پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

پندار ما از تصویر جدید آسیا


پندار ما از تصویر جدید آسیا

به نظر می رسد كه منطقه آسیا در حال تبدیل شدن به مركز ثقل استراتژیك در سیاست بین المللی است این دگرگونی در شرایط فعلی جهان بسیار حیاتی است اولین بار در سال ۱۵۰۰میلادی بزرگترین تمركز قدرت اقتصادی بین المللی در آسیا دیده شد و بستر فرهنگی و فكری لازم نیز در این منطقه نهادینه شده و تا اعماق خانواده ریشه دوانده است

در اواخر دهه ۹۰ میلادی دو رویكرد مدیریت دیپلماتیك شامل شرق گرایی و غرب گرایی در كشورهای واقع در هارتلند و ریملند از جمله ایران ظاهر شده است.

سیاست شرق گرایی مبتنی بر امنیت و انرژی و غرب گرایی مبتنی بر تعامل سیاسی و اقتصادی دو نوع الگوی مدیریت دیپلماتیك كشور است.

این مقاله در صدد پاسخگویی به دو سؤال ذیل است:

الف- الگوی مدیریت دیپلماتیك ج.ا.ا در قبال آسیا چیست؟

ب- تصویر عینی آسیا در تحولات جاری بین المللی چیست؟

به نظر می رسد كه مدیریت دیپلماتیك كشور نبایستی به طور مطلق به یكی از رویكردهای مذكور روی آورد و در صدد جایگزین ساختن یك الگو به جای الگوی دیگر باشد. بالعكس باید با كالبد شكافی تصویر عینی آسیا تصور ذهنی و فكر مدیریتی قدرتمند دیپلماتیك برای تعامل با آن تدوین و توسعه دهد.

الگوی متوازن مبتنی بر Mixture در تعامل با سیستم های تابعه بین المللی از جمله آسیا باید الگوی متعادلی برای مدیریت دیپلماتیك كشور باشد. الزام در انتخابات هر یك از رویكردهای دیگر حق انتخاب را در مدیریت دیپلماتیك كشور از بین می برد و در عوض الگوی جایگزین سازی را نهادینه می سازد.

از طرف دیگر الگوی متعادل مبتنی بر آمیختگی در انتخاب سیستم های تابعه بین المللی حاكی از فراهم سازی تخصص های مدیریتی در بدنه دیپلماسی كشور، بسترسازی فكری و فرهنگی در افكار عمومی كشور و درك و شناخت دقیق از آسیا است. به عبارت دیگر باید بین تصور ذهنی و فكری و تصویر عینی از آسیا یك رابطه منطقی و متعادل به وجود آید، با فرض این كه الگوی متعادل مدیریت دیپلماتیك كشور در انتخاب سیستم های تابعه بین المللی از جمله آسیا، به دنبال آینده نگری و پیش بینی تحولات هر چه دورتر در این قاره است كه حاصل آن تدوین و توسعه راهكارها و تدوین استراتژی درازمدت است.

تصویر جدید آسیا بر روی دو موضوع عمده استوار است:

اولین موضوع این است كه در قرن ۲۱ منطقه آسیا به بزرگترین و شاید مهمترین موضوع مورد توجه قدرت های اقتصادی جهان تبدیل خواهد شد. سه عامل باعث طرح این موضوع است:

۱- نرخ بالای رشد اقتصادی پایدار؛

۲- ثروت و رونق آمریكا بر تداوم ارتباطات با سیستم های اقتصادی آسیا متكی خواهد بود. چین، هند و ژاپن با شرایط مطلوب اقتصادی و نظامی به مراكز مهم قدرت تبدیل خواهد شد؛

۳- منطقه آسیا دارای قابلیت های تكنولوژیك در سطح گسترده و فزاینده است.

دومین موضوع مهم این است كه منطقه آسیا با قابلیت های برتر اقتصادی، فنی و تكنولوژیك دارای كانون های پرخطر، مناقشات داخلی و رقابت های شدید تسلیحاتی نیز است. سیال بودن هر یك از كانون های خطر می تواند دومینو مخاطرات منطقه ای را فراهم كند. نوع رژیم های سیاسی، اختلافات ارضی و مرزی، قابلیت های برتر نظامی و رقابت شدید تسلیحاتی و رژیم های امنیتی سنتی بر سیال بودن هر یك از حفره های داخلی و خارجی كانون های بحران می افزاید.

به نظر می رسد زیرساخت قدرتمند اقتصاد نظامی و انتقال تجارت مجتمع های صنعتی- نظامی برخی قدرت های آسیایی به سایر حفره های غیرنظامی اقتصادی، فنی و تكنولوژیكی تصویر جدید از آسیا را در رقابت های بین المللی فراهم كرده است. برای مثال؛ محافل فكری و استراتژیك آمریكا از جمله رند از ظهور ارتش های بوكسور آسیایی به عنوان رقیب جدید ارتش غربی نام می برند. ارتش های بوكسور مبتنی بر قدرت هوایی و موشكی بدون درگیری مستقیم با حریف به انهدام اهداف می پردازند. تخصص های نوظهور در تولید انبوه موشك های بالستیك، شناورهای جدید سطح و زیرسطح، هواپیمای جنگنده و بمب افكن دوربرد و سیستم های جدید راداری حساسیت آمریكا را افزایش داده است. البته این حساسیت در قبال منطقه خاورمیانه دیده نمی شود چون ارتش های خاورمیانه علی رغم قدرت آتش موشك هنوز دوران ارتش های كشتی گیر با هدف Engagement با حریف را دنبال می كنند. بدیهی است كه هر چه سطح اتكا با حریف بیشتر باشد Reactions بیشتری قابل انتظار است.

كشورهای برتر آسیایی با انتقال تجارت نظامی به سایر حوزه های تخصصی غیرنظامی می توانسته اند رقابت های شدیدی در امور فنی، تكنولوژیك، اقتصادی و غیره فراهم سازند.

به نظر می رسد كه منطقه آسیا در حال تبدیل شدن به مركز ثقل استراتژیك در سیاست بین المللی است. این دگرگونی در شرایط فعلی جهان بسیار حیاتی است. اولین بار در سال ۱۵۰۰میلادی بزرگترین تمركز قدرت اقتصادی بین المللی در آسیا دیده شد و بستر فرهنگی و فكری لازم نیز در این منطقه نهادینه شده و تا اعماق خانواده ریشه دوانده است.

در دوران جنگ سرد بیشترین بخش انرژی سیاسی- نظامی دو ابر قدرت در بلوك شرق صرف شد، هر چند در آسیا جنگ های ویتنام، كره، كامبوج و هند و پاكستان و اشغال افغانستان را شاهد بودیم. آسیا از این فرصت پیش آمده به تقویت زیرساخت اقتصادی و نظامی خود پرداخت.

پس از جنگ سرد نیز جغرافیای روندهای همكاری های اقتصادی وتجاری فرصت بیشتری برای آسیا فراهم كرد و پس از ۱۱ سپتامبر نیز لجمن(لبه جلویی منطقه نبرد) آمریكا در پیكار با تروریسم در منطقه خاورمیانه متمركز است و این بار نیز آسیا فرصت بیشتری در امور اقتصادی، تجاری، فنی و تكنولوژیك پیدا كرده است.

یكی از پدیده های نادر منطقه آسیا تأثیر نمایشی و سرایتی قدرت اقتصادی و نظامی آن است. تأثیرات اقتصادی و نظامی آسیا خیلی سریع به سایر كشورها سرایت پیدا می كند. برای مثال؛ شكل خاصی از تكنولوژی و فرآورده های اقتصادی و نیز كار ویژه های خاص تولیدات نظامی ضمن تكثیر به سایر كشورهای آسیایی و نیز دیگر كشورها نیز سرایت پیدا می كند و بازار منطقه ای و حتی فرامنطقه ای آن فرآورده تسخیر می شود.

گفتگوهای آسیایی سازی و تسری آن به قدرت های برتر منطقه ای در آسیا اتحاد سازی امور نرم افزاری اقتصادی، تجاری، فنی و تكنولوژیك را در بین كشورهای هند، چین، روسیه و نیز دیگر كشورها چون ایران، پاكستان، مالزی و برخی دیگر را فراهم كرده است.

با عنایت به تصویر جدید آسیا در دو بعد نظامی و اقتصادی، لازم است كه تصور ذهنی و فنی در تدوین و توسعه الگوی مدیریتی دیپلماسی كشور مبتنی بر نگاه متوازن به سایر سیستم های تابعه بین المللی از جمله آسیا فراهم آید.

بدیهی است كه برای تحقق این امر نیازمند بسترسازی فكری و فرهنگی و تخصص گرایی در امور زیربنایی، مغزافزاری، نرم افزاری و سخت افزاری اقتصادی و نظامی آسیا هستیم.

دكتر حمید هادیان