سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
چرا صدام به ایران حمله کرد
![چرا صدام به ایران حمله کرد](/web/imgs/16/119/6d7oc1.jpeg)
صدام هنگامیبه قدرت رسید كه اوضاع بینالمللی و منطقهای برای دستیابی به اهدافش كاملا مساعد بود; از نظر بینالمللی، غرب در پی سرنگونی ژاندارم وفادار خود، محمدرضا پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، منافع خودرا بیش از پیش درخطر میدید. كشورهای منطقه نیز با خطر صدور انقلاب اسلامیایران روبه رو بودند. از نظر داخلی، صدام با قساوت و بیرحمی، پایههای قدرت خود را تثبیت میكرد و قصد داشت با درآمد هنگفت نفت و ارتشی آماده و مجهز و همچنین، منابع نظامیو مالی روبه رشد (۲۸ میلیارد دلار ذخیره ارزی)، عقده جاهطلبی بیحد و حصر خود را هرچه بیشتر ارضا كند.
در این حال، دولتهای منطقه و آمریكا نیز بیمیل نبودند كه فردی همچون صدام، جمهوری اسلامیایران را كه با ارتشی ضعیف و از هم پاشیده، وضعیت سیاسی متشنجی داشت و درگیر اختلافات داخلی بود، تنبیه كنند. افزون بر این، انعقاد قرارداد كمپ دیوید و انزوای سیاسی مصر و سادات در جهان عرب موجب شد كه مصر و نه فقط جمال عبدالناصر نقش سنتی خود را به عنوان رهبر جهان عرب از دست بدهد و این موضوع، فرصتی طلایی برای صدام فراهم كرد تا عراق را جانشین مصر كند. از سوی دیگر، انقلاب اسلامیایران و شعارهای آنكه محتوای ضدامپریالیستی و ضد صهیونیستی شدیدی داشت رقیبی برای ایدئولوژی بعثی عراق و شعارهای آن در جهان عرب محسوب میشد. در چنین شرایطی و با در نظر گرفتن شخصیت صدام و انگیزه جاهطلبی و خود بزرگبینی وی كه در پی گسترش قدرت و حوزه نفوذ خود به خارج از عراق بود، حمله به ایران مناسبترین وسیله برای تامین هم زمان این اهداف به شمار میرفت. به نظر صدام با توجه به دركی كه از توازن قوا میان عراق و ایران داشت حمله به ایران سریع و قاطع و كوتاهمدت بود، نه جنگی طولانی و چند ساله.به عقیده وی، ارتش عراق در مدت كوتاهی میتوانست ایران را به سختی شكست داده و اهداف پیشبینی شده خود را تامین كند. بدینترتیب، صدام قصد داشت با پیروزی چشمگیر و قاطع نظامیبر ایران، اهداف دیگر خود را تامین كند.
● جبران عقده حقارت تاریخی
امضای قرارداد الجزایر با وجود مزایای فوقالعاده آن، برای صدام سخت ناراحتكننده بود. او با جاهطلبی، در مورد قدرت و پیشرفت عراق مبالغهگویی میكرد، اما با امضای این قرارداد ناچار شد، در مقابل خواست ایران كه پیوسته خواهان استقرار حاكمیت خود در ساحل شرقی شطالعرب بود، تسلیم شود و این امر برای او گران تمام شد، به ویژه اینكه هیچ یك از زمامداران گذشته عراق حاضر نشده بودند به چنین توافقی تن دهند.
صدام برای اقناع افكار عمومیعراق و جهان عرب كه امضای قرارداد الجزایر را نشانه ضعف او در برابر قدرت ایران میدانستند، در اولین فرصت مناسب، قرارداد را لغو كرد. وی در سخنرانیهای پیش از جنگ و در جریان حمله به ایران، همواره اعتراض میكرد كه جنگ را برای لغو قرارداد الجزایر و استقرار دوباره حاكمیت عراق بر اروندرود (شطالعرب) آغاز كرده است. در واقع، صدام كوشید تا خاطره این تسلیم را با پیروزی قاطع و سیع خود بر ایران جبران كند. صدام در سخنرانیهای خود (حتی پس از پایان جنگ) از هیچ فرصتی برای جلوه دادن پذیرش قرارداد الجزایر در آن مقطع تاریخی فروگذار نكرد. او علت امضای قرارداد را اتمام ذخایر مهمات عراق ذكر میكرد و معتقد بود كه این اقدام، فرصتی برای وحدت ملی و نجات ارتش و كشورش فراهم آورد، آنچنان كه گفت: این تصمیم به ملت ما فرصتی داد تا انقلاب خود را به اجرا بگذارد و به سطح بالاتر قدرت، پیشرفت و ترقی برسد، عاملی كه افتخارات و حق حاكمیت عراق را محفوظ نگه داشت...
● آرزوی احراز مقام رهبری در منطقه
كسب مقام رهبری در منطقه برای صدام و دولت حاكم بر عراق، قدرت و اقتداری در پی داشت و باعث فراملی شدن نفوذ آنها میشد. صدام هیچگاه نیت كسب نفوذ منطقهای را پنهان نمیكرد. وی در مارس ۱۹۷۹ میلادی، با تبلیغات بسیار، اجلاس وزیران خارجه عرب را درعراق برگزار كرد و در سخنان خود گفت كه دیگر جایی برای بیطرفی در منطقه باقی نمانده است. صدام خود را مسئول اجرای پان عربیسم میدانست و اندكی پس از شروع جنگ، خود را سخنگوی ملت عرب خواند و اعلام كرد كه از جمله اهدافش، برگردان مالكیت جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و كوچك به اعراب است. همچنین، صدام ابتدا به صورت نمایشی به مخالفت با سادات و پیمان كمپ دیوید پرداخت تا بتواند خود را در میان اعراب، فردی لایق جلوه دهد و سپس برای جلب نظر مساعد آمریكاییها نسبت به پذیرفتن ژاندارمیعراق در منطقه، حمله شوروی به افغانستان را محكوم كرد. روزنامه تایمز لندن در ۱۷ ژوئن ۱۹۸۰ میلادی (۲۷ خرداد۱۳۵۹) از دیدار برژینسكی با صدام حسین پرده برداشت و مجله ایت ویز در ۱۱ اكتبر ۱۹۸۰ میلادی (۱۹ مهر ۱۳۵۹) چنین نوشت:
برژینسكی پس از سفر محرمانه خود به بغداد در اوال ماه مه سال جاری (۱۹۸۰) در یك مصاحبه تلویزیونی گفت: ما تضاد قابل ملاحظهای بین ایالات متحده و عراق نمیبینیم. ما معتقدیم عراق كه تصمیم به استقلال (یعنی استقلال از شوروی) دارد، در آرزوی امنیت خلیج عربی است و تصور نمیكنیم كه روابط آمریكا و عراق سست گردد. روزنامه كریستین ساینس مونیتور چاپ آمریكا نیز درباره یكی از جلسات سری دولت عراق، كه دو ماه پس از سرنگونی حكومت شاه تشكیل شده بود نوشت:
«در آن جلسه، بعد از بحث و بررسی پیرامون نقش شاه و رابطه آن با آمریكا در دفاع از منافع غرب و ژاندارمیخلیج فارس، مطرح شد كه در حال حاضر رژیم نوپای ایران با از بین رفتن ارتش و تاسیسات اصلی آن، قادر به انجام این نقش نخواهد بود و عراق تنها كشوری است كه با استفاده از این موقعیت میتواند خلا ایجاد شده را پر نماید و این كار باید برنامهریزی، دقت، سرعت و مداومت انجام گیرد.»
صدام قصد داشت با شكست سریع ایران، از یك سو به آمریكا نشان دهد كه تنها او میتواند در منطقه، ایران را مهار كرده و امنیت مورد نظر غرب را در خلیج فارس برقرار كند و از سوی دیگر، با طرح شعارهایی نظیر «نبرد قادسیه» میخواست به كشورهای منطقه بفهماند كه آنها برای بقای خود در برابر تهدیدهای جمهوری اسلامیایران مدیون قدرت او هستند و اوست كه حرف اول را در مسائل منطقهای و به ویژه امور عرب میزند.
● رقابت عقیدتی (ایدئولوژیك)
یكی از اهداف فرعی صدام برای تجاوز به ایران اسلامی، رقابت ایدئولوژیك با انقلاب اسلامیایران بود. صدام به ایدئولوژی حزب بعث معتقد بود و قهرمان تحقق آن به شمار میرفت. این ایدئولوژی با طرح شعارهایی چون: وحدت جهان عرب، سوسیالیسم، ناسیونالیسم عربی و غیره در پی متحد ساختن اعراب و جلب توجه آنان به رهبری حزب بعث عراق بود در مقابل، انقلاب اسلامیایران و شعارهای اسلامیآن جاذبه بیشتری برای ملتهای عرب داشت و رقیبی سرسخت برای ایدئولوژی بعثی محسوب میشد لذا صدام حسین ناچار بود برای تحقق اهداف خود و تثبیت ایدئولوژی بعثی، به رویارویی با انقلاب اسلامیایران و اصول و مبانی آن بپردازد.
● تصرف مناطق نفتخیز خوزستان
نوك پیكان حملات عراق، متوجه منطقه خوزستان بود. اشغال این منطقه برای عراق چند فایده در بر داشت. اول اینكه عراق با اشغال خوزستان میتوانست مرز دریایی خود را به میزان زیادی گسترش داده و نفوذ خود را به راحتی در خلیج فارس وسعت بخشد، و دوم اینكه منطقه بسیار حاصل خیز خوزستان دارای معادن عظیم نفت و گاز بود و اشغال چنین سرزمینی، هم باعث نفوذ شدید عراق در بازار نفت میشد و هم میتوانست در سرنگونی نظام نوپای ایران نقشی حیاتی داشته باشد.
● جلوگیری از پیدایش انقلاب اسلامیدر عراق
عراق با حمله به ایران میتوانست توجه خود را از مسائل داخلی كشور به خارج معطوف كند انقلاب اسلامیبا شعار حاكمیت اسلام بر سراسر كره زمین به پیروزی رسیده بود. طبیعی بود كه نخستین مراكزی كه از نظر ایدئولوژیك مورد توجه انقلاب اسلایم قرار میگرفت كشورهای همسایه بودند در میان همسایگان ایران، كشور عراق با داشتن ۶۲ درصد شیعه، خطر را بیش از دیگر كشورها احساس میكرد. خطری كه باعث بروز تظاهرات و راهپیماییها و دیگر حركتهای اعتراضآمیز مردمیبه رهبری آیتالله صدر شده بود. سركوب این حركتها و اعدام شهید صدر و خواهرش، میتوانست موجب خصومت میان مردم و حكومت بعثی را افزایش دهد. صدام، احتمالا به این موضوع میاندیشید كه حمله به ایران و تضعیف تحقیر یا سرنگونی آن، هم منبع خطر را تضعیف یا نابود میكند و هم مردم عراق متوجه یك دشمن خارجی میشوند و برای حفظ وحدت ملی از حركتهای اعتراضآمیز نسبت به حكومت بعثی دست برمیدارند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست