جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سکوت اصولگرایان


سکوت اصولگرایان

اصولگرایان با اتهامات وارده موافق هستند اما به دلیل گذشته های مشترک و رفاقت های قبلی با رقبا نمی توانند به طور تمام عیار در صحنه ظاهر شده و با رئیس دولت همداستانی کنند

بیش از دو سال از شکل‌گیری دولت نهم می‌گذرد، طی این مدت پدیده جالبی که شاید بتوان آن را تنها حرکت رو به جلو و پرشتاب‌تر نسبت به دولت‌های دیگر بعد از پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می نامید، مواضع تند و اتهام‌گونه علیه دولت‌ها و مسوولا‌ن سالیان قبل از طرف رئیس‌جمهور محترم است. برچسب‌هایی چون جاسوسی، همسویی با دشمن، مافیا و... تقریبا ترجیع‌بند اغلب سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها است، البته کوبیدن رقیب و زیرسوال بردن گذشتگان منحصر به این دوره از دولت نیست اما گستردگی و چنانکه گفته شد شتاب زیاد آن و میدانداری رئیس دولت به جای حامیان، ویژگی اختصاصی آن به شمار می‌رود.

معمولا‌ برای منزه ماندن و حفظ محبوبیت منتخب یک جناح سیاسی، هواداران وی در خط مقدم مبارزات سیاسی و لفاظی‌های روزمره قرار می‌گیرند تا آسیبی به وجهه اشخاصی که از طرف آن جناح عنان قدرت را در دست دارند، نرسد. ظاهرا داستان دولت نهم کاملا‌ برعکس بوده؛ اصولگرایان به عنوان طیف سیاسی همراه و پشتیبان رئیس دولت مدت‌ها است که نه‌تنها مواضع اعلا‌م شده از طرف دولت را تایید نمی‌کنند بلکه با سکوت معنادار، سعی بر نوعی تبری‌جویی دارند. به هر حال جناح راست که خود را پرچمدار اصولگرایی می‌داند باید به این شبهات پاسخ دهد: ‌

۱) اصولگرایان با اتهامات وارده موافق هستند اما به دلیل گذشته‌های مشترک و رفاقت‌های قبلی با رقبا نمی‌توانند به طور تمام‌عیار در صحنه ظاهر شده و با رئیس دولت همداستانی کنند. در اینجا باید گفت اصولگرایان یکی از اصول مهم را زیر پا گذاشته‌اند و آن نادیده گرفتن اصل پاکی حاکمیت در مقابل روابط شخصی است، چراکه اصولگرایان همیشه گفته‌اند برای حفظ اصول با هیچکس تعارف ندارند.

۲) در حالت دوم ممکن است اصولگرایان مواضع را درست بدانند اما مصلحت‌اندیشی و حفظ نظام را مقدم بر اینگونه مناقشات قرار دهند. در پاسخ باید گفت که گاهی اینگونه تصمیمات درست است و کسی هم منکر مصلحت‌های زمانی نیست ولی رعایت اصل مصلحت از بالا‌ترین نقطه هرم یک جناح شروع می‌شود و اگر هم انحرافی از تصمیم اتخاذشده صورت بگیرد، در قاعده هرم دیده می‌شود اما در زمان حاضر این روند معکوس است و ظاهرا راس هرم قابل کنترل نیست پس اصل مصلحت‌اندیشی بیشتر به یک شوخی شبیه شده تا یک سیاست جدی و مدبرانه.

۳) حالت دیگر قابل تصور است و آن اینکه اصولگرایان با این قبیل مواضع موافق هستند ولی به لحاظ تاکتیکی ترجیح می‌دهند تا به جای استفاده از اعتبار و آبروی خود برای پیشبرد مقاصد سیاسی از پتانسیل و انگیزه‌های رئیس‌جمهور که شاید صادقانه هم موضع می‌گیرد استفاده کنند. اگر واقعا این فرضیه درست باشد باید گفت اصولگرایان اصل مهم مروت و جوانمردی را زیر پا گذاشته‌اند. به عبارت دیگر اصولگرایان خلا‌ف اصول اخلا‌قی از افراد استفاده ابزاری می‌کنند و یقینا بعد از انجام ماموریت یادشده فرد مزبور را با یک توجیه دیگر برای همیشه کنار می‌گذارند.

۴) احتمال دیگر برای سکوت اصولگرایان را می‌توان در این دانست که آنها نیز ممکن است با مواضع رئیس‌جمهور مخالف باشند ولی حاضر به از دست دادن قدرت در مقابل دفاع از اصول و ارزش‌های انقلا‌بی نباشند. در این حالت نیز پرواضح است که جناح اصولگرا یکی دیگر از اصول مهم یعنی دفاع از مظلوم و طرفداری از حق را نادیده گرفته‌اند.

۵) و بالا‌خره حالت نهایی و البته بسیار دور از ذهن را می‌توان در این دانست که شاید اصولگرایان از طریق فرمایشات رئیس دولت به دریچه‌ای از شگفتی‌ها و اطلا‌عات نهفته عجیب و غریب دست یافته‌اند و به قولی این جناح در خلسه انکشاف به سر می‌برد و در مدت دو سال گذشته بیشتر در بهت و حیرت بوده و قادر به تکلم نیست لذا ممکن است به‌زودی از این وضعیت به هوش آید و کاری بکند.

به هر حال آنچه را در حصر عقلی به عنوان دلا‌یل سکوت حامیان و حتی نزدیکان رئیس‌جمهوری نسبت به مواضع ایشان برشمردیم حتی اگر یک مورد هم درست باشد اصولگرایان باید به تدریج به دنبال نام و عنوان دیگری برای خود باشند و بیش از این عنوان <دفاع از اصول و ارزش‌ها> را به نام خود مصادره نکنند.

هدایت‌ا... آقایی