چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
قند تلخ
اگر میخواهید تصویر جامعی با جزئیات و ریزهکاریهای دقیق از خانواده ایرانی ببینید تماشای «یه حبه قند» را از دست ندهید. شاید یه حبه قند فاقد قصهای مشخص و درامی پیچیده و پر فراز و نشیب باشد و اصلا ممکن است اتفاق خاصی که سویه نمایشی داشته باشد در فیلم رخ ندهد، اما آنقدر به شکل جزئی و هوشمندانهای مهندسی شده و به شکل شایستهای فرهنگ و مناسبات خانواده ایرانی دستکم از نوع سنتی آن به تصویر کشیده شده که لذت تماشای آن به فقدان قصه میارزد. به قول هوشنگ گلمکانی از این به بعد هر وقت که درباره «سینمای جزئیات» بحث شود و شاهد مثال بخواهند، میگویم یه حبه قند.
یه حبه قند قرار نیست قصه خاصی را تعریف کند و شاید تنها اتفاقی که در این فیلم رخ میدهد دو آیین ازدواج و سوگواری به سبک ایرانی است. در فاصله بین این دو اتفاق متضاد این فرهنگ و رفتارشناسی انسان ایرانی بویژه درساختار و مناسبات خانوادگی است که مورد بازنمایی دقیق و مینیاتوری قرار میگیرد. این جزئیات به حدی دقیق و باورپذیر است که منهای قصه و تعلیقهای احتمالی آن نیز برای مخاطب ایرانی دلنشین و خاطرهانگیز است. حتی گاه یک نوع حس حسرت به این نوع زندگی فراموششده ایرانی در دوران بسط مدرنیسم در تماشاگر ایجاد میشود. اگر بخواهیم قصه فیلم را خلاصه کنیم فقط میتوان به این مقدار بسنده کرد که قرار است یک مراسم عروسی در یک خانواده یزدی صورت بگیرد که با گیرکردن یه حبه قند در گلوی پدربزرگ، این عروسی به عزا تبدیل میشود، اما آنچه این اتفاق ساده را جذاب میکند پرداخت درست در خلق موقعیتهای درام، شخصیتپردازی، بازیهای چشمگیر و بیش از همه مهندسی هوشمندانه این همه جزئیات است.
اگر مفهومی به نام سینمای ملی را فارغ از مناقشات مفهومی و مصداقی آن بپذیریم قطعا یه حبه قند مصداق بارزی از این سینماست و به همین دلیل هم برخی، این اثر رضا میرکریمی را با سینمای علی حاتمی مقایسه کردهاند. یه حبه قند را همچنین از حیث مضمون میتوان با مسافران بهرام بیضایی قیاس کرد که در آنجا نیز مرگ یک خانواده بر اثر حادثه تصادف موجب به هم خوردن مراسم عروسی و تبدیل آن به مراسم سوگ میشود منتها در آنجا بیشتر سویه نمایشی و حماسی ماجرا برجسته شده و در یه حبه قند به بازنمایی اجتماعی و فرهنگی موقعیت قصه پرداخته میشود. درواقع یه حبه قند نمایشی از غم و شادی ایرانی را روایت میکند که هم رویکردی مستندگونه به سوژه دارد و هم رگههایی از هجو در آن دیده میشود. آنچه بیش از هرچیز در یه حبه قند جلب توجه میکند ساختار نظام خانواده با نگاهی جزئی به مناسبات عاطفی ـ انسانی آن است و بخوبی توانسته تناقض و پارادوکس درونی این سیستم را به تصویر بکشد. حب و بغضها، دوستی و دشمنی و شادی وغم و هرگونه رفتار متضادی که در رفتارشناسی فردی و شمایل خانواده ایرانی وجود دارد به نوعی در لایههای درونی و ساختار بیرونی فیلم برجسته شده و واکاوی شود.
یکی از امتیازات بزرگ فیلم را باید در سطح بازیگری آن جستجو کرد فارغ از اینکه میرکریمی بخوبی از پس هدایت تعداد زیاد بازیگران و کارگردانی فضاهای شلوغ برآمده است. دراین بین فرهاد اصلانی در نقش یک روحانی درخشیده و ریما رامینفر نیز یکی از بهترین بازیهایش را در کارنامه حرفهایاش ثبت کرده است. میرکریمی در یه حبه قند با استفاده دراماتیک از ۲ سنت و آیین بسیار مهم ایرانی یعنی عروسی و عزاداری بستری فراهم میکند تا به عمق مناسبات خانواده ایرانی راه پیدا کرده و آن را به تصویر بکشد. بخش عمدهای از فرهنگ و منش ایران در درون نهاد خانواده به واسطه این دو مراسم متضاد فرافکنی شده و کارکردهای این نهاد مهم را برملا میسازد. بویژه عروسی که اساسا مبدأ شکلگیری یک خانواده است و به همین دلیل شاید کارگردان حجم بیشتری از قصه را به مراسم ازدواج اختصاص داده است. معماری، نوع پوشش، شوخیها و اختلافات و هرگونه رفتارشناسی خانواده ایرانی به همین واسطه به تصویر کشیده میشود.
با این حال گاهی یک نوع عدم انسجام در جزئیات آن احساس میشود که گویی نتوانسته به یک کل یگانه برسد. ضمن اینکه فصل مربوط به مراسم عروسی کمی کشدار و طولانی است و ریتم کندی دارد. در واقع بعد از مرگ آقاجون است که یک اتفاق در فیلم رخ میدهد و ریتم قصه شتاب بیشتری به خود میگیرد. استفاده پارادوکسیکال از قند نیز در جای خود با ظرافت و هوشمندی صورت میگیرد. یک جا که گمان میکردند پیرزن فیلم مرده، با پرتاب یک حبه قند زنده بودن او آشکار میشود و در موقعیتی دیگر همین یه حبه قند در گلوی آقاجون گیر میکند و موجب مرگ او میشود. این تأویل زیرکانه از زندگی و مرگ که به یک آه و دمی وابسته است و با کوچکترین اتفاق سرنوشت آدمی رقم میخورد به عنوان هسته و معنای اصلی داستان با ظرافت در درام گنجانده شده است. یه حبه قند تصویری جزئی از سبک و سیاق زندگی روزمره آدمی است که احساسات و رفتارهای گوناگون و متضاد انسانی را دستمایه روایت خود قرار میدهد؛ به همین سادگی.
سیدرضا صائمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست