دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

همه چیز سه روزه تغییر یافت


همه چیز سه روزه تغییر یافت

گزارش سال ۱۳۳۲

در فروردین ماه این سال دالس وزیر خارجه دولت جمهوریخواه آمریكا اعلام كرد كه آمریكا فعلاً پیشنهاد دیگری برای حل مسئله نفت ایران ندارد؛ و این بدان معنا است كه سیاست خارجی آمریكایی ها به سیاست انگلستان نزدیك شده است. تظاهرات و درگیری های پراكنده میان هواداران دكتر مصدق با مخالفان نیز همچنان در تهران و شهرستان ها ادامه داشت. در شیراز و دزفول درگیری های خونینی پیش آمد. در نخستین روز از اردیبهشت ماه سرتیپ محمود افشارطوس رئیس شهربانی كل كشور ناپدید شد و حسین علاء وزیر دربار، طبق نظر دكتر مصدق از سمت خود كناره گیری كرد.

روز ۳ اردیبهشت ماه در پی نا پدید شدن افشارطوس، چهار نفر از امیران تصفیه شده ارتش و شهربانی به اتهام ربودن رئیس شهربانی دستگیر و بازجویی شدند. این چهارتن عبارت بودند از: سرتیپ دكتر منزه، سرتیپ علی اصغر مزینی، سرتیپ بایندر و سرتیپ نصرالله زاهدی. روز ۶ اردیبهشت ماه پیكر بی جان افشارطوس در تپه های لشگرك كشف شد و كارآگاهان پلیس به این نتیجه رسیدند كه افشارطوس در توطئه ای ناجوانمردانه بر اثر تبانی و همدستی ژنرال های تصفیه شده و دوستان دیروز و دشمنان امروز جنبش به قتل رسیده است. بنابر اعلامیه صریح فرماندار نظامی، افشارطوس به وسیله چندتن از نظامیان بازنشسته و با همدستی سرلشگر زاهدی - نخست وزیر كودتا- ربوده و كشته شده بود. سرلشگر زاهدی كه پس از بازجویی اولیه آزاد شده بود در پی احضار فرماندار نظامی تهران به آیت الله كاشانی پناه برد و به توصیه ایشان وی را به مجلس بردند. زاهدی به بهانه نداشتن امنیت در آنجا متحصن شد. روز ۲۱ اردیبهشت به دستور دكتر مصدق كلیه املاك پهلوی به دولت واگذار شد و دولت پذیرفت كه از محل سود املاك سالانه ۶۰ میلیون ریال به سازمان شاهنشاهی بپردازد. در ۲۴ اردیبهشت، عبدالعلی لطفی وزیر دادگستری در نامه ای خطاب به رئیس مجلس، اسناد و مدارك غیرقابل انكاری در ارتباط با همدستی دكتر مظفر بقایی در قتل سرتیپ افشارطوس برای ایشان فرستاد و خواستار سلب مصونیت پارلمانی از دكتر بقایی شد.

در ۲۱ خردادماه و هنگامی كه موافقت نامه جدیدی در امور بازرگانی میان ایران و شوروی مبادله می شد دكتر مصدق خواستار بازگرداندن ۲۰ تن طلای ایران از شوروی شد. اما شوروی ها آن بدهكاری خود را به دولتی كه زیر فشار تحریم اقتصادی امپریالیسم انگلیس به زانو درآمده و رو در روی استعمار ایستاده بود ندادند و پس از كودتای ۲۸ مرداد آن طلاها را دو دستی پیشكش كودتاچیان كردند!

در ۱۰ تیرماه و پس از كشمكش های فراوان انتخاب هیات رئیسه مجلس شورا برگزار شد. دكتر شایگان به نفع دكتر معظمی كنار رفت و در نتیجه بین دكتر معظمی با ۴۱ رای و آیت الله كاشانی با ۳۱ رای، دكتر معظمی به ریاست مجلس برگزیده شد. اما تشنج و بحران همچنان در مجلس چنگ و دندان نشان می داد. در ۲۰ تیرماه علی زهری دولت دكتر مصدق را استیضاح كرد اما با استعفای دسته جمعی فراكسیون های نهضت ملی كه در ۲۴ تیرماه ۲۷ نفر و در فردای آن روز، ۲۵ نفر از اعضای آن دسته جمعی استعفا دادند، استیضاح بی نتیجه ماند و عمر مجلس هفدهم كوتاه شد. در ۲۸ تیرماه كرمیت روزولت- نوه رئیس جمهور سابق و عضو برجسته سازمان CIA- از مرز عراق به تهران آمد و در مخفیگاهی با سرلشگر زاهدی دیدار و گفت وگو كرد. وی به تهران آمده بود تا مقدمات و سازماندهی كودتای آمریكایی- انگلیسی علیه دولت ملی دكتر مصدق را فرماندهی كند. روز سی ام تیرماه تعطیل عمومی بود و دكتر مصدق با رفتن بر سر مزار شهدای ۳۰ تیر، نسبت به آنان ادای احترام كرد. همچنین در تهران و شهرستان ها نیز مراسم گرامیداشت همراه با تظاهرات و راه پیمایی و پشتیبانی از جنبش ملی برگزار شد.

روز سوم مرداد ماه اشرف پهلوی- خواهر توامان شاه- كه حامل پیامی از سوی اینتلیجنت سرویس انگلستان برای شاه بود، وارد تهران شد. او كه سال پیش به دستور دكتر مصدق راهی اروپا شده بود، به تهران آمد تا برادر خویش را به موفقیت كودتای آمریكایی- انگلیسی امیدوار كند. دكتر مصدق بی درنگ واكنش نشان داد و از اشرف خواست تا ظرف ۲۴ ساعت، خاك ایران را ترك كند. اشرف پهلوی هم كه ماموریت خود را به خوبی پایان داده بود، روز ۵مردادماه از فرودگاه تهران خاك ایران را ترك كرد. با ورود ژنرال شوار تسكف آمریكایی به تهران در ۴ مردادماه حلقه تشكیلاتی كودتاچیان كامل تر شد. هرچه كودتاچیان هم بسته تر و منظم تر و هدفمندتر می شدند از این سو آزادیخواهان و روشنفكران دست به گریبان تر و خویش ستیزتر و خشن تر می شدند. در مسجد سلیمان زد و خورد خونینی میان گروه های چپ و مامورین انتظامی روی داد كه دو كشته و چندین زخمی برجای نهاد. در آن هنگام كه آیز نهاور رئیس جمهور و دالس وزیر امور خارجه آمریكا از فعالیت حزب توده در ایران آشكارا ابراز نگرانی می كردند و جاسوسان CIA و اینتلیجنت سرویس در تهران به كار سازماندهی كودتا مشغول بودند، در جلسه سخنرانی منزل آیت الله كاشانی، گروهی به هواداری از آیت الله و گروهی به پشتیبانی از دكتر مصدق در ۸ مردادماه- یعنی ۱۷ روز پیش از نخستین كودتا- با یكدیگر دست به گریبان شدند و به زد و خورد پرداختند! در ۱۲ مردادماه نیز به فراخوان دكتر مصدق، رفراندوم ملی به عمل آمد و مردم رای به انحلال مجلس هفدهم دادند. از آن سو حزب توده نیز به فعالیت های خود سرعت بخشید و روزی نبود كه میان هواداران حزب و ماموران انتظامی زد و خورد خونینی در گوشه و كنار كشور روی ندهد!

در ۲۲ مردادماه كودتاچیان موفق شدند دو برگ نامه سفید امضا شده از شاه بگیرند تا فرمان عزل مصدق از نخست وزیری را در یكی و فرمان نخست وزیری سرلشگر زاهدی را در دیگری بنویسند. شاه این دو برگ نامه ای را كه آرم دفتر مخصوص خود را داشت، مهر و امضا كرد و سپس همراه همسرش ثریا به رامسر رفت. قرار او با كودتاچیان این بود كه در صورت شكست كودتا، شاه همراه با ثریا به وسیله هواپیمای شخصی از رامسر به خارج از كشور بگریزد!

در حالی كه روشنفكران، آزادیخواهان و سیاسیون ملی و مذهبی با یكدیگر دست به گریبان بودند، سحرگاه ۲۴ مردادماه برای براندازی حكومت ملی جلسه ای در باغ مصطفی مقدم با شركت سرتیپ گیلانشاه، سرلشگر با تمانقلیچ، سرهنگ فرزانگان، سرتیپ تقی زاده، سیدابوالحسن حائری زاده، عبدالرحمن فرامرزی و پرویز یار افشار تشكیل شد و به طراحی كودتا پرداخت. به دستور كودتاچیان در شامگاه همان روز، چند كامیون از نظامیان گارد شاهنشاهی به خانه دكتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه رفتند و با رفتاری زشت و توهین آمیز وی را در حضور همسرش بازداشت كردند. كودتاچیان با دستگیری مهندس زیرك زاده و مهندس حق شناس دو وزیر كابینه دكتر مصدق آنان را به بازداشتگاه منتقل كردند.

هم زمان با دستگیری اعضای هیات دولت، ساعت ۲ بامداد ۲۵ مردادماه سرهنگ نصیری فرمانده گارد شاهنشاهی- رئیس ساواك در آینده- فرمان مخدوش عزل دكتر مصدق از نخست وزیری را به وی ابلاغ كرد. مصدق بی درنگ دستور بازداشت نصیری را صادر كرد و وی توسط گارد محافظ نخست وزیری دستگیر و زندانی شد. با این تیزهوشی دكتر مصدق، عملیات كودتاچیان متوقف شد و شاه و ثریا از رامسر به سوی بغداد گریختند. نوشته اند كه شاه هنگامی كه در فرودگاه بغداد پیاده شد، حتی جوراب به پا نداشت! دولت در سحرگاه ۲۵ مردادماه عملیات كودتا علیه دولت ملی را در اعلامیه ای به آگاهی مردم رساند. دكتر فاطمی وزیر امور خارجه كه در سحرگاه ۲۵ مردادماه و پس از شكست كودتا آزاد شده بود به تمام سفرا و كارداران ایران در خارج از كشور اعلام كرد شاه از سلطنت خلع شده و نباید مورد استقبال قرار گیرد. دكتر مصدق نیز اعلامیه انحلال مجلس دوره هفدهم را كه به رفراندوم گذاشته شده بود و مردم به انحلال آن رای داده بودند، صادر كرد. دكتر مظفر بقایی و علی زهری و تعدادی از نمایندگان غیرمستعفی مجلس بازداشت شدند. گروه زیادی از نظامیان نیز به اتهام شركت در كودتا بازداشت شدند. باتمانقلیچ، نصیری، زند كریمی و اسكندر آزموده در میان بازداشت شدگان بودند.

لشگر گارد شاهنشاهی به دست نیروهای وفادار به دولت، خلع سلاح شد و عكس های شاه و ثریا از ادارات و سازمان های دولتی جمع آوری گردید و مردم به حالت خود جوش به خیابان ها ریختند و مجسمه های شاه و پدرش را در تهران و شهرستان ها پایین كشیدند. افراد حزب توده نیز در این میان به خیابان ها ریختند و نام خیابان ها را تغییر دادند. ابوالقاسم امینی كفیل وزارت دربار و سلیمان بهبودی رئیس تشریفات و هیراد رئیس دفتر مخصوص شاه و سایر درباریان بازداشت و كاخ های سلطنتی مهر و موم شدند. سرتیپ تقی ریاحی رئیس ستاد ارتش طی مصاحبه ای جزئیات طرح كودتا را از پرده بیرون انداخت و فرار شاه از كشور را به منزله استعفای وی از سلطنت تلقی كرد. بعدازظهر ۲۵ مردادماه، میتینگ بزرگی در میدان بهارستان برپا شد. و دكتر فاطمی در سخنانی كه برای مردم هیجان زده و پرشور بر زبان می راند خواستار لغو نظام سلطنتی در ایران شد. دكتر شایگان نیز در این گردهمایی باشكوه گفت: تحفه ای كه قرار بود پس از كودتا به تهران بیاید، به بغداد رفت!

مطبوعات حزب توده نیز بی درنگ دست به كار شدند و كار نظام سلطنتی در ایران را تمام شده اعلام كردند. آنان خواستار برقراری جمهوری دموكراتیك- آن هم از نوع روسی آن- در ایران شدند. دكتر فاطمی نیز در سرمقاله باختر امروز حملات تندی به شاه و خاندان سلطنتی كرد و خواستار تغییر رژیم در ایران شد. سحرگاه ۲۶ مرداد، به دستور دكتر مصدق، نام شاه از دعای صبحگاهی و شامگاهی واحدهای نظامی حذف شد. روز ۲۶ مردادماه شاه و همسرش وارد رم شدند و در هتلی مجلل اقامت گزیدند. ظاهراً كودتا شكست خورده بود و طرفداران مصدق سرمست از باده پیروزی سرگرم زدودن نشانه های دستگاه سلطنتی بودند؛ غافل از اینكه كودتاچیان چندین طرح پی درپی را طراحی كرده بودند كه اگر نخستین طرح با شكست مواجه شد طرح دوم را پیاده كنند. در همین رابطه اردشیر زاهدی- پسر سرلشگر زاهدی- در بیرون از شهر اصفهان با سرهنگ امیر قلی ضرغام معاون لشگر اصفهان دیدار و پاسخ مثبت او را برای كودتای دوم دریافت كرد. سرهنگ فرزانگان نیز از سوی سرلشگر زاهدی- كه در مخفیگاه بود- به كرمانشاه رفت و با سرهنگ تیمور بختیار فرمانده تیپ- نخستین رئیس ساواك در آینده- دیدار و گفت وگو كرد. پس از این دیدار تیمور بختیار به نیروهای زیر فرمان خود، دستور آماده باش داد. شگفت آور این بود همان حادثه ای كه پس از فرار رضاشاه از ایران اتفاق افتاد و هنوز او از خاك كشور بیرون نرفته، همان اطرافیان و بركشیدگان او، زبان به انتقاد و بدگویی از او گشودند، این بار در مورد محمدرضا پهلوی نیز چنین شد. ابوالقاسم امینی كه كفیل وزارت در بار بود، از بازداشتگاه نامه تضرع آمیزی خطاب به دكتر مصدق نوشت و از شاه با عنوان «آن پسره» یاد كرد! در ۲۷ مردادماه، سرهنگ اشرفی فرماندار انتظامی از كار بركنار و سرتیپ محمد دفتری جانشین او شد. سرتیپ دفتری ریاست كل شهربانی كشور را نیز به دست گرفت.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.