چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

چگونه به دعوا خاتمه دهیم؟


چگونه به دعوا خاتمه دهیم؟

وقتی به دقت نگاه کنید، اغلب مشاجره‌ها از یک الگوی بسیار آشنا پیروی می‌کنند. وقتی دعوا فروکش می‌کند، اغلب بحث‌ها به این مطلب خلاصه می‌شود که من درست می‌گویم و تو اشتباه می‌کنی …

وقتی به دقت نگاه کنید، اغلب مشاجره‌ها از یک الگوی بسیار آشنا پیروی می‌کنند. وقتی دعوا فروکش می‌کند، اغلب بحث‌ها به این مطلب خلاصه می‌شود که من درست می‌گویم و تو اشتباه می‌کنی و من مطلقاً کوتاه نیامده یا موضع خود را تغییر نمی‌دهم، تا تو آن را بپذیری.

اغلب مشاجره‌ها بی‌فایده هستند. بحث‌ها به دلیل مسائل جزئی آغاز می‌شوند. برای مثال، مرد خانه، فراموش می‌کند در هنگام بازگشت، شیر بخرد و زن در حضور مادر مرد، او را به باد انتقاد می‌گیرد، چراکه مرد بدون پرسیدن از زن تصمیم گرفته است.

اما بحث سریعاً بالا می‌گیرد: ”تو هیچ‌وقت به حرف من گوش نمی‌دهی، تو بی‌ملاحظه هستی.“ در بین یکی از این بحث‌ها شما متوجه می‌شوید که نیاز دارید طرف مقابل با شما موافقت کند، اصرار دارید که او تفسیر و تعبیر شما را از واقعیت بپذیرد و مصرانه نظر شما را تأیید کند.

این خواسته غیرمنطقی است و خود شما نیز این را می‌دانید، اما نمی‌توانید خود را کنترل کنید.

در این لحظه، مخالف بودن طرف مقابل که می‌تواند مادر، همسر و یا حتی بهترین دوست شما باشد، ظاهراً غیرقابل پذیرش است و این پیامد نیاز اولیه همه ماست که می‌خواهیم به افرادی که بیشتر دوست داریم، نزدیک‌تر بوده و توسط آنها فهمیده شویم. در طول دعوا، این نیاز از کنترل ما خارج می‌شود.

بحث و جدال‌ها، بالقوه بد نیستند. مشکل ما اغلب در تمایز ایجاد کردن بین چیزی که واقعاً می‌خواهیم، از آن چیزی است که می‌خواهیم در مورد آن به توافق برسیم. در بحث‌های خوب و مفید ممکن است لحن‌ها خیلی مهربان و مؤدبانه نبوده و صحبت‌ها همیشه با احترام همراه نباشند، اما بحث آغاز و پایان مشخصی دارد.

بحث‌های بی‌حاصل به‌گونه دیگری هستند این بحث‌ها شبیه یک حلقه‌اند چراکه مرتباً مشکلات موجود در رابطه، تکرار و گفته می‌شوند، بدون این‌که حل گردند. در اوج دعوا، بحث از موضوع اصلی منحرف شده و به سایر اختلاف‌ها مانند این‌که ”چرا ماشین را در فلان محل پارک کردی، یا این‌که چه‌قدر خودخواهی و حتی این‌که تو مثل مادرت هستی“ منجر می‌شود.

امروزه در دنیا، برنده شدن در یک بحث به مهم‌ترین موضوع تبدیل شده است.

اما چه‌طور می‌شود از این چرخه خارج شد؟ باید اولین علامت هشداردهنده را بشناسید:

احساس این‌که شما باید کاری کنید که طرف مقابل دقیقاً همانند شما بیندیشد. این احساس که من نمی‌توانم ساکت بمانم، نمی‌توانم محل را ترک کرده و نمی‌توانم بحث را تمام کنم. این احساس را بشناسید و نشانه‌ای در نظر بگیرید برای این‌که شما را قادر سازد تا بتوانید از آن رها شوید. این احساس ناشی از یک ترس غیرمنطقی و در عین حال قدرتمند تنها بودن و یا درک نشدن و ترک شدن از طرف کسی است که بیشتر از همه روی او حساب می‌کنید. وقتی احساس می‌کنید که به هر ترتیب باید طرف مقابل را با خود موافق کنید، زمان آن رسیده که بحث را متوقف نمائید. بدین منظور، این مراحل را طی کنید:

فکر کنید:

آیا از بحث کردن در مورد این موضوع، نتیجه‌ای حاصل می‌شود؟ اگر پاسخ منفی است، وقت آن رسیده که صحبت را متوقف کنید، بدون توجه به این‌که چه‌قدر ناراحت هستید.

مرتباً صحبت‌های خود را تکرار نکنید:

یک بار بیان کردن نظر خود، بهتر و قدرتمندتر از بیان مکرر آن است. خود را مانند وکیلی در نظر بگیرید که خلاصه پرونده را بیان می‌کند. آن‌چه را که در ذهن دارید، بیان کرده و ساکت شوید. چراکه هر چیز اضافی که در این مورد بیان کنید، احتمال رسیدن به نتیجه مطلوب را کاهش می‌دهد.

به حرف‌هائی که برای عصبانی کردن شما بیان می‌شوند، پاسخ ندهید و به آنها توجه نکنید: اگر همسر، پدر و یا دوست شما، شما را با زخم زبان‌ها و کنایه‌هائی از قبیل این‌که تو مثل: ”مادرت هستی یا همیشه همین حرف را می‌زنی“ مورد آزار قرار می‌دهند، بدانید که قصد آنها از بیان این صحبت‌ها عصبانی کردن شماست پس آن را نادیده بگیرید.

وقتی کسی را نصیحت می‌کنید، انتظار نداشته باشید که طرف مقابل آن را گران‌بهاترین پیشنهاد و نصیحت عمرش بداند. فقط حرف خود را زده و محل را ترک کنید.

علاوه‌بر تمام این مسائل، این عقیده را بپذیرید که بهترین نتیجه در هر بحث، تمام شدن آن است. به این توقع غیرواقعی که شما قادر خواهید بود مسئله را حل کنید یا طرف مقابل را وادار کنید همانند شما فکر کند، نچسبید. آشتی، زمانی که دو نفر با هم روبه‌رو می‌شوند رخ نمی‌دهد بلکه آشتی در ذهن شما، ساعت‌ها و روزها بعد از مجادله ایجاد می‌شود.

ممکن است بتوانید موضوع را چند هفته بعد حل کنید، یعنی زمانی که احساسات شما فروکش کرده است، اما بسیاری از اختلافات ممکن است هرگز حل نشوند. این کاملاً عادی است. در بهترین روابط غیرممکن است دلخوری‌های حل نشده‌ای وجود داشته باشد. یاد گرفتن این‌که چگونه دعوا کنیم و چگونه دعوا را خاتمه دهیم از این‌که، این اختلافات به رابطه شما صدمه‌ای وارد کنند، پیشگیری می‌کند.