شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

پیش از آنکه زلزله ای جدید ما را شوکه کند


پیش از آنکه زلزله ای جدید ما را شوکه کند

دست های آمریكا كه توسط منافع اسرائیل به حركت درمی آیند پس از آشكار شدن نتایج انتخابات پارلمانی در اوایل سال گذشته تلا ش زیادی كرد كه وضع غزه را منفجر كند

اگر بخواهیم از زلزله‌ای كه غزه شاهد آن بود به سلا‌مت خارج شویم، شایسته است كه انفعال را به كناری نهیم واز توهمات و اسطوره‌هایی كه پیرامون آنچه رخ داده ساخته شده رهایی یابیم، چرا كه خطا در تشخیص باعث به وجود آمدن خطا در درمان می‌شود، چنین خطایی باعث وقوع زلزله‌ای دیگر خواهد شد كه هرگز به ذهن كسی خطور نمی‌كند. از عجایب روزگار و سخرگی سرنوشت این است كه این زلزله همه نزدیكان به آن را شگفت‌زده كرد، در عین حال كسانی كه دور از آن بودند چندان عجیب‌اش نپنداشتند.

ژنرال كیت دایتون مسئول ارتباطات نظامی‌كه در تل‌آویو مقیم است ماه گذشته مداركی را در مقابل كمیته خاورمیانه‌ای كنگره آمریكا قرائت كرد.

وی ازانفجار نزدیك اوضاع در غزه و نقش دولت آمریكا در تقویت و مسلح كردن نیروهای امنیتی در رویارویی با نیروی اجرایی كه حماس آن را برای ثبات اوضاع در نوار غزه تاسیس كرده بود، سخن راند.چیزی كه ژنرال دایتون اظهار كرد اختلا‌ف زیادی با مضمون گزارش سری «الوارودی سوتو» معاون و فرستاده دبیركل سازمان ملل متحد به خاورمیانه به وی ارائه كرد، ندارد.

محتوای گزارش به طور مخفی در اختیار روزنامه انگلیسی «گاردین» قرار گرفت كه بخش‌هایی از آن در شماره ۲۰/۶ به چاپ رسید، همین كار را نیز روزنامه هاآرتص اسرائیل در شماره ۱۹/۶ خود انجام داد. سوتو در این گزارش، به صراحت گفته بود كه دولت آمریكا از همان ابتدا، با همدستی برخی عناصر تشكیلا‌ت خودگردان برای سرنگونی دولت فلسطینی كه پس از انتخابات پارلمانی تشكیل شد به هر قیمتی، حتی به قیمت جنگ خونین داخلی برنامه‌ریزی كرد. فرستاده سازمان ملل می‌افزاید تشكیل دولت وحدت ملی پس از انتخابات ممكن بود اگر ایالا‌ت متحده آمریكا كمیته چهارجانبه را تحریك نكرد كه شرایط غیرممكن را برای به رسمیت شناساندن آن وضع كنند و این جدای از آن است كه آمریكا با تشكیل این گونه دولتی مخالف است.

سوتو همچنین به این امر اشاره می‌كند در نشست كمیته چهارجانبه كه یك هفته پیش از نشست مكه، زمانی كه درگیری‌ها میان جنبش‌های فتح و حماس شدت گرفته بود، نماینده آمریكا در كمیته چهارجانبه دو بار چنین گفت: من این خشونت را دوست دارم چرا كه نشان می‌دهد برخی فلسطینی‌ها هستند كه در مقابل دولت حماس مقاومت می‌كنند.

من نمی‌خواهم به نمایش مدارك بی‌طرف و اسنادی كه بر عناصر اصلی كه بر پشت پرده آنچه در غزه رخ داده، سایه افكنده است، گریز بزنم. اما قصد دارم یك بار دیگر به دو حقیقتی كه گفتمان سیاسی و رسانه‌ایمان آنها را نادیده گرفت بیاگاهانم

▪ نخست: دست‌های آمریكا كه توسط منافع اسرائیل به حركت درمی‌آیند پس از آشكار شدن نتایج انتخابات پارلمانی در اوایل سال گذشته تلا‌ش زیادی كرد كه وضع غزه را منفجر كند

▪ حقیقت دوم: دولت‌هایی كه در پی انتخابات تشكیل شد مصلحتشان در آرام كردن اوضاع نوار غزه بود كه حداقل بتوانند ماموریتشان را با موفقیت به پایان برسانند به همین علت همیشه به دنبال خنثی كردن تلا‌ش‌هایی بودند كه قصد داشتند اوضاع را در غزه منفجر كنند و این تلا‌ش‌ها در ادامه گسترش ناامنی و بی‌ثباتی نمود پیدا كرد.

آمیخته شدن قرائت و فهم آنچه كه پیش از حوادث غزه رخ داد و با همان شیوه و تحت عناوین گوناگونی پس از این حوادث ادامه یافت. حكایت «امارت اسلا‌می‌در غزه» از جمله این عناوین بود. بررسی و قرائت موضوعی و عمیق آنچه كه در نوار غزه رخ داد اشاره به این دارد كه برعكس تمام اسطوره‌هایی كه اكنون رسانه‌ها تبلیغ می‌كنند این وضعیت را برخی نیروهای امنیتی به وجود آوردند و پشت پرده آن گرایش‌ها یا رهبران سیاسی نبوده‌اند. كارشناسی ۱۵ ماهه، دولت را قانع كرد تا زمانی كه سازمان امنیتی خارج از سیطره‌اش باشد و باعث به وجود آوردن ناآرامی‌و آشفتگی شود دولت نمی‌تواند عملا‌ موفقیتی را به دست آورد. در حالی كه استعفای سه وزیر كشور به همین علت، نتوانست هیچگونه پیشرفت مثبتی كه در خدمت همكاری میان آن سازمان امنیتی و دولت باشد به وجود بیاورد بنابراین نخست وزیر دولت یعنی اسماعیل هنیه طرحی هشت ماده‌ای برای تجدید ساختار تشكیلا‌ت امنیتی و تحت سیطره قرار گرفتن آن توسط دولت قانونی ارائه كرد. هنگامی‌كه نشست‌ها برای بررسی طرح ادامه یافت یك درگیری میان دو گروه در رفح رخ داد. این درگیری میان نیروهای اجرایی كه حماس آن را تشكیل داد و عناصر امنیتی پیشگیر به وقوع پیوست.

درگیری باعث كشته شدن یكی از افراد نیروی اجرایی و دو نفر از نیروهای امنیتی پیشگیر شد. گمان می‌رفت كه این حادثه همانند حوادث مشابه آن كه طی آن روزها رخ می‌داد، باشد كه می‌توان به هر شكل ممكن از آن عبور كرد اما این بار مسئله متفاوت بود. به دنبال این درگیری نیروهای امنیت پیشگیر در خیابان‌ها مستقر شدند، موانع زیادی ایجاد كردند و افراد مسلح آن بر بام منازل مسكونی قرار گرفتند. دو تن از حماس اعدام شدند و چندین نفر ربوده شدند. این تحرك تردید‌های زیادی برای دولت به وجود آورد كه هیچ راهی جز این ندید كه تصمیم بگیرد برای پایان دادن به آشفتگی و ناآرامی‌در غزه بر مراكز تشكیلا‌ت امنیتی سیطره پیدا كند.امر غیرقابل انتظار آن بود كه این تشكیلا‌ت به سرعت غیرقابل تصوری از هم پاشید، برخی از رهبرانش تسلیم و برخی از طریق مرزها فرار كردند و نوار غزه را ترك گفتند. بعضی از آنها نیز به منزل رئیس هیئت امنیتی مصری برای حفظ جان پناه بردند.

برخی تفصیل‌های جنجال‌برانگیزی در این مورد وجود دارد كه در اینجا مجال پرداختن به آن نیست، اما آنچه از آن وقایع می‌توان نتیجه گرفت آن است كه تحرك دولت علیه ابومازن، یا تشكیلا‌ت خودگردان و یا حتی علیه خود جنبش فتح نبود. این اقدام علیه مراكز تشكیلا‌ت امنیتی و به منظور تحت سیطره دولت بردن آنها بودپس از آنكه تمام تلا‌ش‌ها طی ۱۵ ماه برای رسیدن به تفاهمی پیرامون موضوع ناكام ماند.

شگفت آنكه تدابیری كه اتخاذ شد به شیوه‌های كاملا‌ متفاوتی قرائت شد و بلا‌فاصله سیاسی جلوه داده شد گویی كه تشكیلا‌ت امنیتی خود حاكمیت و یا خود دولت است. بسیاری از وقوع كودتا در نوار غزه سخن گفتند، برخی دیگر فراتر رفتند تا جایی كه ادعا كردند آنچه در نوار غزه رخ داد راه را برای ایجاد «امارت اسلا‌می» مهیا كرد كه برخی نام «حماستان» بر آن گذاردند. یكی از تحریك‌كنندگان نیز از خطری كه امنیت مصر را پس از ایجاد امارت اسلا‌می‌در مرزهایش تهدید می‌كند داد سخن داد، یكی نیز آن را بمب ساعتی توصیف كرد. در كنار این همه اسطوره‌های خیالی، خنده‌دار این است كه مصری‌ها را از یك بمب توهمی در غزه بترسانند و این كشور را تحریك كنند كه مصر چنین وضعیتی را نمی‌تواند تحمل كند در حالی كه این كشور ۲۰۰ بمب هسته‌ای واقعی را كه اسرائیل اقدام به انبار كردن آن در مرزهایش كرده تحمل كرده است. این افراد كه چنین سخنانی بر زبان می‌رانند مسئله بمب‌های هسته‌ای اسرائیل را باعث نگرانی یا تهدیدی برای امنیت مصر نمی‌دانند!

در نمایش و فهم درست آنچه رخ داد باید میان عناصر جوهری و تلا‌ش‌های گسترده تفاوت قائل شویم، پس از بررسی مناقشا‌ت و بگومگوها كه پیرامون موضوع شده، مشاهده كردم تفاصیل فرعی بر مسائل جوهری و كلی سایه افكنده است. من نقش آمریكا و اسرائیل به عنوان مغز متفكر و به وجود آوردنده این بحران را از قضایای جوهری می‌دانم همچنان كه موضع تشكیلا‌ت امنیتی را كه تصمیم گرفته است فتحاوی و گروهی باشد پیش از آنكه فلسطینی باشد، این تشكیلا‌ت تبدیل به ابزاری برای برانگیختن آشوب و ساقط كردن دولت شد. این موضوع مسئله جوهری دیگری است كه نیازمند تحقیق و نوشتن است. این امر بر هدف دولت از تحرك‌اش سرایت می‌كند كه آیا این تحرك همچنان كه گفتم امنیتی بود یا سیاسی؟و آیا اقدام دولت اقدامی‌دولتی برای تحت سیطره بردن تشكیلا‌ت امنیتی تحت حاكمیت دولت قانونی بود یا كودتایی از جانب دولت قانونی؟ حتی خود مسئله قانونی بودن نیازمند نوشتن از دو زاویه است، یكی آنكه آیا چتر قانونی بودن فقط ریاست منتخب را پوشش می‌دهد یا اینكه به دولت منتخب از جانب ملت فلسطین نیز گسترش می‌یابد؟ زاویه دوم در میزان قانونی بودن مصوبه‌هایی كه ابومازن رئیس تشكیلا‌ت خودگردان است از جمله آنكه مصوبه‌هایش در تعطیلی سه ماده از قانون اساسی فلسطین است. این امور بسیار مهم آنچنان كه باید، مورد توجه و تامل عمیق قرار نگرفته است در حالی كه بسیاری به مسائل فرعی‌تر از این كلیات پرداخته‌اند.

مسائلی كه مربوط به مولفه‌های برانگیختن و ارتكاب خطا از دو طرف بود، به ویژه پس از آنكه مشاهده كردیم هر طرفی برای پیروزی در جنگ رسانه‌ای پس از پایان كشمكش نظامی‌در غزه حداقل حتی تاكنون تلا‌ش كرد تصویر دیگری را تخریب كند. جنگ رسانه‌ای اكنون تبدیل به میدان كشمكش دیگری برای فتح و حماس شده است.بنابراین سخن از ارتكاب جرایم علیه دو طرف و محكومیت تلا‌ش‌های انفعالی به میان رفت و برخی اظهارات بیان شده نیز به ویژه از جانب بعضی افراد حماس، احمقانه توصیف شد.تا جایی این كشمكش رسانه‌ای پیش رفت كه بیانیه شورای مركزی سازمان آزادیبخش و برخی بوق‌های رسانه‌ای از حوادث قتل، پایین آوردن پرچم فلسطین از بالا‌ی برخی ساختمان‌ها، حمله به مقر ابومازن، حمله به خانه ابوعمار (یاسر عرفات) و غارت برخی دارایی‌ها و اقدامات دیگری كه در فضای درگیری و ناآرامی‌چندان عجیب نیست سخن گفتند. در این صورت كننده چنین كارهایی را مشخص كردن یا محاكمه‌اش بسیار مشكل است. اكنون هر طرفی، طرف دیگر را متهم می‌كند.

بعضی از رهبران فتح از كودتا در غزه و توطئه برای ترور ابومازن سخن می‌رانند و برخی از رهبران حماس نیز از كودتا در رام‌الله و مدارك پیدا شده كه نقش خطرناك و تخریبی تشكیلا‌ت امنیتی را فاش می‌كند، سخن می‌گویند. هیچ راهی برای پایان دادن به این اتهام زدن‌‌ها وجود ندارد مگر آنكه این مسئله به طور كامل به كمیته حقیقت‌یاب واگذار شود كه شورای وزرای امور خارجه عرب در نشست اضطراری اتحادیه عرب تصمیم به تشكیل آن گرفت. من هیچ دلیل قانع‌كننده‌ای از جانب برخی رهبران تشكیلا‌ت خودگردان در مورد نپذیرفتن این كمیته نمی‌بینم.جالب توجه آنكه روزنامه‌های اسرائیلی كه در مورد این موضوع دیدگاه‌های زیادی دارند، بحث‌ها و بررسی‌های گسترده‌ای پیرامون آن به راه‌انداخته‌اند كه ما هنوز هم این گستردگی را در فضاهای رسانه‌ای و مطبوعاتی‌مان نمی‌بینیم. بیشتر رسانه‌ها و مطبوعات ما دارای یك دیدگاه هستند كه به سوی و برای كوبیدن حماس و دوركردنش از صحنه سیاسی فلسطین تمایل دارد.

همچنین رسانه‌های ما در تلا‌ش هستند كه حماس را در غزه و كرانه باختری مستاصل كنند، دیدگاهی كه تندروهای فتح بانی آن هستند و اسرائیلی‌ها; آن را تشویق و آمریكایی‌ها به شدت برای آن كف می‌زنند. من نمی‌دانم آیا چنین چیزی را می‌توان در واقعیت پیاده كرد یا نه و پیاده كردن آن به چه قیمتی تمام می‌شود و یا چه نتایجی در بر خواهد داشت؟در مورد نكته آخر باید بگویم كه تحلیل «دا ی‌رو بنشتاین» نویسنده بخش امور عربی در روزنامه هاآرتص مرا به خود آورد زمانی كه گفت هر كسی امروز گفت‌وگو با حماس را نپذیرد فردا خود را رودرروی القاعده خواهد یافت. این ملا‌حظه بسیار مهم است كه در واقعیت نیز شواهد خود را دارد چرا كه القاعده طی سال جاری شروع به نفوذ در نوار غزه و كرانه باختری كرده است و این گروه به صحنه نخواهد آمد مگر آنكه وجود نیروهای حماس در فلسطین كمرنگ و كاهش یابد.

كه این گرانقدرترین هدیه‌ای است كه به القاعده تقدیم می‌شود. القاعده‌ای كه نشانه‌های آن در عراق، لبنان، مغرب، الجزایر، اردن و یمن نمایان شده است، پس آیا ما آماده پذیرش چنین احتمالی هستیم؟

اما سخن آخرم در این سئوال نمود پیدا می‌كند. چرا ذكری از توافق مكه به میان نیامده است؟ و چرا این توافقنامه به اجرا درنیامد و در مورد آنچه رخ داد داوری آن پذیرفته نشد؟ شاید راه‌حل خروج و نجات از آثار زلزله كنون اجرای توافق مكه بود، باید بگویم زلزله دیگری در راه است.

روزنامه الا‌هرام مصر