سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا

در لزوم خصوصی سازی توزیع آب


در لزوم خصوصی سازی توزیع آب

این یک واقعیت غم انگیز است که صدها میلیون نفر در کشورهای فقیر به آب کافی دسترسی ندارند پدیده رایج در این کشورها آن است که زن ها در حالی که سطل های سنگینی در دست دارند یا آنها را روی سر نگه داشته اند, چندین مایل راه می روند تا فقط آب به خانه بیاورند

این یک واقعیت غم‌انگیز است که صدها میلیون نفر در کشورهای فقیر به آب کافی دسترسی ندارند. پدیده رایج در این کشورها آن است که زن‌ها در حالی که سطل‌های سنگینی در دست دارند یا آنها را روی سر نگه داشته‌اند، چندین مایل راه می‌روند تا فقط آب به خانه بیاورند.

در بسیاری از شهرهای جهان سومی، نرخ پوشش (نفوذ) آب نامناسب بوده و اغلب کمتر از نیمی‌‌‌‌از جمعیت را پوشش می‌دهد. آبی که به این صورت به خانه‌ها منتقل می‌شود، تنها باعث درد و رنج افراد نمی‌‌‌‌گردد، بلکه قیمت آن نیز زیاد است. هزینه‌های این آب بین ۵ تا ۲۰ برابر هزینه آب لوله‌کشی است. برای کسی که زندگی خود را با درآمد چند دلار در روز می‌گذراند، این هزینه اضافی مهم است. البته این هزینه میزان سرخوردگی ناشی از این کار و هزینه مربوط به زمان و خستگی را شامل نمی‌شود. که اگر آن را هم اضافه کنیم، به رقمی بسیار فراتر از این می‌رسیم. بسیاری از اوقات این مقدار آب آورده شده، خیلی زود به خاطر نیاز‌هایی مثل استحمام، آشپزی و نظافت مصرف شده و بنابراین فردی– که معمولا زن خانه است - باید بازگشته و دوباره آب بیاورد.

بدتر اینکه این منابع آب غالبا کثیف بوده و حاوی بیماری می‌باشند.

هر ساله صدها هزار کودک به علت ابتلا به اسهال جان خود را از دست می‌دهند و این در حالی است که بسیاری از آنها به خاطر نوشیدن آب نامناسب به این بیماری مبتلا می‌شوند. این اسهال منجر به مرگ می‌شود، زیرا کودکان، آبی که به اندازه کافی تمیز بوده و قابل‌شرب باشد در دسترس ندارند تا بتوانند با استفاده از آن آب مورد نیاز بدن خود را تامین کنند. در حال حاضر آب کثیف نسبت به ایدز جان افراد بیشتری را می‌گیرد. اما متاسفانه سیاستگذاری در مورد آب، موضوعی داغ نیست و توجه چندانی بدان صورت نمی‌گیرد، اما چه این موضوعی داغ باشد، چه نباشد، آب نامناسب، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات جهان امروز است.

مایلم ایده‌ای اساسی‌ام که البته ایده‌ای رادیکال است را ارائه کنم. راه‌حل این مشکل برای بخش‌های فقیرتر جهان سوم، آزاد سازی بازار آب لوله‌کشی در کنار اعمال حق مالکیت است. بله، ایده من آن است که دولت‌های جهان باید به شرکت‌های خصوصی اجازه دهند تا به هر قیمتی که می‌خواهند آب را بفروشند. طبق این ایده، همچنین این حق برای آنان وجود دارد که اشتراک آب افرادی که نمی‌‌‌‌خواهند یا نمی‌توانند قبض‌هایشان را بپردازند، قطع کنند.

منظور من به هیچ وجه این نیست که امتیاز تولید و توزیع آب داده شود و به همراه آن قیمت نیز به وسیله دولت کنترل گردد، بلکه منظور من آزادی اقتصادی کامل در عرضه آب است. نه تنها هیچ تعدیل قیمتی وجود نداشته باشد، بلکه هیچ تعدیلی هم در نرخ سود صورت نپذیرد. مالکیت سرمایه در اختیار دولت نباشد و هیچ فشار سیاسی (فشار از بالا) برای پایین نگاهداشتن قیمت‌ها وجود نداشته باشد. شرکت‌های آب می‌بایست مجاز باشند که سودشان را به حداکثر برسانند و از آن جا که بازار عرضه آب، تقریبا همیشه بازاری انحصاری است، باید مجاز باشند که سود انحصاری ببرند. می‌دانم که این ایده شاید در نزد برخی احمقانه به نظر آید (از آنجا که از دید یک اقتصاددان، بازار عرضه آب، یک بازار انحصاری طبیعی کلاسیک است)، اما اگر دقیق‌تر بررسی کنیم، شاید دیگر گزینه‌ها بدتر باشند. بسیاری از افراد فقیر در دنیا به آب مناسب دسترسی ندارند، چرا که در نزدیکی یک اتصال آب لوله‌کشی زندگی نمی‌کنند یا اگر چنین اتصالی برایشان وجود داشته باشد، غالبا بد و نامناسب بوده و جریان برگشتی دارد که مواد خطرناک و کثیف را وارد آب شرب می‌کند.

مشکل اصلی آن است که بسیاری از دولت‌ها قیمت آب را به طور مصنوعی پایین نگه داشته یا به شرکت‌های آب اجازه نمی‌دهند اشتراک مشتری‌هایی که قبض‌شان را نمی‌پردازند، قطع کنند. نتیجه این خواهد بود که شرکت‌های آب در درجه اول خواهان خدمت دهی به این مشتریان فقیر نیستند و به یقین تمایل نخواهند داشت که پولی برای افزودن اتصالات آب در مناطق فقیر هزینه نمایند.

آزادسازی قیمت، محرک پولی قوی‌تری را برای شرکت‌های آب فراهم خواهد آورد تا به این مشتری‌ها خدمت دهی کنند. اولین فایده این کار آن است که یک انحصارگر خصوصی غیرکنترل شده تلاش خواهد کرد تا آن جا که ممکن است خریداران بیشتری وارد سیستم نموده و از این طریق بتواند تا حد امکان درآمد بیشتری کسب کند. مسلم است که بازارهای انحصاری غیر کنترل شده مناسب نیستند. دلیل اصلی این نکته آن است که انحصارگرها قیمت بازار را بالا می‌برند و هر کسی قادر نخواهد بود از پس این قیمت‌های بالاتر برآید. اما با وجود تمام مشکلاتی که این آزاد سازی می‌تواند به همراه داشته باشد وضع موجود بسیار بدتر است. (مشکل اینجا است که وضع موجود به درستی مورد مشاهده قرار نمی‌گیرد!)

جالب است این سوال را مطرح کنیم که این قیمت‌های بالاتر به چه چیزی ربط دارند؟ تحقیقا هزینه حمل آب (آن هم بر بالای سر یک فرد)، هم از لحاظ پولی و هم از لحاظ زحمت انجام کار از هزینه لوله‌کشی آب بالاتر است. اگر فردی فقیر بودید، آیا‌ترجیح نمی‌دادید با یک انحصارگر خصوصی روبه‌رو شوید که آب لوله‌کشی به شما بفروشد تا این که اصلا هیچ شرکت آبی وجود نداشته باشد؟ چه این مطلب برای ما خوشایند باشد و چه نباشد، در حال حاضر و در این مورد، انتخاب‌های ممکن در دنیای واقعی همین انحصارگرها هستند. اگر بر این عقیده‌اید که آزادسازی کامل بسیار تندروانه است، حد میانی جالبی را در نظر بگیرید که توسط اقتصاددانی به نام جفری ساکس ارائه شده است وی هم اکنون رییس موسسه ارث (Earth) در دانشگاه کلمبیا است. ساکس توصیه می‌نماید که شرکت خصوصی مجاز باشد قیمت‌های بالا مطالبه نماید، اما فقط به این شرط که یک مقدار حداقلی آب را یا به صورت رایگان یا با قیمت بسیار کم به هر نفر اختصاص دهد. به این گونه نیازهای ابتدایی به آب برآورده خواهند شد و شرکت نیز کماکان قادر به سوددهی خواهد بود.

همان طور که گفتم من کمتر از ساکس نگران قیمت‌های بالا هستم. فرض کنید قیمت‌های جدید آب آن قدر بالا باشند که همه فایده‌ای که مشتری‌ها از مصرف این آب می‌برند را به خود جذب کند. اگر عرضه‌کننده بتواند برای آب تمیزتر و مطمئن‌تر قیمت بالاتر درخواست نماید، در آن صورت شاهد میزان بسیار کمتری اسهال و دیگر مریضی‌ها خواهیم بود. کاهشی که از این طریق در میزان بیماری‌ها حاصل می‌شود بدان معنا است که کودکان کمتری خواهند مرد و بزرگ‌ترها سالم‌تر و با انرژی‌تر خواهند بود. حتی اگر قیمت‌های زیاد، بسیاری از فواید اساسی و اولیه عرضه آب جدید را از بین ببرند، فواید اجتماعی بلند مدت چنین کاری برای جوامع فقیر بسیار موثر و کارساز خواهد افتاد. به عبارت دیگر، باید خصوصی‌سازی بنیادی را به دقت مورد ملاحظه قرار دهیم، چراکه آب یک کالای عمومی‌‌‌‌بوده و آب پاکیزه نقش بسیار مهمی‌‌‌‌در رشد اقتصادی بلندمدت ایفا می‌کند.

ایجاد و نگهداری این اتصالات جدید آب البته امر ساده‌ای نیست. حتی با آزادسازی نیز شرکت‌های بسیاری کماکان مایل به خدمت‌دهی به فقیرترین اعضای جامعه شان نخواهند بود، چراکه نمی‌توانند از مشتریان فقیر پول زیادی درخواست نمایند. ممکن است حتی نتوانند قیمت را به اندازه‌ای بالا برند که فقط هزینه ارسال صورت حساب را جبران کند، که به مراتب از هزینه ساخت لوله‌ها کمتر است. اما هر چه اهمیت مساله بالاتر می‌رود، اعتبار این گزینه که کاری با وضعیت آشفته دولت مدار کنونی صورت نگیرد، کمتر شده و مشخص می‌شود که باید کاری برای مقابله با کنترل قیمت آب صورت گیرد. می‌دانیم که با قیمت‌های کنترل شده که به گونه‌ای مصنوعی پایین هستند، آبی به فقرا نمی‌رسد. با وجود بازار خصوصی آنها حداقل از این امکان برخوردار خواهند بود. دولت‌ها باید هر کار ممکنی را صورت دهند تا عرضه آب لوله‌کشی مورد حمایت قرار گیرد، یعنی باید اجازه دهند قیمت‌های بالا اعمال شود!

ساکس اخیرا درخواست کرده که یارانه‌های آب سازمان ملل با ضریبی حداقل برابر با۱۰۰ افزایش یابند. مهم نیست که افراد درباره UN یا این طرح چه نظری داشته باشند، اما باید گفت چنین اتفاقی نخواهد افتاد. کشورهای ثروتمند نمی‌خواهند پولی خرج کنند. این شاید ناعادلانه باشد، اما یک واقعیت است.

در عوض آزادسازی قیمت آب هزینه آشکار چندان زیادی به بار نمی‌آورد. این کار به سازمان ملل نیز نیاز ندارد. چنین ایده‌ای می‌تواند در برخی از کشورهای فقیر به اجرا درآید و دیگر کشورها نیز منتظر مانده و نتیجه را مشاهده نمایند.

سوال واقعی این است که چه چیزی را باید از دست دهیم؟ بیایید آزادسازی آب را امتحان کنیم و امیدوار باشیم که حداقل چند میلیون نفر می‌توانند آن سطل‌ها را از روی سر برداشته و با رضایت حاصل از پرداخت قبض ماهانه آب عوض کرده و تفاوتش را هم بپردازند.

تیلور کوئن

استاد اقتصاد دانشگاه George Mason و مدیر مرکز Mercatus

مترجم: محسن رنجبر

منبع: فوربس