شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

زندگی و زمانه علی اكبر داور


زندگی و زمانه علی اكبر داور

علی اكبر داور وزیر مالیه حكومت رضاخان در سال ۱۲۶۴ ش در تهران متولد شد پدرش سالها خزانه دار دربار قاجار بود علی اكبر دروس مقدماتی زبان فارسی, عربی, حساب, تاریخ و جغرافیا را نزد معلمین خصوصی فرا گرفت

علی‌اكبر داور وزیر مالیه حكومت رضاخان در سال ۱۲۶۴ ش در تهران متولد شد. پدرش سالها خزانه‌دار دربار قاجار بود. علی‌اكبر دروس مقدماتی زبان فارسی، عربی، حساب، تاریخ و جغرافیا را نزد معلمین خصوصی فرا گرفت. با توصیه یكی از درباریان مظفرالدین شاه قاجار و در سن ۱۵ سالگی برای تحصیل رشته پزشكی وارد مدرسه دارالفنون تهران شد. پس از چند سال ادامه تحصیل، در رشته پزشكی را رها كرد و به تحصیل در علوم انسانی روی آورد. او در زمینه علوم، فلسفه، تاریخ، ادبیات و حقوق، مطالعات و تحصیلاتش را ادامه داد و پس از هشت سال از مدرسه دارالفنون فارغ‌التحصیل شد. در این دوره داور با زبان فرانسه هم آشنایی پیدا كرد. پس از آغاز نهضت مشروطیت، علی‌اكبر داور در سنین جوانی به عضویت حزب دموكرات درآمد و به ویژه در نشریات حزبی مطالب گوناگونی چاپ و منتشر كرد. در سال ۱۲۸۹ ش به استخدام وزارت عدلیه درآمد و پلكان ترقی اداری را به سرعت در این وزارت خانه طی كرد. او به ریاست اداره اجرای احكام منصوب شد و پس از مدتی به سمت دادستان تهران برگزیده شد. در این زمان داور فقط ۲۵ سال سن داشت. در همان حال بار دیگر فعالیتش را در نشریات و روزنامه‌ها ادامه داد و عضو هیأت تحریریه روزنامه شرق شد كه مدیریت آن بر عهده سید‌ضیاءالدین طباطبایی بود. مدت كوتاهی بعد و با یاری بازرگانی آذربایجانی ‌به نام حاج ابراهیم ‌آقاپناهی و جهت ادامه تحصیل راهی سوئیس شد و پس از حدود یازده سال موفق به دریافت دكترای حقوق از دانشگاه ژنو گردید.

در سال ۱۹۱۹ كه موضوع عقد قرار داد معروف وثوق‌الدوله با انگلستان بر سر زبان‌ها افتاده بود، داور دانشجوی دوره دكتری حقوق در ژنو هم با این قرارداد به مخالفت برخاست. در همان زمان «حزب ملی ایران» را در ژنو تأسیس كرد. بدین ترتیب نام داور بتدریج در محافل سیاسی و اجتماعی ایران بر سر زبان‌ها افتاد.

با شنیدن خبر وقوع كودتای ۱۲۹۹ و ریاست‌الوزرایی سید‌ضیاءالدین طباطبایی كه از دوستان وهمكاران سیاسی و مطبوعاتی سابق او بود،‌ داور مشتاق بازگشت به كشور شد. ولی هنگامی كه در خرداد ۱۳۰۰ وارد تهران شد، اوضاع سیاسی تغییركرده بود و سید‌ضیاء جای خود را در پست ‌نخست‌وزیری به میرزا احمد‌خان قوام‌‌السلطنه سپرده بود. اما به زودی به ملاقات رضاخان شتافته و مورد توجه او قرار گرفت. پس از مدتی كوتاه با دختر میرزا محسن خان مشیرالدوله، كه زنی بسیار ثروتمند بود، ازدواج كرد و این خود عامل مهمی در پیشرفت سریع داور شد. مدت كوتاهی بعد با كمك رضاخان و عوامل او به عنوان نماینده ورامین وارد مجلس چهارم شد و در مدت زمانی كوتاه با گردانندگان و متنفذان مجلس نظیر مؤتمن‌الملك، صمصام‌السلطنه، ارباب كیخسرو، نصرت‌الدوله فیروز، سردار معظم خراسانی (تیمور تاش)، حكیم‌ الملك، بهاءالملك و مخبرالسلطنه دوستی و همكاری نزدیكی به هم رسانید. او بالاخص با عضویت و مشاركت در مباحث كمیسیون جنگ مجلس بیش از پیش نظر مساعد رضاخان را به سوی خود جلب كرد . از دیگر اقدامات مهم داور در این برهه تأسیس و انتشار روزنامه «مرد ‌آزاد» بود كه از بهمن ۱۳۰۱ تا پایان قطعی دوران سلطنت احمد شاه منتشر می‌شد. از دیگر اقدامات داور كه عمدتاً جهت پیشرفت مقاصد سیاسی ـ اداری خود صورت داد تأسیس حزب «رادیكال» بود كه در مدت زمانی نه چندان طولانی حدود ۳۰۰ تن از رجال و معاریف سیاسی، اجتماعی آن روزگار به عضویت آن درآمدند.

در تمام دوران منتهی به نخست‌وزیری رضاخان سردار‌سپه (۱۳۰۲ ش) علی‌اكبر داور در مجلس، حزب رادیكال و نشریات وابسته به آن و در بیرون از مجلس، چنانكه دلخواه رضاخان بود، مخالفان و رقبای سیاسی او را مورد حمله و انتقاد قرار داد و در رسیدن رضاخان به نخست‌وزیری نقش چشمگیری ایفا كرد. در همان حال با پشتیبانی بی‌دریغ رضاخان و عوامل پرشمار او در شهربانی در انتخابات دوره پنجم مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه لار وارد مجلس شد. داور كه در مجلس پنجم عضو مهم فراكسیون اكثریت طرفدار رضاخان بود به ویژه با تیمورتاش و نصرت‌الدوله دوستی نزدیكی یافت و به عنوان مثلث استوار‌ساز دولت سردار سپه اشتهار یافتند. هر چند داور همزمان با دوران نخست‌وزیری سردار‌سپه (و اساساً به خاطر عدم درك شرایط دقیق سیاسی حاكم بر كشور) گهگاه به مخالفت با رضاخان پرداخت و می‌رفت كه مغضوب او شود. اما پس از آ‌ن كه فهمید رضاخان از هیچ تلاشی جهت تثبیت موقعیت و قدرت خود در عرصه سیاسی كشور فروگذار نخواهد كرد (والبته با پادرمیانی و شفاعت تیمور تاش و نصرت‌الدوله) بار دیگر از سوی رضاخان بخشوده شد و در سلك یاران نزدیك او درآمد.

چنانكه از منابع موجود بر می‌آید داور در روند اضمحلال تدریجی سلسله قاجاریه و صعود رضاخان به سریر سلطنت و حكومت نقش قابل توجهی ایفا كرد. داور به ویژه در جهت متقاعد ساختن نمایندگان مجلس برای همكاری با رضاخان و مخالفت با احمد شاه‌قاجار تلاشهای گسترده‌ای انجام داد. هم او بود كه با كمك نصرت‌الدوله و تیمورتاش ماده واحده واگذاری فرماندهی كل قوای نظامی و تأمین كشور به رضاخان سردار سپه را از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی گذرانید كه خود مقدمه تغییر سلطنت در ایران شد. بدین ترتیب و پس از مدتها تلاش پیگیر و توطئه‌ها و اقدامات سوئی كه بر ضد سلطنت قاجارها و احمد‌شاه صورت می‌گرفت، نهایتاً داور نماینده مجلس پنجم آن ماده واحدهٔ مشهور روز نهم آبان ۱۳۰۴ را كه مشعر به خلع قاجاریه و احمد شاه از سلطنت و واگذاری امور كشور به رضاخان پهلوی بود، شخصاًً تدوین كرد و با كمك دوستان وهمكاران خود و نیز با تمهیدات امنیتی ـ اطلاعاتی گسترده‌ای كه صورت گرفته بود، از تصویب نهایی نمایندگان مجلس گذرانیدند. داور به ویژه در مخالفت با افرادی نظیر سید‌حسن مدرس، مصدق و دیگران كه تغییر سلطنت در ایران را مغایر قانون اساسی دانسته و با ‌آن سخت مخالفت می‌كردند، در صحن علنی مجلس از هیچ تلاشی فروگذار نكرد و هر آنچه توانست در حمایت از طرح تغییر سلطنت از قاجاریه به پهلوی قصور نورزید. به دنبال آن رضاخان كه از عملكرد داور در خلع قاجارها سخت راضی به نظر می‌رسید او را مأمور تشكیل مجلس مؤسسان كرد و داور چنانكه دلخواه رضاخان بود، اكثریتی تام از طرفداران رضاخان را در مجلس مؤسسانی كه قرار بود با تغییر موادی از قانون اساسی موجبات خلع نهایی و انتصاب رضاخان و سلسله پهلوی به سلطنت ایران را مقرر دارد، گردآورد و بدین ترتیب در تأسیس سلسله پهلوی نقش قاطع و درجه اولی ایفا كرد. او با ‌آغاز سلطنت رضاشاه و در كابینه فروغی به وزارت فوائد عامه و تجارت منصوب شد. مدت كوتاهی بعد و با اعمال نفوذ عوامل رضاشاه داور بار دیگر از حوزه انتخابیه لار وارد مجلس شورای ملی دوره ششم شد و به ویژه در مخالفت با آیت‌الله سید‌حسن مدرس نامدارترین نماینده دوره ششم از هیچ تلاشی باز نایستاد. اما مهمترین سمت داور در واپسین ماههای سال ۱۳۰۵ انتصاب به مقام وزارت عدلیه در كابینه میرزا حسن‌خان مستوفی‌الممالك بود.

داور به سرعت در تشكیلات اداری، مدیریتی و قضایی وزارت عدلیه تغییراتی جدی و ساختاری ایجاد كرد و با اختیارات تامی كه از دولت وحكومت كسب كرد و حمایتی كه رضا شاه به طور پیدا و پنهان از اقدامات او می‌كرد، بر آن شد كه وزارت عدلیه را در راستای خواسته رضاشاه ترمیم و تغییر دهد. داور به ویژه در تشكیلات قضایی تغییرات گسترده‌ای ایجاد كرد و با انتصاب و انتخاب قضات دلخواه و تغییر و جابجایی پست‌‌های قضایی و تغییراتی كه در رتبه و جایگاه قضات مورد نظر داده افراد پرشماری از طرفداران و حامیان سیاست‌های رضا شاه را وارد دستگاه قضایی و وزارت عدلیه كرد. بدین ترتیب و طی سالهای وزارت عدلیه داور، تشكیلات قضایی كشور به شرح زیر تجدید ساختار شد:

دیوان عالی تمیز، ‌محاكم استنیاف، پاركه استیناف، دیوان عالی جزای عمال دولت، پاركه دیوان عالی جزا، محكمه ابتدایی، دوایر استنطاق، محكمه تجارت، محاضر شرع، امنای محاكم صلح محدود، امنای محاكم صلح‌ نواحی، تشكیلات ولایات، سازمان ثبت اسناد و املاك كشور، دفاتر ازدواج و دفاتر اسناد رسمی و مدرسه عالی حقوق و تشكیلات كلاس قضایی. در همان حال داور در حیطه فعالیت وكلای دادگستری هم محدودیت‌های گسترده‌ای ایجاد كرد و به نوعی آنها را تحت سلطه دولت و وزارت عدلیه درآورد.

مظفر شاهدی

منابع و مآخذ

ـ حسین مكی، تاریخ بیست ساله ایران، جلد ششم، چاپ اول، تهران، نشر ناشرف ۱۳۶۲.

ـ حسن اعظام قدسی، خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صد ساله، جلد دوم، بی‌جا، بی‌نا، ۱۳۴۲.

ـ علی وكیلی، داور و شركت مركزی، چاپ اول، تهران، چاپخانه اطاق بازرگانی تهران، ۱۳۴۳.

ـ ‌قاسم غنی، یادداشت‌های دكتر قاسم‌ غنی، به كوشش سیروس غنی، جلد چهارم، چاپ اول، تهران، زوار، ۱۳۶۷.

ـ ابراهیم خواجه‌نوری، بازیگران عصر طلایی، تهران، جاویدان، ۱۳۵۷.

ـ محسن صدر، خاطرات صدرالاشرف (محسن صدر)، چاپ اول، تهران، وحید، ۱۳۶۴.

ـ قهرمان میرزا سالور، خاطرات عین‌السلطنه (قهرمان‌میرزا سالور)، جلد نهم، به كوشش مسعود سالور و ایرج افشار، چاپ اول، تهران، اساطیر، ۱۳۷۹.

ـ میرزا فتاح خان گرمرودی، سفرنامه میرزا فتاح گرمرودی به اروپا موسوم به چهار فصل، به كوشش فتح‌الدین فتاحی، چاپ اول، تهران، چاپخانه، بانك بازرگانی ایران، ۱۳۴۷.

ـ تاریخچه نفت در ایران،‌ ج هشتم، چاپ اول، تهران، جهان كتاب، ۱۳۷۹.

ـ رجال شناسی عصر رضاخانی، ج ۱۱، چاپ اول، تهران، جهان كتاب، ۱۳۷۹.

ـ مجلس در دوره رضاخان پهلوی، ج ۱۴، چاپ اول، تهران، جهان كتاب، ۱۳۷۹.

ـ جلال عبده، چهل سال در صحنه قضایی، سیاسی، دیپلماسی ایران و جهان: خطارات دكتر جلال عبده، ۲ جلد، به كوشش مجید تفرشی، چاپ اول، تهران، رسا،‌۱۳۶۸.

ـ فتح‌الله نوری اسفندیاری، رستاخیز ایران، مدارك مقالات و نگارشات خارجی (۱۲۹۹ ـ ۱۳۲۳)، چاپ اول، تهران، چاپخانه سازمان برنامه، بی‌تا.

ـ‌ باقر عاقلی، داور و عدلیه چاپ اول، تهران، انشارات علمی، ۱۳۶۹.

ـ خسرو سعیدی، اللهیار صالح، زندگینامه، جلد اول، چاپ اول، تهران، طلایه، ۱۳۶۷.

ـ اسنادی از انتخابات مجلس شورای ملی در دوره پهلوی اول، چاپ اول، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۸.

ـ نصرت‌الله سیف پور فاطمی، آیینه عبرت، خاطرات دكتر نصرت‌الله سیف پورفاطمی، به كوشش علی دهباشی، چاپ اول، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۷۸.

ـ ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یك روزنامه‌نگار (تحولات نیم قرن تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)، به كوشش مختار حدیدی و جلال فرهمند، جلد اول، چاپ اول، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۸۱.

ـ سید‌حسن تقی‌زاده، زندگی طوفانی، خاطرات سید حسن تقی‌زاده، به كوشش ایرج افشار، چاپ دوم، تهران، انتشارات علمی، ۱۳۷۲.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.