چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
با قرآن بیشتر انس بگیریم
قرآن می فرماید که جاهلیت اولی را پیش نکشید. امام باقر (ع) می گوید: معلوم می شود جاهلیت ثانی هم هست. اگر کسی به خانه شما آمد به او گفتید: این اولاد اول من است، یعنی اولاد دیگر هم دارم. جاهلیت اولی، یعنی یک جاهلیت ثانی هم هست. زمان جاهلیت ثانی، الآن است. در جاهلیت اولی با شمشیر؛ یکی یکی می کشتند، حالا با بمباران شهر به شهر می کشند. دختر را به گور می کردند، حالا با سقط جنین دختر و پسر را با هم به گور می کنند. به مراتب الآن تهاجم و خطر بیشتر شده است. بنابر این همان نیازی که آن زمان بوده الآن به مراتب بیشتر است و بشر هم گیج است و نتوانسته کاری کند.
قانون اساسی بعضی از کشورهای اروپایی یک صد و نوزده مرتبه عوض شده است. بنابر این، وقتی قانون ها عوض می شود ما چه طور می توانیم بگوییم بشر نیاز به نبوت ندارد؟ و اما این تجربه دینی چیست؟
این تجربه دینی، یک آدم بیست و پنج ساله کشیش و روحانی مسیحی یک چیزی گفته است که اصلاً دین، همان حال است؛ شما با موسیقی هم می توانی حال پیدا کنی. اصل عرفان است. دلت پاک باشد.از همین چیزهایی که ما هم می گوییم، منتها اسمش را عوض می کنند. آدم، فکر می کند یک چیز جدیدی است. اگر این حرف درست باشد؛ یعنی تمام عملوالصالحات روی هوا، قرآن آمنوی خالی را قبول ندارد. «آمنوا و عملوا الصالحات». خودت با خدا یک رابطه فردی داشته باش، پس آیات دیگر چه؟ وقتی ما صدها آیه مربوط به مسایل اجتماعی و سیاسی داریم، آن وقت دین یک رابطه فردی است؟!
آن هایی که این حرف را می زنند اصلش این است که می خواهند بگویند بابا، دین را رها کنید، منتها برای رها کردن دین، ذره ذره می گویند: این طناب را نخش می کنند، هر روزی یک کسی نخ ها را... شبهات را؛ همین الآن در دهن بچه ها انداخته اند، فرق بین ولایت فقیه و شاه چیست؟ شاه هر چه می گفت باید می گفتیم بله قربان، حالا به ولایت فقیه هم باید بگوییم بله قربان. ما که بله قربان گو هستیم؛ حالا چه شاه، چه ولایت فقیه. این بچه شما در دبیرستان نمی تواند جواب دهد. یک دانش آموز دبیرستانی از من پرسید، به او گفتم که قصه یوسف را بلدی؟ گفت: بله. گفتم زلیخا که درها را بست چه کرد؟ گفت: زلیخا که درها را بست یوسف فرار کرد.
گفتم: زلیخا چه کرد؟ گفت: او هم به دنبالش فرار کرد. گفتم: فرق بین این دو فرار چیست؟ او می دوید و من می دویدم. فیزیکش یکی است، شیمی اش فرق می کند. یوسف می دوید تا گناه نکند، زلیخا می دوید که گناه بکند، دو، دو است، نیت هایشان چیست؟ چاقوکش و جراح هر دو شکم پاره می کنند، چاقوکش می خواهد بکشد، جراح می خواهد نجات دهد. بعضی اسم امام زمان (عج) را که می برند به خاطرامام زمان (ع) بلند می شوند، بعضی ها از امام باقر (ع) بلند می شوند، پیداست که دردپا دارد. قاطی نکنید. یک لیوان آب را به سه نفر می دهیم بخورند، یکی نمی خورد؟ قهر کرده است، یکی نمی خورد میل ندارد، سومی نمی خورد، می گوید: چهارمی تشنه تر است. سه نفر آب نخوردند، آن کسی که به خاطر قهر نخورد که شرف نیست، او که چون میل نداشت نخورد هم شرف نیست. زنده باد سومی! می گوید: من نمی خورم چون که چهارمی تشنه تر است.
انماالاعمال بالنیات. بنابر این شاه، فاسق است؛ فقیه، عادل، شاه نظر شخصی اش را می گوید، فقیه نظر امام صادق (ع) را. هدف شاه راضی کردن آمریکا، ولی هدف فقیه راضی کردن خداست. هم خودش و هم نظرش و هم هدفش فرق می کند. نباید گفت: ما به او می گفتیم، بله قربان، به این هم می گوییم بله قربان. بله قربان، بله قربان است.
اما ببینید، هر بله قربانی یک کدی دارد. اصلاً می شود کسی جای انبیاء را پر کند؟ چه کتابی را می توانیم پیدا کنیم که به اندازه قرآن نکته داشته باشد؟ مثلاً قرآن می فرماید: «و ان تظاهرا علیه فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین و الملائکه!» (تحریم-۴) خانم های پیغمبر خودتان را لوس نکنید، از شما بهتر هم هست، عسی ربه...، چون دو نفر تظاهر علیه. می فرماید که و ان تظاهر علیه، شما دو تا زن پیغمبر راز پیغمبر را فاش کردید! تظاهرا علیه؟! می خواستید کودتا کنید از نظر رازداری.
«فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین و الملائکه». جالب این است که قرآن در جای دیگر می گوید: «و ان تولوا»؛ اگر مردم گوش ندادند، «ان الله هو مولاه» ولی دو تا زن که با هم گره خوردند، می گوید خدا، نه فان الله هو مولاه، جبریل، صالح المؤمنین و الملائکه، همه بسیج شدند چون دو تا زن تظاهرا. بعد می فرماید: «ان طلقکن»؛ اگر شما را طلاق دهد؛ «عسی أن یبدله أزواجا خیراً منکن». (تحریم-۵) زنهای بهتر از شما هستند. آن وقت ببینید خیراً منکن را چه گفته است؟ زن های بهتر از شما: مسلمات، مؤمنات،قانتات، تائبات، عابدات، سائهات»، همسران مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد هجرت کنند، زنانی غیرباکره و باکره در همه کمالات از شما بهترند، آخرش هم می گوید: «ثیبات و أبکاراً». این جا چرا «واو» آورده است؟ چرا بین آنها «واو» نگفت؟ مسلمات، مؤمنات، قانتات،... هیچ کلام واو ندارد، اما به باکره و بیوه که رسید، می گوید: سیبات و أبکارا، «واو» چیست؟ چون آن کمالات در یک زن جمع می شود. یعنی می شود یک زن مؤمنه، مسلمه، قانته، تائبه، عابده، سائبه باشد. اما یک زن نمی شود، هم باکره باشد، هم بیوه. لذا این جا، یک واو گذاشته است. چه کتابی را پیدا می کنید که واوش نکته دارد؟
وقتی از امام سؤال کردند چرا شما در مسح سر این جا را مسح می کشی؟ چرا مثل اهل سنت همه سر را مسح نمی کشید؟ فرمود قرآن می فرماید: «فامسحوا برئوسکم» (مائده-۶) «ب» آورده است. «فامسحوا رئوسکم» نگفته است، اگر می گفت رئوسکم، چنین می کردیم، وقتی می گوید «ب»، لمکان الباء. چه کتابی را پیدا می کنید که در تمام حرف هایش یک نکته باشد؟ گاهی بنده از یک آیه، چهل نکته بیرون می کشم و حال آن که شما بنده را می شناسید، من سوادی ندارم؛ من سطح را خواندم، یک دو سه سالی هم خارج را خواندم، ولی خودم را انداختم در قرآن.
آیه ای پیدا کرده ام در آن شصت و هفت نکته است و من چندی است که در دانشگاه تهران تفسیر می گویم، یک روز اساتید را جمع کردیم، گفتیم هر استادی در رشته خودش یک سطر بنویسد که در هر کلمه اش نکته ای باشد. امکان ندارد اساتید دانشگاه در رشته ای که واردند، بتوانند یک سطری بنویسند که هر کلمه یک سطر نکته داشته باشد. علامه طباطبایی(ره) در سوره بقره درباره آیه صد می گوید: یک میلیون و دویست هزار معنا دارد. ما نفهمیده ایم قرآن چیست؟ امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: بحر لایدرک قعره؛ (نهج البلاغه نامه ۲۵) دریایی که عمقش درک نشده است. ما مزه قرآن را هنوز نچشیده ایم. اقرأ. سراغ اقرأ بیاییم. چه اشکال دارد مدرسه فیضیه هرشب، قبل از نماز مغرب آیت الله اشتهاردی، کسی پنج دقیقه تفسیر بگوید؟ نه، یک دقیقه تفسیر بگوید.
من تفسیر نیم دقیقه ای تهیه کرده ام. تفسیر یک دقیقه ای، تفسیر دو دقیقه ای؛ می شود. مثل کلمات قصار. یک وقت پایین همین جا برنامه داشتم، تفسیر نیم دقیقه ای را برای برادرها مثال زدم. گفتم در قرآن تفسیر نیم دقیقه ای است. در قرآن تعدادی «کلوا»، یعنی «بخورید» است. کنار هر «کلوا» یک مسئولیت است. در جایی می گوید: «کلوا» و «اشکروا». (۱۵) جای دیگر می گوید: «کلوا و عملوا الصالحات»(مؤمنون-۵۱) از انرژی اش کار خوب بکن. یک جا می گوید: «کلوا لاتطغوا» (طه-۸۱) یک جا می گوید: «کلوا لاتسرفوا»(اعراف-۳۱)، پرخوری نکن. به زنبور عسل هم می گوید: «کلی»، گل مکیدی، «ثم اسلکی» (نحل-۶۹) تو هم باید عسل درست کنی.
پس در قرآن بخور، بخور نیست. بلکه هر خوردنی یک مسئولیتی دارد. چه قدر زیبا است که اساتید حوزه ماقبل یا بعد از درس شان، یا چهارشنبه یک آیه کوچکی را تفسیر کنند. آن وقت طلبه های ما قرآنی می شوند. وقتی می خواهند حرف بزنند با قرآن حرف می زنند. اقرأ، بخوانید. ما قرآن را بیشتر می خوانیم یا بولتن و روزنامه ها را؟ سهم قرآن داده شده است یا نه؟ آیت الله العظمی وحید خراسانی نواری به من داد و گفتند این نوار را گوش بده. بنده گوش دادم، بعد خودش هم شفاهاً فرمود: الآن که پیر شده ام فکر می کنم آیا وقتم را بیشتر در کفایه گذرانده ام یا در آیات قرآن تدبر کرده ام؟
حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست