یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
ادبیات مقاومت, در نگاهی به «سرخ از پرنده و پرواز»
سه هزار سال پیش وقتی هومر «ایلیاد» را میسرود از شهری به نام ایلیون یا «ژوا» سخن میگفت كه ده سال در برابر محاصره سرسختانهٔ جنگاوران «آخائی» یا یونان باستان، مقاومت كرده بود. او در سرودههای خود، از شجاعتهای بینظیر «هكتور» پسر «پریام» پادشاه تروا سخن میگفت كه با شهامت از مرزها و دیوارهای تروا پاسداری میكند. سرانجام نیز جان خود را بر سر این كار میگذارد و به دست «آخیلوس» همان آشیل مشهور شعر شاملو، كشته میشود. به پشت گردونهٔ او بسته میشود و برو یال و سر و سینهٔ او، به دور دیوارهای بلند تروا بر روی خاك كشیده میشود. زنان «تروا» مرثیه سر میدهند. بالاخره دیوارهای تروا میشكند. آخایئها با پیروزی به سرزمینهای خود برمیگردند و «ادیسه» منظومهٔ دیگر «هومر» شكل میگیرد. اولیس ـ مردی از جنگاوران حماسهٔ ایلیاد ـ بهسوی جزیره و همسر خود «پنلوپ» برمیگردد.او در این بازگشت، با «پوزئیدون» خدای آبها در میافتد، با امواج كوه پیكر، با طبیعت و غولها و حیوانات، پنجه در پنجه میافكند، و سرانجام بعد از بیست سال تلاش در هئیت مردی ژنده و ناشناس قدم در قصر خود میگذارد، بهصورتی كه فقط سگ پیر او میتواند او را بشناسد.۱
شاید هومر وقتی این دو مجموعه را میسرود، هرگز تصور نمیكرد كه بعداً نویسندگان، شاعران و سرایندگان دیگر، تكتك شخصیتهای او را از زنان و دختران و پسران دربار پریام گرفته تا سرداران آگاممنون، در حماسههای دراماتیك بزرگ دیگر تعقیب كنند و اینگونه تراژدیهای بزرگ سوفوكلس و آژاكس و تلماك و حتی انهاید كه بنیانگذاری روم جدید را میپرداخت به وجود بیاید. بهعبارت دیگر هومر هرگز فكر نمیكرد سرودههای او ادبیات بزرگ نمایش یوینان را به دنیا خواهد آورد، شیر خواهد داد، و در ادبیات جهان چون سردارانی سرافراز رها خواهد كرد. بهراستی ایلیاد و اودیسه از چه چیزی سخن میگویند كه اینگونه پویا و زایا باقی ماندهاند؟
هزار و ششصد سال بعد از ایلیاد، قرآن از قصه مردانی موسوم به اصحاف كهف سخن میگوید، مردانی كه در رویارویی با ستم دقیانوسی، به غاری پناه میبرند و بعد از سیصد و نه سال، با عبور از خوابی طولانی دوباره برمیخیزند.۲ به یقین قصه از پیامی سخن میگوید كه بعد از هزار و چهارصد سال، روانكاوی چون یونگ را وامیدارد تا از تجلیل آن سخن بگوید. چهارصد سال بعد از آن، و هزار سال پیش از این شاهنامه، به دست حكیم فردوسی چون كاخی بلند برافراخته میشود، كاخی كه به راستی از باد و باران روزها و سالها، گزند نمیبیند، كاخی كه هویت عجم را شكل میدهد و فردوسی خود را جاویدان مییابد:
نمیرم از این پس كه من زندهام
كه تخم سخن را پراكندهام
بهراستی فردوسی از چه چیز سخن میگوید؟
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده كردم بدین پارسی۳
باید گفت او تلاش كرده است تا هویت پارسی را در برابر هجوم بیگانگان ثبت كند، اما اگر نیك بنگریم و اندكی عمیقتر به موضوع نگاه بكنیم، در خواهیم یافت كه شاهنامهٔ او كوهستانی است با قلههای ناشناخته و هراسآور كه از مرزهای یك ملت نیز فراتر میرود و به انسان، و هویت انسانی آن میپردازد:
جهانا چه خواهی ز پروردگان؟
چه پروردگان، داغ دل بردگان!
در ماجرای سوگ سیاوش آنجا كه سرخه بهدست رستم كشته میشود، دیگر ایرانی بودن در برابر تورانی بودن برای فردوسی مطرح نیست، بلكه انسان است، در برابر جهان! و خروش پر از قهر و مهر سراینده بزرگ است بر سر جهان، به خاطر بازیهایی كه بر سر انسان میآورد، انسانی كه چون بردهای داغ بر دل در برابر جهان میستیزد، اینجاست كه فردوسی تبدیل میشود به سرایشگر ستیزهای انسان با خویشتن و جهان، ستیزی بیامان برای بقای انسان. میخواهم بگویم شاهنامه فردوسی نمونهٔ والایی است از ادبیات مقاومت؛ نمونهای والا و متفاوت، او از عجم در برابر تازیان سحن به میان میآورد، ایران را از هجومی كه فرهنگ زبان و هویت او را نشانه رفته است آگاه میكند، بیآنكه متن باشكوه و كوهستانوار خود را به جنگهای ایرانی و تازی اختصاص دهد، بیآنكه همهاش از رستم فرخزاد و سعد ابیوقاص حرف بزند، و اینگونه تبدیل میشود به ادبیات پایداری یك قوم، در برابر نیروهایی كه هویت و ملیت او را زیر سؤال بردهاند و ازاین هم فراتر میرود و تبدیل میشود به ادبیات ستیز انسان با خویشتن و جهان، با نیروهایی كه از خویشتن خویش و درون انسان و نیروهایی كه از بیرون و محیط پیرامونی او در برابر انسانیت انسان قد میافرازند. همچنان كه قصهٔ اصحاف كهف قرآن میتواند قصه مقاومت انسان باشد. قصه مقاومت و پایداری هفت جوان در برابر دقیانوس حاكم بر جان و مال و عرض و ناموس و همچنین پایداری آنان در برابر هوسهای شیطانی كه میخواهد سلامت و انسانیت فطری آنان را بیمراند و فطرت توحیدی آنان را بهدست وسوسهٔ شیطانی شرك، تكه پاره كند. و ثمره این پایداری قصه آنان را به قصه زایش، تولد دوباره، جاودانگی و حیات در برابر مرگ، تكه پاره شدن و نابود شدن تبدیل میكند.
آنگونه كه یونگ مینویسد:
«.... غار محل ولادت مجدد است، یعنی آن گودال مخفی كه انسان در آن محبوس میشود تا پرورده و تجدید شود. قرآن راجع به آن میفرماید: «و خورشید را ببینی كه چون برآید از غارشان به طرف راست مایل شود و چون فرو رود. به جانب چپشان بگردد، و ایشان (هفت خفته) در (میان) غارند.»
میان مركزی است كه گوهر در آن میآرمد، مكانی است كه پرورده شدن یا مناسك قربانی و یا دگرگونی در آن رخ میدهد، ... غار همان محل مركزی یا مكان دگرگونی است، جایی كه هفت تن در آن به خواب رفتند، بیاندیشهٔ آنكه تداوم حیات را در حد جاودانگی تجربه خواهند كرد. وقتی بیدار شدند كه ۳۰۹ سال خفته بودند، این حكایت بدین معناست: كسی كه به چنین غاری، یعنی غاری كه همه در خود دارند، و یا به تاریكیای كه در پشت خودآگاهی نهفته است، گام نهد، بدواً خود را جزئی از فرایند ناخودآگاه دگرگونی مییابد، و از طریق نفوذ در ضمیر ناخودآگاه با محتویات ضمیرناخودآگاه خویش ایجاد ارتباط میكند، حاصل آن شاید تغییر شدید شخصیت به معنای مثبت یا منفی باشد.» و انسان به این تولد دوباره نمیرسد مگر از طریق جهاد، جهاد با نفس كه همانا پیامبر آن را جهاد اكبر نامید و مقاومت در برابر نیروهای حقیر كننده و نابودكنندهٔ نفس، كه جهاد اصغر، پایداری در برابر نیروهای شمشیر بهدست دقیانوسی، پرتو كوچكی از آن پایداری بزرگ در برابر خویشتن است. و اینگونه قصه اصحاف كهف میتواند نمونهٔ والا و بهراستی متفاوت از ادبیات پایداری باشد. پس ادبیات پایداری در واقع مقاومت انسان را در برابر نیروهایی كه حیات، شرافت، ناموس، شخصیت و هویت او را نشانه گرفتهاند، به تصویر میكشد. ادبیاتی كه انسان انگیزه میدهد، تا از خود و كیان و حیات خود در برابر نیروهای مهاجم و نابودكننده دفاع كند، ادبیاتی كه تلاش انسان و یك قوم و ملت را در رسیدن به حیاتی شایسته و پاسداری از حق زیستن و حق حیات خود، در برابر نیروهای تحدید و تخدیركننده و ویرانساز بیرونی و درونی (چه نیروهای شیطانی درونی باشد و چه نیروهای طبیعت و یا دشمنان یك ملت) به تصویر میكشد و با توجه به این رمز بزرگ، یعنی تلاش برای حیات و گریز از مرگ و نابودی است كه سرودههای هومر، چشمه جوشانی میشود و برای تمام ادبیات دراماتیك یونان باستان، و درست از همین منظر و زاویه «پیرمرد و دریا» همینگوی نیز به نوعی ادبیات پایداری است، پایداری انسان در برابر نیروهای طبیعت، طبیعت بیرحمی كه بقای انسان را تهدید میكند:
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم مجلس شورای اسلامی مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور وزارت کشور رئیس جمهور رئیسی رهبر انقلاب
زلزله ایران تهران هواشناسی سیل فضای مجازی شهرداری تهران سازمان هواشناسی پلیس بارش باران قتل آموزش و پرورش
خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار گاز بانک مرکزی بازار خودرو نمایشگاه نفت مالیات نفت
نمایشگاه کتاب رضا عطاران تلویزیون کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سینما دفاع مقدس سریال مهران مدیری تئاتر
فناوری اینترنت
رژیم صهیونیستی فلسطین غزه اسرائیل جنگ غزه آمریکا روسیه حماس سازمان ملل رفح اوکراین افغانستان
پرسپولیس فوتبال لیگ برتر استقلال هوادار لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران رئال مادرید سپاهان باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا بازی
شفق قطبی ایلان ماسک طوفان خورشیدی هوش مصنوعی اپل ناسا فیبرنوری گوگل ماهواره
مغز استرس فشار خون بارداری زایمان آسم سرماخوردگی