پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
روزگار کهولت چپ و راست
۳۰ سال پس از فروپاشی اردوگاه چپ، جهان همچنان شاهد رویارویی دو قطب راستگریان و چپگرایان است. گرچه سیمای چپگرایان عصر امروز تفاوت بسیار با مارکسیسم دوره جنگ سرد دارد اما با همان شدت موقعیت جهان سرمایه داری را به چالش کشید.
کارزار اصلی چپ و راست در سال ۸۸ نیز، انتخاباتی بود که از اروپا تا امریکای لاتین و خاور دور به آزمون کارایی دو جریان تبدیل شد. این تحولات به صورت تقریباً موازی در پایتختهای مهم اروپا شکل گرفت و آثار آن به سرعت از مرزهای این قاره فراتر رفت.
در این کارزار چپگرایان با شعار بهبود وضعیت معیشتی کارگران و دیگر قشرهای کم درآمد و پرچم عدالت به میدان آمدند. آنها همچنین سیاست تقویت نهادهای تأمین اجتماعی ازجمله آموزش و بهداشت همگانی را پیشه کردند. چپگرایان امسال نیز بویژه در امریکای لاتین از ناکارآمدی دولتهای نئولیبرال بیشترین بهره را جهت تثبیت موقعیتهای سیاسی بردند. در این نقطه از جهان، رویگردانی از لیبرالیسم همچنان جریان دارد. نتایج نظرسنجیها که همه روزه بر صفحه اول جراید غرب نقش میبندد رهبران چپ امریکای لاتین را به آینده امیدوارتر میکند چنان که کاسترو به این نظرسنجی درج شده در بیبیسی انگلیس استناد کرد که فقط ۱۱ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی در ۲۷ کشور عقیده دارند سرمایهداری در شکل کنونیاش کارآمد است.
اما در اروپا، قارهای که یک قرن است آزمایشگاه تئوریهای چپ و راست شده، این بحران اقتصادی است که هنوز پس از قریب دو سال سرنوشت دو جبهه سوسیالیستها و لیبرالها را رقم میزند. در میانه سال ۸۸ اروپا در شرایطی که اندیشه رهبران دو اردوگاه چپ و راست برای عبور از بحران به بن بست رسیده بود ناگهان انتخابات پارلمانی در ۲۷ کشور اروپا صدای پای آمدن یک جریان سوم را به گوش رساند. جریانی که نام راستگرای افراطی به خود گرفته است و در ذهن شهروندان قاره سبز برآمدن فاشیسم در جمهوری وایمار را زنده میکند.
در شرایطی که تحلیلگران جهانی سرگرم معادله برد و باخت چپ و راست در اروپا و امریکای لاتین بودند به ناگاه پائیز ۸۸ حاکمیت ۵۰ ساله لیبرال دموکراتها در قلب خاوردور فروریخت و فرمان رهبری غول اقتصادی آسیا در دست حزبی قرار گرفت که سیاست گردش به شرق را پیشه کرده است.
سال ۸۸ در حالی سپری میشود که جهان چشم به میدانهای تازهای از مواجهه چپ و راست دوخته است. با دمیدن نسیم بهار صحنه سیاسی انگلیس شاهد رویارویی تاریخی دو جناح محافظهکاران و حزب خسته کارگر خواهد شد. زنگ جدال دیگر در مادرید به صدا در آمده است شهری که دو نماد بزرگ چپ و راست (ماریو ازنار و زاپاته رو) را در خود جای داده است همچنان که چپگرایان ایتالیا بعد از ناکامیهای سیاسی- اخلاقی نخستوزیر راستگرای این کشور خود را برای رسیدن به دروازه قدرت رم آماده میکنند.
● خاطرات تلخ و شیرین چپگرایان امریکای لاتین
قطب تحول جهان چپ هنوز امریکای لاتین است و بزرگترین حریفان لیبرالیسم در همین نقطه قدرت نمایی میکنند.
اگر از یک فعال چپ در امریکای لاتین درباره تقویم سال ۸۸ بپرسید او قبل از هر چیز از یک رویداد تراژیک یاد خواهد کرد کودتای بیرحمی که به صورت ناجوانمردانه یکی از دانش آموختگان چپ در هندوراس را قربانی کرد بامداد ۷ تیرماه و دو ساعت قبل از شروع همهپرسی در هندوراس که قرار بود آینده سیاسی رئیس جمهور را مشخص کند، واحدهای ارتش این کشور کاخ ریاستجمهوری را به محاصره در آوردند و پس از دستگیری ۸ ژوئن ۲۰۰۹ ارتش هندوراس مانوئل زلایا، رئیسجمهوری این کشور را از قدرت برکنار کرد و رئیس کنگره هندوراس با پشتوانه نظامیان بر کرسی او تکیه زد. تراژدی برکناری و تبعید رهبر چپ هندوراس در همه روزهای سال ۸۸ با چپگرایان امریکای لاتین همراه بود. تلخ تر این بود که تلاشهای بسیار امثال چاوز، کاسترو و داسیلوا لولا برای بازگرداندن دولت مردمی و قانونی این کشور راه به جایی نبرد و به رغم چندین نشست یاران زلایا برای تغییر معادله قدرت در نهایت با انتخاباتی که زیر چتر ارتش برگزار شد نماینده کودتاچیان بر کرسی ریاست جمهوری نشست تا هندوراس خاطره کودتاهای عصر جنگ سرد را زنده کند و سقوط زلایا اولین زنگ خطر را برای رهبران چپ این منطقه به صدا در آورد.
وقایع هندوراس پس زمینه یک درگیری تازه میان رهبران چپ با متروپل راستگرایان یعنی امریکا را فراهم آورد. در نیمه سال ۸۸ جنگ لفظی میان کاخ سفید و رهبران امریکای لاتین شدت گرفت. واشنگتن حکومتهای نوپدید این منطقه را به همپیمانی با دشمنان خویش بویژه بازگذاشتن راه نفوذ ایران متهم ساخت و متقابلاً رهبران چپ دولت اوباما را به پیگیری سنت مداخله جویی اسلافش متهم کردند. این درگیری تا مرحله احضار سفیران امریکا پیش رفت و رهبران میانهرویی مثل داسیلوا رئیسجمهور برزیل خطاب به امریکا و اروپا پیام داد که نبایستی از چپ در امریکای لاتین هراس داشته باشند. وی جناح چپ امریکای لاتین را با جنبشهای چپ در اروپا در سالهای دهه ۲۰ و ۳۰ قرن گذشته مقایسه کرد و درباره توازن قدرت جدید بوجود آمده در امریکای لاتین اعلام نمود پیروزیهای هوگو چاوز، اوو مورالس در بولیوی و دیگران از جمله فرناندو لوگو که اخیراً در پاراگوئه به قدرت رسید نشانههای پیشرفت دموکراتیک هستند.
با این اوصاف گرایشات ضد راست و گریز از متروپل لیبرالیسم در سال ۸۸ نیز شتابی تند داشت. رهبران چپ بر سیاستهای اجتماعی، آموزشی و بهداشتی، مسکن و برنامههای ضد فقر تأکید کردند.
آنها در سالی که گذشت همچنان در سیاستها و شعارهای خویش توده مردم را هدف گرفتند. ملی کردن منابع و درآمدهای داخلی و بویژه مخالفت با امریکا، از جمله سیاستهای شاخص آنها در این سال بود.
شاید یکی از مهمترین دستاوردهای این سال پیروزی اوو مورالس در مواجهه با حریفان قدرتمند راستگرایش بود. او در رفراندومی خطرناک برای تمدید ریاست جمهوری حداقل ۶۱ درصد از آرا را از آن خود کرده و رقبای محافظه کار خود را شکست داد. وی که نخستین رئیسجمهور سرخ پوست بولیوی است، پس از پیروزی باقدرت بیشتر، خواهان گسترش سلطه دولت بر اقتصاد و توزیع سود صنایع گاز این کشور بین طبقات فقیرتر شد. پایگاه اصلی او سرخ پوستان بولیوی است که ۶۵ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. رفراندومی که در بولیوی برگزار شد به وی اجازه داد برای دوره دوم نامزد شود. پیروزی مجدد مورالس گرمایی تازه به اردوگاه چپ در امریکای لاتین بخشید و به تثبیت سیاسی آنها و تضعیف مخالفان محافظه کارشان انجامید.
پیروزی مورالس با نتایجی که در انتخابات سه کشور دیگر امریکای لاتین رقم خورد تکمیل شد. در انتخابات اروگوئه یک چریک چپگرای سابق رقبای محافظه کارش را پشت سر گذاشت. خوسه موخیکا کاندیدای پیشتاز انتخابات ریاست جمهوری اروگوئه اعلام کرد که راه عدالت جویی همتایانش را در امریکای لاتین دنبال خواهد کرد. او بیش از همه به موفقیت جبهه ملی «فارابوندو مارتی» در انتخابات السالوادور نگاه داشت که توانسته است به عنوان نماینده اپوزیسیون چپگرا این کشور را به جمع دولتهای مردمی در امریکای لاتین ملحق سازد.
نبرد تنگ تنگ دو اردوگاه چپ و راست در امریکای لاتین هنوز پایان نیافته است و با شروع هر انتخاباتی شعلههای این جنگ حزبی بالا میگیرد. چپگرایان در سالی که گذشت دو انتخابات شیلی و کاستاریکا که دو کشور نزدیک به ایالات متحده شناخته میشوند را از دست دادند. سباستیان پینرا سیاستمدار راستگرا و محافظه کار شیلیایی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری این کشور پیروز شد و به دو دهه حاکمیت احزاب چپ میانه در شیلی خاتمه داد. در کارستاریکا نیز آریاس برای بار دوم قدرت را در چنگ گرفت.
با این وصف هنوز کفه قدرت به سمت چپ سنگینی میکند و امریکای لاتین عرصه را بر فرزندخواندگان لیبرالیسم تنگ کرده است. چپها در این خطه سطح همکاری خویش را از عرصه سیاسی و اقتصادی به سمت نظامی و دفاعی بردهاند. پرچمداران چپ در این عرصه کریستینا فرناندز دو کرشنر (آرژانتین)، اوو مورالس (بولیوی)، لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا(رئیسجمهور برزیل)، رائول کاسترو (رهبر کوبا)، رافائل کوریا (اکوادور۷)، دانیل اورتگا (نیکاراگوا)، تاباره واسکئز (اروگوئه) هوگو چاوز (ونزوئلا). آلوارو کولوم (گواتمالا) تشکیل میدهند.
● زلزله چپ در خاوردور
در پیشانی تغییرات جهان ۸ ۸، واقعه انتخابات تابستان ژاپن قرار دارد. انتخاباتی که در تاریخ این قدرت بزرگ آسیا یک رویداد بزرگ و حتی یک انقلاب نام گرفته است. ۵۴ سال حکومت لیبرال دموکراتها در حکومت ژاپن در انتخابات عمومی به پایان رسید.
نخستوزیر احتمالی ژاپن خواستار تغییرات اساسی در سیاست خارجی این کشور نسبت به کشورهای آسیایی شد و گفت که توکیو باید با توجه بیشتر به این کشورها، تمرکزش را از امریکا شدیداً کاهش دهد.
«یوکیو هاتویاما» به نخستوزیری این کشور دست یافت. او چنان که اعلام کرده بود سیاست خارجی خود را تغییر داده و در صدد است تمرکزش را از امریکا برداشته و به کشورهای آسیایی معطوف نماید. این رهبر سیاسی و چپگرای ژاپنی در گزارشی که در روزنامه نیویورک تایمز به چاپ رسید از سرمایهداری (کاپیتالیسم) امریکایی و بنیادگرایی بازار که آن را «تهی از اخلاقیات و میانهروی» خواند، شدیداً انتقاد کرد و گفت که اینها به زندگی مردم خسارتهای جبران ناپذیری وارد کردند. برای امریکا که قویترین متحد خویش در آسیا را توکیو میشناخت انتخابات این کشور یک شوک بزرگ بود بویژه آنکه رهبر نوگرای ژاپن پیش بینی کرده در نتیجه شکست امریکا در جنگ عراق و بحران مالی، دوره جهانی سازی امریکا در حال به سر آمدن است و دنیا در حال حرکت به سمت یک دوره چند قطبی است. دیگر برنامههای چپگرایان توکیو نیز تشویش امریکا را افزونتر کرد از جمله این که هاتویاما خواستار برداشتن پایگاه امریکا از اوکیناوا شد علاوه بر این رهبر حزب دموکراتیک ژاپن در گرماگرم رقابت امریکا با پکن با اشاره به پیشرفت سریع چین که در حال سایه افکندن به کشورهای دیگر حتی ژاپن - دومین اقتصاد بزرگ دنیا است - خواستار تشکیل یک جامعه آسیایی با ارزی مشترک بر اساس مدل اتحادیه اروپا شد. چپگرایان ژاپن بیش از هر چیز موفقیت خود را مدیون عملکرد بد لیبرال دموکراتها میدانند. تا حدی که مقبولیت جریان لیبرال دموکرات در این سرزمین میان افکار عمومی ژاپن در ماههای اخیر به زیر ۲۰درصد رسیده است.
● پیری زودرس راست میانه و چپ میانه
در اروپا که قلب جهان لیبرالیسم است، دو جناح راست و چپ در سال ۸۸ با آزمونهای سختی دست به گریبان شدند. لیبرالیسم در اروپا بر شانه دو جناح سنتی راست میانه و چپ میانه حرکت کرده است اما وقایع سال ۸۸ نشانههایی از افول اعتبار هر دو جریان را نمایان کرد.
مهمترین آزمون راست میانه در جریان انتخابات پارلمانی رقم خورد که در ۲۷ کشور اروپا برگزار شد که در شماری از آنها جریان راست افراطی توانست کرسیهای مهمی از پارلمان اروپا را کسب کند. چپ میانه نیز در کارزار انتخابات آلمان و تا حدی انتخابات پارلمانی اروپا متوقف شد. اشپیگل، درگزارشی جابهجایی موقعیت چپ و راست انتخابات امسال اروپا را دلیلی برای تغییرات گسترده در اروپا مطرح خواند و نوشت: شکستی که راست میانه و چپ میانه در برلین و دیگر کشورهای اروپایی متحمل شدند اکنون در کمین دو نماینده سرشناس چپ و راست میانه یعنی ایتالیا و انگلیس است که دولت گوردون براون و برلوسکونی شکست خوردگان بعدی خواهند بود.
با این اوصاف آهنگ صعود و افول احزاب کهنه کار اروپا را روی منحنی انتخابات و نظرسنجیها در سال ۸۸ مرور میکنیم:
▪ آتن در تسخیر چپگرایان: یونان یکی از مهمترین آوردگاههای دو طیف چپ و راست است که در رقابتی چشمگیر در سال ۸۸ سرانجام جناح سوسیالیست «پاسوک» تحت رهبری «جرج پاپاندرئو» توانست زمام امور کشور را دردست بگیرد. پاپاندرئو اگر چه وارث بحرانی عظیم است که حیات اقتصاد و سیاست این کشور را تهدید میکند اما با شعارهایی که مطرح کرد توانست اعتماد مردم را جلب کند. مرکز ثقل این مبارزه، فسادهای مالی حزب دموکراسی جدید و مسائل اقتصادی است. پاپاندرئو قول داده یونان را تغییر خواهد داد، با این حال اوضاع یونان نه فقط دولت چپ که کل اروپا را به وحشت انداخته است تا حدی که این کشور با دو بحران کسری بودجه و بدهیهای سنگین روبهرو است. حتی پیشبینی شده در سال جاری، بدهی دولتی یونان که یکی از بالاترین میزان بدهیها در «یوروزون» است، از ۱۰۰درصد تولید ناخالص داخلی فراتر رود.
▪ یارتازهای برای زاپاته رو: دومین موفقیت را چپگرایان اروپا در پرتغال کسب کردند. سوسیالیستهای پرتغال به رهبری «خوزه سوکراتس» نخستوزیر این کشور در انتخابات پارلمانی به پیروزی رسیدند، سوکراتس ۵۲ساله به عنوان پرچمدار چپ در بحبوحه نرخ بیکاری رو به افزایش ۱/۹درصدی در پرتغال که در ۲۲سال گذشته بیسابقه بوده، کمک به اشتغالزایی از طریق اجرای پروژههای گسترده فعالیتهای عمومی همچون یک شبکه ریلی سریع السیر و احداث فرودگاهی جدید در نزدیکی لیسبون را وعده داده است. ناکامی دولت حاکم راست در سیاستهای مربوط به بحران افغانستان و محیط زیست نیز از دیگر عواملی است که سوسیالیستهای لیسبون وعده اصلاح آنها را دادهاند.
▪ دوره افول راستگرای میلان: در هر ۴ فصل سال ۸۸ صدها هزار تن از شهروندان ایتالیایی در رم علیه سیاستهای اقتصادی و ناکارآمدی دولت سیلویو برلوسکونی و نیز رفتارهای پرحاشیه او به خیابانها آمدند. تنزل شدید موقعیت این میلیاردر میلان، چپهای رم را به بازگشت به قدرت امیدوارتر کرد. ایتالیاییها بارها این ضرب المثل را بازگو کردند که دوستان راستگرای برلوسکونی رسم دوستی کنار نهاده و به او اجازه رانندگی در حالت مستی میدهند. هر روزی که میگذرد او بیشتر مست قدرت میشود. ایتالیای تحت رهبری راستگرایان هماکنون با مشکلات و فشارهای زیادی مواجه شده است. دولت ایتالیا نیز طی ماههای گذشته با هدف مقابله با بحران و کاهش فشار اقتصادی بر خانوارهای پرجمعیت و سالمندان کم درآمد، سیاستهای حمایتی را در قالب یارانههای دولتی برای پرداخت به خانوارهای کم درآمد و نیز اعطای تسهیلات بانکی به کارخانهها و صنایع بزرگ به مبلغ ۸۰ میلیارد یورو درنظر گرفته است.
نماینده و نماد راستهای اروپا در رم دیگر به یک تاجر ضدسیاستمدار تبدیل شده است. بیاعتمادی او به دولت و تنفر او از مالیات به نفع تجار کوچکی شده که به نیروی محرکه اقتصاد ایتالیا تبدیل شدهاند. فهرست اتهامهای او هر ماه زیادتر میشود. جدایی همسرش در سال ۸۸ و افشای ارتباطات وی با هنرپیشگان و ستارههای ایتالیا زندگی او را با بحران اخلاقی روبهرو کرد.
در همین سال، سیلویو برلوسکنی، نخستوزیر ایتالیا به اتهام رسواییهای مالی محاکمه شد.
▪ پیروزی شکننده نماینده راست میانه: با آنکه آنگلا مرکل انتخابات امسال را از سوسیال دموکراتها برد اما نظرسنجیها در آلمان حاکی از تضعیف موقعیت ائتلاف حاکم است. طبق گزارش بلومبرگ، در پی افزایش نگرانیهای مردم آلمان از شرایط اقتصادی، محبوبیت آنگلا مرکل از ۷۰ درصد در ماه سپتامبر به ۵۹ درصد کاهش یافته است و این کمترین میزان محبوبیت صدراعظم آلمان از سال ۲۰۰۶ میلادی تاکنون است. ۸۲ درصد از پاسخدهندگان در نظرسنجی اعلام کردهاند که مرکل باید سیاستهای شفافتری را در عرصه اقتصادی در پیش گیرد. تأثیرات بحران اقتصادی هنوز گریبان برلین را رها نکرده است. شمار بیکاری و میزان ورشکستگی مؤسسات در آلمان به عنوان قدرت اول اقتصادی اروپا، اسباب نگرانی شهروندان و شرکای این کشور شده است. طبق گزارش اشپیگل شمار بیکاران در این کشور ۹۰میلیون نفری به ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر رسیده است.
ارائه بستههای پیشنهادی برای معافیتهای مالیاتی با توجه به اینکه بنا بر پیشبینیها رکورد کسری بودجه آلمان در سال آینده شکسته خواهد شد و نیز تلاش برای کاهش کسریهای بنیادین از جمله چالشهای پیش روی مرکل است. دو سوم شرکتکنندگان در نظرسنجی اشپیگل نگران وقوع بدترین بحران اقتصادی آلمان از زمان پایان جنگ سرد تاکنون، حتی وخیمتر از بحران دو سال گذشته در این کشور هستند. صدر اعظم راست برلین در عرصه سیاسی با چالشهای عمیقتر از عرصه اقتصاد روبهرو شد که مهمترین آن جنگ افغانستان و تصمیم گیری در باره حضور زرادخانههای اتمی امریکا و تنظیم روابط با اتحادیه اروپا است. بحران ناشی از جنگ افغانستان استعفای دو تن از مقامات دفاعی آلمان و شکاف در کابینه او منجر شد تنها با گذشت یک ماه از سوگند یاد کردن اعضای کابینه جدید آلمان، اکنون وزیر کار او که وزیر دفاع سابق نیز بوده، مجبور به استعفا شد، امری که تغییر ترکیب کابینه را به دنبال داشت.
▪ موقعیت متزلزل نماد چپ در مادرید: آخرین روزهای سال ۸۸ زنگ رقابت انتخاباتی میان چهره شاخص راستگرایان اسپانیا- ماریو ازنار- و خوسه لوئیس رودریگز زاپاته رو نخستوزیر چپگرای این کشور در مادرید طنین انداخت. زاپاته رو که دو سال پیش در انتخابات سراسری سال ۲۰۰۸ میلادی به لطف بهره گیری از آرای شناور و ترور یک عضو سابق حزب سوسیالیست توسط باند اتا توانست بر ماریانو راخوی رقیب قدرتمند حزب مردمی خود غلبه کند، اکنون با مشکلات فزاینده اقتصادی دست و پنجه نرم میکند. برای جریان چپ اسپانیا نیز رکود حاکم بر بازار مسکن که موتور محرک اقتصاد این کشور بشمار میرود در کنار سایر مشکلات اقتصادی دیگر چشم اسفندیار دولت وی شده است. در طول سال ۸۸ نیز اعتصابات و تظاهرات کارگری و اعتراض به میزان دستمزد و افزایش ساعات کار خود و غیره، دولت زاپاته رو را در تنگنا قرار داد. اکنون اوضاع به حدی ناخوشایند شده که حتی دوستان دولت زاپاته رو نیز از عملکرد آن ابراز نارضایتی کرده و نسبت به آن انتقاد میکنند. طبیعی است که در چنین شرایطی حزب مردم اسپانیا و رقیب حزب سوسیالیست برای تحکیم موقعیت خود در کسب قدرت از فرصت استفاده کرده و بعضی از مسئولین آن موضوع استیضاح، کسب رأی اعتماد و جلو انداختن انتخابات سراسری را مطرح کنند.
▪ پیش درآمد یک شکست: بارزترین نماینده جریان چپ میانه در انگلیس لحظههای سخت مبارزه با حریف تازه نفس خویش به رهبری مندلسون را میگذراند.
در انگلیس هم در انتخاباتی که در ماههای آینده در پیش است، حزب حاکم کارگر موقعیت ضعیف و شکنندهای دارد. اگر انتخابات همین الان برگزار شود، محافظهکاران حزب توری برنده میشوند. البته حزب کارگر و گوردون براون امیدوار هستند که در ماههای باقیمانده تا انتخابات این نتیجه را تغییر دهند. گوردون براون چند انتخابات مقدماتی را باخت که مهمترین آنها انتخابات منطقه شرقگلاسکو بود که بهعنوان حیاط خلوت گوردون براون نام برده میشود البته در کنار آن شماری از شهروندان انگلیسی در انتخابات پارلمان اروپا به جناح راستگرای افراطی اقبال قابل توجه نشان دادند همچنان که دو سال پیش از این در اسکاتلند، ملی گرایان حزب ملی را انتخاب کردند. در سراسر بریتانیا، سهم حزب کارگر از آرا به ۱/۱۶درصد کاهش یافت که امتیاز یک حزب درجه ۲ را نشان میدهد. عملکرد حزب کارگر تنها برای کسب مقام سوم کافی بود که این امر، یک شوک فرهنگی به حزب جدید کارگر وارد کرد.
● گردش به چپ در شرق اروپا
اروپای شرقی سه دهه را در راه پیوستن به اردوگاه لیبرالیسم تقلا کرد. اما در سال جاری اولین علائم ناکامی دولتهای نوپدید راست در قلمرویی که به مدت نیم قرن در تسخیر مارکسیسم بود نمایان شد. این خبر به اندازه کافی برای جهان لیبرالیسم هشدار دهنده بودکه در کشورهای همجوار روسیه، توفان انتخابات چپگرایان را به قدرت بازگرداند.
برای اولین بار پس از ۲۰ سال کمونیستها به سطوح عالی قدرت در جمهوری چک دست یافتند.
این رخداد از آن جهت در عرصه سیاسی جمهوری چک مهم بود که برای اولین بار پس از سقوط کمونیسم در سال ۱۹۸۹، ظهور کرد.
در نتیجه این انتخابات سوسیال دموکراتها خواهان ائتلافی سه حزبی با کمونیستها و حزب مردمی دموکرات در دولتهای منطقهای در بخشها که ۱۱ عضوی شدند. در تقسیم قدرتی که صورت گرفت سوسیال دموکراتها هشت و کمونیستها سه عضو را در اختیار گرفتند. این در حالی است که تاکنون کمونیستها فقط در سازمانهای در سطح اقلیت یا به عبارت دیگر در شهرهای کوچک در قدرت نقش داشتند. رخداد مشابه چک در کشور دیگر شرق اروپا یعنی بلغارستان رخ نمود. گئورگی پاروانف نامزد حزب سوسیالیستهای بلغارستان توانست با کسب ۷۸درصد از آرا در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری بلغارستان پیروز شود.
شاید اگر موفقیت برادران کاچینسکی در لهستان نبود چپگرایان همه امتیازهای انتخاباتی سال ۸۸ را به نام خود ثبت میکردند. خطر غلبه سوسیالیستها و تکرار واقعه چک، راستگرایان را بر آن داشت که در نبرد انتخاباتی لهستان همگی پشت سر حزب کاچینسکی صف ببندند.
● راست تازه نفس اما تندرو
در انتخابات پارلمانی، راست خسته اروپا صدای غرش دوباره دشمن خفتهاش را شنید. شاید با نگاه به نتیجه انتخابات پارلمانی اروپا ۷ ژوئن این گونه تصور شود که هنوز راستگرایان افراطی در اقلیت هستند و کسب حدود ۱۰ یا ۲۰ کرسی از ۷۳۶ کرسی این نهاد توفیق چندان چشمگیری نیست، اما واقعیت این است که همین تعداد کرسی، نشان از سرعت رشد این جریان دارد. نکته جالبتر ارتباط تنگاتنگ میان کاهش اعتبار دو جریان بزرگ لیبرالها و سوسیال دموکراتها با افزایش اعتبار راست افراطی است. راستگرایان افراطی بیشترین موفقیت را در کشورهایی به دست آوردهاند که جناح لیبرالها روبه افول و ورشکستگی نهادهاند.
انتخابات پارلمانی هفتم ژوئن اروپا، گروه حاشیه نشین راستگرایان افراطی را به متن سیاست کشاند و با کرسیهایی که نصیب این جریان شد، از این پس آنها به تریبون پرنفوذی به نام پارلمان اروپا دسترسی یافتهاند و به راحتی میتوانند اندیشههای افراطی خویش علیه همه اقلیتهای قومی یا مذهبی را جامه عمل پوشانند و با ایجاد فراکسیونی تازه در مرکز قانونگذاری اروپا، آرامش و اعتدال اروپا را به چالش بکشند. رهبران راستگرایان افراطی حتی در ۴ کشور فرانسه، اتریش، هلند و بلژیک فراکسیونی ویژه برای اجرای الگوی پاکسازی نژادی خود ساختهاند. این فراکسیون با حضور احزاب و نمایندگان افراطی از برخی از همین احزاب تشکیل شد.
بازنده اصلی انتخابات پارلمانی اروپا فقط سوسیالیستها و چپگرایان نبودند بلکه این انتخابات به قدرتیابی افراطیترین احزاب سیاسی در کشورهای مهم این قاره منجر شد. به همین دلیل، وضع آینده پارلمان اروپا نه تنها محل نگرانی ۲۷ دولت اروپا است بلکه مردمان این قاره از کرسیهایی که گروههای نژادپرست در این مجمع به دست آوردهاند بشدت نگران هستند.
پیروزیهای نسبی راست افراطی در کشورهایی مثل اتریش، هلند، بلژیک و انگلیس با حوادثی ناگوار در اروپای ۸۸ همراه شد. نژاد پرستان به قدرت نمایی پرداختند و آماج اصلی این حملات مسلمانان و مقدسات اسلامی بود. راستگرایان افراطی، اکنون یکی از اصلیترین آموزههای فاشیسم «برتری نژادی» را تعقیب میکند و احیای این اندیشه در عمل چیزی جز برانداختن، «اعتدال و تساهل» به عنوان رکن اصلی دموکراسی نیست.
محمد بخشنده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست