جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
این فیلم به آن کارگردان نمی خورد
به عنوان یک مخاطب، از هنرمند مورد علاقهام چه انتظاری دارم؟ شاید شماهم جزو آن دسته از سینمادوستانی باشید کهاین سئوال را معمولا در مواجهه با یک اثر متفاوت از کارگردان موردعلاقهشان از خود میپرسند؛ برخی به هنرمند این حق را میدهند که بنا بر نظر و صلاحدیدش از اوضاع روز جامعه فیلم بسازد و برخی دیگری او را به باد انتقاد میگیرند که چرا از مسیر همیشگی فیلمسازیاش منحرف شده است! اما پیش از هر نظر و قضاوتی بد نیست که سیر فیلمسازی و کارنامه هنری کارگردانان را مورد بررسی قرار بدهیم و بعد تصمیم بگیریم که فلان فیلم تا چه حدی با سینمای کارگردان موردنظرمان زاویه دارد و حالا اگر زاویه دارد، آیا این یک گناه نابخشودنی است؟ یا یک حق مسلم برای یک هنرمند. در روزهایی که هنوز «نارنجیپوش» مهرجویی تقریبا در صدر فروش سینماهای کشور قرار دارد با مروری بر کارنامه پنج کارگردان صاحبنام سینمای کشور، متفاوتترین محصول دوران فیلمسازی آنها را انتخاب و کارمان را هم با داریوش مهرجویی شروع کردیم.
● رویای تر و تمیز نارنجی
داریوش مهرجویی کارشناسی ارشد فلسفه دارد و شاید بتوان ادعا کرد که رشته تحصیلیاش نقش بهسزایی در روند آثار هنری او داشته است. هر زمان که نام مهرجویی به گوشی ما میخورد ناخودآگاه یک سیر طولانی از فیلم تحسین شده «گاو» در سال ۱۳۴۸ تا «سنتوری» در سال ۱۳۸۵ در ذهنمان مینشیند و با مرور «اجارهنشینها»، «هامون»، «سارا»، «میکس» و «مهمان مامان» بهانهای برای یک گفت و گوی طولانی به دست میآوریم، اما نمیدانم که روزی اگر در یک جمع، کسی نام مهرجویی را ببرد آیا فیلم «نارنجیپوش» جایی در سیری که در ذهن افراد مرور میشود خواهد داشت یا نه؟ در این نوشتار قصد نداریم که درباره خوبیها یا بدیهای «نارنجیپوش» به نقادی و تحلیل بپردازیم و یا مانند آقای فراستی خودمان را راحت کنیم و در یک کلام بگوییم: «نارنجیپوش فیلم بدی است». حرف ما این است که «نارنجیپوش» در کارنامه «مهرجویی» فیلم متفاوتی است، فیلمی که با سیر فیلمسازی این هنرمند کهنهکار همخوانی چندانی ندارد. از روزگاری که فیلم گاو توسط مهرجویی ساخته شد تا به امروز اصل داستانپردازی و توجه بسیار به روابط انسانی از مشخصههای آثار مهرجویی بودهاند اما فیلم «نارنجیپوش» شباهتی به سایر آثار او ندارد، فیلم تلاشی برای قصهگویی نمیکند و بیشتر زمانش را به مرور اتفاقاتی میگذراند که ظاهرا از برنامهریزی خاصی برای قرار گرفتن در یک فیلمنامه منسجم بهر نبرده است. از گذشته شخصیتها سخنی به میان نمیآید و برخلاف بسیاری از آثار مهرجویی، تلاشی برای معرفی آنها به مخاطب صورت نمیگیرد. صحنههای فیلم با تکنیک دوربین روی دست گرفته شده و این بهانهای است برای برخی که میگویند مهرجویی در این اثر علاقهای به طراحی دکوپاژ نداشته و میخواسته فیلمبرداری را در کمترین زمان ممکن به انتها برساند. ناگفته نماند که در این میان، شائبه سفارشی بودن فیلم (از سوی شهرداری تهران) نیز به تمام حواشی درباره نارنجیپوش دامن زده است.
● دعوت ناهمگون حاتمیکیا
پس از نمایش تلویزیونی سریال «حلقه سبز» و در پی آن نمایش فیلم سینمایی «دعوت»، مادامی که فیلم «به رنگ ارغوان» در پشت درهای مجوز نمایش باقی مانده بود حاتمیکیا آماج حملات و نقدهایی قرار گرفت که حرفشان این بود که چرا حاتمیکیا در مورد جبهه و جنگ فیلم نمیسازد، سئوالی که دقیقا در نقطه مقابل استقلال فکری یک فیلمساز قرار داشت درحالی که خیلیها معتقدند که آثار یک هنرمند، همواره بازخوردی از نوع نگاه و دغدغههای او به جامعه در ظرف مکان و زمان هستند. در برههای از تاریخ، فیلمهایی مانند «از کرخه تا راین»، «خاکستر سبز»، «برج مینو»، «بوی پیراهن یوسف»، «آژانس شیشهای» و «روبان قرمز» به کارگردانی حاتمیکیا به نمایش در میآیند و نابترین روایتهای سینمای ایران از روزهای دفاع مقدس و روزهای پس از آن را به تصویر میکشند اما در یک زمان، به دلایلی که ما نمیدانیم چه هستند،حاتمیکیا تصمیم میگیرد درباره مسائل روز جامعه فیلم بسازد، فیلمهایی که اگر نگوییم شخصی هستند ولی حداقل با سایر فیلمهای کارنامه او بسیار متفاوت است. کسی چه میداند شاید روزی حاتمیکیا دوباره درباره جبهه و جنگ فیلم بسازد و دوباره طرفداران حاتمیکیای دهه ۱۳۷۰ را شاد و راضی کند و شاید هم نه، اما آن چیزی که مشخص است علی رغم فروش نیم میلیاردی «دعوت» در سینماهای کشور، منتقدان به اندازه مخاطبان از این اثر استقبال نکردند و «دعوت» را ادامهای بر پسرفت سینمایی حاتمیکیا دانستند. در این بین موج مرده هم اگر چه به ظاهر رنگ و بوی سینمای حاتمیکیا را داشت اما در ابعاد فنی وصله نچسبی در کارنامه او محسوب میشود.
● کارگردانی با دو تعریف متفاوت
صحبت از حسن فتحی و کارنامهاش کار راحتی نیست و مهمترین دلیل برای این مدعا این است که ما دو «حسن فتحی» میشناسیم، یکی در تلویزیون و دیگری در سینما. نسبت به سایر فیلمسازانی که در این پرونده به مرور کارنامه آنها و متفاوتترین آثارشان پرداختیم، حسن فتحی یک نمونه منحصر به فرد است. فیلمسازی که در سینما با «ازدواج به سبک ایرانی»، «پستچی سه بار در نمیزند» و «کیفر» شناخته میشود و در تلویزیون با «فردا دیر است»، «روشنتر از خاموشی»، «در مسیر زایندهرود»، «اشکها و لبخندها»، «میوه ممنوعه»، «مدار صفر درجه» و «شب دهم» و کسی نیست که بتواند شباهت قابل توجهی و یا یک سیر منطقی میان این دو زمینه کاری حسن فتحی پیدا کند. با این حال و بدون درنظر گرفتن سلیقه شخصی نگارنده، فیلمهای «ازدواج به سبک ایرانی» و «کیفر» بهرهمند از فرم سینمای داستانگو بوده و به دور از فانتزیهای غیرمعمول موفق به تعریف کردن داستانهایشان برای تماشاگر شدهاند اما در این میان، فیلم سینمایی «پستچی سه بار در نمیزند» از این قاعده مستثناست و شباهتی با سایر آثار فتحی ندارد؛ نوع تدوین و داستان پیچیده این فیلم که بیشتر به تجربه یک فرم جدید از سوی یک کارگردان جوان و تازهکار دارد و در میان آثار سینمایی و تلویزیونی حسن فتحی به هیچ وجه نمیتواند یادآور سبک کاری او باشد.
● داستان یک بید مجنون
مجیدی از آن دست کارگردانان ایرانی است که فرم جهانی سینما را به خوبی میشناسد و آثار ساخت او به طور معمول جزو فیلمهایی قرار میگیرد که قابلیت نمایش در بیشتر جشنوارههای جهانی را دارند. فیلمهایی که نهتنها در داخل کشور با استقبال عمومی مواجه میشوند بلکه در خارج از کشور نیز موردتوجه مخاطبان و منتقدان خارجی قرار میگیرند.ساخت فیلمهایی با حرکت در یک جاده مشخص سبب شدهاند که امروزه هرگاه صحبت از سینما با محوریت دنیای کودکانه میشود، اولین نامی که به ذهن خطور میکند نام «مجید مجیدی» است. اما در یک مورد خاص، این سیر مشخص و منظم تغییر کرده و فیلمی بهنام «بید مجنون» در کارنامه مجیدی ظهور میکند.در بید مجنون نه از یک داستان ساده و روان خبری است و نه از دنیاهای کودکانه، نماهای فیلم از شهرستانها و روستاهای کوچک و دورافتاده به سطح شهر تهران و خیابانهای بالای شهر میآید و معانی بهشت و جهنم و عقوبت گناه و صواب و توبه به میان میآید. تماشاگرانی که به دیدن این فیلم رفتهاند از سالنهای سینما راضی بیرون میآیند از تاثیرگذاری آن صحبت میکنند اما منتقدان و دوستداران مجیدی لب به نکوهش او باز میکنند که چرا دیگر مثل گذشته فیلم نمیسازد؟ این فیلم درهمان سال در مواجهه با فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» بهعنوان نماینده ایران در اسکار انتخاب نمیشود.ساخت فیلم «آواز گنجشکها» پس از تجربه فیلم متفاوت «بید مجنون» نشان از بازگشت دوباره مجیدی به دنیای کودکان و سطوح پایین اجتماع داشت، بهطوری که برخی مدعی شدند که مجیدی از ساخت فیلمهای متفاوت پشیمان شده است؛ اما پروژه جدید «محمد رسولا...» حکایت از رویکرد دیگری دارد.
● از شبهای روشن تا مش ماشاا...
تا پیش از توزیع فیلم «هفتپرده» در شبکه نمایش خانگی، مخاطبان سینما، «فرزاد موتمن» را با فیلم تحسین شده و کم طرفدار «شبهای روشن» میشناختند اما پس از دیدن هفتپرده میتوان تصویر روشنی از جهان سینمایی موتمن ترسیم کرد. سینمای کم سروصدا و متینی که همواره کار خودش را کرده است و مخاطبان خاص خودش را دارد، سینمایی که از «هفتپرده» تا «بیداری» دارای شناسنامه مشخصی است که کمابیش برای دوستداران سینمای موتمن قابل شناسایی است. هرچند که پس از «شبهای روشن» تماشای فیلمی مانند «باجخور» کمی باعث بهت و حیرت تماشاگران شد با این حال قصه آدمهای تنهای گمشده در بحبوحه شهر بزرگ، در تکتک فیلمهای موتمن به چشم میخورد. اما تصور به نمایش درآمدن فیلم «پوپک و مش ماشاا...» پس از فیلم «صداها» بیش از گذشته سبب حیرت بود چراکه تجربه سینمایی موتمن در عوالم طنز و خنده، فاصله بسیاری با فیلمهای ساکت و ناشادی چون «شبهای روشن» و «صداها» دارد. به این ترتیب «پوپک و مش ماشاا...» تبدیل به قطعه نچسبی به پرونده کاری «موتمن» شد که تا مدتها زیر سایه نام کارگردانش قرار گرفته بود و به علت گمانهزنیهای مختلف، مورد تردید تماشاگران بود. ازجمله این گمانهزنیها میتوان به این نظریه اشاره کرد که برخی میگفتند: موتمن این فیلم را برای کسب پول ساخته و حتما فیلم بدی است اما عدهای که چشم بسته چنین نظریاتی را نپذیرفته بودند به دیدن فیلم رفتند و راضی از سالنهای سینما بیرون آمدند. نکته مهم ماجرا این است که هر چند نمیتوان آثار متفاوت فیلمسازان بزرگ را بدترین فیلم آنها دانست اما نباید فراموش کرد به طور معمول این آثار با ذائقه مخاطبانی که با پیشفرضهایی قبلی به سراغ آثار بزرگان میروند جور درنمیآید؛ هرچند نباید از این هم غافل شد که برخی از این ناکامیهای نسبی بزرگان از موفقیت برخی دیگر از فیلمسازان هم بهتر است.
علی نیکفرجام
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست