دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا

علی جمع اضداد بود


علی جمع اضداد بود

در تعریف «شخصیت» یک اصل مورد اتفاق همه اندیشمندان است که شخصیت هر فرد در نتیجه ظهور و بروز صفت خاص مشخص می گردد بنابراین «شخصیت» قبل از این که یک امر توصیفی باشد یک موضوع عملی است, یعنی آنچه که از انسان سر می زند و در گفتار و رفتار و کردار او بروز و ظهور می یابد ما را به رتبه و منزلت شخصیتی او دور یا نزدیک می کند

در تعریف «شخصیت» یک اصل مورد اتفاق همه‌اندیشمندان است که شخصیت هر فرد در نتیجه ظهور و بروز صفت خاص مشخص می‌گردد. بنابراین «شخصیت» قبل از این که یک امر توصیفی باشد یک موضوع عملی است، یعنی آنچه که از انسان سر می‌زند و در گفتار و رفتار و کردار او بروز و ظهور می‌یابد ما را به رتبه و منزلت شخصیتی او دور یا نزدیک می‌کند.

برای پی بردن یا معرفی کامل شخصیت، باید صفات و خصوصیات روحی و اخلاقی او را بررسی نمود، چرا که نفسیات مانند خود نفس بسیار پیچیده و شناخت او دشوار است و ابعاد مجهولی دارد که جز با آثار و عملکرد فرد نمی توان به کنه وجودش پی برد.

مثلا شخصیت فردی که شمّ سیاسی دارد و با رفتار سیاسی خود عملکردی از بایدها و نبایدها بر جا گذاشت انسانی سیاسی شناخته می شود یا عالم و دانشمندی که آثار مکتوب یا گفتار عالمانه و سخنان محققانه بر پایه علم و خرد از خود به جا گذاشته است عنوان عالم به او اطلاق می گردد و اگر کسی با رفتار خود، روی گشاده، رعایت حدود و ثغور اجتماعی و دینی و ... مهربان و صمیمی باشد و در گفتار متانت و ادب را رعایت کند به دلیل این که این رفتار از خلقیات و ملکات نفسانی انسان سرچشمه می گیرد ما در خارج او را انسانی اخلاقی و مؤدی به آداب اسلامی می شناسیم، زیرا فضایل و رذایل اخلاقی توصیفاتی است که جز با عملکرد خارجی مصداق نمی یابند، لذا علم اخلاق مخاطبی جز نفس ندارد و اخلاق چیزی جز عمل نیست و الا فقط توصیف است و هیچ کاربردی ندارد، ذکر این نکته لازم است که روان شناسان و علمای اخلاق می گویند نفسانیات و صفات جسمانی در همدیگر تاثیر و تأثر دارند و نیز انسان از طریق حالات درونی خود می تواند به کیفیات نفسانی دیگران نیز نزدیک شود مثل آلام روحی و لذائذ جسمانی، هنگامی که آدمی از فوت نزدیکان خود متاثر می شود یا از درد عضوی ناله می کند تأثر و درد دیگران نیز برای او قابل درک و فهم می باشد.

کیفیات نفسانی هر فرد منحصر به خود اوست و در وجود او یک سلسله واحدی را باعث می شود که اصطلاحا به آن وحدت (در روان شناسی) می گویند و این وجود واحد در طول زمان محفوظ و هویت شخصی او را نشان می دهد.

به بیان دیگر وجه تمایز «بزرگ» و بزرگواری که دو مقوله مهم است، به کیفیات و خصوصیات روحی و رفتاری و عملکردی انسان برمی گردد.

ای چه بسا فردی خیلی بزرگ است، ولی هرگز نمی توان به او صفت بزرگواری را متصف کرد؛ زیرا نوع عملکرد او در مواجهه با دیگران یا خصوصیت های عملکردی اش او را از این صفت (بزرگواری) دور می سازد، اگرچه به ظاهر به دلیل موقعیت اجتماعی ـ سیاسی یا... بزرگ است.

در بررسی ویژگی های اولیای الهی، مهم ترین خصیصه همین بزرگواری است که البته جمع بین این دو، امر دشواری است و نیازمند به خودسازی و اتصال به کمالات معنوی است و در نگاه اول غیرممکن و لذا جمع متضاد تلقی می شود، در عین فقر ـ بخشش در حد اعلی، در اوج قدرت ـ عفو و گذشت و مصاحبت با فقرا و بیچارگان و تهی دستان، نسبت به دشمنان نیز رعایت انصاف و حسن برخورد دارند و حتی شیوه های مبارزه را هرگز ناجوانمردانه انتخاب نمی کنند، دشمن در حال فرار را تعقیب نمی کنند، قبل از جنگ به آنها کمک می کنند، حین مبارزه از انسان سازی غافل نیستند، با نصیحت و موعظه آنها را از راه باطلی که برگزیدند، هشدار می دهند.

با این تعریف وقتی شخصیت، صفات و ملکات نفسانی امیرالمومنین(ع) را بررسی کنیم، دچار نوعی حیرت می شویم، زیرا تضادها و عملکردی خارق العاده را شاهدیم و برخی از ابعاد وجودی و سعه نفسانی آن بزرگوار در این تعاریف نمی گنجد و چیزی جز معجزه نمی توان گفت.

ویژگی های وجودی او در نوع انسان ها (به صورت جامع) یافت نمی شود، کارهای او همانند دیگران نبود تا مردم او را از مقایسه با نفس خود بشناسند؛ بلکه او مظهرالعجائب است و اعمال و رفتار و گفتار او بشریت را در گذشته و حال و آینده مبهوت خود ساخته است.

عملکرد انسان ها نشان می دهد کسی که زورمند است و توانایی جسمی دارد، تسلیم دیگری نمی شود و در برابر اجحاف دیگران صبر و تحمل نمی کند، زیرا صبر در برابر عجز است نه در برابر توانایی، اما او که علی عالی است در کمال قدرت و توانمندی نهایت صبر و حلم را از خود به جا گذاشته است و در تاریخ نمونه های فراوانی از آن یاد می شود یا کسی که ادیب و خوش قریحه باشد، فاقد صفت رزمجویی و رزمندگی در صحنه کارزار نظامی است؛ زیرا نمی تواند رزمنده ای شجاع و پرشهامت باشد، ولی علی(ع) در عین دارا بودن ویژگی یک خطیب و ادیب و شاعر و عارف کامل، دل و زهره دشمنان و شجاعان عرب در میدان های جنگ را ذوب کرده است.

اسدالله اذا صال و صاح

ابوالایتام اذا جادو بر

وقتی حمله می کرد و صیحه می زد شیر خدا بود و هنگام جود و احسان پدر یتیمان و ابوترابش می خواندند. با مراجعه و مطالعه در منابع اصیل تاریخ اسلام بوضوح درمی یابیم که حتی دشمنان درجه یک آن امام همام در مواضع متعدد در مورد عظمت شخصیت، کمال و فضائل آن حضرت سخن ها گفته اند.

روزی یکی از مخلصان معاویه وارد شد، معاویه از او پرسید از کجا می آیی؟ او برای چاپلوسی و خودشیرینی و تملق گفت از نزد بخیل ترین مردم علی بن ابیطالب، معاویه بانگ زد و گفت وای بر تو، چگونه علی را بخیل ترین مردم می نامی در حالی که اگر یک خانه پر از طلا و یک خانه پر از نقره داشت طلاها را بیشتر از نقره ها به بینوایان می داد و به طلا و نقره می گفت بروید غیر علی را فریب دهید، معروف است این بیت از سروده های معاویه است:

خیرالوری من بعد احمد حیدر

والناس ارض و الوحی سماء

بهترین مردم بعد از پیامبر حیدر است. زیرا تمام مردم به منزله زمین هستند و علی به مثابه آسمان

و هوالذی شهید العدو بفضله

والفضل ما شهدت به الاعداء

صفی الدین حلی از دانشمندان و ادیبان قرن هشتم هجری درباره چندبعدی بودن شخصیت آن حضرت می گوید:

جمعت فی صفاتک الاضداد

ولهذا عزت لک الانداد

زاهد حاکم حکیم شجاع

فاتک ناسک فقیر جواد

خلق یخجل النسیم من اللطف

وبأس یذوب منه الجماد

شیم ما جمعن فی بشرقط

ولا حاز مثلهن العباد

یعنی ای علی صفات متضادی در وجود تو گرد آمده است و این امر باعث شده که نظیر تو کمیاب باشد تو زاهد و فرمانروایی، تو حکیم و شجاعی، تو فرماندهی دلاور و پارسایی، تو تهیدست و در عین حال بخشنده و باسخاوت هستی.

اخلاق زیبایی داری که نسیم را از لطف خود شرمنده می کند و در عین حال شدت و صلابتی که جمادات را ذوب می نماید، صفاتی که هرگز در بشری گرد نیامده و هیچ بنده ای مانند این ویژگی ها را حائز نگردیده است.

دانشمندان ثابت کرده اند که مغز آدمی مرکز ادراکات و تعقلات می باشد و اگر به ناحیه ای آسیب برسد، در طرز تعقل و ادراک و بخصوص در قوه حافظه و بایگانی ذهن اختلال جدی پدید می آید، لذا به فراموشی منجر می شود.

وقتی فرق مبارک آن شیر خدا از سوی پلیدترین انسان با شمشیر زهرآلود شکافته شد و مغز متلاشی و مسموم گردید علی الظاهر باید به مرکز ادراکات و تعقلات آسیبی وارد شده باشد و عملکرد عادی خود را از دست بدهد ولی در وصیت نامه به امام حسن (ع) نکات علمی و اخلاقی را بیان کرده است که حاوی دقیق ترین موضوعات است.

عجیب این که ضمن موعظه و نصیحت و تذکر در نحوه مواجهه با قاتل خود گاهی به حالت اغماء و بیهوشی می افتاد و وقتی به هوش می آمد دنباله مطلب را پی می گرفت و تغییری در کلمات و الفاظ و ارتباط آن با معانی و مضامین به وجود نمی آمد.

دکتر ویل دورانت مورخ مشهور آمریکایی می گوید علی در جوانی نمونه کامل تواضع و تقوی و نشاط و اخلاص در راه دین بود، خوش محضر و نکوخصال و پراندیشه و درست پیمان بود. جرجی زیدان مورخ و نویسنده مسیحی می گوید:

اگر بگویم مسیح از علی بالاتر است عقلم اجازه نمی دهد و اگر بگویم علی از مسیح بالاتر است دینم اجازه نمی دهد.

و خلاصه به قول گرسی نرسیسان، دانشمند و محقق انگلیسی: اگر علی این گوینده باعظمت، امروز در کوفه برمنبر قرار می گرفت شما مسلمانان می دیدید که مسجد کوفه با همه وسعت خود از اجتماع مردم مغرب زمین برای استفاده از دریای خروشان علی موج می زد.

آن شرح بی نهایت کز حسن یار گفتند

حرفی است از هزاران کاندر عبارت آمد (حافظ)

حجت الاسلام والمسلمین موسوی مقدم