یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نقشه راه اقتدار ملی


نقشه راه اقتدار ملی

در گذشته اقتدار ملی تابعی از قوه قهریه کشورها بود اما امروز با گسترده شدن ارتباطات بشری, پیشرفتهای تکنولوژیک و همگرایی های اقتصادی و سیاسی اقتدار ملی به مجموعه عوامل مادی و معنوی گفته می شود که به ترجیهات طرف مقابل شکل می دهد

در گذشته اقتدار ملی تابعی از قوه قهریه کشورها بود اما امروز با گسترده شدن ارتباطات بشری، پیشرفتهای تکنولوژیک و همگر ایی های اقتصادی و سیاسی؛ اقتدار ملی به مجموعه عوامل مادی و معنوی گفته می شود که به ترجیهات طرف مقابل شکل می دهد. امروزه با توسعه حوزه های نفوذ قدر نرم “soft power” در روابط بین الملل و ترکیب پیچیده آن با عناصر سخت از قبیل توان نظامی و اقتصادی، فضاهای جدیدی در برابر تئوری پردازان قدرت باز شده تا با بازتعریف منافع ملی و عناصر بومی شکل دهنده به اقتدارملی، این مفهوم را از زنگار یکجانبه قوای قهریه برهانند و رنگی انسانی تر و به مراتب هوشمندانه تر بدان بزنند. برخی از اندیشمندان افزایش توان و قدرت اجزای تشکیل دهنده دولت را عامل اصلی اقتدار ملی می دانند و برخی ارتباط مستقیمی بین اقتدار ملی و منافع ملی برقرار می کنند.

“مورگنتا” خط کش منافع ملی را اقتدار یک کشور و کلیه عوامل تاثیرگذار بر ارتقای قدرت مادی و معنوی یک جامعه می داند. در این میان رویکردهای انسانی اغلب پشتیبان قدرت نرم هستند و فرایندهای مشروعیت یاب این نوع از اقتدار را موفق تر می دانند. چند روز پیش رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان وزارت امور خارجه و سفرای ایران در خارج از کشور طی بیانات مهمی فرمودند: “وجود چالش برای نظام اسلامی و ملت ایران که خواهان استقلال رای و حرکت براساس اصول است، طبیعی و نشان دهنده پیشروی نظام اسلامی است.” ایشان ضمن تبیین جایگاه کنونی نظام اسلامی و حرکت رو به پیشرفت آن ، به بایدها و نبایدها و همچنین الزامات حرکت هوشمندانه، شجاعانه و متعهدانه دستگاه سیاست خارجی اشاره و تاکید کردند: “وحدت ملی، پایبندی به اصول و پیشرفت در علم و فناوری سه عنصر اصلی تاثیرگذار براقتدار ملی است.” جمهوری اسلامی ایران از بدو انقلاب اسلامی طرفدار رویکردهای انسانی در فرایندهای قدرت سازی بوده و در سه دهه گذشته نشان داده است که هیچ وقت تهدیدی برای منطقه و جهان نبوده است.

مقام معظم رهبری به عنوان سکاندار سیاست خارجی و داخلی کشور، نقشه راه اقتدار ملی را تاکید بر ظرفیتهای بومی و اسلامی جامعه ایران از قبیل اتحاد ملی، اصولگرایی و پیشرفت کشور عنوان نمودند. از این منظر اقتدار ایران علاوه بر ظرفیتهای تعریف شده در حوزه سخت افزاری، در پیوند مستقیم با مجموعه سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و علمی کشور است که با مدیریت صحیح این سرمایه ها می توان روز به روز بر اقتدار ملی افزود. امروز بسیاری از تحلیلگران از جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک “ابرقدرت منطقه ای” یاد می کنند که توانسته بدون توسل به قوای سخت، دشمن اصلی خود یعنی آمریکا را پای میز مذاکره -بخوانید محاکمه- بکشاند و حوزه نفوذ خود را از دروازه های چین تا سواحل مدیترانه بگستراند. این موضوع حاکی از آن است که دولت نهم طی سه سال گذشته در مدیریت عوامل تاثیرگذار بر اقتدار ملی موفق بوده و ضمن ممانعت از تسری آن به حوزه قهریه منافع ملی را به نحو مطلوبی تامین نموده است. افزایش اقتدار یعنی تامین منافع ملی و کاهش آن برابر با از دست دادن همه یا بخشی از منافع ملی است. این اتفاق نامیمون در دوران تسلط دوم خردادی ها بر کشور در شرف وقوع بود که با هوشمندی رهبر معظم انقلاب و بصیرت انتخاباتی مردم به یک باره ورق برگشت و این خطر رفع شد. در این دوره کوتاه برخی سعی کردند منافع ملی کشور را پیش پای منافع برخی قدرتهای غربی ذبح کنند و نه تنها بر اقتدار ملی کشور نیفزودند بلکه باعث شدند شائبه هایی از کاهش اقتدار و نفوذ ایران در منطقه و جهان مطرح شود.

اما امروز دیپلماسی مقاومت در خارج از کشور و اتحاد ملی در داخل تابلو راهنمای دولت و ملت ایران است و همه چیز حکایت از رشد روز افزون اقتدار ایران در منطقه و جهان دارد.حضرت آیت الله خامنه ای گسترش تفکر اسلامی در دنیا و غلبه تفکر مقاومت در مقابل نظام سلطه، در لبنان و فلسطین را نمونه های بارزی از پیشرفت نظام اسلامی در افکار عمومی و افزایش عظمت و اقتدار ملت ایران برشمردند و خاطرنشان کردند: “امروز در باره ایران، تعابیری همچون قدرت منطقه ای و یا ابرقدرت منطقه ای به کار می رود که همه این موارد نشان می دهد نظام اسلامی به برکت پایبندی به اصول، حرکت رو به جلو داشته است.”