سه شنبه, ۱۵ خرداد, ۱۴۰۳ / 4 June, 2024
تو را من با تمام انتظارم جستجو کردم
انتظار، حسی است آمیخته با اضطراب و لذت؛ پر از پارادوکسهای دوستداشتنی که هرکدام بدون دیگری اصل کلمه را از معنای واقعی دور میکند.منتظر بودن به لحظهها جان میدهد؛ به شرط تلاش برای شکستن سکوت و سکون کسالتبار؛ به شرط اطمینان از آمدن معشوق و مقصود، به شرط غلبه بر عادت به پذیرش واقعیتهای بد، به شرط یافتن «حقیقت».
انتظار بدون بیقراریها و بیتابیهایش بیهوده است، بدون سراپا شوق و اشتیاق بودن، بدون اهمیت دادن به روی خوش، بوی خوش، لباس خوش.
تصور کن! انتظاری را که نمیدانی کی، کجا، چه ساعتی به سر میرسد؟ با این حال، اما، شک نمیکنی. کوچه را آب و جارو میزنی، رختهای شسته را از بند جمع میکنی، سماور را روشن میکنی، بساط اسفند را جمع و جور میکنی، «آمین»های بعد از دعاها را محکمتر ادا میکنی خاصه بعد از دعای فرج ، ساعت را نگاه میکنی، دیر شده انگار اطمینان داری اما، «او» میآید.
فقط نمیدانی کی، کجا، چه ساعتی انتظار به سر میرسد؟ این همان حس دوستداشتنی است، حسی آمیخته با اضطراب و لذت.
نمیدانیم شرایط برای آمدنت فراهم شده یا نه؟
فقط میدانیم به ما نزدیکی. گرچه ما گاهی فراموش میکنیم تو را و ادعایمان اما، گوش فلک را کر میکند. میدانیم در زمانهای که زنده بودن خیلیهامان به حرکت آدمآهنیها میماند که بیهیچ هدفی فقط دست و پا میزنیم برای اثبات بودن و دیده شدن، تو هستی و نفس میکشی.
سالها از پی هم میآیند، و هُرم نفست، امید به دیدنت را قویتر میکند.
میدانیم آنچه را ما میبینیم و گاهی خودمان را به ندیدن میزنیم، تو هم نظارهگر آنها هستی، حس میکنی، بیتفاوت اما از کنارشان نمیگذری.
خوبیها را میبینی و بدیها را. خوبیهایی که عمر و اندازه بودنشان روز به روز کوچکتر میشود و بدیهایی که در این وانفسا قد میکشند.
میدانیم وقایع را به وضوح میبینی. زندگی در زمان دیوانهکننده «حال» را. سنگی شدن آدمها، مرگ تلخ بچهها از گرسنگی مفرط در گمترین جای نقشه جغرافیا، ریختن بیدلیل خونها در جنگهای قدرت همه را میبینی، حس میکنی و اطمینان داریم، یک روزی، یک جایی، یک ساعتی دلتنگتر از همیشه میشوی و میآیی و کاری میکنی تا کینهها از دلها شسته شوند؛ امروز یا فردا یا ...
در این زمانه سخت که مرز حفظ دین و دینداری و کفر و لامذهبی به لغزشی بند است و بعضی آدمهای گنگ به نام «مهدی موعود» به نام دین، عشق به «تو» را دستاویز کردهاند و همه خلاءهای زندگیشان را در لابهلای ادعاهای دروغین ارتباط با تو میجویند، از وسوسهها هراس داریم. وسوسههای جماعت بیهدف و سرگردانی که در این دوران پیش از آخرالزمان، جولان میدهند، احساسات را بازی میگیرند و از شکستن سکوت پرمعنای «تو» هراسی ندارند.
گاهی احساس سرخوردگی سراغمان میآید، میترسیم «تو» بیایی و ما بینصیب از وجود تو حتی قدر آن تکههای زمین که به گذر قدمهای یاران تو فخر میفروشند، هم نباشیم.
مریم نوری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
ویزای تضمینی ایتالیا کانادا
ایران انتخابات ریاست جمهوری امام خمینی انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم وزارت کشور ریاست جمهوری ستاد انتخابات کشور محمود احمدی نژاد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ انتخابات 1403
طرح ترافیک تهران هواشناسی آتش سوزی ترافیک بازنشستگان شهرداری تهران زلزله پلیس دستگیری سازمان هواشناسی آموزش و پرورش
قیمت خودرو قیمت دلار حقوق بازنشستگان مالیات خودرو قیمت طلا دلار مسکن گمرک بانک مرکزی برق بازار خودرو
تلویزیون سینما بازیگر سریال حوزه علمیه سینمای ایران رسانه ملی شعر
هوش مصنوعی دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان اینترنت ویروس
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین اسرائیل لبنان جنگ غزه آمریکا حماس روسیه چین حزب الله لبنان جو بایدن
پرسپولیس فوتبال استقلال رئال مادرید جواد نکونام کیلیان امباپه باشگاه پرسپولیس لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران مس رفسنجان
تبلیغات همراه اول باتری ربات اپل مریخ تلفن
گرمازدگی استرس گرما افسردگی خودکشی سیگار بیماری قلبی