از لحن و بیان و ژست و فیگور سیاه پیروی نمیکند. بنابراین همین خود مانع تبلور لحظات کمیک و کاملن شادیآور در اجرا میشود. در حالیکه زیر عنوان آی کچلا، نمایش کمدی موزیکال آمده است. البته پایان نمایش هم بر این نقیصه بیشتر دامن میزند. چراکه چند تا کچل چون آونگ سرشان بر دار است و کچل خوش شانس نمایش یا همان نقدعلی گلاندام را از قصر حاکم فراری میدهد. با این پایان اصلا موافق نیستم که در آن رنگ خودخواهی پررنگ است. کچلها به هواخواهی از نقدعلی علیه حاکم شوریدهاند و بی آنکه ما پیروزی آنان را ببینیم، در یک لحظه شاهد فراری دادن گلاندام از قصر حاکم هستیم. حرکت عاشقانه و فردی نقدعلی تبدیل به فرآیندی اجتماعی و شورش علیه ظلم و جور شده است. در اینجا عشق به فرد در یک حرکت فراگیر و گسترده به جریانی جمعی و عشق به جمع تبدیل شده است. به جای فراری دادن گلاندام باید شاهد نابودی حاکم باشیم. او که حتا به دختر خود هم زور میگوید. متاسفانه فراشهای حاکم هنوز کشیک میدهند و این دلالت بر برقراری دستگاه ظلم و جور در این آبادی میکند. پس مسیر حقیقی درام به پایانی بایسته و حرکتی در خور جمع منجر نشده است. این پایان نمیتواند در خور نقدعلی عاشق باشد که نبودناش همه کچلها را به اعتراض و کنش جمعی علیه شرایط مستبدانه واداشته است. چراکه از آن پس به دستور حاکم هیچ کچلی حق ندارد بدون کلاه در آبادی رویت شود. این زورگویی با کنش کچلا مواجه شده و سرکوب آنان به واکنش تندتر و حرکت جمعی مبدل شده است. پایان در نهایی شدن این حرکت میتوانست با اوج و گرهگشایی در خوری همراه شود ولو در این راه سر عدهای هم بالای چوبهدار رفته باشد. متاسفانه فقط سرها را بالای دار میبینیم و رنگ و نشانهای از پیروزی اهالی آبادی نیست، به جز پیروزی نقدعلی که کاملن فردی تلقی میشود و این اصلن با آن جریان جمعی همخوانی ندارد.
● تطابق معنایی
آنچه تطابق معنایی را بیشتر و برجسته میکند توجه به برخی از تکنیکهای و شیوههای نوین همانند نظریههای برتولت برشت است. او میداند که در توجه به قصههای کهن راحتتر میتوان مسائل امروز را به بوته نقد کشید. به خصوص در این اجرا نیز با توجه به شیوه تلفیقی و توجه به خلاقیت و نوآوری زمینه چنین حرکاتی نیز از قبل ایجاد شده و البته در این اجرا فقط به چند مورد خاص بسنده شده و از آن فراتر نرفته است. مثلن برشت در دایره گچی قفقازی به مساله مالکیت میپردازد و از سوی دیگر فاشیسم هیتلری را نقد میکند. در ایران خودمان نیز بهرام بیضایی استادانه از این پرداختن به شیوه و قصههای کهن برای در بوته نقد قرار دادن مسائل معاصر بهره برده است. ای کاش چنین تجربیات تثبیت شدهای میتوانست کمک حال صادق عاشورپور هم باشد که در زمینه پژوهش نمایشهای آیینی و سنتی ما دستی بر آتش دارد. متاسفانه باید گفت که از نظریه تا عمل راهی بس پر پیچ و خم هست و همین نکته بارز است که بسیاری از نویسندگان ما را در کمال نوشتن و خلاقیت قرار نمیدهد. علاوه بر بیضایی، علی نصیریان و بیژن مفید هم موفقیت خود را در این راه اثبات کردهاند. البته این دو نویسنده بیشتر در خلق و احیای موقعیتهای سنتی برگرفته از شیوه روحوضی موفق بودهاند که نصیریان با بنگاه شادمانی و سیاه و مفید در جان نثار این تجربه را داشتهاند. اما تجربیات بیضایی کاملن نوین و امروزی مینماید. مثلن هشتمین سفر سندباد، چهارصندوق، غروب در دیاری غریب، و...
● رنگ و لعاب سنت
در اجرای نمایش "آی کچلا" طراحی صحنه کاملن نوین مینماید که البته در آن رنگ و لعاب سنت نیز مشارکت دارد. وجود چهارچوبهایی که جابه جا شدن مکانهای مختلف را تداعی میکند. نور هم گذر زمان و روز و شب ماجراها را بر تماشاگر آشکار میکند. این خالی شدن صحنه از وسایل زیادی خود یک امتیاز است که قابلیتهای اجرا را بالاتر برده و توجه به نمایشی شدن موقعیت را مضاعف میکند. چنانچه میدانیم این ایجاز و اختصار در به کارگیری وسایل صحنه در نمایشهای سنتی ما هم باب است؛ اما حسین فرخی، طراح صحنه بر آن بوده تا با نگاهی نوین و مینیمالیستی این فرآیند را به روز کند. به همین خاطر است که نوآوری در استفاده از پرده ویدئو پروجکشن نیز در دایره خلاقیتهای عناصر دیداری و طراحی صحنه ضمیمه اجرا میشود و این خود اجرا را با امتیازاتی شایسته برای حداقل یک بار دیده شدن مواجه میکند. در میان بازیگران هم چهرههای حرفهای تئاتر حضور دارند که این خود نیز در جذب تماشاگر موثر است. البته این افراد در زمینه نمایشهای سنتی کار نکردهاند و یا کمتر کار کردهاند، و این تجربهای برای آنان است تا در این زمینهها نیز فعالیتشان را بیشتر کنند. البته تمام این حرکتها به هم پیوسته است و تئاتر ملی ما نیز در این همکاریهاست که به شکل بایستهتری در صحنه متجلی خواهد شد. در مورد بازیها هم نکتهای که باید اضافه شود، بازی ساده و قابل قبول بازیگران است. این سادگی در رفتار هم به خاطر عدم جامعیت و پیچیدگی شخصیتهاست. همه در حد یک تیپ یا شخصیت ساده معرفی میشوند. حالا برخی از بازیگران به ضرورت حضور فیزیکی عرق بیشتری هم میریزند.
در طراحی حرکات موزون اکثر قریب به اتفاق نمایشهای ما با اشکال مواجه میشوند. اولیهترین تعریف حرکات موزون، موزون بودن و هماهنگی بین حرکتکنندگان است که اندکی از سوی این طراحان نادیده گرفته میشود چراکه چنین امر مهمی به ماهها تجربه و تمرین مستمر نیاز دارد که از چنین نکتهای اکثر گروهها غفلت میکنند.
● پس از نوشتن
"صادق عاشورپور" وقتی نمایش خود را به سمت نوین شدن سوق میدهد، موفق است و وقتی درصدد است که کاملن در سنت باقی بماند، چندان بهرهای از فضا و اقتضائات اجرایاش نمیبرد. بنابراین بهتر است که خود را از قید و بند کهنهگرایی برهاند و در نوین شدن سنتها و آیینها بکوشد. مثلن در نمایش موزیکال، بازیگران مدام در حال حرکت و آوازخواندن فردی و دسته جمعی دیده میشوند که این خود جریانی امروزی و مدرن است؛ اما در این نمایش فقط در ابتدایش حرکات موزون هست و بعد از آن نه آواز که بیشتر دیالوگها به شکل ریتمیک خوانده میشوند. یعنی نوعی نظم در گفتار حاکم است که این ضعیف بودن جریان حرکت و آواز، موزیکال شدن اجرا را نیز زیر سوال میبرد. بهتر است که کارگردان این کمدی یا موزیکال بودن یا هر عنوان دیگر را به مخاطبان واگذار کند تا خودشان به یک تعریف دلخواه برسند. الان این سوءتفاهمی است که به راحتی نمیتوان از آن گذر کرد.
رضا آشفته
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست