شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تعاملات راهبردی ـ امنیتی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ناتو ـ اسرائیل


تعاملات راهبردی ـ امنیتی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ناتو ـ اسرائیل

افزایش تعاملات امنیتی ناتو با اسرائیل که به ویژه پس از اجلاس سران ناتو در استانبول ۲۰۰۴ مورد تأکید خاص مقامات سیاسی ـ امنیتی دو طرف قرار گرفت موجب افزایش سطح تأثیرگذاری ناتو در منطقه خاورمیانه شده است

افزایش تعاملات امنیتی ناتو با اسرائیل که به‌ویژه پس از اجلاس سران ناتو در استانبول (۲۰۰۴) مورد تأکید خاص مقامات سیاسی ـ امنیتی دو طرف قرار گرفت موجب افزایش سطح تأثیرگذاری ناتو در منطقه خاورمیانه شده است.

۱) افزایش تعاملات مدیترانه‌ای ـ خاورمیانه‌ای ناتو با اسرائیل، سطح تأثیرگذاری این سازمان را در ایجاد ثبات استراتژیکی مطلوب خود ارتقا می‌دهد.

۲) نقطه عطف تعاملات امنیتی ناتو ـ اسرائیل را می‌توان در موافقتنامه امنیتی میان یاپ دوهوپ شفر دبیرکل هلندی ناتو و مقامات سیاسی اسرائیل در ۲۵ فوریه ۲۰۰۵ تلقی نمود که این روند تاکنون تداوم یافته است.

۳) وارد شدن ناتو به فرایند صلح خاورمیانه در کنار سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، ایالات متحده امریکا و روسیه می‌تواند توازن قدرت میان اسرائیل و کشورهای منطقه خاورمیانه عربی را برهم زند.

۴) همکاری‌های امنیتی ناتو با اسرائیل به دلیل ماهیت واگرایانه اسرائیل با جمهوری اسلامی ایران می‌تواند تبعات سیاسی ـ امنیتی منفی فراوانی به همراه آورد.

۵) اگر ناتو مرزهای جنوبی نفوذ استراتژیکی خود را تا اسرائیل امتداد دهد، می‌توان نوع جدیدی از نقشه ژئوپلیتیکی در خاورمیانه را انتظار داشت که احتمالاً همسو با طرح خاورمیانه جدید امریکا و در تقابل با منافع راهبردی ـ امنیتی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.

۶) هرگونه مداخله ناتو در فرایند صلح خاورمیانه می‌تواند به‌منزله تکمیل پروژه نفوذ امنیتی ناتو در افغانستان و عراق باشد.

۷) موضوع عضویت اسرائیل در ناتو می‌تواند در راستای ثبات هژمونیکی سیاست‌گذاران امریکا تلقی گردد.

۸) عضویت احتمالی اسرائیل در ناتو و توسل احتمالی آن به ماده ۵ پیمان آتلانتیک شمالی می‌تواند امنیت منطقه خاورمیانه و نظام بین‌الملل را مورد مخاطره جدی قرار دهد.

● پیشینه تعاملات راهبردی ـ امنیتی ناتو ـ اسرائیل

اصولاً سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نقش ویژه‌ای برای خود در گسترش به شرق به‌ویژه حوزه دریای مدیترانه و خاورمیانه تعریف نموده است.

این مقوله به‌ویژه پس از ۱۱ سپتامبر و با افزایش تبلیغات ائتلاف غرب علیه گروه‌های بنیادگرای اسلامی و معادل دانستن آنان به‌مثابه تروریسم بین‌المللی و تهدیدات نامتقارن نمود بیشتری داشته است.

به همین منظور، ناتو در چهارچوب همکاری‌های مدیترانه‌ای با اسرائیل سازوکارهای امنیتی ـ سیاسی جدیدی تدوین نمود. اقدام ویژه راهبردی ناتو در این زمینه در سال ۲۰۰۱ با امضای پیمان رفع موانع امنیتی آغاز گردید که با انعقاد این قرارداد، اسرائیل اجازه یافت در برنامه‌های دفاعی ناتو مشارکت نماید. دستاورد خاص اسرائیل از حضور در این پیمان نیز خروج نسبی از بحران مشروعیت و کسب وجهه بین‌المللی ـ حداقل در میان کشورهای غربی ـ بود.

طرح گسترش ناتو به‌ویژه با طرح ناموفق خاورمیانه بزرگ امریکایی، اهمیت بیشتری یافت؛ به‌گونه‌ای که امریکا طی نشست امنیتی سران ناتو در استانبول (۲۰۰۴) تلاش ویژه‌ای نمود تا اعضای ناتو را در سیاست‌گذاری‌های خاورمیانه کاملاً مشارکت دهد.

در همین راستا، می‌توان جلسه مشترک اعضای ناتو در ژوئن سال ۲۰۰۴ با هفت کشور مصر، اردن، موریتانی، مراکش، تونس، الجزایر و اسرائیل در قالب طرح مشارکت در عملیات نظامی برای صلح را گام اساسی ناتو جهت مداخلات فزاینده در فضای امنیتی خاورمیانه تلقی نمود.

از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران سیاسی خاورمیانه، برگزاری این اجلاس و اعلام طرح مشارکت ناتو در خاورمیانه (۲۰۰۴) به مفهوم آمادگی ناتو پس از این مقطع زمانی برای انجام عملیات نظامی در منطقه در راستای منافع اسرائیل و در تقابل با منافع راهبردی کشورهای واگرا با یکجانبه‌گرایی ائتلاف غرب در منطقه، به‌ویژه ج.ا.ایران و سوریه است.

این مسئله از آنجا دغدغه‌های امنیتی بیشتری را برای تحلیلگران سیاسی ایجاد می‌کند که ناتو در تعاملات امنیتی خود در خاورمیانه تلاش می‌کند از امکانات و حمایت‌های سیاسی یک متحد منطقه‌ای استراتژیکی بهره گیرد و در این راستا اسرائیل گزینه مطلوب ناتوست.

درواقع به‌زعم ائتلاف غرب و ناتو، اسرائیل تنها کشوری در منطقه خاورمیانه است که دارای نظام سیاسی دموکراتیک همسو با هنجارهای غربی است و در این زمینه می‌تواند نقطه اتکای امنیتی ـ راهبردی برای ائتلاف غرب محسوب گردد.

اگر به تعبیر بسیاری از نظریه‌پردازان ژئوپلیتیکی کنونی بتوان خاورمیانه را مرکز نگرانی‌های راهبردی ـ امنیتی ناتو تلقی کرد، اسرائیل در مرکز خاورمیانه قرار می‌گیرد و به لحاظ ژئواستراتژیکی نقطه ثقل اساسی برای سیاست‌گذاری‌های امنیتی ناتو در منطقه قلمداد می‌گردد.

به‌زعم سیاست‌گذاران راهبردی ـ امنیتی ناتو، اسرائیل تنها موجودیتی در فضای سیاسی خاورمیانه است که در وضعیت کنونی پیشروتر از مصر و اردن در مدار همگرایی با غرب قرار دارد و این به‌واسطه هویت خاص سیاسی ـ امنیتی آن است که با دیگر کشورهای منطقه تفاوت ساختاری دارد.

به هر ترتیب افزایش تعاملات امنیتی ناتو با اسرائیل که به‌ویژه پس از اجلاس سران ناتو در استانبول (۲۰۰۴) مورد تأکید خاص مقامات سیاسی ـ امنیتی دو طرف قرار گرفت موجب افزایش سطح تأثیرگذاری ناتو در منطقه خاورمیانه شده است.

نویسنده: آرمین امینی