جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

آداب پنج گانه یك جشنواره


آداب پنج گانه یك جشنواره

چه دوست داشته باشیم چه نه, ما آسیایی هستیم و نقاط مشترك مان با آسیایی ها بیشتر از اروپایی ها است ما چه دوست داشته باشیم چه نه, جزء كشوران جنوب محسوب می شویم و قرابت ما با كشورهای در حال توسعه بیشتر از كشورهای شمال است سینمای ایران در اروپا كشف می شود اما در آسیا ما انتخاب می كنیم

● دولت حامی اصلی جشنواره

روی پوستر جشنواره، صفحه دوم كاتالوگ، كنار جدول برنامه و آگهی پشت جلد مجله سینه مایا این جمله به چشم می خورد: «با مشاركت دولت دهلی». به عبارت دیگر مدیران و تماشاگران برنامه های جشنواره نه تنها ابایی از ذكر نام دولت در مواد تبلیغاتی خود ندارند بلكه حتی در اختتامیه، نماینده دولت نوید می دهد كه اگر سینماگران و مسئولین دولتی دست در دست یكدیگر بگذارند می توانند مانع رشد فرهنگ بالیوودی در هند بشوند و از ستاره سالاری، جامعه سینمایی را به سمت كارگردان و مولف سالاری سوق دهند.وقتی موضع دولت در قبال یك جشنواره سیاستی حمایتی است و می داند فیلم تجاری چه جنبه های تخریبی در جامعه می تواند ایجاد كند، آن وقت است كه درمی یابیم چرا باید جشنواره ها وجود داشته و چرا حامیان اصلی آنها باید دولت ها و بنیادهای فرهنگی یك كشور باشند.

سینمای تجاری از هر راهی برای جذب سرمایه، امكانات بیشتر پخش، فروش بیشتر و در اختیار گرفتن تسهیلات دولتی در همه جای دنیا استفاده می كند.حتی حاضر است از جنبه های هنری و روشنفكری تا آنجا كه به ساختار و محتوای تجاری صنعتی اش لطمه ای وارد نسازد بهره برداری كند تا حداقل تماشاگر بی علاقه به سرگرمی صرف را به نوعی در صف گیشه های خود قرار دهد.از این رو در جایی همچون هندوستان كه بالیوود تسلط بی چون و چرایی در سینمای كشور دارد، مرزهای بین سینمای عامه پسند و هنری به خوبی خود را نشان می دهد و بی راه نیست كه بعد از آرونا واسودو بنیانگذار و رئیس جشنواره در مراسم پایانی، نویل تولی دبیر اجرایی با حرارت خاص خود از همه مردم و سینماگران هند می خواهد كه در برابر ستاره سالاری در سینمای هند تجدیدنظر بكنند و با تشكر از چند بازیگر بالیوودی كه برای اهدای جایزه به دعوت مدیر جشنواره پاسخ داده اند متذكر می شود كه این روح هنری شما بود كه باعث شد از شما خواسته شود به روی صحنه بیایید و نه گرایش تجاری جشنواره.

● بلیت تمام شد

از روز اولی كه وارد محل نمایش فیلم ها «سیری فورت» شدم یك تراك آشنا برای فیلم های ایرانی نظرم را جلب كرد «Sold out».تمامی بلیت ها برای نمایش فیلم های آفساید و ماهی ها عاشق می شوند تمام شده بود. استقبال از هشت فیلم حاضر در جشنواره به حدی بود كه فقط برای فیلم های مطرح هندی چنین تماشاگرانی داشتند.

هندی ها به خصوص دانشجویان دهلی سینمای ایران را به خوبی می شناسند. می دانند كه مدتی است مخملباف در هجرت فیلم می سازد، می دانند آتش بس با دیگر فیلم های میلانی تفاوت دارد، می دانند كه كامبوزیا پرتوی ترجیح می دهد بی سر و صدا با عقیق رحمانی در پاریس كار كند، می دانند یادداشت های زمینی جزء سینمای متفاوت ایران است، می دانند هر سال یك فیلمساز ایرانی، فیلم جذابی می سازد و ماهی ها عاشق می شود واقعا تماشاگران كنجكاو هندی را مجذوب خود كرد به طوری كه یكی از چند تراك اصلی چهره منتظر و خسته رویا نونهالی بود و هر روز در اتاق نمایش یك منتقد یا كارشناس سینمایی مشغول دیدن فیلم ماهی ها... بی توجه به اطراف خود بود و می دانستند آفساید برنده خرس نقره ای برلین هنوز در ایران مجوز نمایش ندارد. از این رو نمایش اختتامیه با آفساید باعث شد آخرین شب جشنواره به شب سینمای ایران بدل شود.

● در دسترس بودند

هر روز شما مدیر، رئیس، دبیر، جانشین، مسئول و همه افراد جشنواره را جلوی چشم خود می بینید كه با گشاده رویی جواب پرسش خبرنگاران خارجی را با همان مهربانی مثل زدنی می دهند كه علاقه مندان تازه وارد به جشنواره را. چرا چنین است آیا آنها نمی دانند مسئولیت خطیری دارند و اولین شرط آنها جدایی شان از مردم است یا فقط این یك شرط مدیریتی در ایران است

● موبایل ها غلاف

كنترل شدید ورود بازدیدكنندگان و تماشاگران هندی از محل جشنواره چیزی شبیه فرودگاه مهرآباد خودمان بود با این فرق كه هندی ها باید موبایل خود را تحویل نگهبانی ورودی می دادند تا داخل سینما زنگ نزند. شاید برای شهری كه پشت ماشین هایش نوشته «لطفا بوق بزنید» چنین احترامی به سالن سینما عجیب باشد اما واقعا همه موبایل ها غلاف می شدند و در یك كمد نگهداری می شدند تا پایان نمایش. حال تصور كنید آسودگی تماشاگران كه بدون هیچ نگرانی از زنگ های جورواجور دیگران فیلم می بینند و صداهای زنگ های موبایل موجود در كمد كه هر كدام صاحب خود را صدا می زنند و البته خونسردی هندی گونه نگهبانان كه اصلا به این همه زنگ موبایل توجهی ندارند.

● ما آسیایی هستیم

چه دوست داشته باشیم چه نه، ما آسیایی هستیم و نقاط مشترك مان با آسیایی ها بیشتر از اروپایی ها است. ما چه دوست داشته باشیم چه نه، جزء كشوران جنوب محسوب می شویم و قرابت ما با كشورهای در حال توسعه بیشتر از كشورهای شمال است. سینمای ایران در اروپا كشف می شود اما در آسیا ما انتخاب می كنیم. بیایید سكان سیاست های حضور در جشنواره های خارجی را به سمت آسیا برگردانیم. خانه ما آسیا است در صورتی كه ما در اروپا و آمریكا مهمان هستیم. بیایید مركز سینمای هنری آسیا را در تهران به وجود آوریم قبل از آنكه دشداشه پوشان اماراتی این قلعه را فتح نكرده اند.

شادمهر راستین