دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آخرین همرزمان بوش


آخرین همرزمان بوش

نومحافظه كاران كاخ سفید را در دو جنگ بزرگ عراق وافغانستان , شبكه ای از دولت های همسو یا همسود با آمریكا همراهی كردند با مشاركت این دسته از دولت ها بودكه جبهه ای به نام نیروهای چند ملیتی در صحنه نبرد عراق وافغانستان شكل گرفت

نومحافظه كاران كاخ سفید را در دو جنگ بزرگ عراق وافغانستان ، شبكه ای از دولت های همسو یا همسود با آمریكا همراهی كردند.با مشاركت این دسته از دولت ها بودكه جبهه ای به نام نیروهای چند ملیتی در صحنه نبرد عراق وافغانستان شكل گرفت.

گرچه سربازان ونیروهای این شبكه (شركای جنگی) در میدان های جنگ آنقدر نبود كه سرنوشت نزاع را رقم بزند اما از جنبه ای دیگر این مشاركت ها دو كاربرد بسیار مبرم و حیاتی برای طرف اداره كننده جنگ داشته است : از یك سو با مشاركت این كشورها دولت بوش تاكنون توانسته است هزینه های سرسام آور دو جنگ را میان گروه شركا تقسیم كند واز طرف دیگر از حضور ارتش و پرچم این دولت ها درعراق وافغانستان برای جبران كمبود مشروعیت جنگ كمال بهره را برده است.

اكنون می توان دریافت هر گونه اختلال در همراهی شركای جنگی با كاروان ارتش آمریكا چه پیامدی در دو حیطه ،تأمین هزینه های جنگ وتوجیه مشروعیت آن ایجاد می كندو اردوی نومحافظه كاران را با چه چالش هایی روبرو می سازد.

اكنون تنورهردو جنگ با رهبری آمریكا بسیارداغ و سوزان است وآتش خشونت بویژه در خیابان هاو محله های بغداد زبانه می كشد. ضمن آن كه سیلاب شورش در نواحی بی حفاظ جنوب وشرق افغانستان رو به پیشروی است وناظران حوادث این خطه ازآمدن بهاری خونین دراین جا خبرمی دهند.تحمل این روزهای رو به فاجعه برای همه طرف های زیر پرچم جبهه متحدین گران آمده است .

پس بسیار طبیعی است كه راضی كردن مردم و پارلمان كشورهایی كه سربازان خود را راهی عراق وافغانستان كردند به امری طاقت فرسا برای دوستان بوش تبدیل شود.

بازتابی كه اوضاع جبهه های جنگ افغانستان و عراق در درون كشورهای متحد بوش پدید آورده، فراتر از چند رشته تظاهرات و نطق های تند پارلمانی است.دراین مرحله ادامه حضوردر این جنگ ها با مسأله حیات و بقای سیاسی دولت های حاكم ارتباط پیدا كرده است.امروز فضای سیاسی كشورهای پیشرو متحدین ،از ژاپن در خاور دور تا انگلیس درقلب اروپا تكرار نسخه دیگری از اوضاع روزهای نوامبر آمریكا است یعنی ایامی كه حوادث خونین بغداد سرنوشت بزرگترین رقابت سیاسی دو جناح جمهوری خواهان ودموكرات ها را رقم زد.

خبرهای ناامید كننده وتصویرهای تلخ صحنه عراق و افغانستان هیچ روزی از صفحه نخست رسانه های این كشورها كنار نمی رود. كم ترین تعبیرهایی كه تحلیل گران وسرمقاله نویسان برای توصیف روند اوضاع جنگ به كارمی برند؛ جنگی با شعله های سركش یاجنگی كه چشم انداز ندارد، است.

در چنین فضایی خیلی معقولانه است كه در انتظار وقوع هر اتفاق تازه در پایتخت كشورهای درگیر جنگ یا همان دولت های تشكیل دهنده صف متحدین بنشینیم.سؤالی كه امروز، جان هووارد در كانبرا یا شینزوآبه درتوكیو ناگزیر وبلكه محكوم به یافتن پاسخ فوری آن هستند همان است كه سرانجام، نزدیك ترین دوست بوش در لندن پس از ماه ها مقاومت ناگزیر شد تكلیف خود را با آن روشن سازد.تونی بلر حسب توصیه اكیدی كه تصمیم گیران حزب كارگر درگوش اوخوانده بودند باب خروج از عراق را كه در محافل انگلیس همانند آمریكا یك خواسته ملی وتاریخی شده است گشود.

اما دربرابراین وضع شكننده كه تحت تأثیرفضای دو جنگ در كابینه دولت های همقطار بوش پیداشده است همه طرف های عضو ائتلاف موقعیت یكسانی ندارند. شاید لازم باشد سنجشی تازه ازموقعیت دولت هایی كه در عرض این پنج شش سال سربازان خود را راهی میدان های جنگ عراق وافغانستان كردند به عمل آید.

● دوصف مجزای نیروهای ائتلاف

دولت هایی كه زیر پرچم فرماندهی آمریكایی، درجنگ شركت جستند انگیزه واندیشه یكسانی نداشتند.از طرفی تفاوتی ماهوی میان شركت آنها درجنگ افغانستان با عراق وجود دارد.شركت در جنگ افغانستان درنگاه این دولت هابه معنای واقعی نوعی سهیم شدن در طرح مبارزه باترور بود. زیرا این نزاع تأییدیه و جواز سازمان ملل و شورای امنیت را به عنوان سند مشروعیت خویش همراه داشت.حال آن كه جنگ عراق این امتیازها ومجوزهای مشروعیت بخش را نداشت. بوش و بلر بدون رأی شورای امنیت و بی اعتنا به نظر مخالف سازمان ملل وبلوك اروپایی، ارتش خود را به این سرزمین گسیل داشتند.بنابراین ایفای نقش دولت هاوملیت ها درافغانستان صورتی داوطلبانه وماهیتی قانونمنددارد. اما مشاركت آنان درنزاع عراق ازشكلی جبرگونه ومبنایی شبهه ناك برخورداراست.

از همین روست كه اكنون شمارزیادی از دولت های اروپایی وغربی، در صف نخست مدافعان ترك صحنه عراق ایستاده اند، اما درعین حال مخالف جدی ترك میدان جنگ افغانستان نیز هستند.می توان به آخرین نمونه ازاین چند دستگی دررم یا مادرید اشاره كرد، جایی كه دو دولت چپگرای زاپاته رو و رومانوپرودی درنخستین تصمیم دولت خویش، نظامیانشان را ازعراق فرا خواندند. اما همانان اكنون سرسختانه برتقویت ارتش خود درافغانستان پامی فشارند، حتی نخست وزیر ایتالیا برسراین دیدگاه تامرحله استعفا هم پیش می رود.

علاوه براین، یك تقسیم وتفاوت بارز دیگر نیز میان دولت های حاضر درجبهه ائتلاف نظامی عراق و افغانستان وجود دارد. تفاوت میان گروه دولت هایی كه متحدنظامی واستراتژیك آمریكا درادبیات سیاسی جهانی نام گرفته اند. این گروه درواقع لایه نخست وحلقه كلیدی همپیمانان بوش رابویژه درعراق تشكیل می دهند دراین گروه می توان پس از انگلیس از ۳ كشور ژاپن، استرالیا و كره جنوبی نام برد در واقع دولت هایی كه آمریكابه طور مستقیم یا بواسطه انگلیس امنیت آنان راتأمین می كند.مشاركت این دولت ها درجنگ چنان كه ازتوجیه های رهبران آنان پیداست وظیفه وتعهدی درچارچوب پیمان های مشترك است.

این دسته دربرابر فشارها وتهدیدات آمریكابسیار آسیب پذیر هستند وطبیعی است كه انتظارداشته باشیم كه آنهابه عنوان آخرین گروه صحنه جنگ عراق راترك كنند.اماگروه دوم، دولت هایی هستند كه بیشتر درچارچوب سیاست های ناتو ونیزبا ملاحظه سودومنافع خویش سربازان خود را روانه عراق كرده اند.این دسته ازكشورها درتصمیم خویش منتظر نتیجه وچشم انداز عملیات آمریكایی ها نمانده اند لذا با افزایش تلفات سربازان خود و به هم ریختن روند جنگ فرمان خروج وترك صحنه عراق را صادر كرده اند.

● مخالفت چگونه به حلقه شركاراه یافت

اندیشه خروج از صحنه عراق اكنون به لایه نخست متحدان بوش یعنی طیف كشورهای انگلیس زبان (استرالیا وانگلیس)وشركاوهمپیمانان منطقه ای آمریكا(ژاپن ،كره جنوبی و....) راه یافته است .دولت بلرآخرین خاكریز ومهم ترین سد دفاعی بوش در برابر موج مخالفان حضور در عراق بود. پس از تمكین این یار روزهای سخت نومحافظه كاران، فشارها به جانب دوستان دورافتاده كاخ سفید درآن سوی اقیانوس آرام دوچندان شده است. شاید نگران كننده تر ازهمه، وضع جان هووارد باشد كه بیش ازهمتایان ژاپنی وكره ای اعتبار خود را صرف دفاع ازتصمیم های جنگی بوش و بلر كرد.

اما برای درك همه ابعاد واقعیت، باید كمی به گذشته برگشت وحوادث روزهایی را ورق زد كه یاران جنگی نومحافظه كاران كاخ سفید را دربرابرافكارعمومی به كلی خلع سلاح كرد.این وقایع بااعلام نظرسنجی های پی درپی از شهروندان آمریكا رخ نمود. نظرسنجی هایی كه این شوك بزرگ را به اردوی متحدین وارد كرد كه نگاه مردم كشور طراح جنگ برگشته است وتصمیم وسیاست هیأت حاكمه آمریكا برای ادامه جنگ ، پشتوانه اجتماعی ومشروعیت ملی اش را ازدست داده است.

مخالفت مردم آمریكا كه ابتداروندی آرام درآغاز دومین دور زمامداری بوش داشت درمیانه عمردولت او و برهه انتخابات میان دوره ای كنگره به یك سیل خروشان تبدیل شد و بر ۱۲ سال حاكمیت متحدان بوش بر كنگره پایان داد.

این حادثه به همان نسبت كه به سیاستمداران دموكرات، جرأت تاختن به قلب استراتژی كاخ سفید بخشید احزاب ومحافل منزوی ژاپن واسترالیا را به خود آورد كه در چالش با جنگی كه حتی درنزد شهروندان آمریكایی مقبولیت ندارد تردیدنكنند .پس از این مرحله است كه حتی وزیران خارجه یا دفاع كانبرا وتوكیو به اپوزیسیون جنگ تبدیل می شوندیا مارگارت بكت درجایگاه وزیرخارجه بلر تداوم جنگ را زیرسؤال می برد.پیام «ما دیگر نمی جنگیم» اكنون باصدایی رسا و طنینی بلند به گوش مردان كاخ سفید رسیده است. دست كم بار آخر فرستاده شخص بوش ،دیك چنی ،هنگام بازدید اوضاع ژاپن واسترالیا این شعارها وصداها راشنیدكه كسی حاضر به فرستادن فرزندان خود به جنگ نیست .

البته روند ترك صحنه جنگ یا به عبارتی روند خروج ازجبهه ائتلاف عراق درمثلث كشورهای دوست كاخ سفیدشكلی متفاوت داشته است.آنچه پیداست در قلمرو انگلیس این اتفاق با تصمیم تازه تونی بلردرقالب عقب نشینی این متحد بوش دربرابرپارلمان وخروج تدریجی نیروها از عراق آشكارشده است.هفته پیش همه شاهداعلام یك تصمیم تازه از زبان كسی بودند كه دست كم درپنج سال جنگ عراق، خلاف سخن رئیس كاخ سفید سخن نرانده بود. آنچه اهمیت تصمیم بلر را نزد ناظران افزون كرد، اعلام زمان بندی خروج نظامیان انگلیس ازعراق بود. یعنی موضوعی كه تا این لحظه بوش حاضر به پذیرش آن نشده وهرگونه توصیه ای دراین باره را با سرسختی وتو كرده است.از طرفی تصمیم بلر این بار شائبه تاكتیك های مرسوم انگلیسی ها رانداشت.

او درعصرگاه چهارشنبه ودربرابر نمایندگان مجلس عوام ودربرابر دوربین هایی كه همزمان نطق او رابه جهان مخابره می كردند، زمانبندی خروج از باتلاق عراق را اعلام كرد. از مجموع ۷ هزار و یكصد نیروی انگلیسی مستقر در عراق، ۲ هزار و یكصد نفر تا پایان تابستان ۲۰۰۷از این كشور عقب نشینی می كنند.حتی جزئیات این تغییر خط مشی نیز دراین جلسه اعلام شد، یكهزار و ۶۰۰نفر از این نیروها در چند ماه آینده از عراق عقب نشینی كرده و ۵۰۰نفر دیگر نیز تا پایان تابستان منطقه در اشغال خود در جنوب عراق را ترك خواهند كرد.

سلیمان دعویسرا


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.