سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ملاحظات دیپلماسی دولت جدید


با معرفت شناسی به رهیافت درون گفتمانی سیاست خارجی و حاشیه ای نگریستن نسبت به رهیافت برون گفتمانی آن, باید دیپلماسی به عنوان ابزار كارآمد و یك پارادایم حداكثری برای پیشبرد راهبرد كلان یك كشور در نظر گرفته شود

یك دولت با نگاه حداكثری نسبت به عملكردها و فرصت ها و منافع ملی باید مقدورات و محذورات محیطی _ پیرامونی خویش را با نوعی نگرش به ادراك ایستارهای بین المللی مورد كنكاش قرار دهد. همچنین اگر پارادایم قدرت و بازیگر منطقه ای در صدر اولویت سیاست خارجی كشوری مورد اهتمام قرار گرفت باید «دوگانگی» را در سیاست خارجی خویش مهار كند. دولت جدید با تحولات نوینی در منطقه و جهان روبه رو است. پرونده هسته ای كشور، پروژه عراق، عقب نشینی اسرائیل از سرزمین های اشغالی و تهدیدات افقی _ عمودی از این موارد هستند.سیاست خارجی دولت آقای احمدی نژاد باید مبنای دو گفتمان تحلیلی و رفتاری خویش را بر یكسان سازی و یكپارچه سازی نظم منطقه ای (منطقه گرایی) در خرده سیستم های خاورمیانه (خلیج فارس، شامات)، نهادینه و بسترسازی كند. بالطبع تا پیروی از ائتلاف سازی در سطح كلان (بین المللی) نباشد، نمی توان پارادایم ائتلاف سازی سطح خرد (منطقه ای) را گسترش داد. منطقه خاورمیانه از امنیتی شدن هویت ساختاری خود رنج می برد و نگاه سخت افزارانه و برون زا به جای رهیافت نرم افزارانه بر این نگاه سنگینی می كند.با این مولفه های سلبی و تاثیرگذار یك تحول و نگاه نوینی از هارتلند خاورمیانه و ژئوپولتیك پست مدرن این منطقه الزامی به نظر می رسد كه ملاحظاتی را در رهیافت آینده دیپلماسی كشور طلب می كند.مولفه ها: گفتمان ایجابی منطقه ای و بین المللی: تلقی نگرش سلبی از امنیت عامل اصلی و محوری «تهدید» می تواند در درون این گفتمان، بعدی سلبی و چندبعدی بودن امنیت با محوریت عنصر تهدید را به رویكرد غالب در مطالعات و معادلات امنیتی منطقه ای و بین المللی تبدیل سازد. ولی الگوی گفتمان ایجابی در این منظر یك الگوی مدرن از امنیت سازی در سطح خرد و كلان منطقه ای و بین المللی است و نظم های منطقه ای نوینی را برای خروج از استیلای نظم سازی قدرت های فرامنطقه ای ایجاد می كند. همگرایی منطقه ای و منطقه گرایی نوین از پارامترهای یك گفتمان ایجابی است و این عمل گفتمانی در سطح بین المللی نیز قابل تسری است. این رهیافت به ما نشان خواهد داد كه استراتژی امنیتی و سیاسی خویش را با همگامی معادلات جهانی و جهانی شدن و رویش قدرت تازه ساختارسازی كند. ایران به عنوان یك بازیگر مهم خاورمیانه ای متاثر از روح ایجابی حاكم بر گفتمان امنیت جهانی لازم است تا از پوسته متصلب گفتمان سلبی بیرون آمده و با دیپلماسی موثر خود را در فضای جهانی بازتعریف و جایابی كند.

• رهیافت حقوق بشری

امروزه گفتمان حقوق بشر جزء جدایی ناپذیر و اجتناب ناپذیر از اسلوب رفتاری دیپلماسی هر كشوری شده است. امروزه ما با پدیده نوینی به نام جهانی شدن حقوق بشر مواجه هستیم كه مقبولیت جهانی یافته و در منشور سازمان ملل متحد نیز بر آنها تاكید شده است. لذا تحولی كه از حقوق بشر سیاسی و مدنی به سوی حقوق بشر اجتماعی و توسعه رخ داده چالش های ایجاد شده مربوط به حقوق جمعی «ناشی از نسل سوم حقوق بشر» و مآلاً برجسته شدن تدریجی حقوق فرهنگی جملگی یك رهیافت سیستمی را برای كشورها به وجود آورده است كه با رشد جهانی شدن شاهد ناسازواری و ناسازگاری میان ملیت و موقعیت شهروندی هستیم كه ما را با یك موقعیت متناقضی مواجه می كند كه می تواند بر روی سیاست خارجی تاثیر منفی داشته باشد. لذا باید دیپلماسی دولت جدید برای بازشناسی پتانسیل و استفاده كامل از عملكردها و فرصت ها در این زمینه به این گفتمان اهتمام ورزد.آینده شناسی و آینده سازی پرونده هسته ای: در تحلیل رفتاری اروپا ما با سیاست نرم (هویج) در قبال ایران و سیاست سخت ایالات متحده (چماق) علیه ایران مواجه هستیم. در واقع باید آینده را با دو متغیر چگونگی تعامل مداری اروپایی، مهار یا شكست آمریكا و شناخت راهبردی روابط دو سوی آتلانتیك شناخت. اروپا نمی تواند مسئله هسته ای ایران را بدون توجه به تحولات درون اروپا حل و فصل كند و به نتیجه برساند یعنی ما نوعی وابستگی سیاست خارجی به سیاست داخلی را در اروپا شاهد هستیم. اگر اروپا بتواند مسئله هسته ای ایران را به عنوان یك مسئله مهم بین المللی با شیوه ای مقبول حل و فصل كند می تواند مدعی باشد كه حائز یك سیاست خارجی مستقل است و اگر پرونده بوی شكست بدهد و اعلام كند كه نمی تواند آن را مدیریت كند واگرایی درون اروپا تشدید خواهد شد. این گفتمان میان اروپا بعد از شكست متمایل به گفتمان رادیكالی (ارجاع پرونده به شورای امنیت) برای رهایی از این بحران، معنا خواهد شد كه لزوم هشیاری دیپلماسی دولت جدید را طلب می كند. نگاه آمریكا به خاورمیانه براساس نگاه استراتژیك و درازمدت بوده در حالی كه نگاه اروپا به این منطقه به عنوان بازاری سودآور و علایق استعماری و حفظ آن برای اروپای آزمند جنبه لوكس دارد. بنابراین با نوعی آینده شناسی و آینده سازی بر پایه رهیافت ایجاد نوعی تضاد سازی رفتاری در سیاست مشترك بین اروپا و آمریكا، به تبیین راهبرد های خویش برای این خلاء كاركردی اقدام كنیم.متغیر سیستمی منظر: دیپلماسی دولت جدید می تواند مجموعه های امنیتی- منطقه ای را متاثر از متغیرهای سیستمی نهادینه سازد. ساخت های چند جانبه به ویژه سازمان ها و نهاد های منطقه ای و بین المللی اشكال گسترده و عملی احترام به حقوق بین الملل، وابستگی متقابل اقتصادی- اجتماعی و پذیرش هنجارها، ارزش ها و اصول بین المللی است. رد كامل و پذیرش مطلق این اصول و ارزش ها و هنجارها نباید هژمونیك گرایی، یك جانبه گرایی و بسط نفوذ فرا منطقه ای را باعث شود بلكه باید بر مبنای اهمیت ارتباطات و شبكه های اطلاعاتی در عصر مدیاكراسی نوعی دیپلماسی پویا و بازدارنده را در سطح بین الملل ایجاد و با تاكید بر حذف نقش زور در حل و فصل اختلافات سیاسی و رفع ذهنیت تهدید، تحقق گفتمان امنیت مثبت را ایجاد كند. این رهیافت های مهم جزء اصول اجتناب ناپذیر ملاحظات استراتژیك یك دیپلماسی پویا است كه گسترش همكاری های درون منطقه ای و برون منطقه ای، هم تكمیلی سازمانی، قانونگرایی، مدیریت تحولی را براساس معادله با حاصل جمع جبری غیر صفر تعریف می كند.روایت جهان اسلام به مثابه یك گفتمان: پس از تجزیه امپراتوری عثمانی جهان اسلام یكپارچگی خود را از دست داد و سرزمین آن در دامان قدرت های استعماری درغلتید. با تولد ملت سازی و دولت سازی در آغاز قرن بیستم نوعی تناقض رفتاری در روایت این گفتمان (جهان اسلام) به وجود آمد. در حال حاضر بنیاد گرایی اسلامی اصول معرفت شناسی خویش را در آنچه خود برگشت به اصل یا سلف صالح تعریف می كند به مواجهه با هژمونی غرب و مدرنیته برخاسته است. این خط مشی فكری با توجه به عصر جهانی شدن، بنیاد گرایی اسلامی، تكیه بر گفتمان جهان اسلام را در آینده برای دیپلماسی كشور با موارد چالش برانگیزی مواجه می كند. جنگ های متعدد (خلیج فارس، خاورمیانه) این گفتمان را به تقابل با جهان كشیده و حادثه یازدهم سپتامبر آن را به انحرافی تاریخی هدایت كرده است. پس میانه روی بر الگو سازی از مكتب شیعه می تواند در دیپلماسی دولت جدید مبنای احترام به حقوق بشر، صلح جهانی و منطقه ای، مبارزه با تروریسم بین الملل و بنیاد گرایی دنبال شود كه این امر می تواند بهترین ابزارها را برای اشاعه بسط این گفتمان كه رهیافتی نو را برای كشور ایجاد خواهد كرد، ساختار سازی كرده و روایت به مثابه گفتمان جهان اسلام را راهبری جدید ببخشد.

نبی الله ابراهیمی



همچنین مشاهده کنید