پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
لطیفههای رسیده در هفته آخر آذر ماه
![لطیفههای رسیده در هفته آخر آذر ماه](/web/imgs/16/45/beerc1.jpeg)
آقا رحیم بر اثر ناملایمات زندگی خانوادگی به بیماری عصبی دچار شد و قمر خانم (زنش ) راضی شد او را در یك آسایشگاه بیماری های عصبی بستری كند... تازه ۱۵ روز از بستری شدن آقا رحیم گذشته بود كه قمر خانم رفت و از رئیس آسایشگاه خواست كه او را بیرون بیاورد. رئیس آسایشگاه گفت : خانم ، حالا خیلی زوده ، از معالجه شوهرتون حداقل ۱۵ روز مونده !قمر خانم گفت : می دونم آقای دكتر، اما اگه كاملا معالجه بشه ، دیگه بر نمی گرده خونه !!
□□□
مادر دختر به خواستگار: شما قسم می خوریدكه تا حالا زن نگرفتید ؟ خواستگار: بله خانم ... به جون دو تا بچه هام !!
□□□
زن : اگه واسه روز تولد من می خوای چیزی بخری ، سعی كن ، چیزی باشه كه به پالتو پوست من بیاد. شوهر: باشه عزیزم ، واست یه بسته نفتالین می خرم !
□□□
زن اولی - به نظر من ، زن و شوهر باید با هم توافق و تفاهم كامل داشته باشند و دقیقاء مكمل هم باشند، در همه چیز...زن دومی : كاملا درسته ... من و شوهرم هم با هم توافق كامل داریم و مكمل همدیگه هستیم ،اون پول در میاره و من خرج می كنم .
□□□
فردای عروسی ، داماد به زنش كه دختر مردثروتمندی بود، گفت : حالا كه به سلامتی زن وشوهر شدیم ، لازمه كه تمام عادت های یه دخترلوس و ناز پرورده از یه خانواده پولدار رو ترك كنی ، جز یه عادت ... زن با ذوق و شوق پرسید: كدم عادت ؟مرد گفت : این كه مرتباء از پدرت پول بگیری !
□□□
زن : اگر این لباس را برای من نخری ، دیگر مرا نمی بینی .شوهر: چطور تو را نمی بینم ؟زن : برای این كه چشمهایت را در میآورم!
□□□
كارمند: آقای رئیس ، من دو روز مرخصی می خوام كه ازدواج كنم . رئیس : تو دو هفته تعطیلی داشتی ، چرا ازدواج نكردی ؟كارمند: آخه نمی خواستم ، تعطیلاتمو حروم كنم .
□□□
به خسیسه پوسته موز می بینه می شینه کنار موزه . می گن چرا اینجا نشستی ؟!!! میگه : آخه می خوام فکر کنند من این موزه را خوردم.
□□□
یه نفر تو هواپیما بود یه مگسه خیلی اذیتش میكنه میگه بزار برسیم كارت دارم . وقتی رسیدن مرده بال
مگسه رو میكنه میگه حالا باید پیاده برگردی.
□□□
به یکی میگن اگه آب نبود چی میشد میگه .......اول اینكه شنا یاد نمی گرفتیم وبعد فوقش خفه می شدیم می مردیم دیگه ...
□□□
به یكی میگن با یه چیزی جمله بساز كه توش آب باشه میگه شیلنگ.
□□□
به یه نفر میگن چرا دوچرخه مردومو از تو قبرستون دزدیدی؟
میگه فكر كردم صاحبش مرده.
□□□
به خسیسه میگن شیرینتر از عسل چی خوردی میگه ترشی مفت.
□□□
یارو مادر زنش را میبرد دکتر میگه: آقا سم خورده مسموم شده. دکتره میگه: خب چرا بدنش کبوده؟ یارو میگه: آخه به زبون خوش که نمیخورد.
□□□
مرده خوابیده بوده و یه مگسی بالا سرش وزوز میكرده این مرده حوصله نداشته بلند بشه و مگسو بكشه آخر دیگه خیلی اعصابش خرد میشه یكدفعه بلند میشه و مگس رو در هوا میگیره و بعد اونو جلوی دهنش میگیره و میگه لالالالالالا...ویز...لالالالالالا.
□□□
زنه به شوهرش تو سینما میگه: نگاه کن این بغل دستی من خوابیده. مرده میگه: خُب به درک حالا چرا من را بیدار میکنی !؟
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران محمدجواد ظریف دولت سیزدهم دولت چهاردهم پزشکیان دولت علی باقری رهبر انقلاب ترور رئیس جمهور انتخابات
قتل تهران تب دنگی شهرداری تهران پشه آئدس تعطیلی ادارات زلزله تیراندازی پلیس عزاداری محرم شورای شهر تهران سازمان تامین اجتماعی
واردات خودرو خودرو اربعین قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو حقوق بازنشستگان بازار خودرو مالیات بازنشستگان سایپا سهام عدالت
فرهاد مشیری سینما تلویزیون سینمای ایران وزارت ارشاد دفاع مقدس فیلم لیلی رشیدی شورای عالی انقلاب فرهنگی صداوسیما بازیگر سینمای جهان
محصولات کشاورزی آزمون سراسری ماه فناوری درمان و آموزش پزشکی
رژیم صهیونیستی دونالد ترامپ غزه ترامپ اسرائیل جنگ غزه فلسطین آمریکا روسیه ترور ترامپ چین جو بایدن
فوتبال پرسپولیس استقلال علیرضا بیرانوند باشگاه پرسپولیس سپاهان رئال مادرید تراکتور نقل و انتقالات لیگ برتر یورو 2024 تیم ملی اسپانیا نقل و انتقالات
هوش مصنوعی سرعت اینترنت اینترنت تیک تاک ناسا گوگل گرمایش جهانی اپل شیائومی ربات
گرما دیابت رژیم غذایی گرمازدگی کاهش وزن افسردگی صبحانه نوشابه