یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مافیا چشم هاش رو باز کنه
میگویند یکی از پرتعدادترین جملاتی که در روزهای تعطیلات نوروز رد و بدل میشود، جمله «حوصلهام سر رفته» است...
از آن جملههای اعصابخرابکن که هیچکس نمیتواند پاسخی درخور به آن بدهد و معمولا به صورت تکرارشونده بین جمعهای مختلف، با سن و سالهای متفاوت به زبان میآید و بیپاسخ میماند. چهرههای آدمها درهم میرود و گاهی به دلیل همین بیکاریهای پیدرپی است که تعطیلات را زهر میکند. راهکار ما بازیهای جمعی است؛ بازیهایی که شادمانی میسازند، شما را از حالت حوصلهسررفتگی خارج میکنند و حتی امید به زندگی به شما میدهند.
● پلیاستیشن لطفا!
روانشناسان درباره بازیهای رایانهای جملات غمانگیزی به زبان میآورند. میگویند اگر نوجوانانتان به این بازیها اعتیاد پیدا کردهاند، تلاش کنید آنها را با دنیای واقعی آشتی دهید و زندگی طبیعی را به آنها بازگردانید، اما از ما میشنوید، وقتی این بازیها به حالت جمعی درمیآیند تفریح خوبی میسازند. میتوانید دست به کار شوید. برای آغاز بازی کافی است از یک نفر به حالت دونفره دربیایید. وسایل لازم هم یک دستگاه پلیاستیشن است و دو دسته برای بازی. آن وقت مسابقات هیجانانگیزی راه میاندازید. میروید تا نزدیکترین مغازه فروش محصولات صوتی و تصویری و بازی فیفا ۲۰۱۳ را خریداری میکنید. آن زمان در پاسخ به جمله حوصلهام سررفته، میتوانید بگویید: « یه دست فیفا بزنیم؟» اگر طرف مقابلتان یکی از طرفداران پروپاقرص بازیهای رایانهای باشد، چشمهایش برق میزند و همراهیتان میکند اما اگر از دسته متنفران باشد، پیشنها ما این است که او را بنشانید و روند بازی را یادش بدهید. سعی کنید دکمههای بازی را به او آموزش بدهید. سوژه خندهای که در اختیارتان میگذارد، بساط خاطرهسازی فراهم میآورد. غیر از فیفا، نیدفوراسپید هم همین اوضاع را دارد. ویژگی اصلیاش این است که سن و سال نمیشناسد و از ۷ ساله تا ۷۰ ساله میتوانند با آن سرگرم شوند. شاید به این دلیل که فعالیت بدنی نمیخواهد و خب چه کسی از بازی نشستنی بدش میآید؟
● نقشآفرینی با خنده
«درباره الی» را دیدهاید؟ آن سکانسی که دورهم نشستهاند و بساط چیپس و پفک راه انداختهاند و نقش بازی میکنند؟ بازی پانتومیم در آن فیلمسینمایی، یکی از مهمترین سکانسهای فیلم را تشکیل میدهد اما تنها یکی از روشهای آن بازی را نشان میدهد. در آن سکانس، هر نفر خودش کلمه یا عبارتی را انتخاب میکند و خودش آن نقش را بازی میکند و گروه باقیمانده سعی میکنند حدس بزنند او چه چیزی در ذهن دارد، اما در روشهای دیگر این بازی، حاضران به ۲ گروه تقسیم میشوند؛ ۲ گروهی که هرچقدر پرتعدادتر باشند، بازیشان هیجان بیشتری پیدا میکند. یک گروه کلمه یا عبارتی انتخاب میکنند، به صورتی که گروه مقابل آن را نفهمند، به یکی از آنها انتخابشان را میگویند و فرد انتخابشده باید تا جان در بدن دارد در ۳ دقیقهای که فرصت دارد به گروه خودش توضیح دهد چه جملهای را بازی میکند. با توجه به اینکه حاضران چقدر با همدیگر رودربایستی داشته باشند، مدل عبارتهایی که انتخاب میشود، درجهبندی سنی پیدا میکند و در نهایت تصویر اداهایی که درمیآورند، در ذهنها ماندگار میشود. برای مثال اگر به یکی از دوستان نزدیکتان بگویید در تعطیلات در حال بازی پانتومیم بودهاید و برای اینکه به گروهتان توضیح دهید جمله انتخابشده «با ما باش، ایمن باش» بوده، چه حرکتهایی انجام داده و از بیلبورد میدان ولیعصر تا بازی کردن نقش اوباما پیش رفتهاید، قطعا از خنده تاب نمیآورید، اما در این بازی، حدسهای بیراهی که زده میشود، فرصت خنده را برای گروه مقابل فراهم میکند. گاهی حرفهایهای این بازی از صبح تا شب در حال پیدا کردن جملههای ویژه برای بازیهای پیشرو هستند.
● مافیا
دیگر نمیتوان گفت این بازی به تازگی به زندگی ما وارد شده است. بیش از ۷ سال است در گروههای مختلف مافیا بازی کرده و خیلی هم خندیدهایم و حتی اخیرا مدلهای تازهای پیدا کرده که این بازی روانشناسانه را سخت و نفسگیر میکند. به جز قواعد بازی، مهم است که بتوانید پس از پایان هر بازی آن را فراموش کنید و به زندگی عادی بازگردید. شاید به این دلیل که راست و دروغهایی که در بازی به زبان میآید، تصویری کاملا متفاوت از شما به دیگران میدهد. اگر در گروه شهروندان قرار گیرید، احتمال پیش آمدن مشکل کم است اما اگر در گروه مافیا قرار گیرید و مجبور شوید خودتان را به جای یک آدم بیگناه جا بزنید، آن وقت باید پس از بازی از دوستان یا اهالی خانواده عذرخواهی کنید. به هر حال داستان این بازی از این قرار است که افراد به ۲ گروه اصلی مافیا و شهروند عادی تقسیم میشوند و خدا یا همان ناظر آگاه کارتها را بین آنها تقسیم میکند و با توجه به کارتهایشان شروع به بازی میکنند. مافیا مجبور است خودش را شهروند عادی جا بزند و میان شهروندان تفرقه ایجاد کند تا پیروز این میدان باشد. در اولین شب، شبی که ناظر آگاه آن را اعلام میکند، اهالی مافیا یکدیگر را میشناسند سپس بازی به صورت رسمی آغاز میشود. اهالی مافیا سعی میکنند با همدستی از میان شهروندان عادی طعمهای انتخاب و با رایگیری او را از میدان بیرون کنند. شهروندان هم بدون اینکه یکدیگر را بشناسند از همدیگر دفاع و سعی میکنند دست مافیا را رو کنند. آنها باید حرکات ریز افراد را درنظر بگیرند و دوگانه شدن حرفهایشان را به رویشان بیاورند و با مدلهای مختلف استدلال دیگر شهروندان را قانع کنند تا مافیای واقعی شناسانده شود. در این میان یک کارت پلیس و یک کارت دکتر هم توزیع میشود. پلیس میتواند هر شب از خدا هویت واقعی یکی از مافیا را بپرسد و دکتر میتواند هر شب حدس بزند مافیا چه کسی را کشته است. برای شروع بازی به ۸ نفر نیاز است و تعداد مافیا باید دوسوم تعداد شهروندان باشد. البته به تازگی ورژنهای سختتر این بازی هم دیده شده و اسنایپر و رویینتن و .. هم پیدا کرده است، اما از ما میشنوید، پیش از بازی تکلیف ۲ ماجرا را روشن کنید؛ اول آیا شهروند عادی پس از کشته شدن میتواند وصیت کند و دوم آیا فردی که کشته میشود، میتواند هویت واقعی خودش را اعلام کند یا نه. این ۲ نکته در واقع با میزان سختی و آسانی بازی در ارتباطاند.
● انتقام با توپ
یک توپ پیدا و آن را دو لایه کنید، بلد هستید دیگر؟ سپس به صورت سنتی به بازی وسطی بپردازید. روش بازی هم در خون همه ما ریشه دارد و به تعداد موهای سرمان وسطی بازی کردهایم. برای شروع بازی ۳ نفر کفایت میکند اما هرچقدر تعداد نفرات بالاتر برود، هیجان بازی بیشتر میشود. وسط استپ استپ گفتنهای بازی، آنقدر خنده به زندگیتان میآورد که حوصلهام سررفت و چی کار کنیم از خاطرتان میرود. فقط دقت کنید گروههایی در خانوادهها وجود دارند که وسطیباز حرفهای هستند. آنها میدانند چطور توپ را جابجا کنند یا چطور جاخالی بدهند که وقفههای طولانی در بازی بیفتد و بتوانند نفس بگیرند. معمولا حرفهایها، همانهایی هستند که در یک جمع بیحوصله، پیشنهاد بازی وسطی میدهند. از آنجایی که وسایل لازم برای آغاز بازی کم است و به وسیله خاصی نیاز ندارد، احتمال آغاز بازی بسیار زیاد است. از ما میشنوید، نرمشهای اولیه انجام دهید تا برای آغاز بازی آماده باشید. احتمال کبودیها را هم درنظر بگیرید.
● اسم فامیل
بعضی بازیها به هیچ عنوان قدیمی نمیشوند. انگار در تمام سنین و برای تمام سلیقهها ساخته شدهاند و به دلیل بار نوستالژیکشان میتوانند ساعتهای خوبی برای افراد بسازند. پس اگر تعدادتان از ۲ نفر بیشتر شد، قلم و کاغذ بردارید و عنوانهایی که باید با یک حرف آغاز شوند را بنویسید. اسم حیوان، ماشین، گل و رنگ را هم اضافه کنید تا بازی به اندازه کافی سخت شود. سپس به یاد روزهای کودکی، همهاش استپ، استپ بگویید و شادمانی نوشتن انارپلاستیکی در قسمت اشیاء را از خودتان دریغ نکنید. امتیازهای بازی هم ۱۰ و ۲۰ و ۵ است. ۲۰ برای تنها کسی که یک عنوان را نوشته است، ۱۰ در شرایطی که دیگران هم نوشتهاند، اما گزینه تکراری وجود ندارد و ۵ برای زمانی که ۲ یا چند نفر یک اسم را در گزینه مورد نظر نوشتهاند. فراموش نکنید «آ» با «الف» در این بازی متفاوت است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس انتخابات مجلس انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس دوازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی ستاد انتخابات کشور دولت رهبر انقلاب دولت سیزدهم
هواشناسی تهران آتش سوزی زلزله شهرداری تهران سیل فضای مجازی سازمان هواشناسی پلیس بارش باران قتل سلامت
خودرو قیمت خودرو قیمت دلار گاز حقوق بازنشستگان قیمت طلا بازار خودرو ایران خودرو بانک مرکزی پالایش و پتروشیمی نمایشگاه نفت مالیات
نمایشگاه کتاب کیانوش عیاری رضا عطاران تلویزیون کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران دفاع مقدس نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سینما سریال مهران مدیری
فناوری قطب شمال
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا روسیه حماس سازمان ملل رفح اوکراین افغانستان
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر هوادار لیگ برتر فوتبال ایران لیگ برتر ایران رئال مادرید سپاهان باشگاه پرسپولیس بازی لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی ناسا ایلان ماسک تبلیغات اپل روزنامه گوگل سامسونگ
آلزایمر استرس کاهش وزن دیابت سیگار فشار خون بارداری توت فرنگی افسردگی شیر