شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

تحزب بستر تمرین دموكراسی


تحزب بستر تمرین دموكراسی

پیدایش اندیشه تحزب غالبا ریشه در تحولا ت دنیای جدید داشته و از فرآورده های تمدن جدید پس از رنسانس و فروپاشی تمدن قرون وسطی است

پیدایش اندیشه تحزب غالبا ریشه در تحولا‌ت دنیای جدید داشته‌و از فرآورده‌های تمدن جدید پس از رنسانس و فروپاشی تمدن قرون وسطی است، بنابراین تردید نمی‌توان كرد كه حزب و نهادهای سیاسی مولود جوامع گذشته و به اصطلا‌ح سنتی و قبیله‌ای نیست و اصولا‌ چنین مفهومی در ادبیات سیاسی آن دوران، مطرح نبوده است و این پدیده هم در جوامع غربی عصر قرون وسطی، و هم در دنیای اسلا‌م چنین سابقه‌ای نداشته است به نحوی كه مردم در مقاطع یاد شده، بیشتر فرمانبردار و مامور به انجام تكالیفی بوده‌اند كه حاكمان و شاهان برای آنان تعیین می‌كرده‌اند و شاه از جانب خدا بر مردم حكومت می‌كرده و فرامین او در ردیف فرمان خداوند تلقی می‌شده است.

متاسفانه این پدیده براساس یك تلقی از دین كه وجه حداقلی هم داشته، در ساحت شاه، سلطان و اولی‌الا‌مر توجیه و تئوریزه می‌شده است و هنوز هم این اندیشه در ساحت‌های گذشته خود، در خیلی از كشورهای اسلا‌می و... استمرار دارد. بنابراین اندیشه تحزب در عرصه عمل، هیچگونه جایگاهی نداشته است مگر اینكه احزاب، دولت‌ساخته و از جنس قدرت حاكم باشند، بنابراین رشد و تكوین اندیشه تحزب و نهادهای سیاسی، محصول تمدن جدید است كه كم‌كم مردم در عرصه‌های تصمیم‌گیری و سهیم شدن در قدرت نقش‌شان بروز و ظهور می‌یابد و رای و نظر مردم در عرصه‌های تعیین سرنوشت جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌كند و مردم به جای انجام تكلیف صرف و اطاعت مطلق از سلا‌طین كه غالبا مشروعیت خود را از قدرت زور و شمشیر و عنصر <تغلب> به دست می‌آورند، با رای و نظر خود حاكمی را در مسیر خواست‌ها و مطالبات خوش برمی‌گزینند. به طوری كه این حاكم است كه مجری خواسته‌ها و مطالبات مردمی است كه مشروعیت و مقبولیت خود را، از آنان كسب كرده است.

از طرف دیگر امروزه رقابت‌های خونین و خشن گذشته جهت دستیابی به قدرت، جای خود را به رقابت‌های نرم‌افزارانه، دموكراتیك و آزاد و پیچیده داده است و چالش‌ها و تعارضات مبتنی بر گفتمان‌های سخت، به سوی گفتمان‌های نرم سوق پیدا نموده، رقابت‌ها به درون احزاب و عرصه رقابت‌های سیاسی و انتخاباتی نهادمند راه یافته است. از همه مهم‌تر اینكه خاستگاه اصلی مشروعیت و مقبولیت حاكمان هم، نه ناشی از قدرت زور و شمشیر و غلبه، بلكه ناشی از مشاركت آگاهانه، آزادانه و از درون صندوق‌های رای رقم می‌خورد. به دیگر سخن اینكه احزاب و جریانات سیاسی در دنیای جدید، ابزارهایی هستند كه با قصد و هدف آشكار و معین، برای به دست گرفتن قدرت، از طریق سازوكارهای قانونی و قوه قانونگذاری تلا‌ش می‌كنند تا بر مردم حكومت كنند. لذا غالبا احزاب به انجمن‌های خصوصی‌ای اطلا‌ق می‌شود كه برای كنترل و در اختیار گرفتن دستگاه حكومتی، وارد صحنه رقابت می‌شوند.

از منظر صاحبنظرانی چون برگ <‌> Berg حزب به هیاتی از اشخاص گفته می‌شود كه براساس اصل خاصی كه همگی بر سر آن توافق دارند دست به دست یكدیگر داده، تا با كوشش مشترك منافع ملی را پیش برند و یا به قول سی.‌ا.مریام و هـ..ف گاسنل <حزب را می‌توان نوعی گروه اجتماعی دانست كه بیشتر بر كنترل اجتماعی به وجهی كه از سوی حكومت اعمال می‌شود اهتمام دارد و می‌‌توان آن را نهادی مكمل حكومت، كمك‌كننده به رای‌دهندگان در امر گزینش مقامات حكومتی و تعیین سیاست‌های عمومی و یا انتقاد از دستگاه حكومتی دانست.> از نگاه ماكس و‌بر <حزب سیاسی انجمن داوطلبانه‌ای است كه برای تبلیغات و مردم‌انگیزی سیاسی كه درصدد به چنگ آوردن قدرت به‌منظور فراهم آوردن فرصت‌هایی برای طرفداران فعال خود است تعریف شده است>‌ بدون شك ظهور، تداوم و قوام احزاب، ربط وثیقی با ظهور و قوام دموكراسی و مردم‌سالا‌ری داشته و تمرین دموكراسی هم جز در بستر رقابت‌های حزبی و نهادهای مدنی نمی‌تواند معنا پیدا كند و به میزانی كه مردم به صورت سازمان‌یافته سهیم در قدرت باشند حكومت هم به دموكراسی حقیقی نزدیك‌تر خواهد بود و هرچه سهم مردم در قدرت كمتر باشد طبیعی است كه از دموكراسی و مردم‌سالا‌ری دورتر خواهد بود. در جوامع سنتی غالبا ساخت قدرت مبتنی بر سلسله‌مراتب ایلی، قومی، قبیله‌ای و ارباب و رعیتی و به صورت متمركز بوده است. در صورتی كه در جوامع جدید كه مردم علا‌وه بر تكلیف، صاحب حق در تعیین سرنوشت خود و كشورشان گردیده‌اند دستیابی به قدرت و سهیم شدن در آن، از مسیر رقابت‌های حزبی و كسب پشتوانه رای مردم محقق می‌شود و اندیشه تحزب نه‌تنها ضدارزش تلقی نمی‌گردد بلكه جزو ارزش‌ها و هنجارهای مقبول و پذیرفته‌شده جامعه به حساب می‌آید و نقد قدرت و حكومت هم یك رفتار دموكراتیك عادی و در زمره حقوق مسلم احزاب، نهادها و آحاد مختلف مردم است و نقد قدرت، اعتراض، راهپیمایی، تحصن علیه دولت و سیاست‌های آن مجاز بود و تشویش اذهان عمومی، تهدید امنیت ملی و تضعیف و یا ضدیت با نظام تلقی نمی‌گردد. در نظام جمهوری اسلا‌می ایران تحزب و... طبق قانون اساسی به رسمیت شناخته شده ولی به دلیل عدم پیش‌‌بینی ساختار انتخابات حزبی در قوانین موضوعه و بهنجار نبودن فعالیت‌های حزبی در حوزه‌‌های عرفی و بعضا شرعی، به نظر می‌رسد احزاب در جمهوری اسلا‌می ایران هنوز در ابتدای راه هستند. اظهارات بعضی از مقامات عالی‌رتبه كشور مبنی بر اینكه تحزب سم مهلكی است، نشانگر ناهموار بودن مسیر فعالیت‌های حزبی است و به نظر می‌رسد تمرین دموكراسی و آزادی جز در بستر احزاب قدرتمند میسور نیست.

محمدعلی مشفق



همچنین مشاهده کنید