جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
زندگی و زمانه «علی دشتی»
(رویكارآمدن محمدرضا پهلوی باعث تكاپوی طیف گستردهای از رجال كهنهكار سیاسی شد كه در شرایط جدید و در كنار شاه جوان میتوانستند بهراحتی نفس كشیده و بعد از سالها عسرت و حیرت عصر رضاخان برای خودشان كسی باشند. علی دشتی هم در زمره این رجال بود كه با شروع سلطنت محمدرضا پهلوی بهطور گسترده در صحنه سیاست حضور یافت و از فضای نسبتا باز دهه سی استفاده نمود. او كه با وكالت در دوره پنجم مجلس شورای ملی اولین تجربه مهم سیاسی خود را پشت سر گذاشته بود، اكنون در سال ۱۳۲۲ نیز وارد مجلس شد و بهعنوان یكی از افراد موثر جناح انگلوفیل (طرفدار سیاست انگلیس) عمل نمود و نیز حزب عدالت خویش را تا حوالی سال ۱۳۲۷ رهبری كرد.
اما دشتی امروز با دشتی سالهای قبل فرق بسیاری كرده بود. او و هوادارانش توانستند با انواع ترفندهای سیاسی، راه تثبیت قدرت را برای شاه جوان هموار كنند و بهویژه مهمترین رقیب و منتقد شاه یعنی احمد قوامالسلطنه را از نخستوزیری و نیز گردونه سیاست ساقط كنند. بدینترتیب باز هم علیدشتی در زمره توجیهگران و تثبیتگران دیكتاتوری پهلوی دوم درآمد. اما اینبار دیگر مطمئن شده بود این شاه جوان پاسخ خدمات او را مانند پدرش نخواهد داد. گویا او بوی انتقال قدرت جهانی از اروپا به امریكا را بهخوبی حس كرده بود و لازمههای ترقی را برای خود معلوم میدید. اما علیرغم همه اینها، نمیتوان تصویری یكسره تیره و تار از دشتی مجسم نمود؛ چراكه او دارای ویژگیهایی بود كه حد و حدودی از استقلال و اعتمادبهنفس را در او محفوظ نگاه میداشت. او طی چند سال كه سفیر ایران در بیروت شده بود قابلیت بسیاری از خود نشان داد و یكی از وجیهترین دیپلماتهای ایرانی بهشمار میرفت كه با اطلاعات وسیع تاریخی و تسلط بر ادبیات عرب توانسته بود بر فضای فرهنگی لبنان تاثیرگذار باشد؛ اما توصیهها و خردهگیریهای او از نخستوزیران نالایق شاه، او را از سفارت به كنار زد. البته پس از بازگشت از سفارت در لبنان، همچنان سناتور مجلس سنا بود اما در بدنه دستگاه سیاسی پهلوی رویهای گلایهآمیز داشت و بهقول خودش باب دندان شاه نبود! لذا شاه ترجیح میداد حد او را با تحقیر و گاهی توهین معین كند! و بگذارد در حالتی كژدار و مریض فعالیت خودش را ادامه دهد.
آنچه پیشرو دارید سومین قسمت از مقاله زندگی و زمانه علی دشتی است كه قسمتهای مهم دیگری از زندگی این مرد سیاست و مطبوعات را به تصویر میكشد.
●دشتی و قوامالسلطنه
در دهم مرداد سال ۱۳۲۱. ش، در پی استعفای دولت علی سهیلی، مجلس سیزدهم به احمد قوام (قوامالسلطنه) ابراز تمایل كرد و در دوازدهم مرداد محمدرضاشاه حكم نخستوزیری قوام را صادر نمود.
احمد قوام سیاستمداری توانا و دولتمردی باتجربه و زیرك بود كه در سالهای پس از كودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به عنوان مهمترین رقیب رضاخان سردارسپه شناخته میشد. مدرس كه در دوران مجلس چهارم سرسختترین حامی قوامالسلطنه بهشمار میرفت و او را تنها مانع جدی در راه تحقق نقشههای سردارسپه میشناخت، درباره قوام، و تفاوتش با مستوفیالممالك، گفته بود: «مستوفی مانند شمشیر مرصعی است كه باید در اعیاد و جشنها از او استفاده شود، ولی قوامالسلطنه شمشیر تیز و برایی است كه برای روزهای نبرد و رزم به كار میآید.» بههمیندلیل، سرانجام رضاخان و حامیان دسیسهگرش، با ایراد اتهام جعلی نقشه ترور سردارسپه به قوام، در روز سهشنبه شانزدهم مهرماه ۱۳۰۲ او را دستگیر و اندكی بعد، از ایران اخراج كردند و بهاینترتیب راه را برای استیلای نهایی دیكتاتوری نظامی هموار ساختند.
قوامالسلطنه از تبار دیوانسالاران سنتی ایرانی، حامل میراث دولتمردی و حكومتگری ایشان و آخرین بازمانده این سنت ــ با تمامی محاسن و معایب آن ــ بود. قوام بهرغماینكه مایل بود در صفآرایی دنیای پس از ظهور اتحاد شوروی، ایران در جبهه بلوك غرب (ایالات متحده امریكا و بریتانیا) قرار گیرد، اما رویه وابستگی و سرسپردگی كامل دولتمردان پهلوی را نیز برنمیتافت و از این نظر با بسیاری از رجال سیاسی زمانه خود تفاوت داشت. محمدرضاشاه جوان، به تأسی از پدر، از بدو سلطنت تمایل باطنی قوی به رجال نوكرمنش و مطیع داشت و پذیرش دولتمردی نسبتا مستقل چون قوام برای او دشوار بود. دقیقا به خاطر این خصلت شاه بود كه چندسالبعد، آن لمبتون، دیپلمات مطلع و صاحبنظر انگلیسی، او را «آدم بیهودهای» توصیف كرد كه «نه خود قادر به حكومتكردن است و نه میگذارد دیگران حكومت كنند.»
قوام شخصیتی نیرومند و نافذ داشت و با تحكم، ولی ادب، با محمدرضا پهلوی سخن میگفت و این امر شاه جوان خودخواه را آزار میداد و او را به دسیسه علیه قوام ترغیب میكرد. رجالی كه در بركشیدن حكومت پهلوی و تداوم آن سهمی داشتند نیز قوام را خوب میشناختند و میدانستند كه چنانچه اقتدارش دوام و قوام یابد، طومار سلطنت پهلوی را برخواهد چید و لذا از صعود او به قدرت ناراضی بودند. اما بااینهمه، صعود قوام در آن زمان، بهرغم اكراه شاه و هوادارانش، گریزناپذیر بود.
«بهرغم طفره و تاخیرهای متداول بین نمایندگان، نخستوزیری قوام مدتها پیش از اعلام تایید رسمی مجلس تقریبا اجتنابناپذیر شده بود. پس از استعفای رضاشاه، قوام فعالیتهای سیاسی خود را بیدرنگ از سر گرفت. مطرودبودن او از صحنه سیاست در دوران رضاشاه، وی را از بسیاری از رقیبانش متمایز میساخت. این وجهتمایز، معرفی نامبرده را به عنوان فردی كه همواره مدافع قدرت و اختیارات نظام پارلمانی بوده است، آسان نموده به ادعای او مبنیبراینكه وی بیش از كسانی كه در خدمت نظام پیشین بودهاند صلاحیت رهبری حكومت مشروطه را دارد مشروعیت میبخشید. قوام، با داشتن اطرافیان و پیروانی فعال و نیز آسیبپذیری كمتر در قبال تهمتها و ناسزاگوییها، در موقعیتی قرار داشت كه میتوانست پشتیبانی شمار كافی از نمایندگان مجلس را برای نامزدی مقام نخستوزیری به دست آورد. . . قوام در جلب حمایت دیپلماتهای شوروی، بریتانیا و امریكا مهارت درخورتوجهی نشان داده بود؛ چون بدون متابعت و همراهی بیجا و بیحد توانسته بود همه را راضی نگاه داشته، هیچ یك را از خود نرنجاند. . . در آغاز شاه و شماری از نمایندگان مجلس، از زمامداری قوام جانبداری كرده یا به آن تن در دادند چون تجربه دولت سهیلی آشكارا نیاز به شخصیت شایستهتری را نشان داده بود . . . بر این اساس آشكار بود كه دیر یا زود شاه و بسیاری از نمایندگان مجلس كه امتیازات پارلمانی زیادهازحدشان مورد تایید قوام نبود یا آنكه وی را به اندازه كافی تسلیم و فرمانبردار نمیدیدند، با او به مخالفت برخواهند خاست. بالاخره امتناع قوام از این كه سربهزیر و بدون هیاهو به حكومت بپردازد . . . میتوانست وی را در برابر حسادتهای، شدید دسیسههای پایانناپذیر و خصومت، آسیبپذیر نماید.»
بدینسان، در نیمه دوم سال ۱۳۲۱ كانونی متنفذ از مخالفان قوام شكل گرفت كه بر فضای سیاسی سالهای پسین تاثیرات عمیق بر جای نهاد و تحركات و دسیسههای آن در ساقطكردن نخستوزیرانی كه مطلوب شاه نبودند (قوام، رزمآرا، مصدق، زاهدی و امینی) و اعاده تدریجی و گامبهگام دیكتاتوری پهلوی دوم مؤثر بود. این كانون فضایی را آفرید كه سرانجام محمدرضا پهلوی را در شنل آبی پدرش، بر ساختار سیاسی ایران تحمیل كرد. ولی این «تكرار تاریخ»، اگر تعبیر ویكتور هوگو را به كار بریم، «رضاشاه صغیر» را به ارمغان آورد و اگر با كلام ماركس سخن گوییم، دیكتاتوری رضاشاهی را در هیات «كمدی مسخره» تجدید كرد.
قوام پنجاهروز پس از تصدی دولت در جلسه علنی دوم مهر ۱۳۲۱ مجلس شورا حضور یافت. در این جلسه دشتی نطق تندی علیه قوام ایراد كرد و گفت:
«مجلس شورای ملی نماینده افكار مردم است. ([نمایندگان:] صحیح است) مجلس شورای ملی هر چه میخواهد باشد، امروز وكلای ملتاند و نماینده ملتاند. سلطنت و حكومت با مجلس شورای ملی است. ([نمایندگان:] صحیح است)... یك نفر رئیسالوزرایی هیچ معنی ندارد كه بگوید یا اینطور تصویب كنید یا اگر تصویب نكنید پس میگیریم. این شكل گفتن، این شایسته مجلس شورای ملی نیست. این معنی ندارد. ([نمایندگان:] صحیح است)...
این در هیچ یك از پارلمانهای دنیا سابقه ندارد. در پارلمان جهنمدره هم سابقه ندارد. در حبشه هم سابقه ندارد. این معنی ندارد. آقا ما تازه از زیر استبداد رضاشاه بیرون رفتهایم حالا میافتیم زیر استبداد قوامالسلطنه؟ ([نمایندگان:] صحیح است).»
روزنامههای هوادار قوام این سخنان دشتی را بیپاسخ نگذاشتند. آنها از روز بعد، حمله به او را آغاز كردند و از رد اعتبارنامه دشتی در مجلس پنجم به اتهام گرفتن پول از سفارت انگلیس سخن گفتند.
«یكی از روزنامهها هم تحت عنوان بیله دیگ بیله چغندر مقالهای راجع به مجلس سیزدهم و وكلای آن دوره و طرز انتخاباتشان به دست شهربانی مختاری و دادوفریاد مردم پس از شهریور [۱۳۲۰] و تقاضای ابطال انتخابات و التماسهای فروغی به مردم ایران برای قبولاندن دوره سیزدهم انتشار داد و اظهار داشت: قوامالسلطنه میداند كه با وكلای مردم سروكار ندارد، ازاینرو به آنها اعتنایی نكرده و با آنان مانند نوكر رفتار میكند. قوامالسلطنه، رئیس دولت، میگوید: شما دیروز از ترس مختاری نفس نكشیده و هر رطب و یابسی را احسنتگویان تصویب میكردید، امروز طاووس علیین شدید؟ شما همان شغالهایی هستید كه رفتن رضاشاه رنگتان را عوض كرده والا در زیر پوست همان هستید كه بودید و همان خواهید بود.»
قوام در پنجم مهرماه ۱۳۲۱ در مجلس حضور یافت و با خونسردی به بیانات علی دشتی پاسخ داد. او تلویحا به پیشینه علی دشتی و دوستانش در حزب عدالت اشارهای كرد و گفت:
«با اندك توجهی به گذشته همه میدانند كه اگر كسانی عامل و مبلغ حكومت دیكتاتوری و مخالف حكومت مشروطه بودهاند، مسلما اینجانب و همكارانم در زمره آن اشخاص نبودهایم ([نمایندگان:] صحیح است) و همیشه اوقات به قدرت ملی ایمان داشته و در پناه حكومت مشروطه فكر و عمل خود را پرورش دادهایم ([نمایندگان:] صحیح است) و اكنون نیز دوام ملك و قوام ملت و نیروی دولت را در سایه مشروطیت و احترام به افكار عامه میدانیم. ([نمایندگان:] صحیح است) و احترام مجلس شورای ملی را بر خود واجب میشماریم.»
●حكومت پهلوی، كمبود گندم و «بلوای نان»
مخالفت دشتی و فراكسیون او با قوام طلیعه آشوبی بزرگ بود كه در روزهای هفدهم تا نوزدهم آذر ۱۳۲۱ تهران را به خون كشید؛ حادثهای كه با نام «بلوای نان» در تاریخنگاری معاصر ایران به ثبت رسید و حزب عدالت دشتی به عنوان یكی از عاملان اصلی در برانگیختن آن شناخته شد.
شورش تهران از بامداد روز هفدهم آذر با راهپیمایی سازمانیافته و منظم دانشآموزان مدارس دارالفنون و ایرانشهر به طرف میدان بهارستان آغاز شد. شعار دانشآموزان این بود: «ما نان میخواهیم» خبر اجتماع دانشآموزان در میدان و صحن بهارستان در دانشگاه و سایر مدارس انتشار یافت و دانشجویان و سایر محصلین كلاسهای درس را ترك كردند و با حضور در بهارستان مشغول مذاكره با نمایندگان مجلس شدند. سخنرانان از كمی نان و تلفشدن عدهای در اثر قحطی سخن میگفتند. بهتدریج، دستههای دیگر، از جمله اعضای حزب عدالت و اوباش سازمانیافته، به این جمع افزوده شدند. نظم و ترتیب از بین رفت و راهروها و تالار مجلس اشغال شد. گروهی با هیاهو و ناسزا، به جلسه خصوصی مجلس وارد شدند. نمایندگان تالار جلسه را ترك كرده و داخل جمعیت شدند اما عدهای از آنها مورد بیاحترامی و ضرب و شتم قرار گرفتند. تظاهرات به خشونت و آشوب كشیده شد. از ساعت دو بعدازظهر كلیه مغازههای میدان بهارستان، خیابان شاهآباد، خیابان استانبول و لالهزار و نادری غارت شد. عدهای عازم خانه قوامالسلطنه شدند تا آنجا را به آتش بكشند. شعار اوباش سازمانیافته این بود: «نان و پنیر و پونه، قوام ما گشنمونه» و «قوام فراری شده، سوار گاری شده» بلوای نان اوّلین حادثهای بود كه اوباش سازمانیافته را به یكی از عناصر موثر در حیات سیاسی ایران تبدیل كرد. نقش سیاسی این اوباش در كودتای بیستوهشتم مرداد ۱۳۳۲ به اوج خود رسید.
عبدالله شهبازی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات مجلس انتخابات انتخابات مجلس دوازدهم مجلس شورای اسلامی ایران مجلس رهبر انقلاب رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی دولت سیزدهم دولت رئیسی
سیل ترافیک شهرداری تهران هواشناسی پلیس فضای مجازی تهران قتل آموزش و پرورش بارش باران سلامت افزایش حقوق بازنشستگان
گاز قیمت خودرو خودرو هوش مصنوعی قیمت طلا مالیات پالایش و پتروشیمی نمایشگاه نفت قیمت دلار مسکن حقوق بازنشستگان بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون حضرت معصومه (س) زنان سینمای ایران سریال سینما
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه روسیه رفح اوکراین ولادیمیر پوتین طوفان الاقصی حمله به رفح مصر ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال رئال مادرید لیگ برتر سردار آزمون لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس بازی باشگاه استقلال سپاهان
فناوری مغز وزیر ارتباطات اپل فیبرنوری ایلان ماسک ناسا گوگل سامسونگ
چاقی کاهش وزن تخم مرغ فشار خون آسم هندوانه کبد چرب