یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مجله ویستا

خودكفایی ۹۶ درصدی در بخش كشاورزی


خودكفایی ۹۶ درصدی در بخش كشاورزی

جعفر خلقانی دارای مدرك دكترای اكولوژی با گرایش مدیریت جامع آفات كشاورزی از انگلستان است كه سوابق مدیریتی و اجرایی وی از سال ۱۳۵۸ آغاز شده است

جعفر خلقانی دارای مدرك دكترای اكولوژی با گرایش مدیریت جامع آفات كشاورزی از انگلستان است كه سوابق مدیریتی و اجرایی وی از سال ۱۳۵۸ آغاز شده است.

وی از سال ۷۴ تا ۷۶ مشاور وزیر جهاد كشاورزی و رئیس موسسه تحقیقات آفات و بیماری‌های جنگل‌ها و مراتع كشور و از سال ۷۶ تا ۷۸ مدیركل كشاورزی و منابع طبیعی سازمان برنامه و بودجه بوده و از سال ۸۴ تاكنون معاون وزیر جهاد كشاورزی و رئیس سازمان تحقیقات و آموزش كشاورزی است. خلقانی در گفت‌وگو با خبرنگار «تهران‌امروز» به تشریح برنامه‌ها، اهداف و چالش‌های موجود در سازمان تحقیقات و آموزش كشاورزی پرداخت.

ـ وضعیت كلی بخش تحقیقات كشاورزی در كشور به چه صورت است؟

خوشبختانه كشور از پتانسیل بسیار بالایی در این بخش برخوردار است، ما در سازمان تحقیقات كشاورزی از بزرگ‌ترین منابع مانند ۵ هزار محقق در موسسات وابسته به سازمان در سطح كشور برخورداریم كه از این تعداد ۲ هزار و ۴۵۰ نفر عضو هیات علمی داریم، همچنین در همین حدود اعضای هیات علمی دانشگا‌ه‌ها هستند كه در كنار مجموعه تحقیقات كشاورزی، مجموعه پتانسیل تحقیقات بخش كشاورزی را تشكیل می‌دهند. این موضوع از یك جهت بسیار مهم است كه ما در داخل بخش كشاورزی از پتانسیل بالای نیروی انسانی برخورداریم كه بزرگ‌ترین منبع مسائل مربوط به تحقیقات بخش كشاورزی است؛ چرا كه مهم‌ترین مساله تحقیقات ابتدا متخصصانی هستند كه باید به دنبال این تحقیقات باشند. از طرف دیگر یكی از مسائلی كه روی این ظرفیت بسیار عظیم تاثیرگذار است، اینكه تحقیقات كشاورزی دارای یك شبكه است بدین معنا كه در سازمان تحقیقات ۲۳ موسسه تحقیقات ملی ، ۳۱۷ ایستگاه تحقیقاتی، ۵۸ مركز آموزشی و۱۳۰ هزار هكتار عرصه تحقیقات داریم كه همگی به صورت یك شبكه به یكدیگر متصل هستند.

ـ نقش و جایگاه بین‌المللی ما در این زمینه به چه صورت است؟

نقش و جایگاه بین‌المللی ما از دیگر مواردی است كه مربوط به همان پتانسیل‌هاست كه عرض كردم. سازمان تحقیقات كشاورزی در حال حاضر به عنوان نماینده كشورهای آسیای میانه، مركزی و شمال آفریقا در كنسرسیوم بین‌المللی تحقیقات در شورای اصلی عضو است. سازمان تحقیقات از طرف وزارت جهاد كشاورزی در معاهدات بین‌المللی مانند معاهده سازماندهی منابع ژنتیكی گیاهی در بین ۱۰۶ كشور فعالیت دارد، همچنین در آنجا نقش نمایندگی كشورهای خاورنزدیك را هم بازی می‌كنیم. به عنوان مثال در خصوص موسسه مهم تحقیقات رازی ما به عنوان فوكارپوئنت كشورهای اسلامی برای تولید واكسن و آموزش تولید واكسن هستیم. به زبان ساده‌تر در بین كشورهای اسلامی ما به عنوان كشوری كه به خوداتكایی در تولید واكسن رسیده است شناخته شده‌ایم. با فائو و مسائل و تحقیقات مربوط به آن ارتباط داریم، بنابراین با این دسته‌بندی كلی می‌توان به وسعت بالای پتانسیل‌ها در این بخش پی برد كه نقش عظیمی را می‌تواند در كشور داشته باشد.

ـ فرازهای سند چشم‌انداز ۲۰ ساله در رابطه با اصل تحقیقات در كشاورزی چگونه است؟

در اصول حاكم بر برنامه چهارم كه در فرآیند سند ۲۰ ساله در این برنامه آمده است ۴ اصل مدنظر هستند؛ اول، تقاضا محور و ماموریت‌گرا كردن تحقیقات، دوم خصوصی‌سازی و جلب مشاركت بخش غیردولتی در امر پژوهش، سوم توجه به مساله مالكیت معنوی و چهارم ایجاد هماهنگی بین سیاست‌های سایر بخش‌ها با سیاست‌های تحقیقات.

در سند چشم‌انداز ۲۰ ساله هم اولا برخورداری از دانش پیشرفته، افزایش توانایی در تولید علم و فناوری، اتكا بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی و دوما دست یافتن به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی با تاكید بر جنبش نرم‌افزاری و تولید علم، ارتقای نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال كامل پیش‌بینی شده است.

ـ اهداف وزارت جهادكشاورزی در این جهت چیست؟

توسعه پایدار كشاورزی و منابع طبیعی، افزایش كیفی و كمی محصولات كشاورزی و استفاده بهینه از امكانات و نیروی انسانی از جمله اهداف وزارتخانه در رسیدن به آن آرمان‌هاست، به عبارتی دیگر اگر به صورت كلی به این مسائل بپردازیم، توسعه پایدار كشاورزی مبتنی بر دانایی محوری در وزارت جهادكشاورزی یك اصل است، لذا از یك طرف توجه اسناد قانونی و بالادستی را به اهمیت تحقیقات در بخش كشاورزی داریم و از طرف دیگر در درون وزارتخانه حركت بدون علم و بدون تصمیم‌سازی براساس نتایج تحقیقاتی كاملا منتفی است، هر حركتی و هر تصمیمی مبنی بر ارتباط با بخش تحقیقات و بخش علمی است.

ـ سهم تحقیقات بخش كشاورزی از محل تولید ناخالص ملی چقدر است؟

به نظر من این سهم صرفا یك سهم اعتباری نیست گرچه قابل سنجش و قابل اندازه‌گیری است. اگر از نقطه نظر كارآمدی تحقیقات به موضوع توجه كنیم و آمار و ارقامی را بخواهیم در این رابطه ارائه دهیم در یك عبارت كلی باید گفت در برنامه چهارم توسعه قرار بوده كه رشد افزوده بخش كشاورزی ۵/۶ درصد باشد، سهم منابع تولید ۳/۴ پیش‌بینی شده و قرار بوده كه از محل ارتقای بهره‌وری ۲/۲ درصد به این بخش اختصاص داده شود، بدین‌معنا كه محل ارتقای بهره‌وری در رشد بخش كشاورزی به سهم تحقیقات، آموزش و ترویج عمدتا برمی‌گردد.

در سال ۸۵ رقم محقق‌شده در رشد افزوده بخش ۱/۷ درصد است، بدین‌معنا كه ما در رشد افزوده بخش كشاورزی از برنامه چهارم توسعه جلو هستیم. در حال حاضر نزدیك به ۱۰۲ میلیون تن تولید در سال ۸۵ در بخش كشاورزی محقق شده است و ضریب خودكفایی‌ ما ۹۴ تا ۹۶ درصد است كه همگی نتیجه كار علمی در داخل بخش كشاورزی است، بخش متكی بر یافته‌های علمی خود توانسته به چنین نتایج ارزشمندی برسد.

ـ مهم‌ترین چالش‌هایی كه در داخل بخش كشاورزی وجود دارد، كدامند؟

خودكفایی محصولات اساسی و ایجاد امنیت غذایی مهم‌ترین چالش و مهم‌ترین تكلیف ما در بخش كشاورزی است، در عین حال ارتقای سلامت جامعه یعنی تولید غذای سالم همراه با توسعه پایدار كشاورزی به عبارتی دیگر حفاظت از منابع و بسترهای زیست‌محیطی از دیگر چالش‌ها و تكالیف مهم ماست كه همراه یكدیگر اتفاق می‌افتد چرا كه ما بستر امنیت غذایی را امنیت اكولوژیك می‌دانیم و به هیچ قیمتی حاضر نیستیم به این دلیل كه می‌خواهیم در یك بخشی حتما خودكفا شویم، منابع تولید نسل‌های آینده را بر هم بزنیم.

ـ چگونه می‌توان اقدامی كرد كه هم امنیت غذایی تامین شود و هم امنیت اكولوژیست وجود داشته باشد؟

امنیت غذایی امروزه امنیت كشور است و امنیت اكولوژیك بستر اصلی حفظ تمامی منابع ماست. به‌نظر من برای تحقق این امر افزایش نرخ بهره‌وری ما به ازای استفاده از دانش فنی در واحد تولید می‌تواند موثر واقع شود. یعنی به جای اینكه بگوییم چقدر از نهاده‌ها و عوامل تولید استفاده كرده‌ایم و به آنها بیفزاییم، بیاییم میزان افزایش دانش فنی در بخش را برای اینكه بدانیم چقدر افزایش تولید داشته‌ایم،‌ بسنجیم.

ما همیشه یك مثال روشن برای این امر داریم و آن اینكه اگر ما در تولید گندم به خودكفایی رسیده‌ایم، در آن مقطع تنها با انتقال ۲۵ درصد دانش فنی موجود در بخش كشاورزی به مزرعه بود كه این اتفاق مهم روی داد. اگر مشاهده می‌كنید كه در حال حاضر افزایش تولید گندم به سرعت بالا می‌رود، اصلا به‌خاطر افزایش سطح تولید نبوده بلكه به دلیل افزایش استفاده از دانش و علم و فناوری در بخش كشاورزی بوده است.

ـ با توجه به این توضیحات، نقش آموزش در ارتقای بهره‌وری چیست؟

در این زمینه اگر یك مقایسه ساده بكنیم، برای كشاورزانی كه ۴ سال آموزش دوره ابتدایی را دیده‌اند، در یك دوره ۳۰ ساله در كشورهای مختلف مطالعه‌ای صورت گرفته است كه این آموزش كوتاه ۸/۷ درصد ارتقای بهره‌وری برای كشاورزان به ارمغان آورده است و این جالب است كه در مقایسه با نقش نهاده‌ها مثل كود، سم و ... افزایش بهره‌وری در استفاده از این نهاده‌ها ۱۳/۲ بوده است،‌ یعنی بالاتر از ۵/۳ نزدیك به ۴ برابر دانش در مقایسه با افزایش نهاده‌ها می‌تواند بهره‌وری را بالا ببرد.

ما اعتقاد داریم كه استفاده از دانش فنی است كه می‌تواند منجر به ارتقای بخش كشاورزی شود. این دانش فنی می‌تواند در شكل‌های مختلف خود را نشان دهد. با توجه به شعار همیشگی ما یعنی دانایی‌محوری، باید تاكید بكنم كه ما هم به اهداف برنامه چهارم می‌رسیم و هم در جهت و مسیری كه سند چشم‌انداز ۲۰ ساله برای ما تعیین كرده، گام برمی‌داریم.

ـ پس در حال حاضر سهم تحقیقات از تولید ناخالص داخلی براساس برنامه چهارم پیش رفته است یا نه؟

متاسفانه آنچه گریبانگیر كل تحقیقات كشور است این است که سهم تحقیقات از تولید ناخالص داخلی در تحقق اهداف سند چشم‌انداز ۲۰ ساله كه مقام اول را در منطقه آسیای جنوب غربی و در كل منطقه آسیا دنبال می‌كند، براساس برنامه چهارم پیشرفتی نكرده است!‌ بنابراین ما هم از این قاعده مستثنی نبوده و از این لحاظ عقب هستیم، یعنی در برنامه چهارم باید بالای ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه به ما اختصاص داده می‌شد كه این امر تحقق پیدا كند ولی در حال حاضر خیلی پایین‌تر از این مقدار در اختیار ما قرار داده‌اند.

آنچه در اینجا مهم است اینكه ما در تولید ثروت برای ارتقای بهره‌وری نقش و سهم عظیمی داشته‌ایم ولی متاسفانه این نقش عظیم تحقیقات به بخش برنمی‌گردد. به عنوان مثال، ما به ازای هر ریال هزینه‌كردی كه در تولید بذور مانند بذر ذرت هیبرید داشتیم، ۷۰ ریال ارزش افزوده در بخش تولید كرده‌ایم، فقط در تحقیقات غلات (گندم) ۲ هزار و ۹۶۷ میلیارد ریال سود در بخش كشاورزی ایجاد كرده‌ایم با معرفی ارقام مختلف این محصول، كه اینها نشان‌دهنده بهره‌وری بخش تحقیقات است ولی چون بخشی از فعالیت‌های ما حاكمیتی است، این درآمد ایجادشده به داخل بخش تحقیقات نمی‌آید ولی اثر خود را بر روی اقتصاد كشور می‌گذارد. مثال مهم دیگر در این زمینه تولیدات موسسه رازی است كه ۲۵۰ میلیون دلار در سال گذشته تولید ۷/۲ میلیارد دوز واكسن داشته است اما این درآمد به داخل بخش تحقیقات آنگونه كه باید، برنمی‌گردد. افزایش كارآیی كود با ۵/۲ درصد توانسته ۱۸ میلیون دلار صرفه‌جویی ایجاد كند. هر واحد بذر چغندر كه وارد كشور می‌شده، ۷۰ یورو قیمت داشته كه ما نزدیك به ۲۱۰ هزار واحد را در سطح كشور توزیع كردیم ولی قطعا پولی كه به بخش واردات داده می‌شود، به بخش تولید داخلی اختصاص نمی‌یابد اما مابه‌التفاوت آن نه قابل ادعاست و نه قابل برگشت به بخش تحقیقات است البته در بخش‌های دیگر هم همین‌طور است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.