یکشنبه, ۱۰ تیر, ۱۴۰۳ / 30 June, 2024
وقتی برای خودتان کار می کنید
![وقتی برای خودتان کار می کنید](/web/imgs/16/136/7q10o1.jpeg)
معمولا بنگاههای کوچک پویاترین و کارآفرینترین بنگاهها هستند. در حالی که بنگاههای بزرگ وقتی در صنعت حالت غلبه پیدا میکنند که صرفههای مقیاس وجود داشته باشد. این حالت به ویژه در مورد صنایعی چون فولاد، خودرو و صنایع نرمافزاری مصداق دارد، اما در سایر صنایع برتری از آن بنگاههای کوچک است. این بنگاهها در واکنش به محیط خود چابکتر هستند و سریعتر میتوانند خود را با تغییرات بازار وفق دهند.
اما چرا این ویژگیها منحصرا در مورد بنگاههای کوچک و نه بنگاههای بزرگ مصداق دارد؟ یک بنگاه بزرگ میتواند خود را به چند واحد کوچک تقسیم کند که هریک مسوول هزینهها و درآمدهای خود باشد و از این طریق انگیزهها را تقویت کند. بسیاری از بنگاههای بزرگ از این طریق خود را تجدید ساختار کردهاند تا از مزیتهای بنگاههای کوچک و مستقل تقلید کنند. اما چه چیز باعث میشود که با وجود تقسیم به بخشهای کوچکتر نتوانند کارآیی بنگاههای کوچک را داشته باشند؟ چگونه این کل میتواند کمتر از مجموع این اجزا باشد؟
وقتی مایکروسافت شرکت کوچکی بود، آیبیام این فرصت را داشت که سهام آن را بخرد. اگر این گونه شده بود، آیا مایکروسافت به عنوان بخشی از آیبیام به شرکت چندمیلیارد دلاری که امروز میشناسیم، تبدیل میشد؟ قطعا خیر. چرا برای بیل گیتس مهم بود که خود صاحبکار خود در شرکت مایکروسافت باشد و مدیر تحت استخدام شرکت آیبیام نباشد؟ چرا یک بنگاه نمیتواند انگیزههایی را برای کارکنان خود ایجاد کند که تقلیدی از مالکیت باشد؟
در واقع تاحدی میتواند. مدیران بخشی معمولا بر مبنای عملکرد بخش خود حقوق میگیرند. شرایط قرارداد به فعالیتهای مدیران سر و شکل میدهد. قراردادی که بخش عمدهای از درآمد خالص بخش را به مدیر میدهد، انگیزههایی قوی ایجاد میکند. چنین قراردادی میتواند بیشتر انگیزشهایی را که از مالکیت به دست میآمد، فراهم کند.
اما با این حال مدیران بخشی دارای کنترل پسماند نیستند. (یعنی در مواقع غیرمنتظره قادر به تصمیمات مستقل نیستند-م.) لذا تصمیمات آنها ممکن است از بالا لغو شوند. شرکت مادر نمیتواند از روی اعتقاد متعهد شود، به واسطه قراردادی که الزاما ناکامل است، که اگر مورد غیرمنتظرهای پیش آمد دخالت نکند. اگر بخش مربوطه به گونهای پرمنفعت تولید انجام دهد که هیچکس در زمان امضای قرارداد فکر آن را نمیکردهاست، در این صورت احتمالا شرکت مادر راهی را پیدا خواهد کرد تا بتواند سودها را درو کند. صاحب بنگاه و نه کارکنان آن صاحب ادعاهای پسماند خواهند بود. در مورد کارکنان درآمدهای اضافی دارای سقفی است، در صورتی که درباره صاحب شرکت این درآمدها نامحدود است.
مالک نبودن- یعنی فقدان حق روی درآمدهای پسماند- خفهکننده انگیزهها است؛ انگیزههایی که میتوانست موجب سرمایهگذاری خلاقانه و پذیرفتن ریسکهای بزرگ باشد. بازار، برخلاف یک بنگاه، میتواند تعهد کند که به کارآفرینان در صورت موفقیتهای انفجاری و غیرمنتظره به صورت سزاوارانه حقشان را بپردازد. موقعیت مالکیت بر سرمایهگذاری و عملکرد تاثیر میگذارد. در شرایطی که نیاز به تلاشهای استثنایی وجود دارد و نتایج به شدت به چنین تلاشهایی واکنش نشان میدهند، تصمیمگیری را نمیتوان به طور موثری تفویض کرد، مالک باید مستقیما دخیل باشد. به ویژه در مورد نوآوری، مالکیت نقش بزرگی را ایفا میکند.
آیا نوآوران باید مالک ایدههایشان باشند؟ یا این که نوآوری از طریق سازمانهای بزرگ بهتر به دست میآید؟
صرفههای مقیاس را به وضوح میتوان در مورد تحقیقات دید. آزمایشگاههای بزرگ با منابع به ظاهر بیپایان میتوانند از عهده استخدام بهترین افراد، تهیه بهترین امکانات و لشگری از دستیاران برآیند. آنها چند خط تحقیقاتی را دنبال میکنند و آنچه معمولا از یکی یاد گرفته میشود به کار سایر بخشها هم میآید. برای مثال شرکت داروسازی گلاکسو اسمیت کلاین سالانه بین ۳ تا ۷میلیارد دلار هزینه میکند و پانزدههزار دانشمند را برای کشف داروهای جدید در استخدام خود دارد؛ یا شرکت پیفایزر سالی ۵میلیارد دلار هزینه میکند و دوازدههزار محقق دارد. شاید کسی گمان کند بدین ترتیب در امر تحقیق، شرکتهای بزرگ در مقایسه با شرکتی کوچک که در یک حوزه خاص تمرکز کرده است و حوزه عمل بسیار محدودی دارد، دارای مزیت هستند. اما این که بنگاههای بزرگ در تحقیقات کارآتر هستند یا بنگاههای کوچک، بستگی دارد.
صنعت زیست فناوری (بیوتکنولوژی) منافعی را هم برای شرکتهای بزرگ و هم برای شرکتهای کوچک نشان میدهد. داروهای جدید از سه مرحله عبور میکنند: دو مرحله تحقیقات و یک مرحله توسعه. اولین مرحله دانش کاربردی است: تحقیق در مورد این که آیا بخشی از دانش علمی محض میتواند به داروی کاربردی منجر شود. مرحله دوم تست بالینی روی حیوانات و سپس انسانها است تا ثابت شود که دارو موثر و بدون عوارض جانبی است تا دولت گواهی تایید آن را صادر کند. مرحله سوم توسعه دارو به سمت تولید کارخانهای است که با فعالیتهای بازاریابی متمرکز بر پزشکان دنبال میشود و سپس تولید انبوه صورت میگیرد. مرحله نهایی معمولا توسط یکی از شرکتهای دارویی باسابقه انجام میشود. شرکتهای بزرگ مزیتهای آشکاری در توسعه محصول دارند. اندازه کارخانههای تولیدی آنها و شبکه بازاریابی آنها بدین معنی است که آنها میتوانند رقبای کوچک را از دور خارج کنند. قسمت جالبتر موضوع دو مرحله ابتدایی آن است یعنی مراحل تحقیق محور آن.
الگوی رایج، به ویژه وقتی دارو واقعا جدید باشد نه این که مشتقات داروهای قبلی باشد، این است که تحقیقات توسط یک بنگاه نوپا انجام شود. دانشمند کارآفرینی که احساس میکند پتانسیل ایده جدیدی را دارد، شرکتی را تاسیس میکند و چند سرمایهگذار خطر پذیر (ونچر کاپیتال) را متقاعد میکند که روی کار سرمایهگذاری کنند و چند سالی را روی تحقیقات شدید علمی صرف میکند. پس از این که مرحله تحقیقات تکمیل شد، در زمانی قبل یا حین یا دقیقا بعد از انجام آزمایشهای بالینی یکی از شرکتهای بزرگ داروسازی سهام این شرکت را میخرد.
چگونه است که شرکتهای نوپا مبتکرتر از شرکتهای دارویی باسابقه هستند؟ اگر یک شرکت مهم دارویی بهترین و درخشانترین زیست شیمیدانها را استخدام کند و آنها را غرق در منابع کند، چطور؟ در این صورت آیا نوآوری بیشتری ایجاد نمیشد نسبت به حالتی که همان دانشمندان به صورت جداگانه در شرکتهای کوچک و کمقدرت کار کنند؟ نه لزوما، تفاوت ناشی از مالکیت است.
جان مک میلان
ترجمه و تنظیم: مهدی نصرتی
انتخابات انتخابات ریاست جمهوری سعید جلیلی مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ انتخابات 1403 ریاست جمهوری ستاد انتخابات کشور قالیباف
هواشناسی تهران قتل آموزش و پرورش فضای مجازی طلاق پلیس بارش باران سازمان هواشناسی سیل سلامت قوه قضاییه
بانک مرکزی همستر کامبت بازنشستگان قیمت طلا قیمت دلار حقوق بازنشستگان قیمت خودرو خودرو بازار خودرو دولت سیزدهم دلار قیمت سکه
تلویزیون کتاب سینما رسانه ملی سینمای ایران موسیقی سید ابراهیم رئیسی رامبد جوان تئاتر فیلم سریال هنرمندان
رژیم صهیونیستی غزه روسیه جو بایدن فلسطین جنگ غزه دونالد ترامپ ترامپ ترکیه چین انتخابات آمریکا اتحادیه اروپا
پرسپولیس فوتبال یورو 2024 استقلال باشگاه پرسپولیس علیرضا بیرانوند بازی لیگ برتر آلمان تیم ملی فوتبال ایران جام ملت های اروپا باشگاه استقلال
اینترنت عیسی زارع پور نمایشگاه الکامپ هوش مصنوعی وزیر ارتباطات فناوری فیبر نوری گوگل فیبرنوری مایکروسافت ایرانسل سامسونگ
پوست حافظه زیبایی سکته مغزی سرطان ویتامین فشار خون