چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
منظومه ای برای نظام اخلاقی
هر نظام اندیشهای به عنوان موجودیتی تاثیرگذار از دو ساحت مختلف تشکیل شده است. یکی ساحت فلسفه و چرایی و ساحت دیگر روش تبیین و عینیت یافتن آن است. ادیان آسمانی نیز به سبب ماهیتشان که به عنوان یک نظام اندیشهای برتر تعریف میشوند، در این قاعده قرار میگیرند.
هر دینی به تناسب نقشی که برای خودش در تبیین جهان پیرامونش دارد، اصول و ارزشهایی را تعریف و روشهایی را برای تعین یافتن نظام اخلاقی مطلوبش ارائه میکند و در همین راستا است که عبادات و مناسکی را برای پرورش انسانها در دستیابی به آن بنیانهای
تلقیها و تعاریفی که پیرامون دین وجود دارد همیشه مورد مناقشه و بحث است. متالهین و فیلسوفان هرکدام به نحوی تعریف و توصیف خود را از دین ارائه کردهاند اما هنوز تفسیری از دین که بتواند پیشینهای از افراد را اقناع کند و از قید تبصره و الحاقیه رها باشد وجود ندارد. از این منظر، دین به مانند دیگر مفاهیم اساسی ذهن بشر همچون خرد، فکر، حقیقت، عدالت و... مفهومی است که مناقشههای بسیاری گرداگرد آن برقرار است و هر کسی از زاویه دید خود به تفلسف پیرامون آن میپردازد اما برای رسیدن به تفسیری کلنگر نسبت به فلسفه مناسک دینی ابتدا به تفاسیر مختلفی که پیرامون دین وجود دارد میپردازیم.
● تفاسیر و تعاریف
عدهای دین را به دو ساحت گوهر دین و پوسته یا صدف دین تقسیم میکنند اما در این تفسیر مشکلی وجود دارد و آن هم این است که هرکس متناسب با جهانبینی و ادراک خویش ممکن است گوهر دین را چیزی بداند که ممکن است با تقریر فرد دیگری متفاوت باشد. از سوی دیگر ابهامی در این تفسیر وجود دارد که میتواند پایه و مایه مشکلات بسیاری شود و آن این است که دین به عنوان یک منظومه کلان و همبسته در نظر گرفته نشده است و این نکته مغفول مانده است که هر بخش و جزوی از دین را میتوان بخش مهمی از دین قلمداد کرد و چنین تقسیمبندی که لاجرم تفکیک جزء به جزء دین را نیز در خود مستتر دارد میتواند مناقشات معرفتی گوناگونی را به وجود آورد.
یک دسته دیگر از فلاسفه و متالهین از جمله مصطفی ملکیان، سه چیز را از واژه دین اراده میکنند: دین ۱، دین ۲ و دین ۳ و این تقسیمبندی را ناظر بر همه ادیان میدانند.
در این تفسیر دین ۱ به این گونه تعریف میشود که: «در هر دین و مذهبی، سخن کس یا کسانی بی چون و چرا مورد قبول قرار می گیرد؛ مانند پیامبر و چهارده معصوم و اینان اشخاص غایب تاریخی هستند. مجموع سخنان این کس یا کسان در مجموعه هایی جمع می آید که به آن «کتب مقدسه» گفته می شود. بر این اساس، اسلام ۱ عبارت است از قرآن و مجموعه احادیث معتبر و مسیحیت ۱ مجموعه عهد عتیق و عهد جدید و بوداییت ۱ هم عبارت است از متنِ ذمه پادا.»
در ادامه، دین ۲ به این گونه توصیف میشود که: «دین ۱ در طول تاریخ به شرح و تفسیر نیازمند است. دین ۲ مجموعه آثار، رسایل، کتابها و مقالاتی است که متکلمان، علمای اخلاق، فقها، فیلسوفان، عارفان و سایر علمای دینی به رشته تحریر درآوردهاند.»
دین ۳ اما در این تفسیر تحقق خارجی دین ۱ و دین ۲ تعبیر میشود و گفته میشود که دین ۳ مجموعه افعالی است که پیروان دین در طول تاریخ انجام دادهاند به اضافه آثار و نتایجی که از افعال دینداران در عرصه عینی و عملی ظهور پیدا کرده است.
این تفسیر از دین مدعی است که به این شیوه میتوان گوهر و ماهیت همه ادیان را تبیین کرد اما فارغ از صحت و سقم این ادعا آن چیزی که به ذهن متبادر میشود این است که این تفسیر از دین حامل ابهامها و مسائل مختلفی است. از جمله این مشکلات یکی این است که مرز روشنی برای تفکیک این ساحت از دین که در این تفسیر به آنها اشاره شده است وجود ندارد و از سوی دیگر این تفسیر و تعریف از دین نیز به مانند تعریف گروه اول دچار این مشکل است که دین را به عنوان یک نظام همبسته نادیده میگیرد و لاجرم در دامان ایجاد مراتب مختلف با حدود و صغور مشخص برای دین میافتد که به ناگزیر خود شارحان این تفسیر را نیز از ارائه الگویی ارگانیک برای ارتباط این سه ساحت عاجز میکند.
اما تفسیر و تعریف دیگری نیز از دین وجود دارد که بر اساس آن دین به دو ساحت تجربه دینی و معرفت دینی تقسیم میشود. در توضیح این تفسیر باید گفت که فرد در ابتدا تجربهای از امر قدسی و خدا به دست میآورد و پیامبران و بزرگان دین به مثابه چراغ راهنمایی در این مسیر فرد را یاری میکنند و پس از عبور از این مرحله است که فرد معرفتی را مبتنی بر این تجارب دینی کسب میکند.
این تعریف نیز در میان فلاسفه، تعریف اکملی به حساب نمیآید زیرا مناقشه و اختلاف بر سر اجزای آن وجود دارد. از جمله اینکه آیا تجربه دینی، امری واقعی و عینی است یا امری روانشناختی و اعتباری؟ و در مرحله بعد اینکه اگر تجربه دینی منبعث از امر عینی است معیار تفکیک تجربه دینی از تجربه ایندنیایی چیست؟ و اگر تجربه دینی ناظر بر تجربه متافیزیکی است، پس یا باید در تعریف تجربه که ناظر بر مشاهده و احساس فیزیکی است تجدید نظر کرد یا عنوان دیگری برای آن برگزید. علاوه بر این مناقشات، توصیف و تبیین آن چیزی که در نهایت معرفت دینی خوانده میشود خود جای بحث و جدال فراوان است.
همه آنچه پیش از این گفته شد بر این نکته مهر تایید میزند که تعریف و تفسیر اکمل و بیبحث و جدالی از دین وجود ندارد و هر کدام از این تعاریف تنها پارهای از حقیقت مفهوم کلان و ویژهای به نام دین را نمایان میسازند اما برای رسیدن به یک نظام فکری برای تبیین آنچه مناسک دینی خوانده میشوند باید در عین نداشتن نگاه یکسویه به هر کدام از این تعاریف در مواردی بیحب و بغض، سویههایی از هرکدامشان را مدنظر قرار داد.
● راهی برای رسیدن
تا به حال متالهین تلاش بسیاری برای ارائه چارچوبی جهت دست یافتن به سرشت راستین ادیان انجام دادهاند. یکی از تلاشهایی که در این عرصه صورت گرفته بر مبنای تقسیم دین به اعتقادات، مناسک و اعمال دینی و در کنار آن اخلاق دینی است. اگر بخواهیم این مسئله را به صورت موجز و فشرده شرح دهیم باید بگوییم که بر این اساس از یکسو در مرحله اول در دین اعتقادات بنیادین و اساسی وجود دارد و در مرحله دوم هر دین را مجموعهای از آداب، مناسک و اعمال دینی سامان میدهد و در مرحله سوم اخلاقی دینی بر دین خاص استوار است که این اخلاق دینی قادر است هنجارهای افراد و به تبع آن رفتار وی را در جامعه و حتی در خلوت خودشان کنترل و هدایت کند.
اگر بخواهیم مثال عینی و ملموس این شکل از تبیین معرفتی دین را در مورد دین اسلام به کار بگیریم، وصف آن به این صورت است که در مرحله اول، دین اسلام برپایه اصول بنیادینی شکل گرفته است. اصولی مانند توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت. در مرحله دوم، توجه و اعتقاد به هر یک از این اصول، مرز مشخص و قابل تمیزی را میان دین مبارک اسلام و سایر ادیان و مذاهب ترسیم میکند. در مرحله آخر نیز متوجه بودن و رعایت این اصول، نظام منسجم اخلاقی را در فرد پایهریزی میکند. توضیح آنکه توجه به آن اصول بنیادین که سرشت حقیقی اسلام را سامان میدهند و اینهمانی فرد عامل به اصول با مصداقهای بیرونی، منظومهای از خصایل نیک و بد را شکل میدهد که نظام اخلاقی، منبعث از آن است.
برای نمونه در اخلاقیات اسلامی به وفور بر عدالت تاکید میشود و سفارش بسیار بر مرعی داشتن آن در کلیه شئون، چه اجتماعی و چه فردی، شده است و در این جهت مصداقهای بسیاری از طرف اولیای دین گفته شده و رعایت آنها سفارش شده است. علت این تاکید از آن جهت است که عدل از اصول بنیادین دین مبین اسلام است و ارزش منبعث از آن بر همین پایه است که استوار میگردد.
اما از سوی دیگر مناسک و آدابی هم در ادیان مختلف و به ویژه در دین مبین اسلام وجود دارند که اینها هم نزدیکیهای فراوانی با دو بخش دیگر ادیان یعنی اعتقادات و اخلاقیات دارند. این نوع تقریر از دین به نظر میرسد که میتواند تا حدودی کارگشا باشد و در عین داشتن نقایصی، میتواند کمتر اختلاف و تشتت ایجاد کند. نکته مثبت و قابل تاکید این تقریر از دین این است که برخلاف دیگر تقریرها و تعاریف بر اصول و بنیانهای دینی تاکید فراوان میکند و دیگر حسن این تقریر هم این است که اخلاق دینی را به عنوان اس و اساس رویکرد دینی لحاظ میکند و عنصر هویت دینی را زاییده آن میداند. این نکته نیز در دیگر تقریرها از دین، غایب بود که در این تعریف به کار گرفته شده است. سوم هم اینکه در این تعریف جایگاه ویژهای برای مناسک دینی و عبادات که یکی از شروط حیات اندیشه دینی است در نظر گرفته شده است.
نقش بیبدیل مناسک دینی در ماندگاری و رشد هر دین تا این پایه اهمیت دارد که بسیاری از متالهین آن را به عنوان جزء لازم و ضروری هر دینی به حساب میآورند. ولی برای رسیدن به درک درستی از این سه ساحت که در تقریر بالا به آنها اشاره شد، یعنی اصول و اعتقادات دینی، اخلاق دینی و مناسک دینی باید نسبت و کارکرد همبسته این سه جزء روشن شده و حدود آن مشخص شود.
● نیل به مقصود
همانگونه که در بالا نیز گفته شد برای رسیدن به فلسفه مناسک و آداب دینی باید نسبت میان دو جزء دیگر این تقریر با آن روشن شود. نیاز ما به درک فلسفه آداب و مناسک دینی از آن جهت است که این مسئله، استمرار حضور وبقای اندیشه دینی را نزد عامل به دین تضمین میکند.
فلسفه مناسک دینی در چند قرن اخیر به تناسب هر دوره سرگذشت متفاوتی داشته است. در اروپای پس از انقلاب صنعتی و با رشد اندیشه خردگرا و خرد محور فلسفه مناسک دینی در بیان متالهین به تظاهر احساسات و درونیات فردی شخص دیندار فروکاسته شد اما با رشد هردمافزون علمگرایی محض و روشن شدن نقاط مبهم و بیپاسخ آن، لزوم دست یازیدن به منظومه معرفتی متفاوت از آنچه پیش از آن سکه رایج بازار شده بود، بیشتر احساس شد. در این شرایط بود که مجال بیشتر و بهتری برای اندیشمندان دینی به وجود آمد تا آنها بتوانند توجیه خود را از آنچه سوژه قدسی یا دینی خوانده میشود، ارائه کنند. از سوی دیگر با گذر از فردگرایی لجامگسیخته و اثبات لزوم توجه به زندگی اجتماعی و آیینهای اجتماعی ایجادکننده درک مشترک معرفتی، سخن گفتن از مناسک دینی که به ویژه در اسلام، پیشینه آنها مانند آداب ماه مبارک رمضان اجتماعی هستند، سهلتر شده است.
در زمانه کنونی، ادله فراوانی برای توجیه مناسک دینی وجود دارد که شاید یکی از معروفترین آنها دلیل متکی بر هدف است. بر مبنای این نظرگاه، عمل کردن به مناسک و آدابی که بزرگان دین و اولیاءالله آنها را به جا آوردهاند یا به آنها سفارش کردهاند، شرط لازم برای پابرجا ماندن اصول بنیادینی است که اخلاق دینی منبعث از آن است. در حقیقت در این رویکرد، مناسک دینی به مثابه صورت عینی اصول و اخلاق دینی تعبیر میشود.
بر اساس این دیدگاه مناسک دینی و فهم آنها و عمل کردن به آنها، راهی است برای رسیدن به عمق و هسته اصلی این مناسک و آداب که همان اصول دین خداست. این نوع نگاه به مناسک دینی، نه تنها این مناسک را مانع فهم جوهر دین نمیداند بلکه آن را جزء لاینفک معرفت دینی به شمار میآورد.از این رو است که روزه به عنوان یکی از مناسک مورد تاکید در دین مبین به همراه دیگر مناسکی که به آنها توصیه شده در حکم راهی هستند که فرد را به امهات معرفتی اسلام رهنمون میسازد و به همین دلیل است که نمیتوان مناسک دینی را از اخلاق دینی جدا کرد و جوهره دین را صرفا رسیدن به اخلاق دینی قلمداد کرد.
مجتبی نادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست