چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

با کودکان نگویید از عمق تنگدستی


با کودکان نگویید از عمق تنگدستی

چگونه با بچه ها از بی پولی حرف بزنیم

این روزها در خیلی از محافل خانوادگی، حرف از نابه‌سامانی‌های اقتصادی پیش می‌آید. خب، کودکان هم در همین دنیایی که ما زندگی می‌کنیم، زندگی می‌کنند و همین حرف‌ها را می‌شنوند: بی‌کاری، خرج بالا، گرانی، حقوق پایین و...فهم و توجه به این مسایل در دنیای کوچک آنها گاهی سبب بروز نتایج اسف‌باری می‌شود. پس باید کمی دقت کنیم. صحبت از بحران‌های خانوادگی و مالی، گاهی کودکان را دچار شوک روحی می‌کند اما اگر این موضوع به روش صحیحی بیان شود، مساله کاملا فرق خواهد کرد.

بحران‌های خانوادگی به جای این که کودک را دچار شوک روحی کند،‌ اگر به طرز صحیحی مدیریت شود، می‌تواند به کودک کمک ‌کند تا آسان‌تر وارد دنیای بزرگسالان شود. والدین خوش‌بین و مثبت‌اندیشی که می‌دانند و می‌گویند: «با هر سختی، آسانی است و بعد از هر زمستان بهاری هست»، موقعیت را برای کودکان‌شان ساده‌تر و قابل تحمل‌تر می‌کنند. آنها به فرزندان‌شان می‌آموزند که: «نگران نباش. ما یک خانواده‌ایم و اگر دست‌مان را به دست هم دهیم، پیروز شده و از این موقعیت سخت درخواهیم آمد. زندگی پر است از این جور اتفاقات و سختی‌ها.» در زندگی، پول می‌تواند کمک‌‌کننده باشد. در این شکی نیست. اما پول همه چیز هم نیست. شما باید به کودک‌تان آموزش بدهید که می‌تواند زندگی را به شکل دیگری جز با تکیه کردن به پول، شاد و زیبا کند؛ مثلا به او توضیح بدهید با خانواده بودن و با دوستان بودن، گوش دادن به موسیقی، کتاب خواندن، باغبانی یا پرداختن به رشته هنری یا ورزشی مورد علاقه‌ می‌تواند سبب ایجاد حس خوشبختی و رضایت در انسان شود. این مسایل گاهی حسی را در انسان به وجود می‌آورد که پول نمی‌تواند آن را ایجاد کند. پول خوشبختی نمی‌آورد ولی می‌تواند به بقای آن کمک کند.

● حقیقت را نباید پنهان کرد

وقتی خانواده دچار بحران سختی می‌شود، مثلا به سختی دچار بی‌کاری یا بی‌پولی می‌شود، باید موضوع را بدون آنکه خیلی آن را وخیم نشان داد برای کودکان توضیح داد. انتخاب کلمات اهمیت زیادی دارد و ترجیحا بهتر است روی جنبه مثبت قضیه تکیه کرد و مثبت فکر کرد. کودکان پس از ۸ سالگی بیشتر به دنیای بزرگسالان نزدیک می‌شوند اما هنوز قدرت درک کامل مسایل و شناختی برای نحوه مقابله با مشکلات را ندارند، پس بهتر است همیشه با نگاهی امیدوارانه مسایل را برای آنها توضیح دهیم. از آنجا که آنها به آینده نظر دوخته‌اند، همیشه والدین را انسان‌هایی برتر و بالاتر از دیگران می‌بینند. بنابراین باید مراقب بود این تصویر در ذهن آنها با بیان ناامیدی از حل مشکلات خراب نشود.

● با بچه‌ها مثبت‌ حرف بزنید

گاهی بدون آنکه نیازی به توضیح باشد، کودکان احساسات، هیجانات و خلق و خوی ما را درک می‌کنند. یک مادر مضطرب، اضطراب را به فرزندان‌اش منتقل می‌کند. ناراحتی و ناامیدی درست مثل احساس خوشبختی، امید و انرژی منتقل می‌شود. پس بهتر است به گونه‌ای رفتار کنیم که حس مثبت‌اندیشی و اعتماد به نفس در آنها به وجود آید. والدینی که دنیا را سیاه‌تر از آنچه هست می‌بینند و توصیف می‌کنند، کودکان‌شان را در دنیایی قرار می‌دهند که تا بی‌نهایت اضطراب در آن وجود دارد. ما قابلیت تغییر جهان را نداریم ولی می‌توانیم آن را در ذهن خود بازسازی کنیم.

● بچه‌ها تا قبل از ۸ سالگی

دنیا برای بچه‌های زیر ۸ سال، فضایی فانتزی است و بحران‌ها چندان قابل فهم نیستند. قبل از این سن، کودکان فکر می‌کنند که والدین می‌توانند تمام مسایل را حل کنند. آنچه در این زمان برای آنها مهم است خرید یک اسباب‌بازی جدید، بازی با هم سن و سالان، بیرون رفتن و تفریح با اعضای خانواده و شروع مدرسه است.

● بچه‌ها بعد از ۸ سالگی

برای این بچه‌ها، دنیا مادی‌تر است و مفاهیمی همچون مرگ، تفاوت، ناعدالتی و... قابل درک است. کودکان از این پس به دارایی‌های خود، امنیت، تهدیدهای خارجی، بی‌کاری و بی‌پولی حساس می‌شوند اما این حس را دارند که با تکیه به والدین موضوعی آنها را تهدید نخواهد کرد و نباید بترسند.

● بچه‌ةایی که بی پولی را می فهمند

صحبت کردن در مورد بحران‌های خانواده از جمله بحران‌ مالی بستگی به سن کودکان دارد. در سنینی که کودکان معنی و مفهوم پول و ثروت را متوجه نمی‌شوند، صحبت کردن در مورد نداشتن پول، آنها را بیشتر نگران و مضطرب می‌کند. از حدود ۵ سالگی به بعد کم‌کم کودکان به مفهوم و ارزش پول به معنی فراهم آوردن امکانات آگاه می‌شوند. از این سنین به بعد خانواده می‌تواند در مورد مسایل مالی به تدریج با کودک صحبت کند، به این صورت که موقع خرید کردن برای کودکان حتما به قیمت اجناسی که برای کودک خریداری می‌شود توجه کرده و توجه آنها را نیز به این مساله جلب کند. باید به کودکان نشان داد که ما می‌توانیم برخی چیزها را تهیه کنیم و برخی چیزها را به دلیل نداشتن پول کافی نمی‌توانیم تهیه کنیم، یعنی با صحبت در مورد ارزش پول به بچه‌ها هم صبر کردن را یاد می‌دهیم، هم در مورد اینکه پول می‌تواند چه امکاناتی را فراهم کند یا اینکه نمی‌تواند فراهم کند با آنها صحبت کنیم. این به آن معنی است که در رابطه خریدهای کودکان و وسایلی را که از والدین می‌خواهند ما برخی اوقات می‌توانیم واژه «نه» را به کار برده و در نتیجه کودک را با مفهوم ارزش پول آشنا کنیم که برای ما مقدور نیست هر چه را آنها می‌خواهند برایشان تهیه کنیم و اینکه گاهی اوقات پول کافی در اختیار نداریم.

کودکانی که از ۵ تا ۶ سالگی به بعد با مفهوم پول آشنا می‌شوند راحت‌تر می‌توانند در جریان مسایل و بحران‌های مالی خانواده قرار بگیرند و اگر زمانی برای خانواده مشکل مالی پیش آید، باید برای کودک به شکل سربسته توضیح داد. به این معنی که اگر کودک را در جریان کوچک‌ترین امور مربوط به مسایل مالی قرار دهیم، متاسفانه اضطراب و نگرانی در کودک بالا می‌رود اما کودک باید بداند که به هر حال خانواده با مشکلی مواجه است به نام مشکل پول و نداشتن امکانات کافی و حالا باید به کودک این اطمینان را داد که پدر و مادر سعی می‌کنند که به بهترین نحو ممکن مشکل را حل کنند اما تا زمانی که مشکل حل شود ممکن است ما در امور مربوط به خانه محدودیت‌هایی داشته باشیم.

این محدودیت‌ها باید به‌طور کامل برای کودک توضیح داده شود که شاید ما مثل قبل نتوانیم مثلا لباس‌های زیاد بخریم یا مسافرت‌های بیشتر برویم یا اسباب‌بازی‌ بیشتری تهیه کنیم. برای کودک در این رابطه باید توضیح داده شود اما در عین حال باید به او فهماند که می‌تواند در کنار این بحران به خانواده کمک کرده و از آنها درخواست و تقاضای اضافه و بی‌مورد نداشته باشد.

باز هم تاکید می‌کنم در خانواده‌هایی که از دوران کودکی با بچه‌ها در مورد معنی و مفهوم و ارزش پول صحبت می‌شود، آنها به موقع می‌توانند شرایط خانواده را بهتر درک کرده و در این زمینه همکاری بهتری با خانواده در این زمینه داشته باشند.

یادمان باشد در مورد مسایلی که مربوط به کودکان نیست، حتی‌المقدور جلوی آنها و در حضورشان صحبت نکنیم. ما به کودکان به عنوان بزرگ‌تر اعلام می‌کنیم که ممکن است برای مدتی محدودیت مالی داشته باشیم و امکانات قبلی را نتوانیم تهیه کنیم یا در حد محدودتر بتوانیم زندگی کنیم. اعلام این خبر و دادن اطلاع به کودکان در عین دادن امیدواری و درخواست همکاری برای گذشتن از مانع خیلی متفاوت‌تر از آن است که در حضور آنها به طور مرتب در مورد دغدغه‌ها و نگرانی‌های مالی خانواده صحبت شود. این مساله اصلا توصیه نمی‌شود چون سبب بروز احساس عدم امنیت در کودکان شده و دنیای کوچک‌شان را به هم می‌ریزد. این احساس در آنها به وجود می‌آید که والدین قابل اطمینان و قابل اتکا نیستند چون خودشان هم آدم‌های ضعیفی هستند که دچار مشکلات بزرگی می‌شوند. باید سعی کرد با اطمینان‌خاطر با کودکان حرف زد و از موضع قدرت: «چنین بحرانی وجود دارد ولی به هر حال تمام خواهد شد و سعی ما بر این است که برای شما محدودیت زیادی ایجاد نشود ولی برخی محدودیت‌ها اجتناب‌ناپذیر است و شما باید با آن کنار بیایید.»

منبع: top sante