چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

نگرش مردم به روان و بیماران روانی


نگرش مردم به روان و بیماران روانی

سایكوز فرم شدید بیماریهای روانی است افرادی كه دچار سایكوز یا جنون می شوند ارتباط خود را با واقعیت از دست داده و در دنیای خودشان زندگی می كنند

اگر با بیمار روانی شدیدی روبرو شوید ممكن است یكی یا تعدادی از واكنشهای هیجانی زیر را از خود نشان دهیدكه مستقیماً یا بطور غیر مستقیم بر دستیابی شما به او تاثیر خواهد گذاشت :

۱) احساس ترس و تردید در اینكه ممكن است او خطرناك باشد.

۲) احساس خشم و طرد، بدلیل اینكه ممكن است باعث مزاحمت واذیت شما به شود.

۳) احساس علاقه و ترحم بدلیل رنجی كه بیمار می كشد.

۴) احساس خنده و تفریح بدلیل اینكه بیمار رفتارهای كودكانه دارد.

۵) احساس بی اعتمادی بدلیل اینكه در گفتار و رفتارهای بیمار بی اعتباری وجود دارد.

همچنین ممكن است از او فاصله بگیرد،او را از سر خود بازكنید وبگویید او یك آدم خل است، چرا خودم را به دردسر بیاندازم، این نگرش ممكن است باعث شود كه با چشم تحقیر به او نگاه كنید. تحقیر بیمار و ترس از او باعث كم توجهی به او شده، بیمار نیز این موضوع را درك كرده و متقابلاً اعتماد نمی كند. لذا وقتی به این شكل به او رفتار شد دیگر انتظار اینكه اعتماد كند، ارتباط برقرار نمایدو توصیه های درمانی را بپذیرد نمی رود.

● اولین قدم در ارتباط با بیمار :

بعنوان اولین قدم شما باید واكنش هیجانی ایجاد شده نسبت به بیمار را در خودتان شناسائی كرده و آن را كنترل نمایید.بسیاری از بیماران قادر به شناخت ایت واكنش در شما بوده و لذا عكس لعمل مربوط به آن را از خود نشان می هند. اگر شما از خود صداقت ، عشق و محبت نسبت به او نشان دهید بیمار نیز متقابلاً چنین احساسی را نشان خواهد داد. اگر با او همكاری كنید او نیز همكاری خواهد كرد.

همچنین بیمار روانی یك انسان است و احساساتی نظیر دوستی، نفرت و احساس احترام به خود دارد. بنابراین بخاطر داشته باشید كه در برخورد با بیمار باید اورا انسانی دردمند تلقی كنید كه نیازمند است تا او را با همه مشكلاتش درك كنید وبدون خدشه دار شدن شخصیت وی به او كمك كنید. اگر چنین برخورد انسانی را در درس بیاموزید می تواند الگوی خوبی برای ارتباط با بیماران جسمی و حنی دوستان و اطرافیان خودتان در طول زندگی باشد.

● رعایت ارزش بیمار :

به هنگام برخورد با بیمار روانی باید برای او اهمیت قائل شد. اگر بیمار فردی غیر قابل اعتماد تلقی شود وفقط به حرفهایی كه اطرافیان راجع به او می زنند توجه شود؟لطمع زیادی به او زده می شود.

ابتدا باید از بیمار سؤال كرد مشكل او چیست ؟ هیچگاه نباید با خنده ،انتقاد یا برخورد كلامی با وی رفتار نمود و به نصیحت وتوصیه او پرداخت. اول باید متوجه شد كه چه می گوید. به هنگام صحبت نیازی نیست كه همه حرفهای او، مورد تایید قرار گیرد. صحبت‌ها را باید با دیدی خنثی یا بعنوان موضوعی جدی پذیرفت. همچنین بهتر است به بیمار گفته شود كه می خواهیم تا حدی می توانیم به او كمك كنیم ولذا بدین وسیله اعتماد او را جلب

پس از تمام شرح مشكلات از طرف بیمار، لازماست در باره همه اظهارات وی از همراهان پرسش نمود. اگر بین گفته های بیمار و اطرافیان مغایرتی وجود داشت نباید كنجكاو و یا عصبانی شد. این اختلاف می تواند دلیل وجود یكی از نشانه های بیماری روانی باشد.

هنگامی كه با بیمار یا همكاران او مصاحبه می كنید تنها چیزهایی را كه لازم است سؤال كنید . مطالب غیر ضروری را كه فقط كنجكاوی شما به دنبال آن است سؤال نكنید. در حضور هر كسی سؤالات خیلی خصوصی و یا سؤالاتی را كه مربوط به مسائل جنسی است نكنید، تنها موقعی كه بیمار تنهاست وارد چنین مسائلی شوید. همچنین به بیمار اطمینان دهید كه این صحبت ها جایی بازگو نخواهد شد و محرمانه باقی خواهد ماند.

● سایكوزها (روان پریشی ها ) :

سایكوز فرم شدید بیماریهای روانی است. افرادی كه دچار سایكوز یا جنون می شوند ارتباط خود را با واقعیت از دست داده و در دنیای خودشان زندگی می كنند. آنها قادر نیستند تا به ضروریات وخواسته های روزمره یك زندگی معمولی به صورتی رضایخش پاسخگو باشند و اغلب قادر به مراقبت از خود و رسیدگی به وضع ظاهری و نیازهای شخصی نیستند. بیماری خودشان را درك نمی كنند و دیگران را در این مورد سرزنش می نمایند و مسئول مشكلات ایجاد شده می دانند. آنها حالات و تجربیات عجیبی را احساس می نمایند وصدایی را شنیده یا چیزهایی را می بینندكه دیگران نمی شنوند یا نمی بینند.

اعتقادات غلطی پیدا می كنند كه از نظر دیگران قابل قبول نیست. گاه این اعتقادات آن چنان محكم است كه هر نوع توضیح یا استدلال روشنگرانه نمی تواند آن را اصلاح كند. اینها اغلب بدنیال این اعتقادات غلط دست به اعمال غلط و غیر معمول می زنند و از خود هیجانات نامتناسب یا غیر طبیعی نشان می دهند. رفتار، تفكر و صحبت های غیر طبییعی بیماران سایكوتیك با عث می شود كه این بیماران نتوانند با شرایط محیطی خود سازگاری پیدا كنند، لذا در مسئولیت های خانه داری، شغلی و اجتماعی دچار اختلال می شوند. بدلیل علائم بیماری دچار ناراحتی و آشفتگی روانی شده و باعث ناراحتی خانواده، اطرافیان و همسایگان می گردند. شدت ماراحتی ها و معلولیت ایجاد شده بستگی به شدت علائم دارد. تشخیص علت دقیق بیماری در تعداد زیادی از سایكوزها عملی نیست.

● انواع سایكوز ها:

سایكوزهایی هستند كه علت آن بطور دقیق قابل تشخیص نیست به سیكوز فونكسیونل ( كاركردی ) یا غیر عضوی نامگذاری شده ولی اگر سایكوز بدلیل بیماریها یا ضایعات جسمی و مغزی ایجاد گردد، سایكوز اورگانیك (عضوی) یا سایكوز ثانویه به بیماریهای جسمی یا مغزی معروف است.

سایكوزها را به دلیل تفاوت در شروع، سیر بیماری ، مدت بیماری و بهبودی به چند گروه اصلی تقسیم می كنند:

▪ سایكوزهای حاد: یكباره شروع می شود، معمولاً كوتاه مدت است و عامل مساعد كننده ممنكن است وجود داشته باشد و یا نداشته باشد.

▪ سایكوزهای ادواری‌ ( راجعه) : سایكوزهایی است كه دوره های مكر و مشخصی دارد و در بین بیماری بهبودی كامل پیدا می كند.

▪ سایكوزهای مزمن : آهسته شروع می شود و مدتی طولانی ادامه می یابد و در صورتیكه درمان نشود باعث پسرفت بیمار می شود.

● خانواده و جلب حمایت موثر برای اسکیزوفرنیا:

گاهی خانواده های افراد دچار اختلال روانی شدید، فاقد مهارتهای لازم و اعتماد به نفس هستند، تا نگرانی های خود را به یک طریق راحت و سازنده با مسئولان و متخصصین حرفه ای و سیستم مراقبت بهداشتی مطرح کنند.

یادگیری حمایت موثر: خانواده ها را متقاعد می سازد تا ناراضیتی خود را ابراز کنند و در ارائه راه حل های سازنده برای مشکلاتی که در نظام وجود دارد مشارکت نمایند.

هدف حمایت موثر: گشودن کانالهای ارتباطی بین خانواده ها، متخصصین بهداشتی ، مدیران ، مقامات اداری و سیاستمداران است خانواده ها باید تمام راهها و روش ها را به دقت موشکافی کنند. خانواده ها توان و قدرت سیاسی واقعی را در ایجاد تغییر دارند آنها واقعاٌ می دانند چه چیزی مورد نیاز است. اطلاعات خانواده ها بسیار ارزشمند است یادگیری حمایت موثر به یک طریق حرفه ای ، به خانواده ها کمک می کند به هنگام مواجهه با افراد صاحب قدرت داخل حکومت ، احساس اعتماد به نفس نموده و با آرامش بیشتری عمل کنند.

● قواعدی برای بهتر کردن تاثیر حمایت

▪ وقتی از یک راه ساده کارها درست شود راه سخت را انتخاب نکنید.

▪ مشکلات را دست بالا بگیریدمتخصصین که به دلیل بیماری از کار افتاده اند را مثال بزنید، میزان افسردگی ناشی از بیماری را عمده کنید، فشار روانی که خانواده از وجود بیماری متحمل می شوند را بیان کنید ونشان دهید که بیماری چه فشاری را بر خانواده و جاوعه می گذارد.

▪ بدانید چه چیزی می خواهید بدست آورید. فقط بر نیازهایی که دارید انگشت تاکید بگذارید واز پراکنده گویی بپرهیزید.

▪ تنها کار نکنید. بدانید که قدرت و نیرو در تعداد افراد است با گروه هایی که نگرانی های مشابه و دل شکستگی های مشترک دارند ارتباط برقرار کنید. با خاواده هایی که بیماری مشابه بیمار شما دارند معاشرت کنید زیرا معاشرت باعث حفظ همبستگی گروهها گروه ها و افزایش میزان حمایت موثر می شود.

ـ افراد توانمند را شناسایی کرده و از آنها در پیشبرد حمایت موثر کمک بگیرید

ـ بعضی از اعضای خانواده ها ، سخنرانان وتسهیل کنندگان فوق اعاده ای هستند ومهارتهای سازمانی بالایی دارند خانواده هایی سوابق مشاغل قضایی یا اداری دارند.

ـ افراد که دوستان عالی رتبه دارند.

ـ افداری که صفات شخصیتی نیرومند مانند پشتکار یا جذبه دارند.

ـ اشخاصی که تعهد واقعی در قبال بهبود زندگانی دیگران دارند. افرادی که که دانش ارتباط جمعی دارند، آنها را بشناسید واز آنها کمک بخواهید.

▪ نگرانی ها را انسانی کنید.واقعیت نگرانی های خانواده را به جامعه انتقال دهید. با یک لحن آرام ومنظم ولی مصرانه صحبت کنید. از ایمکه دیگران مشکل شما را نمی فهمند ناراحت نشوید وعقب نشینی نکنید. برخواسته های خود سماجت کنید ولی از عصبانیت بپرهیزید.

▪ یادتان باشد از کسانی که کمک کرده اند یا سعی دارند کمک کنند قدردانی نمایید. برای تضمین همکاری آینده باید راه دارازی پیمود.

▪ یادتان باشد که خواستن توانستن است .

● مقابله با بحران :

زمانی که یکی از اعضای خانواده دچار اسکیزوفرنی می شود دیر یا زود یک بحران روی خواهد داد وقتی چنین چیزی اتفاق می افتد، شما می توانید دست به اقداماتی بزنید که از بروز مصیبت جلوگیری کرده و یا احتمال آن را کاهش دهید کمال مطلوب این است که شما بتوانید مانع بدتر شدن علائم سایکوز( سایکوز به معنی از دست دادن ارتباط با واقعیت است ) بشوید و بلافاصله فرد بیمار را حمایت کنید بندرت اتفاق می افتد کسی یک دفعه تمام کنترل افکار ، احساسات و رفتار خود را ازدست بدهد اعضای خانواده یا دوستان نزدیک فرد بیمار ، معمولاٌ متوجه انواع رفتارهایی که باعث افزایش نگرانی می شود مانند کم خوابی ، تکرار اعمال تشریفاتی خاص ، سوءظن و بدبینی ،عصبانیت های غیر قابل کنترل و غیره خواهد شد در طی این مراحل اولیه گاهی می توان یک بحران تمام و کامل را دفع کرد .

اغلب در این موارد فرد بیمار داوری خود را قطع کرده است اگر شما در این باره شک دارید، سعی کنید او را به دکتر رفتن تشویق کنید اگر در این کار موفق نمی شوید هرچه حال فرد بدتر باشد احتمال کمتری دارد که به گفته شما عمل کند شما باید تلفنی با پزشک تماس بگیرید و یا با یک مددکار اجتماعی مشورت کنید شما باید یاد بگیرید به احساسات آنی خود نیز توجه کنید اگر واقعاٌ ترسیده اید ، از دیگران هم کمک بخواهید بخاطر داشته باشید اولین وطیفه شما این است که به بیمار کمک کنید تا کنترل دوباره خود را بدست آورد هیچ کاری نکنید که صنحنه را بیشتر متشنج کند لازم است بدانید که فرد بیمار احتمالاٌ از اینکه حس کرده کنترل افکار و احساسات خود را از دست داده وحشت زده شده است بعلاوه صداهایی مبهمی شنود ممکن است تهدید کننده باشند در ذهن بیمار چنین می گذرد که پیام ها از سیم های برق فرستاده می شوند اتاق از بوهای سمی پر شده ، مارها روی پنچره می خزند.