سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

ایرانیان و فتوحات مسلمانان


ایرانیان و فتوحات مسلمانان

پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه و آله لشکرکشی های مختلفی انجام شد و سرزمین های بسیاری فتح گردید این فتوحات را چگونه ارزیابی می کنید

۱) فتوحات مسلمانان

پس از رحلت پیامبرصلی الله علیه و آله لشکرکشی‌های مختلفی انجام شد و سرزمین‌های بسیاری فتح گردید؛ این فتوحات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

درباره لشکر‌کشی مسلمانان به سرزمین‌های دیگر، بعد ازوفات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نکاتی را یادآوری می‌کنیم:

۱) اگر حرکت ترسیمی از سوی رسول خداصلی الله علیه و آله پس از وفات وی ادامه می‌یافت و زمام امامت و خلافت به دست وصی او، امیرمؤمنان علیه السلام می‌افتاد، بی‌شک دعوت اسلامی پیامبرصلی الله علیه و آله در حوزه وسیع‌تری گسترش می‌یافت و همسایگان دولت اسلامی و سایر ملت‌ها خود در پذیرش این دین الهی، پیش‌قدم می‌شدند و فتوحات خونین و لشکرکشی‌های دوران خلفا، به گونه ای دیگر رقم می‌خورد.

۲) لازمه هر فتح و پیروزی، توسعه فرهنگ اسلامی است؛ یعنی به موازات فتح شهرها، می‌باید مردم آن سامان به حقایق، اصول و اهداف اسلام، آشنا شوند و هسته و پوسته اسلام را بشناسند. متأسفانه در غالب لشکرکشی‌های صورت گرفته در عهد ابوبکر، عمر و عثمان، این نکته مهم، مورد توجه حاکمان وقت نبود و آنان اهتمامی در ارشاد مردم، تعلیم، فرهنگ‌سازی و تربیت آنان نداشتند؛ چه در منطقه شام و چه در ایران.

آنان فقط در برابر اقبال مردم، شهادتین را بر زبان آنان جاری می‌ساختند و به برخی از حرکات و شعائر، آنان را تمرین می‌دادند؛ بدون این که عقیده باطلی را از ذهن ایشان بزدایند و یا فکر صحیحی را برای ایشان ترسیم نمایند و در نتیجه در بسیاری از کشورها و مناطقی که در دوره خلفا فتح می‌شدند، مردم به سمت کفر و نافرمانی بر می‌گشتند و دوباره این سرزمین‌ها به دست مسلمانان فتح می‌شدند! این، نتیجه اکتفا به ظاهر اسلام بود؛ در صورتی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از مردم، اسلام و ایمان، هر دو را همزمان خواستار بود؛ «و قالت الاعراب آمنا، قل لم تؤمنوا و لکن قولوا أسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم؛ عرب‌های بادیه‌ نشین، گفتند: ایمان آوردیم؛ بگو: شما ایمان نیاورده‌اید؛ ولی بگویید اسلام آورده‌ایم؛ اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است».۱

این نقص بزرگ، ریشه در ضعف اعتقادی حاکمان وقت داشت و طبیعی است که حاکمان و یاران آنها که اسلام در نهاد آنان رسوخ نکرده و در بسیاری از وهمیات و انحرافات گذشته خود باقی بودند، نمی‌توانستند سکان‌دار هدایت مردمی باشند که بر اثر این لشکر‌کشی‌ها، با آیین هدایت‌بخشی چون اسلام، مواجه می‌شدند.۲

۲)فتوحات بزرگ و پیروزی مسلمانان، در گرو عوامل متعددی بود؛ مثلاً ایمان و اعتقاد شخصی بسیاری از جهادگران مسلمان، در سرعت فتوحات، مؤثر بود. همچنین وقتی به عوامل پیروزی مسلمانان در ایران دقت کنید، می‌بینید که عواملی چون ناخشنودی مردم از حکومت ساسانی، وجود امتیازات طبقاتی بسیار خشن در جامعه، بی‌روح شدن آیین زرتشتی و آشفتگی نظام حکومتی ساسانی موثر بودند. دکتر عبدالحسین زرین کوب می‌نویسد:

«سقوط دولت ساسانی به دست عرب شد، ولی نه به خاطر قدرت عرب، بلکه به خاطر ضعف و فساد دولت ساسانی و در موقع حمله عرب، ایران از پای در آمده بود. دولت ساسانی در آن زمان، مانند مرده حضرت سلیمان بود که بر عصا تکیه داشت و موریانه آن را خورد و زمین افتاد».۳

۴) حضور برخی از چهره‌های نامی و پیرو امیرمؤمنان علیه السلام در میان‌مدت و دراز‌مدت، توانست بن‌مایه‌هایی از اصول و مبانی اسلام را در برخی از مناطق فراهم آورد. از این رو، حضور و تلاش شخصیت‌هایی چون سلمان فارسی، حذیفه بن یمان، هاشم مرقال و عمار یاسر، ستودنی است.

در مجموع، اسلام، یک دین جهانی است و نمی‌خواست هدایت خود را در مهد اسلام و شهر مکه و یا جزیره العرب، محصور کند؛ اما لشکرکشی‌های انجام شده در عهد خلفای نخست، کاستی‌های بسیاری را در پی داشت. آثار این ضعف هم در کشورهای فتح شده و هم در مرکز و گستره دولت اسلامی، آشکار بود که در هر یک به نوعی، این کاستی‌ها مورد مطالعه و دقت قرار می‌گیرد؛ اما در درازمدت، ملت‌ها و کشورهایی که اسلام به آن‌ جاها راه یافته بود، با حقیقت و روح دین اسلام و تاریخ شکل‌گیری تمدن اسلامی آشنا شدند که آثار و ثمرات آن، قرن‌ها جهان را تحت تأثیر قرار داده بود.

۵. فتوحات خلفای سه گانه، پیامدهای ناهنجار بسیاری را در صف پیکار جویان مسلمان بر جای گذاشت از جمله:

الف) پیدایش طبقه جاهل مسلک مقدس مأب که خوارج، جزئی از آنان بوند.

ب) انحطاط اخلاق امت اسلامی، در پی سرازیر شدن مال و ثروت فراوان به درون سرزمین اسلامی.

ج) کاشت بذر تشتت و اختلاف در جامعه اسلامی، بر اثر مستی نعمت ثروت‌های بی‌حد و حصر.۴

۲) اسلام ایرانیان

آیا درست است که ایرانیان به دست خلیفه دوم مسلمان شده‌اند؟

حسام اربابی، عمران

مسئله رفتار مسلمانان با دولت ایران و پیروزی آنان بر حکومت ساسانی، از مسائلی است که سبب آشنایی ایرانیان با عظمت و واقعیت اسلام شد.

آن چه مهم است، فداکاری مسلمانانی است که ایمان به خدا، قیامت و رسالت نبی اکرم صلی الله علیه و آله را باور داشتند و اندیشه نجات ستم‌دیدگان را رسالت توحیدی و اجتماعی خود می‌انگاشتند و پذیرش ایرانیان عطش‌ناک نیز زمینه حضور و بروز مسلمانان را فراهم آورد؛ زیرا اسلام برای ایران و ایرانی، در حکم غذای مطبوعی بود که به حلق گرسنه‌ای فرو رود یا مثل آب گوارایی بود که به کام تشنه‌ای ریخته شود. طبیعت ایرانی - مخصوصا با شرایط زمانی، مکانی و اجتماعی ایران قبل از اسلام - این خوراک مطبوع را به خود جذب کرده و از آن، نیرو و حیات گرفت و نیرو و حیات خود را صرف خدمت به آن کرده است. عکس العمل ایرانیان در برابر اسلام، فوق العاده نجیبانه و سپاس‌گزارانه بود و از یک نوع توافق طبیعی میان روح اسلامی و کالبد ایرانی حکایت می‌کرد.

حرکت پیروزمندانه و قابل ستایش مسلمانان در آن مقطع از زمان، یک ضرورت بود و هر کس غیر از عمر نیز بر مسند حکومت‌ بود، از انجام آن ناگزیر بود؛ هر چند که حضور عمر به عنوان خلیفه و نوع رفتار خشن او، ناکامی‌هایی را نیز در پی داشت و در صورت فقدان او، بی‌شک پیروزی بزرگ‌تری در این فتح برای مسلمانان حاصل می‌شد.

ایرانیان، تسلیم فرهنگ اسلام شدند و نه فرهنگ خلیفه وقت و این گرایش و علاقه‌مندی به فرهنگ اسلام ناب محمدی را می‌توان در گرایش تدریجی آنان به تشیع دانست. آنان، سرچشمه هدایت را در اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله جستند و بدان، گرایش یافتند.۵

سارا مقیسی، ادبیات فارسی

پی نوشت

۱. حجرات، آیه ۱۴.

۲. جعفر مرتضی عاملی، زندگی سیاسی امام حسن مجتبی علیه السلام، ص ۱۲۲.

۳. زرین کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۱۵۷.

۴. مطهری، سیری در سیره ائمه اطهارعلیهم السلام، ص ۵۰؛ مطهری، جاذبه و دافعه امام علی علیه السلام، ص ۱۵۳؛ مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص ۲۵۸.

۵. ر.ک: مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران.