جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

استاد «احمد نداء»


استاد «احمد نداء»

او دارای صوتی بسیار قوی و رسا بود مردی كه تمام زندگی خویش را وقف طریق قرآن نمود , تا آنجا كه یكی از دوستان وی به نام , محمد بابلی , از نوابغ علم موسیقی و الحان آن زمان از وی تقاضا كرد تا حظّ و بهره خویش را در رابطه با موسیقی بیازماید , او نپذیرفت شاید اگر استاد این سخن را رد نمی كرد بر سیّد محمد عثمان و سیّد عبده الحامولی دو تن از علمای بزرگ زمان سبقت می جست

● شرح حال استاد « احمد نداء »

آغاز عصر حاضر شاهد برپایی نهضت جدیدی در فن موسیقی بوده است كه شاید اولین حركت در این تاریخ باشد . در آن زمان كه در مصر حتی رادیویی برای ضبط سروده ها و ابتهالات وجود نداشت ، با این وجود اكثر شب ها را تواشیح خوانان و مدّاحان با اجرای برنامه های خویش به سر می آوردند . در این ایام بود كه دامنه تواشیحات و ابتهالات ، قرآن را نیز در بر گرفت و تا بدانجا پیش رفت كه مردی معمّم در صحنه قرائت ظاهر شد و چنان به قرائت پرداخت كه شیوه قرائتش بر اذهان آشنا نمی نمود شیوه ای كه بسیار روحبخش و دلنشین بود .

این مرد كسی جز استاد احمد نداء نبود ، او دارای صوتی بسیار قوی و رسا بود . مردی كه تمام زندگی خویش را وقف طریق قرآن نمود ، تا آنجا كه یكی از دوستان وی به نام ، محمد بابلی ، از نوابغ علم موسیقی و الحان آن زمان از وی تقاضا كرد تا حظّ و بهره خویش را در رابطه با موسیقی بیازماید ، او نپذیرفت ؛ شاید اگر استاد این سخن را رد نمی كرد بر سیّد محمد عثمان و سیّد عبده الحامولی دو تن از علمای بزرگ زمان سبقت می جست. اما استاد نداء كه در اعلی مراتب عشق به قرآن می زیست ، در این راستا به تلاوت و قرائت آن پرداخت ، و همچنان به قرائت ادامه داد . صوتی كه این استاد علم موسیقی ، محمد بابلی را نیز شیفته و مجنون می ساخت و گاهی اوقات در خلوت ، به استماع صوت شیخ از صفحه گرامافون می پرداخت و در آن لحظات هیچ غم و دردی احساس نمی كرد و جذبه قرائت دلنشین استاد ، آن چنان او را احاطه می كرد كه فریاد می زد : ای شیخ صوتت چه دلنشین است .

نقل كرده اند كه روزی شیخ نداء ، آیه « و بشر الكافرین بعذاب الیم » را قرائت می كرد ، محمد بابلی در حالی كه به سختی می گریست ، فریاد برمی آورد و پس از آن به مدت یك هفته معتكف شد ، تا آنجا كه نه فردی او را دید و نه او با احدی ملاقات كرد و خود می گوید :« اگر شیخ را از عنفوان جوانی نمی شناختم از رجال صوفی و زاهد زمانه می شدم ». از كرامت نفس و بزرگواری او گویند : زمانی كه از او به جهت احیاء مراسمی دعوت به عمل می آوردند بسیار اتفاق می افتاد كه وجهی را كه از بابت قرائت به او هدیه می كرند به فقرا و درماندگان می داد . باز در بزرگواری و مناعت نفس شیخ نقل می كنند كه ، در مراسم چهلمین روز درگذشت یكی از اكابر و تجّار بزرگ از او دعوت به عمل آمد تا به قرائت قرآن بپردازد . اگر چه استاد آمادگی خویش را جهت اجرای تلاوت اعلام داشته بود اما زمانی كه یكی از دوستان ، وی را از درگذشت خانم پیری مطلع كرد كه تنها وصیتش این بوده كه در هنگام تدفین ، استاد احمد نداء بر خاكش قرآن تلاوت كند ؛ استاد بی درنگ آن مجلس را ترك گفت و به محله فقیر نشین بولاق رفت تا در مراسم تدفین و ختم مرحومه حاضر گردد .

آری استاد احمد نداء زندگی بسیار پربار واندیشمندی را سپری كرد و به حقیقت همان كسی است كه راه را برای كسانی كه پس از او ظهور كردند، هموار ساخت . اوتنها یك قاری قرآن نبود ، بلكه هنرمندی بود كه با تمامی هنر دوستان و ادب دانان و عالمانی كه عصر حاضر به وجود آنان مفتخر است همراه و یاور بوده است .او با « محمد بابلی » - كه یكی از بزرگترین نوابغ مصر است - دوستی وفادار بود . همچنین دكتر محجوب ثابت ، نویسنده ی مشهور ، عبد العزیز البشری و شاعر نیل حافظ ابراهیم نیز از كسانی بودند كه در انتهای شب در كنار یكدیگر گرد آمده و شیخ بر این دوستان - كه همه اهل علم و ادب بودند - آیات قرآن را تلاوت می كرد و در این لحظات محمد بابلی چنان می گریست كه گاه به حالت اغماء می افتاد .

عظمت شیخ « احمد نداء » تا بدانجاست كه صالح عبد الحی از مشهورترین نوازندگان مصر گوید : اگر شیخ به غنا و موسیقی رو می آورد ، تمامی نوازندگان و رامشگران را خانه نشین می ساخت . آری حیات سراسر مجد و عظمت شیخ اساس استواری را بنا نهاد ، بنایی كه سبب درخشش بیش از پیش وی شده ، زمینه ساز پرورش مردانی در این مكتب گردید كه توانستند تا حدّی این عظمت را دریابند ، مردی كه راهگشای ده هاتن از بزرگترین قاریان جهان اسلام گردید . او سرانجام پس از عمری پر بار كه در طریق قرآن و خدمت به این كلام الهی سپری كرد چشم از جهان فرو بست . آن زمان كه رحلت كرد ده ها هزار نفر در تشییع جنازه اش گرد آمدند و در پیشاپیش آنان سران بزرگ دولت و نمایندگانی از كشورهای دیگر اسلامی به چشم می خورد آری در رحلت این استاد بزرگ علم قرائت مرثیه ها گفته شد . چنانكه از حافظ ابراهیم ، این شاعر بزرگ عرب در مصر ، در رثای او قصیده ای سرود كه برقبرش آویختند .

● گذری اجمالی بر عصر « احمد نداء » تا زمان «شیخ محمد رفعت»

همان گونه كه در پیشگفتار كتاب عنوان گردید تاریخ اسلام شاهد قاریان و حافظان بسیار بزرگی بوده است كه به علّت نبودن رادیو و تلویزیون و نیز وسایل ارتباط جمعی شاید حتی نامی از این بزرگان باقی نمانده باشد . ما در این جا به ذكر برخی از این اساتید و قاریان كه تنها اطلاعات مختصری از آن ها در دسترس می باشد اشاره می كنیم . باشد كه مقبول درگاه الهی افتد . اگر چه در صورت داشتن امكانات شرح حال جامعتری از این بزرگان به محضر عاشقان و دوستداران قرآن عرضه می كردیم.

از این میان شیخ « محمود الصیفی » را نام می بریم ؛ این استاد مسلم به حقیقت از بزرگترین علمای علم قرائت قرآن بود ، او بیشتر زندگی خویش را صرف آموختن قرائت ورش و روایت حفص از عاصم كرد . وی موفق گردید تا قواعد و فنون جدیدی را در فن تلاوت قرآن وارد سازد تا بدانجا كه تمامی قاریان پس از او در مسیر آموخته ها و ابتكارات او گام نهند . در این میان باید به دو تن از شاگردانش « شیخ مصطفی اسماعیل » و « شیخ محمود خلیل الحصری » اشاره كرد . شیخ الصیفی در همان دوره ای زیست كه شیخ رفعت و شیخ علی محمود در آن دوره زیستند و از همان محلی برخاست كه شیخ علی محمود از آنجا برخاست . وی تمامی زندگی خویش را وقف این طریق كرد . از اماكنی كه بارها در آن جا به تلاوت قرآن كریم پرداخت مسجد الحسین (ع) بود ، همان مسجد مقدسی كه به واسطه رحلت شیخ علی محمود ساكت مانده بود .

استاد « منصور بدار » از جمله اساتید برجسته دیگری است كه در این علم خدمات ارزنده ای انجام داد . اوتا زمان سقوط خلافت عثمانی زیست و پس از پایان جنگ جهانی اول به مصر باز گشت . شیخ یكی از دوستان «سعد زغلول» بود كه نقش میهنی و مردمی را ایفا كرد ، علی الخصوص در انقلاب سال ۱۹۱۹ كه حضور بسیار فعالی داشت و از جمله قاریان «سعد» خوانده می شد . او در جشن ها و مراسم سیاسی كه سعد دعوت می شد قرآن را با صوتی بسیار زیبا و رسا قرائت می كرد ، حتی زمانی كه استعمار انگلیس حصار سختی پیرامون مردم كشیده بود ، شیخ « بدار » بدون هیچ ترس و بیمی خارج می شد و در مسایل شركت می جست . بجز شیخ الصیفی ، استاد دیگری به نام شیخ « محمد قهاوی » ظهور كرده بود كه صوت او نیز چون صوت شیخ منصور بدار زیبا و دلنشین بود هر چند كه زندگی سراسر رنج و مشقت او زمینه ساز رحلتش گردید و اگر تجارب و ارشادات ارزنده او راهگشای اساتید این فن می گردید ، پیشرفت چشمگیری در این فن الهی حاصل می آمد .

قاری دیگر استاد « یوسف المنیلاوی » است كه حیات قرائت قر‌آن را در فن موسیقی رقم زد و تاثیری بسزا در موسیقی مصر به جای گذاشت . از جمله اساتید دیگری كه می توان به آنها اشاره كرد ، « شیخ حسن مناخلی » است كه از صوتی بسیار زیبا و طریقه ای نیكو در ادا برخوردار بود . صوتی كه بارها قلوب را متاثر ساخته بود .

استاد « منصور الدمنهوری » نیز از قاریان قدس شریف بود كه عمدتاً در آن جا به تلاوت قرآن كریم می پرداخت . در همین ایام كه زن نیز نقش مهمی را در زمینه تلاوت قرآن ایفا می كرد خانم های قاری نیز در عرصه تلاوت ظاهر شدند كه در راس آن ها خانمی به نام « منیره » بود . ایشان در ایام جنگ جهانی دوم در رادیوی مصر به تلاوت می پرداخت ، اما پس از آن كه برخی به قرائت قرآن توسط خانم ها اعتراض كردند، این كار ادامه نیافت . در این جا باید به خانم دیگری اشاره كنیم كه علی رغم آنكه نابینا بود اما قلبش مملوّ از چنان عشق عظیمی به قرآن بود كه نتوانست از صحنه قرائت دوری گزیند . بنابر این با توجّه به علاقه فراوانی كه به صوت شیخ علی محمود داشت ، پس از آن كه گوشه عزلت گزید ، باقی عمر را در كنار دكّه ای كه شیخ محمود از بالای آن به ایراد قصاید خویش پرداخته و قرآن تلاوت می كرد ، به شیخ گوش جان می سپرد و چون سایه ای شیخ را همراهی می كرد ؛ تا آنكه در كنار همان دكّه به هنگام استماع جان سپرد .

در اینجا باید اشاره ای داشته باشیم به استادی والامقام كه تسلط فراوانش در علم قرائت سبب شده تا او به عنوان یكی از اساتید مسلم مطرح شود . صوت و لحن دلنشین وی به هنگام تلاوت ، شنوندگان بسیاری از او به جای گزارده است و هنوز قرائت های او از رادیوی كشورهای مختلف پخش می شود . استاد « عبد الفتاح شعشایی » از جمله نوابغ این علم الهی است كه به حق صوت زیبای او یكی از شیرین ترین و دلنشین ترین اصوات زمانه است . از اماكنی كه او همواره در آنجا به تلاوت قرآن می پرداخت ، مسجد حضرت زینب (ع) در قاهره بود . از میان فرزندان او باید به « شیخ ابراهیم شعشایی » اشاره كرد كه او نیز دارای صوتی بسیار رسا و زیبا چون پدر می باشد . او نیز پس از پدر در همین مكان مقدس به تلاوت قرآن مجید پرداخت .

پس از اینان اشاره می كنیم به استاد « سعید نور سودانی » كه قرآن را به همان شیوه ای كه سیاه پوستان در داخل جنگل ها به خواندن سروده هاشان می پرداختند ، تلاوت می كرد ؛ شیوه ای كه سراسر حزن و بكاء بود . بدین ترتیب وی شهرت عظیمی در میان ساكنان روستاهای مصر برخوردار گردید و چنان مریدانی یافت كه به هنگام تلاوتش « جامع خازندار » از انبوهی جمعیت به تنگی می گرایید .

در میان اینان اساتید بسیاری وجود دارند كه شهرتشان علاوه بر مصر به اقصی نقاط جهان رسیده است . گرچه بسیاری از این بزرگان را دیگر حتی نامی در میان نیست و شاید تلاوت بسیاری از این عزیزان و حتی اساتیدی كه نام برده ایم دیگر در دسترس نباشد ؛ اما در حقیقت اینان اساتید برجسته ای هستند كه بدون ذكر نامشان ، پرداختن به نوابغ علم قرائت ناممكن است. به راستی اگر اینك صوت قرآنی به سبك كنونی گوش جانمان را می نوازد ؛ همه از دولت اینان است . بزرگانی چون احمد نداءكه از صوتی بسیار والا برخوردار بودند مردی كه در آغاز این قرن ظهور كرد و ظهور او جایگاهی ویژه و منحصر به فرد برای قاریان قرآن ایجاد كرد او چنان آسمانی گسترد كه امروز از نور فروزان ستارگان آسمانش بهره ها می گیریم . نابغه ی بزرگی كه او را شیخ « احمد نداء » نامیدند و حضور او باعث ظهور اساتید برجسته ای چون « شیخ محمد رفعت » «شیخ مصطفی اسماعیل » ، «شیخ محمود علی البناء » ، « شیخ محمد صدیق منشاوی » و «شیخ عبد الباسط » و... شد .

پس به حقیقت باید او را ستود ، كسی كه تلاوتهای روحبخش و محزونش دیگر در دسترس نیست .