پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

حکایت خیابان باغ انگوری در پایتخت


حکایت خیابان باغ انگوری در پایتخت

اسم «تهران» برای نخستین بار در یکی از نوشته های تئودوسیوس یونانی در حدود اواخر سده دوم پیش از میلاد به عنوان یکی از توابع ری ذکر شده است

اسم «تهران» برای نخستین‌بار در یکی از نوشته‌های تئودوسیوس یونانی در حدود اواخر سده دوم پیش از میلاد به عنوان یکی از توابع ری ذکر شده است. با این حال قدیمی‌ترین سند فارسی موجود درباره نام تهران نشان می‌دهد تهران قبل از سده سوم هجری قمری وجود داشته است، زیرا نویسنده‌یی به نام ابوسعد سمعانی در کتاب خود از شخصی به نام ابوعبدالله محمد ابن‌حامد تهرانی رازی نام می‌برد که اهل تهران ری بوده و در سال ۲۶۱ هجری قمری برابر ۸۷۴ میلادی درگذشته است. ابوالقاسم محمد ابن حوقل به سال ۳۳۱ هجری قمری در توصیف شهر تهران نوشته است: تهران در شمال شهر ری واقع شده است و دارای باغ‌های فراوانی است و میوه آن بسیار متنوع است.

ابواسحاق استخری در کتاب المسالک و الممالک به سال ۳۴۰ هجری قمری درباره تهران به تفصیل سخن گفته است و ابن‌بلخی در کتاب خودش به نام فارسنامه که حدود سال‌های ۵۰۰ هجری قمری نوشته است، از آثار تهران سخن به میان آورده است. نجم‌الدین ابوبکر محمد ابن‌علی ابن‌سلیمان راوندی در کتاب معروف خویش به نام راحه‌الصدور به سال ۵۹۹ هجری قمری روایت کرده است مادر سلطان ارسلان سلجوقی که در سال ۵۶۱ هجری قمری از ری قصد عزیمت به نخجوان را داشت در نزدیکی تهران فرود آمد و در همان ایام خود سلطان نیز در دولاب که ناحیه‌یی در جنوب خاوری تهران است، اقامت داشت. در زمان پادشاهان صفوی کم‌کم تهران شهرتی پیدا کرد و آبادی و رونق این شهر بویژه در دوره سلطنت شاه طهماسب اول آغاز شد. چون جد اعلای صفویه به نام امامزاده حمزه مجاور بقعه حضرت عبدالعظیم در شهرری مدفون بود، از این‌رو سلاطین مزبور هرچندگاه برای زیارت قبر جدشان به تهران می‌آمدند.

شاه طهماسب اول گذشته از این، به علت وجود آب‌های گوارا و باغ‌های فراوان و شکارگاه‌های مناسب اطراف شهر، تهران را دوست می‌داشت و به مرور در این محل به سکونت‌های تقریبا طولانی می‌پرداخت، به حدی که دستور داد دور شهر را برج و باروی مقاوم و بناهای تازه و کاروانسراها در داخل آن بنا کنند، به همین مناسبت در سال ۹۶۱ هجری قمری حصاری به دور شهر بنا نهادند که از چهار دروازه و ۱۱۴ برج به تعداد سوره‌های قرآن تشکیل می‌یافت و مصالح آن را از معادنی تامین کردند که بعدها به چاله‌میدان و چاله‌حصار موسوم شد. حدود بارویی که به فرمان شاه طهماسب اول به دور شهر کشیده شد تقریبا شش هزار قدم و به این شرح بود: از سمت جنوب خیابان مولوی فعلی/ از سمت شرق خیابان ری فعلی/ از سمت غرب خیابان وحدت‌ اسلامی (شاهپور) فعلی / از سمت شمال خیابان‌های امیرکبیر و امام خمینی (سپه) فعلی

● باغ انگوری در تهران

اگر به نقشه‌های تهران قدیم و اسناد تاریخی آن زمان نظر افکنیم، چندین باغ و خیابان را با نام «انگوری» درمی‌یابیم که به شرح آنها می‌پردازیم:

۱) باغ انگوری: در جنوب شرقی میدان کنونی محمدیه، زمانی که هنوز میدان ساخته نشده بود و تنها محوطه‌یی برای انجام اعدام‌های دولتی بود و خیابان مولوی هم احداث نشده بود و قسمت غربی‌اش به نام خیابان معیرالممالک و قسمت شرقی‌اش به صورت نامنظم به نام خیابان جلو قبرستان شهرت داشت، خیابانی از محوطه اعدام به جنوب کشیده شده بود با نام قاپوق. در این خیابان قواره اول ضلع شرقی‌اش عمارت بزرگ و مفصل قوام‌الدوله در میان باغ طراحی شده وسیعش واقع بود و در جنوب و مجاور آن باغ، باغ دیگری قرار داشت که ضلع شمالی‌اش باغ قوام‌الدوله، ضلع غربی‌اش خیابان قاپوق، قسمتی از ضلع جنوبی‌اش عمارت اسکندرخان و بخشی از ضلع شرقی‌اش اراضی یخچال حاج باقر بود. این باغ را بدان سبب که در آن انگور فروخته می‌شد و پاتوق انگورفروش‌ها بود، «انگوری» یا «انگورفروشی» می‌گفتند.

۲) باغ انگوری دیگری که در گستره تهران بدان برمی‌خوریم، در اراضی احتصابیه است. احتصابیه از آبادی‌های کوچک حومه شمیران و نزدیک سوهانک بوده است و به استناد گفته اعتمادالسلطنه آن را اقبال‌السلطنه وزیر قورخانه آباد کرده است اما بعدها به مالکیت احتصاب‌الملک درآمد و بدان سبب «احتصابیه» نام گرفت.

۳) باغ‌انگوری دیگری هم در محل باغ فرمانفرما (کاخ مرمر سابق) در فاصله خیابان امام خمینی (ره) (سپه) تا جامی بوده است. سند ما، نقشه نجم‌الدوله به سال ۱۳۰۹ قمری است که نام قسمت شمالی خیابان ولی‌عصر کنونی فاصله بین تقاطع ولی‌عصر و امام خمینی (ره) تا خیابان وزیری فعلی حدود اراضی وزیر می‌رسید، به نام «خیابان باغ انگوری» درج شده است نام این خیابان از وجود همین باغ حکایت می‌کند. این باغ بزرگ مستطیل شکل همان اراضی باغ فرمانفرما است که بعدها رضاخان آن را به خانه خود اختصاص داد و در دوران پهلوی به کاخ مرمر شهرت یافت. در دوران ناصری باغ مزبور به برادر وزیر تهران تعلق داشت و در نقشه آن عصر «زمستان» ثبت شده است یعنی باغ انگور بوده است.