شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اوج گیری در زیر آسمان شهر


اوج گیری در زیر آسمان شهر

نگاهی به کارنامه تلویزیونی مهران غفوریان به بهانه بازی در خانه اجاره ای

فراز و نشیب، ماهیت کارنامه کاری هر هنرمندی محسوب می‌شود و نمی‌توان انتظار داشت که یک بازیگر یا کارگردان را همواره در اوج ببینیم یا با چند بازی ضعیف و ساخت مجموعه‌های نه چندان قابل دفاع وی را تمام شده برشماریم. چنین موقعیتی می‌تواند تشریح گر شرایط کنونی مهران غفوریان باشد. کمدینی با استعداد ناب در استفاده ازمیمیک و خلق بداهه‌های کلامی منحصر به فرد که البته از روزهای اوج خود فاصله گرفته است. دلیل این مساله را باید در نوع انتخاب‌ها و محصور شدن وی در تیپ بهروز پیر پکاجکی ارزیابی کرد. تیپی با قابلیت ارتقا به سطح شخصیت که با ساختار اجرایی غفوریان و داشته‌های درونیش کاملا همخوان به نظر می‌رسید.اگرچه در ادامه مسیر به تکرار افتاد اما هنوز هم جرقه‌هایی درخشان از توانایی‌هایش را بروز می‌داد که در این باب می‌توان بازی خوب وی را در قرارگاه مسکونی مثال زد.

● بازیگری

نکته مهمی که می‌توان در هنگام توجه به سبک بازیگری مهران غفوریان از آن به عنوان یک نشانه لاینفک از شمایل هنری وی تعبیر کنیم فرم صورت خاص وی است که تداعی گر شمایل میمیکی الیور‌هاردی است. این قابلیت چهره سبب می‌شود که حالت‌های متغیر میمیک در بازتاب حس‌های انسانی ترس، تعجب، تردید، خشم، محبت و اضطراب بسیار بر چهره اش بنشیند و ارتباطی قوی میان مخاطبان و نقشی که او ایفا می‌کند به وجود آورد و شاید به همین خاطر است که حتی اجراهای کلیشه ای و به نظر تکراری وی با همان حالت‌های تغییر ناپذیر صورت هنوزهم هواخواهان و طرفداران زیادی دارد که به تداوم وی در بازیگری منجر شده است. توجه به برخی حضورهای مهم و بیشتر در یاد مانده وی می‌تواند پاسخگویی خوبی برای دلایل ارتباط گیری مخاطب با نقش آفرینی‌های وی باشد آن هم با وجود کلیشه آفرینی و افتادنش در دور تسلسل که گاه ظرفیت‌های بازی وی را دستخوش برخی موقعیت‌های لوده و نازل می‌کند.

سه گانه زیر آسمان شهر: حضور خلاقانه در نقش بدیع بهروز پیر پکاجکی شاهدی بارز بر توانایی‌های بازیگری مهران غفوریان است. لحن بیانی وی که حالتی دلنشین و نمکین می‌یافت و کل کل‌های خاصی که با خشایار مستوفی داشت به قدری زیبا اجرا شد که با تماشایش در دیگر آثار او را با اسم بهروز خالی بند به یاد می‌آوردند.

قرارگاه مسکونی: درخشش در نقش سرباز شکمو و همیشه گرسنه پادگان به یکی از حضورهای خوب و به یاد ماندنی وی منجر شد. نقش کاملا از جنبه‌های روان شناختی با روحیات و ویژگی‌های شخصیتی غفوریان همخوان بود و زبان بدن و قاعده همگام سازی میمیک و لحن در لحظاتی که رودرروی پدر جواد قرار می‌گرفت یا در هنگام فرار با سرکار استوار روبرو می‌شد و نیز واکنش‌هایی که به دیگر سربازان در هنگام گرفتن برگه مرخصی نشان می‌داد، تمایل بارز این کمدین برای نمایش شایستگی‌هایش را ظاهر ساخت.

این چند نفر: تیپ منحصر به فرد عموی هژیرها که با غرغرها و شیرین کاری‌های جالبش از جمله چشم غره‌هایی که می‌رفت و تلاشی که برای وارد آوردن ضربه پا به هژیرها در یادها نشسته است به خوبی توسط غفوریان اجرا شد. توفیق این تیپ به آن اندازه بود که درخواست‌های مردمی‌در باب لزوم بهره گیری بیشتر از این تیپ سبب ماندگاری اش در مجموعه و خلق قسمت‌هایی درخشان با جلوه‌هایی ناب از کمدی موقعیت شد.

چمدان: حضور نه چندان موفق در مجموعه چمدان اگرچه تا حدودی به کمکاری غفوریان در تیپ سازی جدید نیز برمی‌گردد اما کمبودهای داستان در جهت خلق لحظه‌های کمدی سبب شده تا عملا شاهد تکرار چهره بی تغییر غفوریان با حالت چشم گرد شده و همان شیرین کاری‌های معمول در نقش آفرینی‌های دیگرش باشیم که اینجا به کار جذابتر شدن نقش نیامده است و بده بستان‌های غفوریان و لرستانی نتوانسته تا بار کمدی مجموعه را ارتقا دهد که این امر به عدم تلاش مناسب کارگردان جهت هدایت این دو بازیگر به سوی خلق سازه‌های اجرایی جدید بازمی‌گردد.

● کارگردانی

به غیر از پروژه ناتمام «ورود ممنوع، ممنوع» که درهمان قسمت سوم و به دلایلی که اعلام رسانه ای نشد از کنداکتور پخش شبکه تهران کنار گذاشته شد چهار تجربه کارگردانی از وی به ثبت رسیده است که دلایل روشنی از موفقیت و ناکامی را می‌توان برای هر یک مثال زد.

سه گانه زیر آسمان شهر: در روزگاری که گروه مجموعه سازی مهران مدیری در شبکه سه برای خود بروبیایی داشتند تحولاتی در حال وقوع بود. گروه دیگری به راه جدید می‌اندیشیدند و از سبک تازه ای در کمدی سازی سخن می‌گفتند. چندان با این گروه و نگاه جدیدش در اوایل شکل گیری مراحل تولید مجموعه زیر آسمان شهر۱همراهی نشد اما سناریوی دقیق رضا عطاران و خلق شخصیت‌های ملموس و جذاب و به وجود آوردن بستری برای ایجاد یک کمدی آپارتمانی بکر به زودی در میان جامعه جای خود را باز کرد و هدایت دقیق گروه بازیگری توسط مهران غفوریان در مقام کارگردان و ایضا بده بستان‌های نابی که با خشایار مستوفی، غلام شش لول بند و همسرش به عنوان بازیگر نقش بهروز پیر پکاجکی داشت لحظاتی شاد را برای مخاطب ایرانی پدید آورد؛ اما وقتی سناریو جاذبه‌های همسو با نیازهای روحی مخاطب را نداشته باشد حتی استفاده از بازیگران بزرگ و نامی هم چاره کار نخواهد بود. مستله ای که در شکست تلخ زیر آسمان شهر۳ با وجود بهره گیری از زنده یاد رضا ژیان، اکبرعبدی، حسن پورشیرازی و اکرم محمدی قابل لمس است و کارگردانی نسبتا خوب غفوریان را در پرتو سناریوهای ضعیف سری دوم و سوم در سایه قرار داد.

این چند نفر: در روزگاری که مهران غفوریان نامی مطمئن در جذب مخاطب محسوب می‌شد تجربه‌ای چون این چند نفر با بهره گیری از رضا شفیعی جم، ارژنگ امیر فضلی، بیژن بنفشه خواه و فلامک جنیدی در کنار شوخی‌های حساب شده ای که با برخی آثار کلاسیک سینمایی و جشنواره‌های سینمایی صورت می‌داد به یک اثر دیدنی برای مخاطب بدل شد. کارگردانی در چینش موقعیت انسانی به الگوهای بارزی از هجو، هزل و کمدی خلق و خو با وارد کردن تیپ عموی هژیرها به ساختمان روایت نظر داشت و به توفیق مناسبی در انعکاس کمدی موقعیت ایرانی رسید.

نویسنده : نیما بهدادی مهر



همچنین مشاهده کنید