پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
اهل آبادی در خواب
![اهل آبادی در خواب](/web/imgs/16/147/673fn1.jpeg)
درست ۳۰ سال پیش در ساعت ۶ بعدازظهر چنین روزی در بیمارستان پارس تهران بیماری سرطان خون سهراب سپهری شاعر و نقاش را از پای درآورد. فردای همان روز با همراهی چند تن از اقوام و بخصوص دوستش دکتر محمود فیلسوفی ، صحن امامزاده سلطان علی، روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب شد.
نقل است سهراب وصیت کرده بود او را در روستای چنار یا در گلستانه به خاک بسپارند، اما به دلیل بارانهای فصلی زیاد این منطقه دوستانش تصمیم گرفتند برخلاف وصیت او، سهراب را در همان صحن امامزاده سلطان علی که چندان از روستای چنار و گلستانه هم دور نیست به خاک بسپارند.
آرامگاهش در ابتدا با قطعه آجر فیروزهایرنگ مشخص بود و سپس سنگنبشتهای از هنرمند معاصر، رضا مافی با قطعه شعری از سهراب جایگزین آن شد. شعری که با سنگ قبر ساده و بیآلایش او به رفتار و اخلاق و البته شعرهای سهراب خیلی شبیه بود.
به سراغ من اگر میآیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من....
سهراب، بیکاشانهای بود اهل کاشان. شهر سهراب گم شده بود و حالا حتی بعد از گذشت ۳۰ سال از مرگ شاعر رنگ و آینه او بیشتر از هر جایی در کاشان، زادگاهش غریبه است؛ غریبهای مشهور برای گردشگرانی که به هوای دیدن سنگ قبرش راهی روستای مشهد اردهالی میشوند که در ۴۰ کیلومتری شهر کاشان است.
روزگاری آژانسهای گردشگری در روزهای سالمرگ سهراب سپهری (اول اردیبهشت) و سالروز تولدش (۱۵ مهرماه) برای بازدید از مزار او تورهای یکروزه میگذاشتند، اما اگر علاقهمند به این شاعر هستید از ما به شما نصیحت که قید دیدن مزار این شاعر را بزنید که با دیدن محل دفن او چیزی جز حسرت برای شما نخواهد ماند.
فراموش نکنیم که سهراب را خیلیها میشناسند و برای دیدن آرامگاهش از راههای دور و حتی خارج از کشور میآیند. حالا اگر برای مسوولان، تهیه یک مقبره در شان این شاعر اهمیتی ندارد کاش لااقل میگذاشتند همان سنگ قبر ساده سر جایش باقی بماند. اینکه چرا باید با بیتوجهی سنگ قبرش را که در میان دوستدارانش شهرت زیادی دارد با سنگی سیاه و ناموزون و به سبک سنگهای مزار امروزی پنهان کنیم را هم کسی نمیداند.
پیگیری برای چگونگی تعویض سنگ قبر سهراب را با حسین یزدانمهر، رئیس سازمان میراث فرهنگی کاشان آغاز میکنم. او ابتدا جملهام را تصحیح میکند که هنوز رئیس نیست و تنها چند ماهی است که سرپرست این اداره شده است و سپس میگوید: «قبر سهراب ربطی به سازمان میراث فرهنگی ندارد.معمولا بناهای تاریخی مربوط به ما میشود. بنای امامزاده که مربوط به اوقاف است و بناهای تاریخیاش مربوط به سازمان میراث فرهنگی است یعنی خود گنبد و رواق و سردر اصلی. تعویض سنگ قبر سهراب در حوزه وظایف این سازمان نیست. یا از وظایف ارشاد است یا سازمان اوقاف. اگر شاعر باشد که مربوط به ارشاد است.»
قابلیت گردشگری که قبر سهراب سپهری میتواند برای آن محل ایجاد کند باعث میشود پای صحبتهای عباس سلمانیان مسوول گردشگری این اداره بنشینیم: «بقعه امامزاده سلطانعلی در مشهد اردهال ثبت میراث فرهنگی است و از آنجایی که سهراب سپهری یک شاعر بوده است! و آدم اسم و رسمداری بوده از طرف میراث یک نظارتهایی میشود!»
یعنی میراث کاشان بر قبر سهراب سپهری نظارت داشته است؟ «ما هزینههایی آنجا داریم و هماهنگیهایی هم با اداره اوقاف انجام دادیم ولی اینکه نظارت و نگهبانی از آن به عهده ما باشد اینگونه نیست.»
سلمانی حتی از تعویض این سنگ قبر بیاطلاع است. «سنگ قبر عوض نشده است. همان سنگ سفید است که بود فقط ترک برداشته است.»
این سنگ سفیدی که سلمانی به آن اشاره میکند اواخر سال ۸۶ جایش را به سنگ گرانیت سیاهی داده است که در عکسها مشخص است.
همان سنگ هم جایگزین سنگ قبر معروف سهراب است که رضا مافی خوشنویس مشهور آن را نوشته بود اما در مهرماه ۱۳۸۴ و با بیدقتی کارگران حین حمل مصالح، سنگ قبر سهراب میشکند و شبانه از محل خارج میشود و پس از مدتی با سنگی که به طرز ناشیانهای سعی شده بود با سنگ قبلی شباهت داشته باشد تعویض میشود.
«این قطعه سنگ واقعا این قدر ارزش دارد که شما این قدر تماس میگیرید؟» این شاید صریحترین پاسخی است که از پیگیری چرایی تعویض سنگ قبر سهراب میشنوم.
خیرخواه مدیر اجرایی و عضو هیات امنای امامزاده سلطانعلی دلایل خودش را حتی قانع کننده میداند. «سنگ قبر سهراب عکس نداشته است! و مردم برای پیدا کردنش سردرگم میشدند! در ضمن اینکه سنگ اصلی ترک برداشته بود. ما هم همان شعری را که از قبل روی آن نوشته بود، نوشتیم و دور سنگ قبر را مرمر کردیم و کف صحن را هم فرش کردیم، ولی اگر سهراب دوستان و این آدمها بیشتر از این توقع دارند ما نمیدانیم!»
غریبه بودن سهراب و بیمهریها به او تنها به تعویض بی سر و صدای سنگ قبرش محدود نمیشود. عدم دفن او در گلستانه برخلاف وصیتش، نداشتن سنگ قبر تا ۸ سال پس از مرگش، نداشتن مقبره یا نشانی که در خور مقامش باشد، بسنده کردن به ویترینی ساده در چند متری قبر و قرار دادن چند کتاب و بخشی از اشعار سهراب در آن که پارهای از کلمات نامناسب نیز در آن درج شده، شکستن سنگ قبر سهراب بر اثر سهلانگاری کارگران در زمان حمل مصالح، سهلانگاری مسوولان وقت شهر در جلب نظر خانواده سهراب برای خرید تابلوهای او علیرغم اختصاص بودجه توسط وزیر وقت فرهنگ و ارشاد و از دست رفتن فرصت ساخت موزهای به نام سهراب در کاشان با انتقال آثار او به موزه صنعتی کرمان برای همیشه و حالا هم مزین شدن آرامگاهش با سنگ قبری که تصویر سهراب بر آن نقش بسته و از جنس گرانیت سیاه است و حتی شماره موبایل سنگ تراش هم بر آن نقش بسته!
میثم اسماعیلی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران ترامپ دولت چهاردهم محمدجواد ظریف پزشکیان دولت سیزدهم دولت علی باقری رئیس جمهور انتخابات رهبر انقلاب
هواشناسی پلیس سلامت قتل تهران برق شهرداری تهران پشه آئدس عزاداری محرم تیراندازی زلزله سازمان تامین اجتماعی
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار خودرو واردات خودرو بازار خودرو حقوق بازنشستگان مالیات بازنشستگان اربعین دلار سایپا
تلویزیون فرهاد مشیری سینما امام حسین (ع) سینمای ایران دفاع مقدس فیلم صداوسیما لیلی رشیدی وزارت ارشاد
آزمون سراسری محصولات کشاورزی فناوری ماه
دونالد ترامپ آمریکا جو بایدن رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین روسیه جنگ غزه چین ترور ترامپ عراق
پرسپولیس فوتبال استقلال تراکتور علیرضا بیرانوند سپاهان رئال مادرید باشگاه پرسپولیس مهدی طارمی نقل و انتقالات لیگ برتر ایران نقل و انتقالات لیگ برتر
سرعت اینترنت اینترنت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات اپل شیائومی ربات سامسونگ
دیابت رژیم غذایی گرمازدگی کاهش وزن لاغری استرس نوشابه افسردگی صبحانه خیار