الگوی درد سرساز!!

با روی کارآمدن دولت نهم و بدست گرفتن سکان مدیریت اجرایی کشور توسط دکتر محمود احمدی نژاد، در کنار تمام شاخصه های منحصر به فردی که این دولت و رئیس آن داراست یک مشخصه بیش از دیگر …

با روی کارآمدن دولت نهم و بدست گرفتن سکان مدیریت اجرایی کشور توسط دکتر محمود احمدی نژاد، در کنار تمام شاخصه های منحصر به فردی که این دولت و رئیس آن داراست یک مشخصه بیش از دیگر عوامل خودنمایی می کند و آن دامنه وسیع «تخریب» است.

ارایه آمارهای غلط و واهی و انتساب آن به عملکرد دولت، مانع تراشی های خارجی و داخلی، ناکارآمد جلوه دادن مجموعه دولت در اذهان عمومی، متهم نمودن دولت به اتخاذ روش آزمون و خطا، معرفی دولت به عنوان رواج دهنده رفتار عوامانه یا همان پوپولیستی، منکوب نمودن سیاست های خارجی دولت با بیان اینکه این روش ها موجب انزوای ایران در مجامع بین المللی گردیده است و... تنها نمونه ای از الطاف کریمانه(!) مخالفان سرسخت دولت نهم که جنسشان تقریبا یک جور است، می باشد که بیان همه این لطایف برای خوانندگان تکراری و مشمئز کننده می نماید.

آنان در بیان مواضع تخریبی و فرافکنی خود هیچ ابایی نداشته و هیچگونه حدود و خط قرمزی را در این باب برخود فرض نمی دانند. با وجود اینکه رهبر معظم انقلاب به طور صریح اعلام فرمودند: «امروز تخریب این دولت حرام شرعی و خیانت ملی می باشد»۱ اما همچنان همنوا با دشمنان قسم خورده انقلاب بر طبل فتنه و تخریب کوفته تا شاید توانسته باشند جایگاه از دست رفته خود را، که نتیجه بی تفاوتی ها، سهل انگاری ها، اشرافیگری ها، باندبازی ها و زیاده خواهی های خود می باشد دوباره بازیابند. البته نباید از تجاهل سهوی و یا عمدی!! برخی دوستان چه در بدنه دولت و چه خارج از آن که موجب دامن زدن به این روند سخیف می شوند به راحتی گذشت!

براستی علت این همه تخریب چیست؟ در گذشته هر دولتی که زمام امور را بدست گرفته است به طور طبیعی مخالفت هایی را در مقابل خود می دیده است، اما در زمان تصدی دولت نهم تاکنون این روند از حالت طبیعی و معمول گذشته خود بسیار فاصله گرفته و افزایش یافته است. شاید بتوان در پاسخ دلایل ذیل را عنوان کرد:

ساده زیستی رئیس جمهور و اکثر اعضای دولت، احیای ارزش ها و گفتمان امام(ره) و انقلاب، رسیدگی به امور محرومین و اقشار مستضعف جامعه، شجاعت مثال زدنی درپیش برد اهداف عالیه نظام چه در داخل و چه در مناسبات خارجی، ایستادگی جانانه در برابر فشارها و فتنه های دشمنان انقلاب، تکیه بر عدالت محوری و قرار دادن این اصل بعنوان اصول کاری و رفتاری دولت، ترویج فرهنگ و مهدویت و... همه این موارد حتی هر کدام آن را می توان به تنهایی دلیل شکل گیری روند تخریب دولت ذکر نمود اما دلیل اصلی چیز دیگری است و آن؛ ارائه یک «الگوی جدید مدیریت اسلامی» است. جدید از آن لحاظ که نحوه مدیریت در نظام ما همانطور که امروزه اعمال می شود باید صورت می گرفت که متاسفانه اینگونه نبوده و یا سطح آن بسیار نازل بوده است ولی با روی کار آمدن دولت نهم چنین فرایند مهمی به خوبی شکل گرفته است. به فرموده رهبر فرزانه انقلاب: «با دولت بایستی همراهی شود. دولت در اداره کشور و در مدیریت کشور جهت گیری درستی دارد...» (۲)

آن چیز که دولت نهم را نسبت به اسلاف خود برجسته می کند بکارگیری همین الگوی مدیریت است که فشار و زحمات زیادی را به شخص رئیس جمهور و کابینه وی وارد نموده است. در واقع احمدی نژاد با ارایه این الگو عنوان می کند که اگر کسی داعیه مدیریت دراین نظام و خدمت به مردم را دارد باید ساده زیست، شجاع، سخت کوش، پاک و خدمتگذار باشد آن هم نه در کلام بلکه در عمل.

وی دلیل اصلی عقب ماندگی در کارها و بروز انواع فساد در بدنه دولتها (رانت، ارتشاء، باند بازی و...) را در بیماری مدیریت کشور یافته است و می کوشد تا با احیای مدیریت اسلامی آن را درمان کند. قطعا نهادینه شدن چنین الگویی موجب دلگرمی آحاد جامعه و اعتماد هرچه بیشتر آنان به نظام و ایجاد انگیزه بیشتر برای مدیران خدوم، شایسته و غیرباندی که عموما از عرصه های مهم تصمیم گیری و مدیریت بدور نگاه داشته شده اند!! می شود.

همچنین مردم بیشتر پی گیر عملکرد دولتمردان شده تا بتوانند به مطالبات به حق خود دست یابند. چون با نمایه ای که از عملکرد دولتمردان در مقابل خود دارند امید به زندگی بهتر در آنان فزونی می یابد. قطعا با بروز چنین فرایندی بعد نظارتی مردم نیز افزایش یافته که بهترین نوع نظارت در یک نظام، همین نظارت مردم بر عملکرد دولتمردان است.

اما پروسه اصلی دشمنی ها و تخریب ها درست از همین جا آغاز می شود. تمام همت و تلاش مخالفین دولت این است که مانع شکل گیری الگوی مدیریتی مذکور شوند. به هرحال پس از اتمام عمر این دولت، طیف های جامانده از قدرت!! برای برگشت به این عرصه دوباره تلاش خواهند نمود. ولی بزرگترین چالش و دردسری که پس از این دولت پیش رو خواهد داشت این است که با نهادینه شدن الگوی ارائه شده توسط دولت احمدی نژاد در جامعه، ضمن آنکه فشار انتظارات به حق مردم بر دوش آنان سنگینی می کند، قادر به پیاده نمودن روش های قبلی خود نیستند روش هایی که اشرافی گری و عافیت طلبی از مشخص های آن است. مردم دیگر نخواهند پذیرفت که سطح فعالیت دولت بعدی از دولت فعلی پایین تر و یا حتی مساوی آن باشد.

بنا براین تمام مخالفین دولت فعلی حداکثر توان خود را جهت جلوگیری از بسط چنین الگویی با استفاده از ترفندهای گوناگون تخریب خصوصا ناکارآمد نشان دادن این الگو در اذهان عمومی، به کار خواهند بست.

با این تفاسیر آیا نباید گفت که؛ الگوی مدیریتی ارائه شده توسط دکتر احمدی نژاد برای آنان که در پی کسب قدرتند و نه خدمت، یک الگوی دردسرساز است؟!!

روح الله پوراسماعیلی فومنی

منابع:

۱- فرمایشات معظم له ۲۹/۶/۸۷

۲- فرمایشات معظم له ۸/۳/۸۶