شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

فرامتنیت و ساختار جدید شناختی وب


فرامتنیت و ساختار جدید شناختی وب

من در این مقاله در پی این هستم تا با تکیه بر مفهوم « فرامتن ۱ » به مبانی نظری تغییراتی که با ورود اینترنت و دنیای وب در بنیان متن و تصویر و ارتباط میان آنها ایجاد و باعث تغییراتی در نحوه درک و فهم ما در برخورد با متن ها در فضای این رسانه وب به نسبت متن ها در دیگر رسانه ها , که در شیوه شناخت ما نسبت به واقعیت موثر است , بپردازم و تا حد ممکن آن را تبیین کنم

● مقدمه

من در این مقاله در پی این هستم تا با تکیه بر مفهوم « فرامتن[۱] » به مبانی نظری تغییراتی که با ورود اینترنت و دنیای وب در بنیان متن و تصویر و ارتباط میان آنها ایجاد و باعث تغییراتی در نحوه درک و فهم ما در برخورد با متن ها در فضای این رسانه - وب - به نسبت متن ها در دیگر رسانه ها ، که در شیوه شناخت ما نسبت به واقعیت موثر است ، بپردازم و تا حد ممکن آن را تبیین کنم .

● نگاهی به رسانه و مسئله شکل دهی واقعیت

شناخت ما از جهان اطراف ، واقعیتی است که در دنیای رسانه ها ساخته می شود . در حقیقت ساختمان واقعیت در ذهن متاثر از واقعیتی است که رسانه برای ما می سازند . در این حال شناخت ساختار و نحو اثر گذاری رسانه بر نظام شناختی ما و شکل گیری دانش ما ، ضروری است.

« رودی لارمانس[۲] » ( Laermans: ۲۰۰۵ ) در نقد خود بر کتاب « Understanding Media Theory. Language, Image, Sound, Behavior » اثر « آرخن مولدر[۳] » می‌ نویسد:

« موفقیت و نفوذ کامپیوتر به عنوان ابر رسانه‌[۴] تازه ‌ای که متن ، تصویر و صدا را باز رسانه‌ ای می‌ کند ، اخیرا منجر شده تا در حوزه ‌ی علوم انسانی ، تغییر در حال پیشرفت آرامی از گفتمان ابتدایی و رویکرد متن مدار به مسایل گسترده ‌تر نظری رسانه‌ ها روی دهد . »[I]

فضای مجازی تقاطع مهمی بر سر راه تکنولوژی‌ های رسانه ‌ای بوده است . در این تقاطع مهم و تاثیر گذار در روند ظهور رسانه ‌های جدید ، متن ، تصویر و صدا در هم آمیخته ‌اند و نوع خاصی از رسانه را ایجاد کرده‌ اند . این نوع و این ترکیب عناصر رسانه‌ ای منجر به بروز پدیده ‌ای خاص شده‌ است که متفکران را به تکاپو برای تبیین آن انداخته‌ است. پدیده ای به نام " فرامتن " .

پیشرفت های تکنولوژیکی در انواع بازنمایی می توانند فرآیندهای ذهنی ما را که افکار را تولید می کنند ، شکل دهد (McKnight: ۱۹۹۱) .

لارمانس ( Laermans: ۲۰۰۵ ) در بخشی دیگر از نقد خود بر اثر مولدر می ‌آورد که « مولدر با روش روشنگرانه ‌ای چهار گذار انقلابی بسیار مهم در حوزه ‌ی رسانه را تجزیه و تحلیل می‌ کند : از زبان گفتار[۵] به زبان نوشتار[۶]، از زبان نوشتار به زبان چاپ[۷] و از زبان چاپ به زبان تایپ[۸] . »

مسلما گذار اخیر یعنی گذار از زبان چاپی به زبان تایپی مهمترین گذاری است که بشر در طول عمر خود تجربه کرده است . چرا که فضای مجازی که در اثر همین گذار به وجود آمده است موجب شده است تا نوع درک انسان از زمان ، فضا و و تمام عناصر رسانه ای مانند زبان ، متن ، تصویر و صدا تحت تاثیر قرار بگیرد .

مایک سندبوث در مقالات خود ( Sandbothe: ۱۹۹۶a, ۱۹۹۶b, ۱۹۹۶c ) تقسیم بندی خاصی برای درک دگرگونی هایی که در روند بروز و ظهور رسانه در شکل دهی به تصویر واقعیت در ذهن ما ایجاد شده ارایه می دهد .

وی معتقد است که برای مطالعه و درک این شکل دهی رسانه ها به تصویر واقعیت در ذهن ما باید رسانه ها را در سه قسمت یعنی " مفهوم گسترده رسانه ها[۹] " ، " مفهوم محدود رسانه‌ها[۱۰] " و " محدودترین مفهوم رسانه ها[۱۱] " بررسی کرد .

در " مفهوم گسترده رسانه ‌ها " سندبوث ، اشکال فهم فضا و زمان ( Sandbothe: ۱۹۹۶c) یا فضا و زمان را به مثابه اشکال شهود و الهام (Sandbothe: ۱۹۹۶a) درک می کند . در این مورد رسانه‌ ها برای ساختمان و سازه‌ی واقعیت انسانی ، بیشتر توسط نظام نشانه‌ های تصویری ، زبان شناختی و متنی ، که از لحاظ تاریخی وابسته و به لحاظ فرهنگی متفاوت هستند ، شکل گرفته‌اند (Sandbothe: ۱۹۹۶a, ۱۹۹۶c ) .

در رده بعدی یعنی " رسانه های در مفهوم محدود " ، سندبوث از تصاویر ، زبان و نوشتار[۱۲] به عنوان عناصر اصلی در این حوزه ، برای بحث خود استفاده می کند . وی با بیان این که این عناصر در مرکز مباحث فلسفی قرن بیستم بوده است ( Sandbothe: ۱۹۹۶a, ۱۹۹۶b, ۱۹۹۶c ) ، این نکته را مطرح می کند که فلاسفه در این دوره به دنبال این مسئله بودند تا یک یا چند مورد از این رسانه ها ( تصاویر ، زبان و نوشتار ) را به مثابه مبانی استعلایی[۱۳] درک انسان از واقعیت یا حداقل به عنوان بنیان ویژگی جهان - تصویر[۱۴] فرهنگ غربی معین و مشخص کنند . سندبوث این تفکرات را طیف گسترده ای می داند که از " گرایش زبان شناختی[۱۵] " فلسفه تحلیلی تا اعلامیه‌ ی معاصر " گرایش تصویری[۱۶] " را در بر می‌ گیرد (Sandbothe: ۱۹۹۶a, ۱۹۹۶b, ۱۹۹۶c ).

آخرین رده یا " محدودترین مفهوم رسانه‌ ها " ، در حقیقت رویکردی است که مایک سندبوث برای تبیین آنچه رسانه های کامپیوتر - مبنا[۱۷] در شکل دهی واقعیت ذهنی انسان انجام می دهند، ارایه کرده است . این رویکرد بیشتر مبتنی بر پیشرفت های تکنولوژیکی و نهادی است که در حوزه "مفهوم بسیار محدود رسانه ها " روی داده است ( Sandbothe: ۱۹۹۶a, ۱۹۹۶b, ۱۹۹۶c ) .

سندبوث معتقد است که با شبکه داده ها[۱۸] ی تعاملی ، انقلاب دیجیتال در حال تبدیل شدن به نیروی محرک دگرگونی جامعی است که در حال باز تعریف روال هایی که ما نشانه ها را می ‌گیریم و به سنگ بستر درک خودمان از واقعیت تبدیل می کنیم ( Sandbothe: ۱۹۹۶a, ۱۹۹۶b, ۱۹۹۶c ).

در واقع وی به دگرگونی هایی که رسانه های تحت وب در روند شکل گیری واقعیت ذهنی ما ایجاد کرده اند اشاره می کند و در مقالات خود این مهم را همیشه در نظر دارد . مایک سندبوث با ارایه ی این مقوله بندی در واقع در پی این مهم است که مطالعه ساختار جدید متن در فضای مجازی یا همان فرامتن که باعث دگرگونی درک ما از نشانه‌ ها ( تصویر ، نوشته و زبان ) به چه نحو باید صورت گیرد .

● فرامتن ، شناخت[۱۹] و دانش[۲۰] ؛ رویکردی شناختی برای مطالعه فرامتن

ساختارهای شناختی انسان بر اساس الگوهایی که از طریق آنها دانش را کسب می کند تغییر می کنند و خود را با تغییرات به وجود آمده در الگوها تطبیق می دهند. متن به طور کلی ( صدا ، تصویر و حروف ) ، که محملی برای انتقال دانش به انسان هست ، بر نظام دریافت[۲۱] و درک[۲۲] انسان و کیفیت این دریافت و درک اثرگذار است.

نظریات و دیدگاه های مختلفی به دنبال تبیین ساختار اثر گذاری متن بر نظام درک انسانی هستند . از این میان می توان به " نظریه آموزشی شناختی[۲۳] " اشاره کرد . این نظریه بر این فرض استوار است که گیرنده ی اطلاعات با اطلاعات تازه تعامل کرده ، آن را تفسیر می کند و بازنمودهایی نو از دانش شخصی را با ارتباط دادن اطلاعات تازه به " دانش اولیه[۲۴] " می‌سازد (Khalifa: ۱۹۹۸) .

اگر چه دانش از طریق پردازش شناختی اطلاعات ساخته می شود (Khalifa: ۱۹۹۸) ولی در این بین نقشی که ساختار و ساختمان متن در نوع ارایه دانش ایفا می کند نیز اثرات غیر قابل انکاری دارد .

در " معرفت شناسی ساختار گرا[۲۵] " دانش را نه به مثابه اطلاعاتی که تنها از طریق جریان معلم - دانش آموز منتقل می شود ، بلکه به عنوان نتیجه درگیری فعالانه " آموزش گیر[۲۶] " در درک و فهم اطلاعات در نظر می گیریم (Khalifa: ۱۹۹۸) .

محمد خلیفه (Khalifa: ۱۹۹۸) فرآیند ساخت دانش را به سه سطح " دانش اخباری[۲۷] "‌ ، "دانش ساختاری[۲۸] " و " دانش عملیاتی[۲۹] " تقسیم می کند. در این تقسیم بندی پایین ترین سطح یعنی‌ " دانش اخباری " ، به آگاهی از بعضی اشیا ، وقایع یا ایده ها بر می گردد و بالاترین سطح ، یعنی "دانش عملیاتی " به توصیف استفاده و کاربرد دانش اخباری می پردازد . در دیگر سو ، دانش ساختاری، دانشی بینابینی است که انتقال دانش اخباری را به دانش عملیاتی ارتباط می‌‌دهد . این دانش همچنین می تواند به مثابه دانش چگونگی به هم مربوط ساختن مفاهیم در یک دامنه ، دیده شود (Khalifa: ۱۹۹۸) .

بر اساس مقوله بندی فوق می توان دو مرحله در فرآیند ساخت دانش را مشخص کرد در حقیقت بر اساس این تقسیم بندی حرکتی دو مرحله از پایین ترین سطح فرآیند به بالاترین مرحله فرآیند وجود دارد. حرکت اول ، حرکت از دانش اخباری به دانش ساختاری است که از آن با عنوان "شکل گیری مفهوم[۳۰] " یا " تعمیم[۳۱]" یاد می شود و دومین حرکت ، حرکت از دانش ساختاری به دانش عملیاتی که به چگونگی کاربردی کردن مفاهیم می پردازد .

فرامتن به عنوان یک ساختار تازه که به شکل گیری نوع جدیدی از متن منجر شده که در فرآیند دریافت - به دلیل الزاماتی که کار با فرامتن دارد - و پردازش اطلاعات و دانش انتقالی - به دلیل تاثیراتی که این تغییرات در ساختارهای ذهنی انسان دارد - و درک اطلاعات - به دلیل تغییراتی که در شیوه دریافت ایجاد شده است - تاثیر گذاشته و تغییراتی را ایجاد کرده است (DeStefano: ۲۰۰۵, Calcaterra: ۲۰۰۴, Michael Lin: ۲۰۰۳) که مطالعه این پدیده و تاثیراتی را که بر ساختارهای دریافت ، پردازش و درک اطلاعات و دانش دارد را ضروری می سازد .

● فرامتنیت ؛ ساختار متن و نظریه فرامتن در وب

در حالی که سرویس های کلاسیک اینترنت از پست الکترونیکی ، چت ، اخبار ، لیست پست‌‌های الکترونیکی[۳۲] گرفته تا MOO[۳۳] و MUD[۳۴] [II] ، گرایش خاصی به مدلی از متنی بودن خطی دارند ولی در حال حاضر گذاری کیفی به فرامتنی بودن غیر خطی[۳۵] در دنیای وب در حال اتفاق افتادن است .

در این سرویس ها بیشتر این گرایش موجود است که از متن برای ارتباط استفاده شود . ولی در قالب همین استفاده از متن نیز تغییراتی در حال روی دادن است ، که به واسطه تکیه متن مجازی بر منطق دوگانه ی[۳۶] " صفر و یک " این قابلیت را پیدا کرده است . این امکان جدید فرامتن است .

فرامتن ، بدنه ی متن الکترونیک است که می ‌تواند به صورت غیر متوالی[۳۷] نوشته و خوانده شود (Neumüller: ۲۰۰۴) . در نظریه ی کلاسیک فرامتن ، تکه‌ های متن – یا آن طور که رولان بارت می‌گوید Lexia[III] یا Nodes[IV] - با فراپیوند[۳۸]‌ های الکترونیک به هم متصل می شوند . همچنین در این رویکرد ، فرامتن شامل مواد چند رسانه‌ ای پیوند داده شده - فرارسانه[۳۹] - و رویکرد های فرامتن جایگزین مانند فرا رسانه‌ های زمان - مبنا[۴۰] و فرامتن فضایی[۴۱] نیز می شوند (Neumüller: ۲۰۰۴ ) .

فرا متن اصطلاحی که توسط " تئودور اچ. نلسون[۴۲] " در دهه ی ۱۹۶۰ ابداع شد( Landow: ۲۰۰۰ ) . این اصطلاح به شکلی از متن الکترونیک ارجاع می کند که اصلا یک تکنولوژی اطلاعاتی جدید ، و نوعی از انتشار است .

▪ نلسون اصطلاح فرا متن را این گونه تشرح می کند :

« منظورم نوشتن غیر متوالی است ، متنی که شاخه شاخه شده و انتخاب های متنوعی را در اختیار خواننده قرار می دهد، بهترین خوانش بر صفحه‌ ای تعاملی.‌ همان طور که عموما تصور می شود، این مجموعه ای از تکه متن ها است که به واسطه ی پیوند هایی که راه های متفاوت را به خواننده ارایه می دهد به هم متصل شده اند ( Landow: ۲۰۰۰ ) . »

به طور کلی فرامتن به مثابه استفاده از کامپیوتر به منظور فراتر رفتن از کیفیت های خطی[۴۳] ، محدود و ثابت متن نوشته شده تعریف شده که به نحو غیر متوالی نوشته و خوانده می شود ، است (Neumüller: ۲۰۰۴) . یعنی با استفاده از کامپیوتر متنی که تا به حال - تا پیش از بروز این نوع از متن - در دیگر رسانه به صورت خطی و غیر قابل تغییر ارایه می شده ، در این فضا این قابلیت را پیدا کرده تا غیر خطی باشد .

متن در فضای مجازی از محدوده ی فضا و زمان در حوزه ی رسانه ی دیگر رهایی یافته و این رهایی منجر به بروز نوعی از متن شده که در بستر فضای دیجیتالی امکانات و قابلیت های فراوانی به رسانه یا رسانه های اینترنت داده است .

فرا رسانه به سادگی تصور متن را در فرا متن به واسطه ی در بر گیری اطلاعات تصویری ، صدا ، انیمیشن ، و دیگر اشکال داده ها ، توسعه و گسترش می دهد ( Landow: ۲۰۰۰ ) . از آنجا که فرامتن که یک نوشته از گفتمان کلامی[۴۴] را به تصاویر ، نقشه ها ، نمودار ها ، و صدا به همان سهولتی که به دیگر نوشته های کلامی ارتباط می دهد ، پیوند می‌ دهد ، تصور متن را فرا سوی کلامی بودن صرف گسترش می دهد .

لاندوف ( Landow: ۲۰۰۰ ) در حقیقت به این نکته اشاره می کند که در فرا متن ما تنها با متنی سر و کار نداریم که از کلام ریشه و تکیه خود را بر گفتمان کلامی داده باشد . در این نوع خاص و تازه ی متن ، علاوه بر کلام ، تصویر ، صدا و انیمیشن که جدا از کلام هستند نیز در قالب متن ارایه شده اند .

در فلسفه به طور سنتی زبان و نوشتار به مثابه نظام نشانه ای انتزاعی و تصادفی در تقابل با تصویر به مثابه رسانه ای طبیعی و عینی برای بازنمایی قرار می گیرد ( Sandbothe: ۱۹۹۶c) . تقابل زبان و نوع مکتوب آن ، نوشتار با تصویر از زمان ارسطو و افلاطون در فلسفه موجود بوده است .

ویتگنشتاین متاخر[۴۵] درباره ی نشانه این گونه می نویسد که در ابتدا از طریق کاربردش به عنوان تصویر ، صدا یا حرف تعریف می شود ( Sandbothe: ۱۹۹۶c) . در فضای وب یعنی جایی که نشانه ها هر چه بیشتر در حال شکستن مرزها میان خودشان هستند و در پی بازتعریف خود نه در قالب متن بلکه در لباس فرامتن هستند ، باید نشانه را به شیوه تازه ای تعریف کرد .

بحث فرامتن این است که ایده ها مجبور نیستند که در یک خط ممتد و بلند مرتب شوند (Neumüller: ۲۰۰۴) .در فرامتن ، نظم خطی که در متن وجود داشت دیگر وجود ندارد . در واقع فرامتن ساختار متغیری را بازنمایی می کند که نمایش به هم پیوسته‌ای از ایده ها را مجاز می داند ( Neumüller: ۲۰۰۴) .

فهرست منابع

Calcaterra, A. Antonietti, A. Underwood, J. (۲۰۰۴) Cognitive style, hypermedia navigation and learning: http://www.sciencedirect.com

DeStefano, D. LeFevre, J. A. (۲۰۰۵). Cognitive load in hypertext reading: A review: http://www.sciencedirect.com

Jonassen, D. H . (۱۹۹۰). Effects Of Semantically Structured Hypertext Knowledge Bases on Users’ Knowledge Structures: http://telecaster.lboro.ac.uk/HaPP/chapter۷.html

Khalifa, M. (۱۹۹۸). Effects of Hypertext on Knowledge Construction: ۸۲۳۳۰۲۹۴.pdf

Laermans, R . (۲۰۰۵) . Review of Arjen Mulder, Understanding Media Theory. Language, Image, Sound, Behavior : www.imageandnarrative.be/worldmusicb_advertising/laermans.htm

Landow, G . P . (۲۰۰۰) . The Definition of Hypertext and Its History as a Concept : http://www.cyberartsweb.org/cpace/ht/jhup/history.html

Lovink, G . (۲۰۰۰) . Interview with Frank Hartmann, Viennese Media Philosopher: beyond the dualism of text and image: http://amsterdam.nettime.org/Lists-Archives/nettime-l-۰۰۰۶/msg۰۰۰۹۳.html

McKnight, C. Dillon, A. Richardson, J. (۱۹۹۱). Hypertext in Context: http://telecaster.lboro.ac.uk/HiC/Chapter۲.html

Michael Lin, D. Y. (۲۰۰۳). Hypertext for the aged: effects of text topologies: http://www.sciencedirect.com

Neumüller, M . (۲۰۰۴) . Hypertext Semiotics : www.razonypalabra.org.mx/anteriores/n۳۸/mneumuller.html

Sandbothe, M . (۱۹۹۶a) . Digital Entanglements; A Media-Philosophical Analysis of Images, Language and Writing in the Internet : http://sandbothe.net/۲۴۳.html

Sandbothe, M . (۱۹۹۶b) . Interactivity - Hypertextuality – Transversality; A Media-Philosophical Analysis of the Internet : http://sandbothe.net/۲۴۱.html

Sandbothe, M . (۱۹۹۶c) . The Transversal Logic of the World Wide Web;- A Philosophical Analysis : http://sandbothe.net/۲۴۲.html

معادل کلمات و عبارات

[۱] Hypertext

[۲] Rudi Laermans

[۳] Arjen Mulder

[۴] Super-Medium

[۵] Spoken language

[۶] Written language

[۷] Printed language

[۸] Typed language

[۹] Media in the broad sense

[۱۰] Media in the narrow sense

[۱۱] Media in the narrowest sense

[۱۲] Writing

[۱۳] Transcendental

[۱۴] World-Picture

[۱۵] Linguistic Turn

[۱۶] Pictorial Turn

[۱۷] Computer-based

[۱۸] Data-Network

[۱۹] Cognition

[۲۰] Knowledge

[۲۱] Reception

[۲۲] Perception

[۲۳] Cognitive Learning Theory

[۲۴] Prior Knowledge

[۲۵] Constructivist Epistemology

[۲۶] Learner

[۲۷] Declarative Knowledge

[۲۸] Structural Knowledge

[۲۹] Procedural Knowledge

[۳۰] Concept Formation

[۳۱] Generalization

[۳۲] Mail List

[۳۳] MUD: Multi-User Dungeon or Domain or Dimension

[۳۴] MOO: MUD Object Oriented

[۳۵] Non-linear

[۳۶] Binary

[۳۷] Non-sequential

[۳۸] Hyperlink

[۳۹] Hypermedia

[۴۰] Time-based

[۴۱] Spatial

[۴۲] Theodor H. Nelson

[۴۳] Linear

[۴۴] Verbal discourse

[۴۵] Late Wittgenstein

[۴۶] Audiovisual

[۴۷] Computer-Mediated Communication

[۴۸] Anonymity

[۴۹] Synchronous Interactivity

[۵۰] Immediate Presence

[۵۱] Medium of presence

[۵۲] Multi-dimensionality

[۵۳] Scriptualization

[۵۴] Picturization

[۵۵] External Aspect

[۵۶] Internal Aspect

[۵۷] Data Structure of Digital Images

[۵۸] Electronic Writing

[۵۹] Cliff McKnight

[۶۰] Rhizomatic

[۶۱] Duffy

[۶۲] Knuth

[۶۳] Mapping

[۶۴] Mohamed Khalifa

[۶۵] Application

یادداشت‌ها

[I] نقد «رودی لارمانس(Rudi Laermans)» بر کتاب «Understanding Media Theory. Language, Image, Sound, Behavior» اثر «آرخن مولدر(Arjen Mulder)» را می‌توانید در اینجا بخوانید: www.imageandnarrative.be/worldmusicb_advertising/laermans.htm

[II] MOO نوعی از MUD که سیستم واقعیت مجازی آن لاین متن-مبنا است که چندین کابر در آن واحد می‌توانند به شبکه متصل شوند و غالبا بازی کنند. برای اطلاعات بیشتر اینجا را بخوانید: MUD, MOO

[III] Lexia: به اصطلاح رولان بارت ، lexia واحدهای معنایی متنی هستند که می‌توانند با توجه به کدهای مفهومی شان تجزیه و تحلیل شوند. در نظریه فرامتن lexia تکه های غیر مرتب متن‌هایی هستند که ا استفاده از پیوند به هم مرتبط شده اند.

[IV] Nodes: در نظریه فرامتن، node یکی از تکه‌ های بسیار متن است که با پیوند مرتبط شده و در نظمی غیر متوالی خوانده می شود


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.