جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
عاشیقی صدای احساس های فراموش شده
هنر عاشیقی یکی از مهمترین و غنی ترین شاخههای ادبیات شفاهی مردم آذربایجان است. چرا که اگر عاشیقها نبودند از فولکلور غنی آذربایجان که دربرگیرنده آداب، رسوم و فرهنگ اصیل این دیار است، چیز زیادی باقی نمیماند. عاشیق باید در چندین هنر مهارت داشته باشد. او هم شعر میسراید. هم آهنگ میسازد. هم مینوازد، هم میخواند. به عبارت دیگر عاشیق در تمامی عرصهها خلاق بوده و هنرمندی است.
عاشیقها در میان اجداد آذربایجانیهای امروزی یعنی اوغوزها ارج و منزلتی به سزا داشتهاند. اوغوزها قوپوز بردست (ساز کنونی) ایل به ایل و اوبا به اوبا میگشتند و نام سرافرازان قبایل را با سرودههای خود جاودانه میکردند.
عاشیقها در همه جای آذربایجان به صورت ایستاده و ترجیحا با لباس ویژه و رسمی که با لباس قدیم قوم ترک هماهنگی دارد به اجرای برنامه میپردازند. گاهی برای به هیجان آوردن شنوندگان، حین اجرای برنامه از حرکاتی چون بالا و پایین آوردن کاسه ساز یا کوبیدن پای برزمین به خصوص به هنگام اجرای نغمههای حربی و حماسی استفاده میکنند.
موسیقی عاشیقی از لحاظ مضمونی بسیار گسترده است. از آن جمله میتوان به استانامه با مضامین اخلاقی حماسی عرفانی اجتماعی مرثیه خوانی (اوخشاما) و... اشاره کرد. داستانهای کوراوغلی (از منظومههای حماسی بسیار مشهور برگرفته از افسانههای ملی قفقاز)، شاه اسماعیل و... از جمله مهم ترین مضامینی است که عاشیقلار در اشعار خود به آنها میپردازند.
همچنین موسیقی عاشیقی آذربایجان مقامهای متعددی دارد که میتوان به فخمس روحانی قیطریه خان چوپان و... اشاره کرد.
وقتی عاشیق سیمهای ساز را با انگشتان هنرمندش نوازش میدهد. هرآنچه در اطرافش هست همه سکوت میکنند تا نوای دلنشین ساز با آواز عاشیق درهم آمیزد و نوای شاد یا حزن انگیزی خلق شود. شاید به همین دلیل است که عاشیقها منزلت، اجر و قرب خاصی در بین مردم و بخصوص آذربایجانیها کسب کردهاند.
عاشیقها تابه امروز در طول قرون متمادی همیشه با ساز وآواز خود در زندگی مردمان این دیار، حضوری فعال داشته و شریک غم و شادی آنها بودهاند. متاسفانه در سالهای اخیر بنا به دلایلی بخصوص در دوران قبل از انقلاب منزلت آنها تا حد مطرب بودن تنزل کرد. طوری که بسیاری از عاشیقها تمایلی به اجرای نمایش در بین مردم نداشتند.
● قدمت هنر عاشیقی
اجرای موسیقی عاشیقی در بین اقوام ترک، قدمتی دیرینه دارد. به طوری که طبق گفته عاشیق حسن اسکندری که سالهای سال در داخل و خارج از کشور با اجرای زیبای خود علاقمندان زیادی را به وجد آورده و اینک در اثر سکته قادر به اجرای برنامه نیست در موزه ایران باستان در تهران و موزه لوور در قسمت تاریخ ایران به مجسمههای کوچک نوازندگانی با قدمت نزدیک به ۶۰۰۰ سال پیش برمی خوریم که همچون عاشیقهای ما سرپا ایستاده و ساز خود را روی سینه نگه داشتهاند.
مهمترین آلت موسیقی عاشیق ساز نام دارد. عاشیق حسن در این رابطه میگوید: طبق تالیفات موجود، اولین آلات موسیقی مربوط به عاشیق هاست و ساز نام دارد. قبلا عاشیق برای اجرای هنر خود فقط از ساز استفاده میکرد اما با گذشت زمان به تدریج بالابان دهل قاوال و سرنا نیز با عاشیقها همنوا شدند.
در زمانهای قدیم، عاشیق، شبها با تک ساز یا بالابان در مجالس داستان سرایی میکرد و روزها با قره سرنا و دهل برنامههای مردم چون کشتی اسب سواری عروسی و... شور و شعف میبخشید.
علت اینکه عاشیقلار شبها از دهل و سرنا استفاده نمیکردند به دلیل صدای بسیار بلندشان بوده است. اکنون در استان ما به دلایلی، دیگر از دهل استفاده نمیکنند. هرچند دهل، ساز اصیلی است اما با به عرصه آمدن نوازندگان قاوال این آلت موسیقی چون نسبت به قاوال سنگین تر است. به تدریج از میدان طرد شد.
به گفته این پیشکسوت عاشیقی، عمده مشکل این هنرمندان به نهادها و ارگانهای ذیربط برمی گردد. اگر آنها با مساعدتهای مالی و معنوی خود از جمله در اختیار گذاشتن تالارها برای اجرای راحت برنامهها، تالیف کتب و معرفی عاشیقلار به مردم و بخصوص نسل جوان، هنرمندان ساز به دست را زیر چتر خود درمیآورند، به یقین وضع عاشیقلار چنین نمیشد که با انتخاب این هنر به عنوان شغل، آن هم شغل اصلی و قاطی کردن آلات و ادوات دیگر به صنعت عاشیقی زمینه انحراف این هنر را فراهم بکنند.
عاشیق حسن با ابراز تاسف از عدم حمایت مسوولان حتی دوستان خود چنین میگوید: متاسفانه در استان ما قولها از حد حرف زدن و وعده دادن جلوتر نمیرود و به عمل تبدیل نمیشود.
او ادامه میدهد: استقبال از هنر و هنرمندان عاشیقی به بهانه کهنه و از رده خارج شدن این هنر در جامعه ما ضعیف شده، به عقیده این هنرمند عاشیقی، چون با فرهنگ و فولکلور این دیار عجین بوده نمیتوان به آن، عنوان کهنه شدن داد.
در شرایطی که همگی با قدمت و ارزش و فرهنگ اصیل هنر عاشیقی تا حدودی آشنایی داریم، به دلایل گوناگون از جمله: ضعف در حفظ پیشینه فرهنگی خود اهمیت ندادن به هنرهای اصیل ضعف تبلیغات و اطلاعرسانی، عدم حمایت از سوی دست اندرکاران فرهنگی، نفوذ فرهنگ غیربومی و به تبع آن ورود آلات و ادوات و سازهای غیربومی به جامعه معرفی نکردن این هنر به نسلهای بعدی و... باعث شده روزبه روز بیشتر شاهد انقراض این هنر منحصر به فرد در جامعه باشیم.
تبریز - سعیده دلال علیپور، خبرنگار جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست