سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

آیزیا برلین در ورطه بنیادگرایی لیبرال


آیزیا برلین در ورطه بنیادگرایی لیبرال

نقدی بر آرای سرآیزیا برلین, ایدئولوگ مشهور نئولیبرالیسم

سرآیزیا برلین، نویسنده روسی الاصل انگلیسی معاصر یکی از برجسته ترین چهره های نئولیبرالیسم معاصر است. آثار او اکثراً مایه های فلسفی دارد، او را می توان ستایشگر راستین فلسفه هیوم و نماینده واقعی فلسفه انگلیسی امروز دانست. کانون اصلی بحث های آیزیا برلین، ترویج درک لیبرالی از تاریخ به معنای مجموعه‌ای از حوادث فاقد نظم و بی معنا و تلاش در جهت پاسخگویی به ایرادات تئوریک و رفع مشکلات عملی‌اش است که مفهوم لیبرالی "آزادی" با آن روبه‌رو شده است.

آیزیا برلین منکر وجود ارزش های مطلق در زندگی بشری و در قلمرو تاریخ است. او تاریخ را مجموعه‌ای آشفته و درهم از تصادفات بی معنا می داند و

می‌نویسد: "زمان آن رسیده که قبول کنیم طبیعت و تاریخ پر است از آشفتگی و در هم ریختگی تصادفی و بی معنا".

برلین یکی از سرسخت ترین مخالفان آرمان گرایی است، او درباره تعلقات لیبرالی خود و مخالفتش با آرمان گرایی می گوید: "من اساساً لیبرالی عقل گرا هستم. ارزش های روشنگری، سخنان متفکرانی چون ولتر و هلوسیوس و اولباک و کوندورسه را عمیقاً می‌پسندم... جستجوی راه حلی یگانه و نهایی برای مسائل انسانی سرابی بیش نیست... اگر از من بپرسید که آرمان خود تو چیست، فقط می توانم پاسخی متواضعانه بدهم. اعتقاد دارم در زندگی انسان ها هیچ چیز ویران‌گرتر از باور تعصب آلود به زندگی کامل که با قدرت سیاسی یا نظامی همراه باشد نیست."

برلین، گرایشات نیرومند پوزیتیویستی دارد، از این رو همچون دیگر پوزیتیویست های معاصر مبارزه شدیدی را علیه فلسفه و هر نوع تفکر مابعد‌‌ الطبیعی و کل گرا به راه انداخته است. در واقع گرایش‌های پوزیتیویستی در "برلین" به مراتب از دیگر چهره‌های نئولیبرالیسم همچون "آرنت" و حتی "راسل" نیرومندتر است.

برلین در کتاب "چهار رساله درباره آزادی" تلاش می‌کند تا با ترویج درک لیبرالیستی تاریخ، تناقضات و ابهام هایی را که نظریه لیبرالی "آزادی" با آن روبه‌رو شده رفع و رجوع نماید. برلین در این کتاب در عین حفظ معنای کلاسیک آزادی لیبرال، با طرح دو مفهوم "آزادی منفی" و "آزادی مثبت" می کوشد تا از حد مفهوم قرن نوزدهمی و اسپنسری "آزادی" که از نظر برلین فقط به معنای سلبی آن توجه داشتند، فراتر رود.

منظور برلین از مفاهیم دوگانه آزادی، مفاهیم مثبت و منفی از آزادی است که گاهی اوقات از آزادی مثبت به نام "آزادی بر" و از آزادی منفی همچون "آزادی از" یاد می شود. منظور برلین از آزادی منفی، چیستی و کجایی قلمروی است که اشخاص به طور آزاد و بدون دخالت دیگران آنچه را می خواهند انجام می‌دهند و منظور از آزادی مثبت پاسخ از پرسش منشا کنترل یا نظارتی است که شخص بر اساس آن به انجام دادن یک عمل خاص وادار می شود.

در واقع برلین را می توان یک متفکر انگلوساکسون معطوف به دیدگاه کثرت گرایانه دانست. بر اساس این دیدگاه، لزومی ندارد که ارزش ها مطلق باشند و در نهایت به شکل منظومه‌ای سازگار با یکدیگر نسبت برقرار سازند. دیدگاه کثرت گرایانه در مقابل دیدگاه وحدت گرایانه قرار دارد که این دیدگاه وحدت‌گرایانه معتقد به مطلقیت و سازگاری ارزش‌ها با یکدیگر است، بر اساس این نگرش نیک و بد مطلقی وجود دارد که به وسیله بینش مقدم بر تجربه قابل ادراک است.

دیدگاه کثرت گرایانه نه اعتقاد به مطلق بودن ارزش‌ها دارد و نه می پذیرد که می توان میان ارزش ها جمع مناسب و دائمی ایجاد نمود. این دیدگاه به سعادت مطلق و قابل تعمیم برای تمامی افراد و در همه زمان ها اعتقاد ندارد. کثرت گرایی به پرسش‌های اخلاقی و سیاسی و در اساس به پرسش هایی درباره ارزش ها پاسخ نهایی نمی دهد و همین، وجه ممیز کثرت‌گرایان از لیبرال ها با دموکرات‌هاست. برلین به هر دو گرایش لیبرالیسم و کثرت گرایی اعتقاد داشت، اما این اعتقاد به معنی انطباق یا یکسانی مفاهیم لیبرالیستی و کثرت‌گرایانه نبود. او شخصاً به آزادی اعتقاد نداشت، ولی تلقی کثرت گرایانه وی اجازه نمی دهد که با آزادی همچون ارزشی مطلق و یکّه معامله کند. بنابراین، گرایش معطوف به دموکراسی الزاماً یک دیدگاه کثرت گرایانه نیست و دموکراسی ها می توانند با توجه به حق اکثریت آراء به افراد یا اقلیت ها ستم روا دارند. دموکراسی بالفعل کثرت‌گرا نیست، ولی می تواند با کثرت گرایی جمع شود که برلین آن را "دموکراسی کثرت گرایانه" می‌نامد.

یعنی آن نوع دموکراسی که منجر به نفی حقوق اقلیت ها و گرایش های ضعیف تر در جامعه نشود. در مجموع، به نظر برلین، آن دسته از برداشت‌ها و قرائت های لیبرالی یا دموکراتیک که متحمل کثرت‌گرایی شوند قابل قبولند.‏

بر این اساس کثرت گرایی، فاعل و مختار بودن انسان را با پذیرش اهداف و مقاصد متعدد انسانی که گاه در رقابت با یکدیگرند تفسیر می کند و مخالف طرح هر گونه آموزه آرمان گرایانه‌ای است که بخواهد با محاسبات خاص خود، ارزش های اخلاقی یا سیاسی یکسانی را بر انسان فرض و تحمیل کند، حتی اگر این تحمیل به نام مرجعیت مطلق عقل باشد. اما از سوی دیگر نباید از تفسیر کثرت گرایانه فاعل و مختار بودن انسان به نفی آزادی رسید. برلین و دیگر کثرت گرایان مایل نیستند از مختار بودن انسان نظام‌های نافی آزادی شکل گیرند یا مانند بحث مهم در لیبرالیسم، یعنی مختار بودن انسان، به وی اختیار نفی آزادی و ایجاد نظام های استبدادی را نمی دهد. به این ترتیب، برلین مقاله خود را به نفع آمیزه‌ای از کثرت گرایی با آن مقدار از آزادی منفی که به عقیده وی لازم و ملزوم یکدیگرند به پایان می برد.‏

مقوله‌ای که در بحث برلین با عنوان آزادی مثبت مطرح شده، توجیه آزادی به منزله صاحب اختیار خود بودن است. علاوه بر آن برلین به انتقادهای مرتبط با این مسئله را پاسخ گفته است. به این ترتیب که دو دسته مشکل مهم از مقوله آزادی، یعنی صاحب اختیار خود گرفتن یا نظارت در مفهوم مثبت آزادی پیش می آید: یکی، خدشه دار شدن و تحدید عقل به وسیله دیگر گرایش ها و غرایز انسانی و دوم بعید بودن تحقق یک عقلانیت مطلوب در افراد است.

تجربه از حوادث تاریخی همچون پیدایش آموزه های فردستیز (فاشیسم یا نازیسم) و ناکامی در تحقق آرمان های عصر روشنگری، دلایل نقدی این دو دسته علیه رابطه عقل و آزادی بود. آشکارا نقد اول، مشروعیت آزادی را مورد سئوال قرار می دهد و نقد دوم، آزادی را تا تحقق مطلوب عقلانیت یا پذیرش و تبعیت از مراجع عقلانی به تأخیر می اندازد. ‏ برلین در مقاله خود هر دو دسته نقد را بررسی

می‌کند. نقد اول از جنبه نظری و عملی می تواند موجب تقویت دیدگاه کسانی شود که به نفی "نفس" اقدام می کنند، بر این اساس، آزادی به سوی آزادی از خواستن تبدیل وضعیت پیدا می کند. اما نقد دوم می تواند زمینه ساز استبداد و نفی آزادی ها شود.

برلین در پاسخ به نقد دوم و بر اساس منطق کثرت‌گرایی اصولاً منکر وابستگی و ارتباط مثبت میان دانش برخاسته از عقل با آ‍زادی است. وی با نفی سنت متکی بر سقراط می پرسد: "آیا نمی توان فضیلت را از دانش و آزادی را از هر دو جدا دانست؟" در واقع این انفکاک چاره جویی برای نقد گروه اول نیز به شمار می آید.‏

با کنکاشی عمیق در اندیشه های برلین باید اذعان داشت که نکته نظرات و رهیافت های آیزیا برلین بر این پیش فرض سخیفانه که استلزامات و

گزاره‌های اخلاقی فاقد ثبات و اطلاق می باشند مبتنی است. برلین با تاکید افراطی و ناسنجیده بر این پیش‌داوری، نسبی گرایی اخلاقی و در نتیجه بی مبالاتی اخلاقی را ترویج و اشاعه می نماید.

بی‌تردید بسیاری از آموزه های اخلاقی و ارزش های انسانی سلسله قواعد و فرامینی هستند که در بسیاری از جوامع به طور فزاینده‌ای از وجه همگانی بودن و عمومی بودن برخوردار است، در حالی که دیدگاه برلین منکر این واقعیت اخلاقی و اعتقادی بوده و بسیاری از آرمان ها و ارزش ها و فضایل اخلاقی و اجتماعی را نادیده می نماید.‏

ایراد دیگری که بر رویکرد و اندیشه های برلین وارد است، این می باشد که امورات تاریخی را در بردارنده حوادث و وقایعی آشفته و بی معنا و فاقد عقلانیت می داند، در حالی که این مردم هستند که آگاهانه و متناسب با اعتقادات ملی و فرهنگی، تاریخ خویش را رقم می زنند. این دیدگاه بسیاری از حوادث و وقایع تاریخ ساز بشری و جنبش های آزادی طلب و قیام انسان های عدالت طلب را که بر علیه استبداد ها و استثمار های جهانی به پا خاستند و انقلاب های مردمی و رهبری های دلسوزانه پیشگامان اخلاق را ناچیز و حقیر می نماید. سومین ایراد اساسی که بر اندیشه های برلین از سوی بسیاری از منتقدان وارد آمده، تعریف وی از مفهوم آزادی در بستر زندگی اجتماعی و تقسیم بندی غیر منطقی از آن است، در واقع برلین با این تعریف که همگان از قدرت و آزادی عملکرد به هر نحو که مقبول می دارند، برخوردار هستند، یک تعریف ناسنجیده و مخالف واقعیت های اجتماعی که دارای ابهامات و تبعات گمراه کننده بسیاری است، ارائه می نماید. ‏

آنچه که برلین در نظر نمی گیرد این است که آزادی ایجابی مطروحه توسط وی نیز به همان میزان از تناقض و ابهام رنج می برد که آزادی منفی لیبرالیسم کلاسیک، زیرا جوهر این ناسازگاری ها و تناقضات در عدم انطباق معنای خودبنیادانه آزادی با جوهر معنوی و خدایی بشر قرار دارد و در واقع با ترمیم نقش ایوان نمی توان خانه ای را که از پای بست ویران است حفظ نمود.

یعقوب نعمتی وروجنی

منابع: ‏

قادری، حاتم، اندیشه های سیاسی در قرن بیستم، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۹.

زرشناس، شهریار، اشاراتی درباره لیبرالیسم در ایران؛ تهران، کیهان: ۱۳۷۷‏

برلین، آیزیا، چهار رساله درباره آزادی، علی محمد موحد، انتشارات خوارزمی.‏

جهانگیر، رامین، آیزیا برلین در جستجوی آزادی، نشر گفتار.

‏Allen،‎ john et al (eds.) political and economic forms of modernity‎؛‎ polity press